سیاستگذاریغلط سرمایه را از صنعت فراری میدهد
نصراله محمدحسین فلاح کارشناس حوزه صنعت
تولید در کنار چالشهای متعددی که دارد در بحث سرمایه در گردش نیز وضعیت مناسبی ندارد و در تنگا قرار گرفته است. تامین نقدینگی یکی از بزرگترین چالشهای بخش تولید کشور است. مدتهاست که نقدینگی در صنایع کشور بهعنوان یکی از چالشهای ریشهدار اقتصادی شناخته میشود که بهویژه در سالهای اخیر و با افزایش کسری بودجه دولتها، شدت بیشتری یافته است. بهطور کلی در یک دهه اخیر دولتها با افزایش قابلتوجه کسری بودجه و چاپ پول تاثیرات منفی عمیقی بر تامین مالی صنایع و سرمایه در گردش آنها داشتهاند.
چالشهای تولید در تامین نقدینگی بهدلیل کسری بودجه دولت بسیار بزرگ است. در سالهای اخیر کسری بودجه دولت بهدلایل گوناگون از جمله تحریمها و تورم لجامگسیخته بهشدت افزایش یافته که این موضوع منجر به چاپ پول بیشتری توسط بانک مرکزی شده است. این روند نه تنها نتوانسته مشکلات نقدینگی صنایع را حل کند، بلکه باعث خروج پول از دست صاحبان صنعت و ایجاد مشکلات جدی در پرداخت بدهیها و تسهیلات قبلی شده است. بهطور طبیعی، صنایع در کنار چالشهایی مانند ناترازی انرژی و مشکلات در نقل انتقالات مالی برای تامین مالی و سرمایه در گردش خود با کمبود جدی مواجه هستند و این مسئله باعث شد برخی از آنها به انتشار اوراق قرضه روی آورند.
در مقابل اما بانکها از وظیفه اصلی خود در قبال تولید دچار انحراف شدهاند. البته بانکها در این شرایط خاص اقتصادی بهعنوان نهادهای مالی تحت فشار قرار دارند. آنها همچنین بهدلیل وابستگی به سیاستهای بانک مرکزی و دولت، نمیتوانند بهطور مؤثر به نیازهای صنایع پاسخ دهند. تزریق قطرهچکانی منابع مالی به صنایع، در شرایطی که نیاز به سرمایهگذاریهای کلان وجود دارد، به معنای واقعی نمیتواند کمکی به صنعت کشور باشد. در هر صورت صنعت ما برای تامین مالی بانکمحور است و این وابستگی به بانکها باعث شد بسیاری از صنایع بهدنبال منابع مالی غیرمتعارف باشند.
در این میان، فرار سرمایه از بخش تولید به بازارهای غیرمولد مانند ارز، طلا، مسکن و سایر فعالیتهای سوداگری، یکی از چالشهای بنیادی و مزمن اقتصاد ایران است که تاثیر قابلتوجهی بر کاهش سرمایه در گردش تولید داشته است. براساس آمارهای رسمی، طی دو دهه گذشته میلیاردها دلار فرار سرمایه رخ داده است. این روند نهتنها به کاهش منابع مالی قابل استفاده برای تولید منجر شده، بلکه به افزایش نوسانات اقتصادی و بیثباتی بازارها دامن زده است. به علاوه، سوءمدیریت اقتصادی، تورم مزمن، سیاستهای ناهماهنگ و ضعف نظام بانکی در تامین مالی مولد، باعث شده سرمایهگذاران ترجیح دهند به جای صنایع تولیدی به سمت فعالیتهای پرریسک و سوداگرانه سوق پیدا کنند.
این موضوع در نهایت به افت بهرهوری و کاهش اشتغال در بخش تولید میانجامد و زنجیره تامین و تولید داخلی را با تهدید جدی مواجه میکند. برای مقابله با این بحران، ضروری است دولت و نهادهای مالی در جهت اصلاحات ساختاری و بهبود فضای کسبوکار گام بردارند، ابزارهای جذب سرمایهگذاری مولد را توسعه دهند و سیاستهای حمایتی و انگیزشی برای جذب نقدینگی به سمت تولید اعمال کنند. بدون این تغییرات، فرار سرمایه همچنان بهعنوان مانعی بزرگ پیشروی توسعه پایدار بخش تولید خواهد ماند.
برای نجات تولید باید بهدنبال راهکارهای کوتاهمدت و برنامههای بلندمدت در بخش تامین مالی باشیم و این بخش را از خطر تعطلیل نجات دهیم. یکی از راهکارهای بهبود وضعیت نقدینگی و تامین مالی صنایع این است که دولت به سمت کاهش وابستگی صنایع به بانکها حرکت کند. توسعه بازار و ایجاد بسترهای مناسب برای جذب سرمایهگذاریهای خارجی و داخلی، میتواند به تقویت صنایع کمک کند. همچنین، دولت باید بهعنوان بزرگترین خریدار کالاهای تولیدی صنایع، نقش خود را در تحریک بازار داخلی ایفا کند.
با توجه به وضعیت اقتصاد کلان و چالشهای حاکمیتی بعید است به این زودی صنعت برای تامین نقدینگی شاهد اتفاق خاص و تاثیرگذاری باشد. از طرفی هم همانطور که میدانید شعارهای توسعه اقتصادی بدون فراهم شدن ابزارهای لازم، بینتیجه خواهد ماند. با این حال اگر ابزارهای لازم برای تحقق شعارهای اقتصادی فراهم نشود، وضعیت تولید تحتتاثیر چالشهای موجود در شرایط بغرنجی قرار خواهد گرفت. شعارها بدون ابزارهای اجرایی مؤثر، تنها در حد حرف باقی خواهند ماند و نمیتوانند تاثیر مثبتی بر وضعیت تولید داشته باشند.
با تمام اینها متولیان امر میتوانند حمایت موثر و جدی از صنعت و تولید داشته باشند، اما بهطور کلی برای حل بحران نقدینگی و تامین مالی صنعت در ایران، نیازمند است که سیاستهای اقتصادی تغییر کند و بسترهای لازم برای رشد و توسعه صنایع فراهم شود. تنها در این صورت میتوان به آیندهای روشنتر برای صنعت کشور امیدوار بود.