تولید در تله ناترازی
ناترازی در تامین برق و گاز بهمعنای عدمتعادل میان عرضه و تقاضای این منابع انرژی است.
این مشکل که پیشتر در فصول خاصی از سال شاهد آن بودیم، بهدنبال ادامهدار شدن و سوءمدیریتهای موجود، کمکم به تمام سال سرایت کرده است. قطع برق و گاز صنایع و افت فشار و محدودیتهای گوناگون در راستای مقابله با ناترازی انرژی، برای واحدهای تولیدی مشکلات جدی به وجود آورده است. ادامهدار شدن بحران ناترازی، افت تولید و کاهش کارآیی و بهرهوری واحدهای صنعتی را به همراه دارد. واحدهای صنعتی بهدلیل قطع مکرر برق، با توقف خطوط تولید روبهرو میشوند که این امر هزینههای اضافی و تأخیر در تحویل محصولات را بهدنبال دارد. همچنین با افزایش هزینههای تولید بهعلت ناترازی، نرخ کالاها بالاتر میرود و توان رقابت تولیدکنندگان کاهش مییابد. از جمله پیامدهای بلندمدت این وضعیت هم قطعا بیکاری و کاهش رشد اقتصادی خواهد بود. بنابراین انتظار میرود متولیان امر، حل این معضل را در اولویت قرار دهند. در این راستا نیاز به برنامهریزی، تنوع دادن به منابع تامین انرژی و سرمایهگذاری در زیرساختها محسوس است تا شرایطی پایدار برای تولید فراهم شود و در کوتاهمدت و بلندمدت از پیامدهای این ناترازی بکاهد. صمت در این گزارش نظر فعالان حوزه صنعت را درباره آثار منفی ناترازی انرژی و راهکارهای رهایی از آن جویا شده که در ادامه میآید.
در ناترازی انرژی هیچ بهانهای پذیرفته نیست
امید رضایی، کارشناس و فعال حوزه صنعت ناترازی انرژی را چالش و دغدغه بزرگ تولید و صنعت کشور دانست و در ادامه به صمت گفت: مدیریت مصرف انرژی یکی از چالشهای اساسی در کشوری با منابع غنی از انرژی است. در کشور ما، با وجود ذخایر فراوان گاز طبیعی، مشکلات متعددی در زمینه تأمین انرژی برای واحدهای تولیدی وجود دارد. این مشکلات نهتنها روی تولید و اقتصاد کشور تأثیر میگذارد، بلکه به پیامدهای اجتماعی و فرهنگی نیز منجر میشود. متاسفانه برای چارهاندیشی در اینباره فرصتهای زیادی از دست رفته است و باید سالها قبل برای مقابله با این بحران، آماده میشدیم. در کشوری که از نظر ذخایر گازی دومین کشور جهان است هیچ بهانهای برای کمبود انرژی قابلقبول نیست.
کسی پاسخگو نیست
رضایی به وضعیت واحدهای تولیدی در زمان کمبود انرژی اشاره کرد و گفت: یکی از مشکلات اصلی در مدیریت مصرف انرژی، عدماطلاعرسانی بهموقع به واحدهای تولیدی است. بسیاری از واحدهای صنعتی، بهویژه آنهایی که خارج از شهرکهای صنعتی فعالیت میکنند، از تغییرات در برنامه تأمین برق و سوخت بیخبر هستند. البته موضوع صرفا اطلاعرسانی یا چگونگی آن نیست، موضوع مهم در این بحران، این است که این موضوع میتواند منجر به هدررفت منابع، هزینه نیروی انسانی، فروش از دسترفته، خواب تولید و افزایش هزینهها شود که کسی هم پاسخگو نیست. این هزینه اضافه اعداد و ارقام قابلتوجهی هستند. بهعنوانمثال، اگر یک واحد تولیدی بهطور ناگهانی با قطعی برق مواجه شود، ممکن است مجبور شود برای تأمین برق اضطراری به خرید دیزل یا سایر سوختها رو آورد که هزینههای بالایی را به همراه دار. یا پرتی که در نتیجه قطعی برق ایجاد میشود، هزینه اضافه بر تولید است.
فرصت از دست رفت
کارشناس حوزه صنعت ادامه داد: تعطیلیهای غیرمنتظره واحدهای تولیدی بهدلیل کمبود انرژی، تأثیرات منفی روی روند تولید دارد. صنایع حساس مانند ذوب یا مواد غذایی که فرآیندهای مداوم در خطوط تولید دارند، بهشدت تحتتأثیر این قطعیها و کمبودها قرار میگیرند. این امر نهتنها موجب خسارت مالی به تولیدکنندگان میشود، بلکه میتواند اعتماد ذینفعان را نیز کاهش دهد. بسیاری از واحدهای صنعتی برای تأمین برق خود به سوختهای فسیلی وابسته هستند. در شرایط کمبود برای تامین از مسیر دیگر نیز تولیدکننده مجبور به هزینه اضافه و صرف انرژی بیشتر است. تولیدکننده هزینه دوچندانی را متحمل میشود تا صرفا به برق دسترسی داشته باشد. این مشکل زیربنایی و بسیار تخصصی است و متخصصان باید ایده عملیاتی و راهکار برای آن ارائه بدهند. چندین سال است این مشکل را داشتهایم و چندین سال هم فرصت بوده برای حل این ناترازیها، اما در نهایت فرصت را از دست دادهایم، آن هم در کشوری که ذخایر غنی انرژی چه به لحاظ گاز و چه نفت و مشتقات آن دارد. با این همه ذخایر، ناترازی برق و گاز در این شرایط علامت سوالهای زیادی دارد. این در حالی است که در بحث هستهای در حد قابلقبولی توسعههای لازم را دادهایم، در بحث ذخایر گاز در رتبه دوم جهان هستیم، منابع قابلتوجهی از سوختهای فسیلی را هم در اختیار داریم... چرا در این ساختار در تامین برق و گاز مشکل داریم؟! واقعیت این است که بسیاری از سیاستهای انرژی در کشور ما کوتاهمدت و واکنشی هستند. نبود یک برنامهریزی بلندمدت و استراتژیک باعث شده وضعیت انرژی در کشور بهطور مداوم دچار نوسان شود. این نوسانات نهتنها بر صنایع تأثیر منفی دارد، بلکه باعث ایجاد عدماطمینان در سرمایهگذاریهای جدید نیز میشود. شکی نیست که در این بحرانها اولویت با بخش خانگی است، اما پرسش این است که به چه قیمتی؟ متاسفانه به بهای اینکه هزینه بسیار سرسامآوری به تولید و صنعت کشور تحمیل شود.
دو درجه کاهش، راهکار حل یک بحران نیست!
رضایی با اشاره به اینکه بحران انرژی یک چالش بسیار پیچیده است، ادامه داد: در این شرایط تا کی میتوانیم با تعطیلی ادارات دوام بیاوریم؟ همین هم هزینهساز است. اینکه پویش دو درجه کمتر مطرح میشود هم بیشتر یک بحث فرهنگی است. واقعیت این است که ما از نظر فرهنگی مشکل مصرف داریم و اینیک واقعیت انکارناپذیر است. مصرف برق و گاز و آب در کشور ما بیحسابوکتاب است. البته موضوع مصرف بیحسابوکتاب را در تمام بخشها شاهد هستیم. باید این موضوع اصلاح شود و الگوی مصرف به حد استاندارد برسد. اگر این فرهنگسازی انجام شود هم فقط ۳۰ درصد مشکل برطرف میشود و ۷۰ درصد آن به مسائل دیگر برمیگردد.
کارشناس حوزه صنعت افزود: پیامدهای قطعی برق و گاز و محدودیتهای آن بر تولید و قیمتتمامشده کالاها و بهرهوری، هزینههایی بهمراتب بیشتر از هزینه تولید و تامین برق را بهدنبال خواهد داشت. در این زمینه همچنین اطلاعات و شناخت درستی هم وجود ندارد. درباره میزان نیاز و تامین برق و حتی اضافه مصرف اعداد و ارقام شفافی نیست.
تولید راه نجات اقتصاد
رضایی در پایان در پیشبینی وضعیت تولید در زمان ناترازی بحرانی انرژی برق و گاز گفت: تولید در طول سال همواره با بحران روبهرو است. سه ماه نخست با تعرفه و عوارض گمرکی دستانداز داریم، ارزبری و تخصیص ارز هم در همین سه ماه، تولید را دچار چالش میکند، هنوز از تعطیلی و مشکلات سه ماه اول خلاص نشدیم، میرسیم به تابستان و قطعی برق و در نهایت هم پاییز و زمستان را با قطعی برق و گاز روبهرو هستیم. در کنار این موارد تعطیلات سال نو میلادی و تعطیلات چین نیز تاثیرگذار است. در این میان تولید مستأصل است و این در حالی است که همواره شعار از حمایت از تولید زده میشود. در بحث تولید فقط شعار میدهیم و در همین حد هم باقی میمانیم، چون زیرساختها مشکل دارد. در همه جهات باید انقلاب صورت بگیرد تا از بحرانها و ناترازیهای همهجانبه عبور کنیم و در نهایت راهحل نجات اقتصاد کشور فقط تولید است و بس.
سوءمدیریت به بحران انرژی ختم شد
حبیبالله محمودان، کارشناس و فعال حوزه صنعت نیز با اظهار تاسف از وضعیت بحرانی که در بحث انرژی برای تولید ایجاد شده به صمت اظهار کرد: قطعی گاز و برق در صنعت ایران به چالشهای جدی تبدیل شده است. صنعتگران با مشکلات اساسی روبهرو هستند و به نظر میرسد مقامات دولتی به ملاحظات صنعتی توجه کافی ندارند. کشور باید از یک جامعه مصرفی به تولیدی تبدیل شود، اما زیرساختهای لازم مانند آب، برق، گاز و نیروی کار بهدرستی تأمین نشده است.
محمودان افزود: نقص در مدیریت و سیاستگذاریها باعث شده صنایع با کمبود انرژی روبهرو شوند که این وضعیت به اقتصاد ملی آسیب میزند. درحالحاضر، تمام شهرکهای صنعتی با قطعی برق و گاز مواجه هستند و این نشاندهنده ناترازیهای جدی در تأمین انرژی است. به جای حل مشکلات، سیاستها بهگونهای طراحی شدهاند که تولید و مهمتر از آن مردم را در تنگنا قرار میدهد.
ضرورت اطلاعرسانی شفاف
وی افزود: برای حل این مشکلات، نیاز به یک رویکرد مدیریتی جدید و هدفمند است. باید به مردم توضیح داده شود که این مشکلات به چه دلایلی به وجود آمده و چگونه میتوان آنها را حل کرد. همچنین، باید به صنایع کمک شود تا مصرف انرژی خود را بهینه کرده و از فناوریهای جدید مانند انرژیهای پاک استفاده کنند. مدیران اقتصادی باید به صورت شبانهروزی برای تبیین مشکلات و ارائه راهکارها تلاش کنند و از تجربیات گذشته درس بگیرند. در نهایت، ایجاد یک همبستگی بین مردم و مسئولان و پذیرش قوانین بهعنوان یک ضرورت برای بهبود وضعیت اقتصادی و صنعتی کشور ضروری است.
فعال حوزه صنعت همچنین گفت: واقعیت این است که در بحث برق و گاز روزهای سختی را میگذرانیم. این مشکل بیش از اینکه مشکلات یک بخش باشد به سیاستهای کلان ما در سیاستگذاریهای بالادستی برمیگردد. تأمین برق و گاز بهعنوان دو عامل اساسی در رونق تولید و توسعه صنعتی کشور بسیار حائز اهمیت است. اما متأسفانه اشتباهات در سیاستگذاری و مدیریت منابع انرژی منجر به بحرانهای جدی در این حوزه شده و آسیبهای جدی به تولید وارد کرده است. یکی از بزرگترین اشتباهات، عدمبرنامهریزی درست در تأمین برق و گاز در فصول مختلف سال است.
عدمتوجه به نیاز واقعی صنعت و مصرفِ خانگی در فصول سرد، و قطعیهای مکرر برق و گاز، موجب زمینگیر شدن واحدهای تولیدی شده است. بهویژه در فصل زمستان، قطع گاز برای صنایع، باعث کاهش ظرفیت تولید و تحمیل هزینههای اضافی به تولیدکنندگان میشود. علاوه بر این، نداشتن تنوع در منابع تأمین انرژی نیز مشکلات را تشدید کرده است. وابستگی به منابع محدود و عدمسرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر میتواند به افزایش ناترازی و شکاف در عرضه و تقاضا منجر شود.
ناترازی انرژی، سد راه تولید
محمودان به تاثیر ناترازی انرژی بر تولید اشاره کرد و گفت: ناترازی انرژی میتواند آثار مخربی بر تولید و بهرهوری بگذارد. قطع برق، بهویژه در صنایع فشار بالا، منجر به افزایش زمان توقف خطوط تولید، افت کیفیت کالا و تأخیر در ارسال محصولات به بازار میشود. این موضوع نهتنها به افزایش هزینهها میانجامد، بلکه تأثیر منفی بر اعتبار برندها و رضایت مشتریان دارد.
از سوی دیگر، افزایش هزینههای تولید ناشی از نبود قطع انرژی، نرخ تمامشده کالاها را بالا میبرد و به تبع آن، قدرت رقابت تولیدکنندگان را کاهش میدهد. در نهایت، این شرایط به بیکاری و مشکلات اقتصادی منجر میشود و برای کشور تهدیدی جدی تلقی میشود.
راهکار چیست؟
محمودان افزود: برای بهبود وضعیت تأمین انرژی و کاهش آسیبهای آن بر تولید، چندین راهکار میتواند موردتوجه قرار گیرد. تدوین برنامهای جامع برای تأمین انرژی در فصول مختلف، با توجه به نیازهای صنعتی و خانگی، ضروری است. این برنامه باید شامل پیشبینی نیازها و هماهنگی میان تأمینکنندگان باشد. علاوه براین باید سرمایهگذاری بیشتری در انرژیهای تجدیدپذیر، مانند خورشیدی و بادی انجام شود. این کار کمک میکند تا وابستگی به منابع فسیلی کاهش یابد و تأمین انرژی پایدارتر شود. سرمایهگذاری در زیرساختهای توزیع برق و گاز، بهویژه در مناطق صنعتی، نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. این کار میتواند از بروز بحرانها جلوگیری کند و کارایی سیستم را بهبود بخشد.
محمودان در پایان گفت: ارتقاء آگاهی در جامعه و میان تولیدکنندگان درباره اهمیت صرفهجویی در مصرف انرژی و استفاده بهینه از منابع، میتواند به کاهش مصرف و بهبود مدیریت منابع کمک کند. توجه به این موارد میتواند وضعیت تأمین انرژی را بهبود بخشد و به تولید کمک کند. تنها با یک رویکرد جامع و اقدام مؤثر میتوان به حل این مشکلات و ایجاد بستر مناسب برای رشد و توسعه اقتصادی دست یافت.
سخن پایانی
بنا براین گزارش تولیدکنندگان در زمان ناترازی بحرانی انرژی برق و گاز، با چالشهای متعددی مواجه هستند. قطعیهای مکرر برق و گاز نهتنها به کاهش فعالیت واحدهای تولیدی منجر میشود، بلکه بیکاری و مشکلات اقتصادی گوناگونی بهدنبال دارد. صنعتگران بر این باورند که تولید فقط در حد شعار موردتوجه است، اما واقعیت این است که شعارهای حمایتی از تولید بهتنهایی کافی نیستند و باید به اقدامات عملی و اصلاح زیرساختها توجه شود. برای عبور از بحرانها و ناترازیهای موجود، نیاز به یک انقلاب در تمامی زمینهها احساس میشود. به باور کارشناسان تنها راهحل نجات اقتصاد کشور، تقویت تولید است. این دیدگاه نشاندهنده ضرورت یک رویکرد جامع و عملی در حمایت از تولیدکنندگان و بهبود شرایط اقتصادی کشور است.