-
صمت از وضعیت خودروسازی در کشور گزارش می‌دهد

صنعت خودرو نیازمند تحولات ساختاری

صنعت خودرو در ایران از زمان تاسیس خودروسازهای بزرگی مانند ایران‌خودرو و سایپا، به‌عنوان یکی از ارکان اصلی اقتصاد کشور شناخته می‌شود. این صنعت به‌دلیل اشتغالزایی و تاثیر بر زنجیره تامین، اهمیت ویژه‌ای دارد. با این حال، کیفیت پایین محصولات تولیدی و ناتوانی در رقابت با خودروهای خارجی، چالش‌های جدی را برای این صنعت ایجاد کرده است. البته این صنعت مشکلات و ضعف‌های بسیاری دارد و نیازمند یک تحول اساسی و ساختاری است تا بتواند از بحران کنونی خارج شده و به سمت تولید محصولات باکیفیت‌تر حرکت کند. کارشناسان معتقدند باید این صنعت را حمایت کرد تا از این شرایط سخت عبور کند و در مسیر تحول قرار بگیرد. آنها همچنین بر این نکته تاکید می‌کنند که تحول در صنعت خودرو و احیای آن، تنها با همکاری بین دولت، خودروسازان و مصرف‌کنندگان ممکن خواهد بود و البته در این بستر نگاه درست به روند صنعتی شدن کشور نیز اهمیت دارد. صمت در این گزارش نگاهی به وضعیت تولید خودرو در کشور از جنبه کیفی پرداخته و در این باره با کارشناسان این حوزه به گفت‌وگو نشسته که در ادامه می‌خوانید.

صنعت خودرو نیازمند تحولات ساختاری

رشد خودروسازی مونتاژی؛ شروع بی‌سروصدای صنعت‌زدایی

علی میرزایی‌سیسان، کارشناس حوزه خودرو درباره مشکلات صنعت خودرو به صمت اظهار کرد: خودروسازی کشور با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو است؛ از عدم‌بهره‌وری تولید گرفته تا نارضایتی مصرف‌کنندگان و ناترازی مالی. سوالات بسیاری‌در سطح جامعه درباره خودروسازی ایران مطرح است. یکی از این پیشنهادها، حذف تولید بی‌کیفیت و افزایش واردات باکیفیت است. ادله پشت تفکر حذف تولید ملی، جلوگیری از زیان‌دهی نجومی خودروسازان ملی است و احترام به مصرف‌کننده داخلی برای بهره‌وری از خدمات روز جهانی. به‌موازات این تفکر، هنوز صنعتی شدن ایران زمین در سیاست‌گذاری کلان ملی نیز مطرح است. در اینجا این پرسش مطرح است که آیا حذف تولید در ایران فقط به صورت محدود روی عده‌ای معدود کارکنان خودروسازی و زنجیره تامین اثر منفی کوتاه‌مدت خواهد گذاشت یا مطالعه جامع‌تری برای جواب به این سوال نیاز است. در این راستا بهتر است نگاه گلانی به صنعت و تحولات جهانی بیندازیم. مسیر صنعتی شدن به روش غربی تقریبا تنها روش شناخته‌شده صنعتی شدن است که تحولات آن عمیقا بر توسعه اقتصادی جهانی تاثیر گذاشته است. در این مسیر، کشورهای وارد یک سیکل صنعتی شدن می‌شوند که در آن ملت‌ها طی زمانی خاص به نیروگاه‌های صنعتی تولیدی می‌شوند. البته این مرحله همیشگی نیست و بعد از مدتی به‌جبر بازار جهانی از چرخه خارج می‌شوند. نمونه‌های بارز کشورهایی که این مسیر را طی کرده‌اند انگلیس، فرانسه و امریکاست. در واقع ابتدا، کشورهای غربی پیشتاز تحولات صنعتی بودند، اما با افزایش بهبود معیشت، سرمایه و مهارت فرآیندهای تولید، بخش تولید به‌طور فزاینده‌ای به کشورهای درحال‌توسعه در شرق آسیا منتقل شد. سپس کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی و چین به طرز ماهرانه‌ای نیروی کار روستایی را به بخش‌های تولیدی سازمان‌یافته انتقال دادند و چرخه صنعتی‌سازی مشابه غرب را تقلید کردند.

میرزایی‌سیسان ادامه داد: به نظر پروفسور دنی رادیک -اقتصاددان دانشگاه هاروارد- چشم‌انداز تکرار این مدل صنعتی شدن در کشورهای درحال‌توسعه معاصر، بسیار کم است. این عدم‌تکرار سیکل صنعتی شدن می‌تواند چالش‌های مهمی را در بازارهای درحال‌توسعه ایجاد کند. به‌دلیل جهانی‌شدن و پیشرفت فناوری سریع دیجیتال، تکرار مدل صنعتی شدن به روش‌های قبلی سخت به نظر می‌رسد. آیا مثلا هند می‌تواند قصه موفقیت چین را تکرار کند؟ آیا کشورهایی مثل امارات می‌توانند بدون وارد شدن به چرخه تولید، در اقتصاد خدمات محور به رشد اقتصادی خود ادامه دهند؟

 وی ادامه داد: کاهش فرصت وارد شدن به سیکل صنعتی شدن، منجر به پدیده‌ای به‌نام «صنعت‌زدایی زودرس» می‌شود. این پدیده زمانی اتفاق می‌افتد که کشورها درحالی‌که در حال صنعتی شدن هستند، از این چرخه خارج می‌شوند. این کشورها با کاهش تولید در سطوح پایین‌تر درآمد و اشتغال صنعتی مواجه می‌شوند و در نتیجه پتانسیل رشد اقتصادی تولید محور را محدود می‌بینند. صنعت‌زدایی زودرس باعث می‌شود نابرابری‌های درآمدی جامعه تشدید شود و منفعت جامعه از هزینه‌ای که برای رسیدن به این نقطه صنعتی شدن داده، ناکام از رشد قابل‌قبول از چرخه خارج شود. وقتی کشوری وارد سیکل صنعتی شدن می‌شود همان‌طور که وضع مالی شهروندان کم‌کم بهتر می‌شود، مهم‌ترین اثر آن بالغ شدن طبیعی اقتصاد این کشورهاست، یک پیشرفت تدریجی که از اقتصاد تولیدمحور به اقتصاد مبتنی بر خدمات گذار می‌کند. بهره‌وری بالا از خصوصیات اقتصاد خدمات محور است که یک جامعه با زحمت و به‌مرورزمان به‌دست‌آمده و برای حفظ رشد اقتصادی با ثبات آن بسیار مهم است. از نظر تاریخی، در هر کشوری، اقتصاد خدمات‌محور تنها پس از یک دوره اقتصاد موفق تولید محور رخ‌داده است. به‌همین جهت برای کشورهای در حال‌توسعه امروزی، دور زدن مرحله اقتصاد تولید محور برای جهش مستقیم به یک اقتصاد مبتنی بر خدمات می‌تواند مملو از ناشناخته‌ها باشد و مهم‌ترین دلیل چالش‌برانگیزی آن، غیرآماده بودن موسسات و نهادهای کلان کشوری که هنوز تکامل لازم صنعتی را نیافته‌اند و قسمت‌های مختلف کشور که هنوز بهره‌وری صنعتی را تجربه نکرده به وجود می‌آید. برای کشوری که بدون تجربه کردن بلوغ اقتصاد تولید محور درصدد وارد شدن ناگهانی به اقتصاد خدمات‌محور است ضروری است که بهره‌وری در بخش خدمات را از طریق سرمایه‌گذاری در رشد منابع انسانی و رشد سریع سازمانی و نهادهای مربوطه برنامه‌ریزی کند. این در حالی است که باید بتواند به طور هم‌زمان یک چارچوب قانونی و نظارتی قوی برای حمایت از نیروی کار، رشد جامعه و ثبات فراگیر اقتصادی و اجتماعی ایجاد کند که البته شرایط آن را قبلا تجربه نکرده است. گذار به اقتصاد خدمات‌محور مستلزم تمرکز بر قابلیت‌های نهادی و پرورش نیروی کار ماهر در طول زمان است. سیاست‌گذاران باید مفهومی گسترده‌تر از رشد را تعریف کنند که شامل ملاحظات مختلف اجتماعی-اقتصادی و پایداری محیط‌زیست می‌شود. چنین اقتصادی باید توان مالی دوری از تولید سخت‌افزار و افزایش رشد مالی خدمات نرم‌افزار را داشته باشد، نهادها باید بتوانند توسعه اقتصادی عادلانه بلندمدت را با تمام کم‌تجربگی به علت دور زدن مرحله بلوغ اقتصاد تولیدمحور در این‌گونه اقتصادها را تضمین کنند.

صنعت‌زدایی زودرس

پژوهشگر صنعت خودرو با اشاره به اینکه در حال حاضر که ایران در ابتدای گراف صنعتی شدن است، افزود: صحبت از حذف بخش تولید خودروسازی به نفع واردات می‌شود. البته فقط صحبت نیست، رشد ۶۰ تا ۱۲۴ درصدی خودروسازی مونتاژی یعنی شروع بی‌سروصدای صنعت‌زدایی ایران از خودروسازی. در واقع تشویق به صنعت‌زدایی زودرس توسط بازار، بدون پیش‌بینی پیامدهای آن بسیار نگران‌کننده است. به آنهایی که به‌شدت به منافع این امر ایمان دارند و چه آنهایی که هنوز با تولید بی‌کیفیت محصول داخلی آزرده‌خاطر نیستند، پیشنهاد یک گفتمان صریح و علمی در این زمینه در سطح ملی داده می‌شود. هنگام در نظر گرفتن زمان‌بندی و پیامدهای سرعت بخشیدن به صنعتی شدن یا صنعتی‌زدایی، به‌ویژه در گذار از یک اقتصاد مبتنی بر نفت به یک اقتصاد خدمات‌محور، سیاست‌گذاران باید به چندین سؤال حیاتی بپردازند: زمان مناسب برای غیرصنعتی شدن کشورمان که هنوز کاملا صنعتی نشده چه زمانی است؟ اثرات حذف تولید خودرو چیست؟ آیا نهادهای کشوری برای این گذار آماده هستند؟

کاهش یکباره تولید فاجعه‌بار است

وی در پاسخ به این پرسش‌ها ادامه داد: اگر بخش تولید قبل از دستیابی به سطح درآمد شهروندان و اشتغال کافی، به یکباره کاهش یابد، می‌تواند فاجعه‌های مهم‌تر از بیکاری مهندسان خودروساز ایجاد کند. این امر مستلزم ارزیابی بلوغ اقتصادی کشور و ظرفیت رشد پایدار، بدون اثرات منفی حذف خودروسازی، از طریق سایر بخش‌هاست. عبور ناموفق از مرحله اقتصاد تولیدمحور می‌تواند مانع رشد بهره‌وری و همگرایی درآمد با اقتصادهای پیشرفته شود. تولید به‌طور تاریخی از طریق ایجاد شغل، پیشرفت فناوری و صادرات باعث رشد اقتصادی شده است. سیاست‌گذاران چگونه می‌خواهند به مزایا رشد بالقوه در بخش‌های خدماتی سریعا فعلیت بدهند؟ آمادگی نهادی (قانون‌گذار، تنظیم‌گران، دولت اجرایی، بخش خصوصی، زیرساختارهای کلان، موسسات مالی، بانک‌ها، استانداردها) برای مدیریت تغییر از اقتصاد بر مبنای کالاهای قابل‌مبادله به اقتصاد مبتنی بر خدمات محورحیاتی است. این امر مستلزم حصول اطمینان از اینکه چارچوب‌های قانونی، نظارتی و آموزشی از رشد بخش خدمات نقشه‌راه تدوین‌شده دارد، از جمله ایجاد مهارت‌های مجدد نیروی کار در کوتاه‌مدت و بلندمدت و هماهنگی مهارت‌ها با نیازهای خدمات با بهره‌وری بالا. لازم به ذکر است که بهره‌وری بالا بیشتر از اینکه مهارت باشد، تکامل اجتماعی است که نیاز به زمان دارد.

ادامه تولید بی‌کیفیت امکان‌پذیر نیست

میرزایی‌سیسان در پایان اظهار کرد: دست‌کم با پرداختن به این پرسش‌ها، سیاست‌گذاران می‌توانند به‌طور استراتژیک تحول اقتصادی آینده را هدایت و اطمینان حاصل کنند که حذف احتمالی تولید و تغییر به سمت اقتصاد خدمات‌محور، برای جامعه‌ای که هنوز آمادگی لازم را از طریق پشت‌سر نهادن مرحله صنعتی شدن تولید محور را تجربه نکرده، نامعلومات و ناخواسته‌هایی خواهد داشت که رشد بلندمدت آن تضمین نشده است. متعاقبا ادامه تولید بی‌کیفیت محصولات فعلی و مدیریت بنگاه‌های ضررده خودروسازی به شکل فعلی نیز امکان‌پذیر نیست. حتی اگر سیکل صنعتی شدن غربی را باور نداریم، شرایط فعلی صنعتی اقتصادی کشور حکم می‌کند توان صنعتی بالفعلی را که در دست داریم را با آرزوی بالقوه‌ای که به آن اشراف علمی نداریم معاوضه نکنیم.

تولید خودرو باکیفیت در مسیر پرمانع صنعت

امیرحسین برخورداری، کارشناس حوزه خودرو درباره چارچوب کلی صنعت خودرو به صمت اظهار کرد: صنعت خودرو در یک ساختار و چارچوب خاص فعالیت ندارد و همین امر باعث شده عقب بماند و شاهد عرضه محصولات بی‌کیفیت باشیم که اکثرا از آن گلایه دارند. برای تولید خودرو باکیفیت در یک ساختار صنعتی مناسب باید برنامه کوتاه‌مدت و بلندمدت داشت. این در حالی است که صنعت خودرو ما برنامه‌های مقطعی دارد که با آمدن هر وزیر و مدیری تغییر می‌کند. در این شرایط نمی‌توان انتظار تولید باکیفیت و به روز داشت و به طبع این صنعت از جهان عقب خواهد ماند. مصرف‌کنندگان، کمتر خواهان محصولات این صنعت هستند و به همین دلیل است که بیشتر ترجیح می‌دهند محصولات خارجی استفاده کنند. اینکه در حال حاضر شاهد استقبال از تولیدات داخل هستیم و در ثبت‌نام خودرو تعداد زیادی در صف انتظار خرید خودرو قرار می‌گیرند هم به‌دلیل شرایط اقتصادی، عرضه قطره‌چکانی خودرو و مهم‌تر از همه تبدیل شدن خودرو از یک کالای مصرفی به سرمایه‌ای برای حفظ ارزش سرمایه و سود بردن است.

تا دیر نشده اقدام کنیم

برخورداری ادامه داد: تیراژ تولید، صادرات، قوای محرکه، توسعه ساخت داخل خودروها، توسعه پلتفرم، افزایش عمق داخلی سازی، توسعه تکنولوژی‌های نوین و... از مواردی است که بر کیفیت محصولات تاثیر دارد و باید در سند چشم‌انداز صنعت خودرو آورده شود، اما واقعیت این است که صنعت خودرو براساس برنامه خاصی حرکت نمی‌کند که این موضوع هم روند کمی و هم کیفی را تحت‌تاثیر قرار داده است.وی با اشاره به وضعیت نامناسب کیفیت خودروهای تولید داخل، اظهار کرد: خودروسازان همواره از افزایش کیفیت می‌گویند و براساس گزارش سازمان‌های مختلف بر آن تاکید می‌کنند، اما آنچه در عمل مشاهده می‌شود موید این موضوع نیست که البته این امر چالش‌های فراوانی دارد که بخش مهم آن به کمبود نقدینگی و بدهی‌های سنگین به قطعه‌سازان مربوط می‌شود. تولید روی پلتفرم‌های قدیمی، ناایمن و عدم‌توانمندی در انعطاف برای تولید محصولات به‌روز با قوای محرکه به‌روز موضوع دیگری است که همواره در سایه نیاز بازار مغفول مانده یا پروژه‌ها به آینده دور موکول شده است. این مسئله می‌تواند در کاهش مصرف سوخت و آلایندگی نقش بسزایی داشته باشد.

برخورداری در پایان تاکید کرد: باید قبول کنیم که صنعت خودرو ما هدف خاصی را دنبال نمی‌کند و در چارچوب خاصی تولید ندارد. این صنعت چه در بحث کمیت و چه کیفیت هنوز نتوانسته به سطح مشخص و قابل‌قبولی برسد. در این شرایط برای ادامه حیات این صنعت باید نگاهی نو و ساختاری به آن بیندازیم و چالش‌های آن را از ریشه حل کنیم در غیر این صورت شاهد انزوای بیشتر و عقب‌ماندگی بیشتر این صنعت خواهیم بود. باید تا فرصت باقی‌مانده و دیر نشده برای ادامه حیات صنعت خودرو گام‌های اساسی برداریم.

سخن پایانی

تصمیم‌گیری درست برای نجات صنعت خودرو ایران با وجود چالش‌ها و مشکلاتی که دارد، یک راه‌حل ساده نیست، اما شدنی است. ادامه حیات این صنعت، نه‌تنها اشتغال‌زایی می‌کند، بلکه بخش بزرگی از اقتصاد کشور را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. این صنعت نیاز به اصلاحات اساسی دارد. باید مسائل صنعت خودرو را به‌صورت ساختاری حل کنیم و در فرصت اندکی که داریم گام‌های اساسی برای نجات این صنعت استراتژیک برداریم. آنچه مصرف‌کنندگان از صنعت خودرو انتظار دارند عرضه محصولات باکیفیت و به روز است و اینکه بتواند به‌راحتی خودرو موردنیازشان را خریداری کنند. خودروسازان هم برای عبور از شرایط بحرانی نیاز به حمایت همه‌جانبه دارند اینکه فرصت و امکان انجام تغییرات ساختاری را داشته باشند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین