راهی برای توسعه انرژی
در طول سالهای گذشته به موضوع تنوعبخشی سبد انرژی و ذخیرهسازی سوخت آنطور که باید توجه نشده است، شرایط حال حاضر نیز بههمین دلیل است و باید توجه داشت که چارهای جز مدیریت مصرف وجود ندارد. روند سریع و رو بهرشد تولید انرژی با استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر در جهان، نهتنها به دلایل زیستمحیطی، بلکه به دلایل اقتصادی و کاهش وابستگی به منابع فسیلی در تامین نیاز روزافزون به منابع انرژی، موردتوجه قرار گرفته است، بهنحویکه براساس پیشبینیهای موجود، شاهد انتقال صنعت انرژی از سوختهای فسیلی بهسمت استفاده از منابع تجدیدپذیر و افزایش سهم این منابع در سبد انرژی کشورها هستیم.
ایران نیز بهعنوان یکی از بزرگترین کشورهای دارای منابع نفت و گاز و یکی از کشورهای تاثیرگذار در نظام انرژی جهانی، در صورت بیتوجهی به استفاده از منابع جایگزین برای تامین نیاز روزافزون انرژی، جایگاه خود را در نظام انرژی منطقهای و جهانی از دست خواهد داد.
استفاده از تجدیدپذیرها مانند انرژی خورشیدی، باد، آب و بیوگاز به ما کمک میکند تا منابع انرژی طبیعی را حفظ کنیم. این منابع نسبت به منابع انرژی فسیلی که از طریق استخراج و سوختهای آنها بهدست میآیند، تجدیدپذیر هستند، همچنین استفاده از تجدیدپذیرها به ما کمک میکند تا آلودگی هوا کاهش یابد.
در برخی موارد، تولید انرژی از منابع فسیلی منجر به انتشار گازهای گلخانهای و آلودگی هوا میشود، اما تجدیدپذیرها این مشکل را حل میکنند.
استفاده از تجدیدپذیرها بهصرفهتر است
استفاده از تجدیدپذیرها میتواند بسیار اقتصادیتر از سوختهای فسیلی باشد. تولید انرژی از منابع تجدیدپذیر مانند خورشید و باد خلاف منابع فسیلی، نیاز به مصرف سوخت ندارد و هزینههای نگهداری و تولید آنها کمتر است. در طول زمان، استفاده از تجدیدپذیرها میتواند بهصرفهترین راه برای تامین انرژی باشد. این اتفاق به کاهش وابستگی به منابع انرژی وارداتی نیز کمک میکند، بهطوریکه در برخی کشورها، تولید انرژی تجدیدپذیر بهطورمستقل و محلی انجام میشود و این بهمعنی کاهش وابستگی در تامین انرژی است.
باتوجه به نیازهای توسعه کشورها، استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر در سراسر جهان بهطور روزافزون در حال افزایش است، بهشکلیکه مصرف انرژی از این منابع بهعنوان یکی از شاخصهای توسعه پایدار در نظر گرفته میشود. برنامهریزیهای انجامگرفته نشان میدهد که انرژی تجدیدپذیر بهطور روزافزون در سیستم تامین برق سهم بیشتری را به خود اختصاص میدهد. در کشور ما نیز، باتوجه به قانون جهش تولید دانشبنیان، به این موضوع توجه ویژهای شده است.
علاوه بر این، تجدیدپذیرها در مقایسه با سوختهای فسیلی مانند زغالسنگ، نفت و گاز طبیعی، سازگاری بیشتری با محیطزیست دارند.
این منابع شامل انرژیهای تجدیدپذیری مانند باد، خورشید، زمینگرمایی، زیستتوده و انرژی آبی میشوند. استفاده از انرژی سبز اغلب در رابطه با مسائلی نظیر تولید همزمان و گرمایش موردتوجه قرار میگیرد. صنایع میتوانند این نوع انرژی را بهمنظور حمایت از یک زندگی سازگار با محیطزیست و کاهش اثرات زیستمحیطی مرتبط با روشهای تولید سنتی، تهیه کنند. این اقدام به افزایش استقلال انرژی کشور کمک میکند.
سرمایهگذاری در تجدیدپذیرها صرفه اقتصادی ندارد
مهدی حاجیپور، کارشناس انرژی به صمت گفت: بهطورکلی نرخ تعرفههای تجهیزات یکی از بزرگترین چالشهای تجدیدپذیرها است. با اینکه نرخها در ماههای اخیر بروزرسانی شد، اما باز هم برای سرمایهگذاران جذاب نیست، بهطوریکه سرمایهگذاری در بانک و برداشت سود ماهانه بانکی، بسیار پرسودتر از سرمایهگذاری در انرژی خورشیدی، بادی، برقابی و... است و صرفه اقتصادی ندارد. این موضوع نخستین چالشی است که تجدیدپذیرها با آن دست و پنجه نرم میکنند.
وی در ادامه گفت: چالش دیگر، کمتوجهی به انرژی بادی است که کمتر به آن پرداخته میشود. توسعه انرژیهای خورشیدی بهتازگی جدی گرفته شده است، اما انرژی بادی هنوز جای کار دارد و باید موردبحث باشد. چند سالی میشود که صنایع بهسمت انرژیهای تجدیدپذیر بهویژه انرژی خورشیدی تشویق میشوند، اما انرژی بادی موردغفلت قرار گرفته است. این روند ما را در توسعه تجدیدپذیرها بهجایی نمیرساند.
رشد روزافزون منابع انرژی تجدیدپذیر در جهان
این کارشناس تصریح کرد: با استفاده از توربینهای بادی، انرژی باد بهمنظور تولید برق بهکار گرفته میشود؛ اما گاهی اوقات، بحثهایی درباره مکان نصب توربینهای بادی برقرار میشود، زیرا این توربینها ممکن است، مشکلساز باشند. استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر و پاک در جهان، روزبهروز در حال افزایش است و در راستای این تحول، نرخ پنلهای خورشیدی در حال کاهش و ظرفیت تامین انرژی از نور خورشید بهشدت در حال افزایش است. پیشبینی میشود که در 5 سال آینده، تعداد بیشتری از پنلهای خورشیدی در سراسر جهان نصب شوند و ما نیز باید از این چرخه استفاده کنیم.
وی بیان کرد: ظرفیت پنلهای خورشیدی در خاورمیانه از 3 درصد کنونی به ۹ درصد کل جهان خواهد رسید. دلیل اصلی این انتقال به انرژی خورشیدی، افزایش تقاضای برق در جهان است و باتوجه به اینکه پنلهای خورشیدی نرخ هزینههای تولید برق را کاهش میدهند، هر روز نرخ تولید برق از این طریق رقابتیتر خواهد شد و راهاندازی نیروگاههای خورشیدی هر روز مقرونبهصرفهتر میشود.
حاجیپور در پایان گفت: مسئله زیرساختهای حوزه صنعت و انرژی و نقش این زیرساختها در کشور، از موضوعاتی است که هرچند وقت یکبار در کانون توجه قرار میگیرد. اگرچه برنامههای توسعه بهعنوان یکی از مهمترین روشها در تحقق اهداف توسعه در نظر گرفته میشوند، اما زیرساختهای توسعه کشور در بخشهای صنعت و انرژی هنوز تا توسعه فاصله زیادی دارند.
توسعه تجدیدپذیرها، راهکار برونرفت از ناترازی برق و انرژی
محمدحسین احمدی، کارشناس انرژی بااشاره به اینکه بخش خصوصی تمایلی به سرمایهگذاری در بخش تولید برق ندارد، گفت: اگر به ناترازی برق از جنبه تولید نگاه کنیم، از سال ۹۲ بهواسطه اینکه دولت از تولید منع شد و ممنوعیت نیروگاهسازی توسط دولت رقم خورد، در این شرایط بخش خصوصی باید برای نیروگاهسازی ورود پیدا میکرد، اما بهواسطه مشکلاتی که در صنعت برق وجود داشت، بخش خصوصی برای سرمایهگذاری در صنعت برق تمایلی از خود نشان نداد.
بهگزارش مهر، وی ادامه داد: همچنین عدمسوددهی نیروگاهها مزید بر علت شد تا بخش خصوصی به سرمایهگذاری در صنعت برق ورود پیدا نکند، زیرا از یکطرف، اقتصاد ترکیبی خرید برق و از طرف دیگر، تسویه دیر به دیر وزارت نیرو با نیروگاهها باعث شد تا نیروگاههایی که از قبل وجود داشتند و شرکتهایی که عزم سرمایهگذاری دارند، دلزده شوند.
احمدی اضافه کرد: در این شرایط بخشی مربوط به نرخ تکلیفی و بخش دیگر مربوط به مابهالتفات نرخ تکلیفی است که باید این مابهالتفاوت را دولت به نیروگاهها و وزارت نیرو پرداخت کند، اما متاسفانه این عدمپرداخت بهموقع باعث شده که بدهی وزارت نیرو به نیروگاهداران بیشتر و بیشتر شود که اکنون به بیش از ۱۲۰همت رسیده است.
وی در پاسخ به این سوال که آیا آزادسازی قیمتها میتواند منجر به سرمایهگذاری بخش خصوصی در صنعت برق شود، خاطرنشان کرد: برق، کالای عمومی است و لازمه آن، این است که نرخ متناسب تنظیم شود و تنها نمیتوان ادعا کرد با آزادسازی نرخ سرمایهگذاران به این بخش ورود پیدا میکنند.
احمدی تصریح کرد: بیشتر مشکلی که صنعت برق دارد، مربوط به عدمتخفیف یارانهها، رگولاتوری و تنظیمگری غلط در این حوزه است و از سال ۸۰ به بعد که کشور وارد فاز خصوصیسازی شد، بهویژه در دهه ۹۰ صنعت برق به این سمت رفت.
اما لزوما این مسئله خصوصیسازی راهکاری نبود که موثر و هدفمند انجام شده باشد و بیشتر نیروگاههایی که سال ۹۲ به بعد به بخش خصوصی واگذار شدند، بهواسطه رد دیون و بهعنوان بدهکاری دولت به بخشهای مختلف که اکثرا نیمهخصوصی هم بودند، واگذار شدند. وی افزود: متاسفانه بخش خصوصی واقعی به این حوزه ورود پیدا نکرد و بسیاری از نیروگاهها پیشبرآورد شدند و برخی مدت زیادی از عمرشان گذر کرده، بههمینعلت کاهش راندمان داشتند و نیاز به سرمایهگذاری جدید در این حوزه داشت و لازم بود به این صنعت بهایی داده و از حمایتهای مختلف برخوردار شود و از طرفی بهواسطه نرخگذاری این صنعت عملا سوددهی، کم و کمتر شد و اکنون نیروگاهها زیانده شدند، زیرا وزارت نیرو مطالباتشان را پرداخت نمیکند و نرخهای دستوری دارند و تنها آزادسازی نرخ اگر با اصلاح رگولاتوری همراه نباشد، در عمل سرمایه جدیدی که ایجاد میشود، به بخش صنعت برق تزریق نمیشود و لازم است رگولاتوری تصحیح شود و تنظیمگری بهدرستی به آن بپیوندد و ساختار خصوصیسازی که شکل گرفته است، تکمیل شود. این کارشناس انرژی خاطرنشان کرد: نباید تنها بخشی را که مربوط به تولید است، به بخش خصوصی واگذار کنیم. ناترازی در کشور ما منحصر به برق نیست و ناترازی انرژی وجود دارد، این مشکل کجاست؟ در تابستان بهدلیل اینکه بهاندازه کافی ظرفیت نیروگاهی ایجاد نشده است، ناترازی برق وجود دارد و در زمستان بهدلیل افزایش بیرویه مصرف گاز، دچار ناترازی گاز میشویم و مجبوریم گازی را که به صنایع و نیروگاهها میدادیم، قطع یا جایگزین کنیم و برای نیروگاهها حاملهای جایگزین در نظر گرفته میشود.
وی در خاتمه خاطرنشان کرد: این ناترازی منحصر به برق و گاز نیست و به بنزین نیز کشیده شده، بخشی از این موضوع مربوط به آن است که بیش از ۸۰ درصد انرژی کشور برعهده گاز است و صنعت نیروگاهی به گاز وابستگی دارد، یعنی نزدیک به ۹۴ درصد نیروگاهها وابسته به گاز است و باید بهدنبال نیروگاههای تجدیدپذیر و هستهای رفت و این روشها را جایگزین کرد؛ حاملهای جدید میتوانند راهحل برونرفت از ناترازی گاز باشند.