-
در بررسی نقش شتاب‌دهندگان در توسعه اکوسیستم استارت‌آپی نمایان شد

موتور محرک نوآوری

شتاب‌دهنده‌ها به‌عنوان یک مفهوم نوین در اکوسیستم کارآفرینی، نخستین‌بار در اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی در امریکا ظهور کردند. در آن زمان، شرکت‌هایی مانند Y Combinator در کالیفرنیا پا به عرصه گذاشتند و به ارائه خدماتی همچون سرمایه‌گذاری اولیه، مشاوره، آموزش و فضای کار اشتراکی به استارت‌آپ‌ها و کسب‌وکارهای نوپا پرداختند.

موتور محرک نوآوری

در ابتدا، نقش اصلی شتاب‌دهنده‌ها، ایجاد پلی میان سرمایه‌گذاران خطرپذیر و کارآفرینان برای تامین مالی استارت‌آپ‌ها بود. با این حال، به‌مرور زمان شتاب‌دهنده‌ها نقش‌ها و خدمات متنوع‌تری را در راستای حمایت همه‌جانبه از رشد و بالندگی استارت‌آپ‌ها ارائه کردند. امروز شتاب‌دهنده‌ها در کنار مراکز رشد، انتخاب‌های حمایتی متنوعی را به استارت‌آپ‌ها می‌دهند و رهبران استارت‌آپی باید براساس نوع فعالیت‌شان در بازار تصمیم بگیرند که برای ادامه فعالیت در بازار به کدام یک از این نهادها نیاز دارد. صمت در این گزارش به نقش شتاب‌دهندگان در توسعه اکوسیستم استارت‌آپی پرداخته است.

شتاب‌دهنده‌ها یا مراکز رشد؟

در نگاه اول، شتاب‌دهنده‌ها بسیار شبیه به مراکز رشد به‌نظر می‌رسند، اما مرکز رشد به سازمانی می‌گویند که فضای عملیاتی مشترکی را برای استارت‌آپ‌ها فراهم می‌کند. به‌عبارت‌روشن‌تر، مراکز رشد همچنین فرصت‌های شبکه‌سازی تجاری، منابع مشاوره و دسترسی به تجهیزات مشترک را برای مشاغل جوان فراهم می‌کنند. در دهه ۱۹۸۰ تعداد زیادی از کالج‌ها و دانشگاه‌ها شروع به راه‌اندازی مراکز رشد وابسته به مدارس کردند تا کارآفرینی و اشتغالزایی را تقویت کنند. آنها معمولا در ازای دسترسی به منابع تامین مالی یا امکانات، مانند شتاب‌دهنده‌ها حقوق صاحبان سهام شرکت را درخواست نمی‌کنند.

در نتیجه، عموما سرمایه‌ای که استارت‌آپ‌ها با پیوستن به مراکز رشد دریافت می‌کنند، بسیار کمتر از مقداری است که می‌توانند از شتاب‌دهنده‌ها انتظار داشته باشند. مراکز رشد در تقویت رشد آهسته نیز، بهتر از شتاب‌دهنده‌ها عمل می‌کنند، زیرا معمولا برای برنامه‌های حمایتی خود محدودیت زمانی نمی‌گذارند. خلاف شتاب‌دهنده‌ها که برنامه‌های آموزشی کوتاه و فشرده‌ای را ارائه می‌دهند که تنها چند ماه به‌طول می‌انجامد، استارت‌آپ‌ها سال‌ها فرصت دارند تا برای زمینه رشد خود از داخل مراکز پایه‌ریزی کنند. در نهایت، هیچ 2 کسب‌وکاری شبیه به هم نیستند. در نتیجه، استارت‌آپ‌های مختلف برای پیشرفت به انواع مختلفی از حمایت نیاز دارند. به‌همین‌دلیل، هیچ پاسخ درست یا غلطی در جواب به این سوال که شرکت‌ها از بین شتاب‌دهنده کسب‌وکار و مرکز رشد، کدام‌یک را انتخاب کنند، وجود ندارد.

تیم‌سازی، نخ تسبیح استارت‌آپ‌ها

امیرحسین حسینی‌پژوه، شتاب‌دهنده فعال در اکوسیستم کارآفرینی در گفت‌وگو با صمت درباره انتظارات شتاب‌دهنده‌ها از استارت‌آپ‌ها در مسیر تجاری‌سازی کسب‌وکارها گفت: شتاب‌دهنده‌ها در چند سال اخیر با افت فعالیت مواجه شده‌اند. در گذشته نه‌چندان دور، شتاب‌دهنده‌های بیشتری در کشور فعالیت می‌کردند و به‌عبارتی فعال‌تر بودند، اما به‌تدریج شاهد کاهش فعالیت آنها شدیم که دلیل آن به توسعه اقتصادی کشور برمی‌گردد. به‌طورمعمول انتظاری که شتاب‌دهنده‌ها از شرکت‌های استارت‌آپی دارند، این است که آنها گام‌های اولیه را که شامل تیم‌سازی و ایده‌پردازی می‌شود، در توسعه کسب‌وکار خود را پیموده باشند.

وی افزود: آشنایی با مفاهیم اولیه، جزو اصلی‌ترین گام‌های توسعه یک کسب‌وکار است. شناخت بازار و پردازش ایده هم جزو مواردی است که استارت‌آپ‌ها در بدو اتصال به شتاب‌دهنده‌ها باید مدنظر قرار دهند، چراکه این مولفه‌ها آنها را سریع‌تر به هدف‌شان که توسعه کسب‌وکار است، می‌رسانند. به‌عبارت‌روشن‌تر، بهتر است استارت‌آپ‌ها در نقطه صفر نباشند و تاحدی با فرآیند توسعه‌ای آشنا باشند و مفاهیم اولیه را بدانند. وی افزود: به‌طورمعمول تیم‌های استارت‌آپی پیش از اینکه به مراحل گفته‌شده برسند، خواهان همکاری با شتاب‌دهنده‌ها هستند، همین امر باعث می‌شود تا حد زیادی یا به‌نتیجه نرسند یا دیر به‌نتیجه برسند. در برخی موارد هم، ممکن است شتاب‌دهنده‌ها کمک چندانی به مجموعه‌های استارت‌آپی که در نقطه شروع و صفر قرار دارند، نکنند، بنابراین استارت‌آپی که فراتر از ایده‌پردازی گام نهاده باشد تا حد زیادی رویکردهای شتاب‌دهندگی برایش سودمندتر خواهد بود.

به‌موقع از گود خارج شوید

حسینی‌پژوه گفت: آموزش‌پذیری هم از دیگر مولفه‌های مهم توسعه کسب‌وکار یک استارت‌آپ است که انتظار می‌رود در همکاری با شتاب‌دهنده‌ها مدنظر قرار گیرند. بسیاری از استارت‌آپ‌ها، آموزش‌پذیر نیستند و این باعث می‌شود که روند سوددهی با اختلال مواجه شود. آخرین مولفه که در بحث انتظارات شتاب‌دهنده‌ها اهمیت دارد، این است که استارت‌آپ‌ها باید انگیزه و قدرت کافی برای خروج از دایره شتاب‌دهندگی را داشته باشند، چراکه حضور در موقعیت شتاب‌دهنده، موقتی است. بسیاری از استارت‌آپ‌ها وقتی با شتاب‌دهنده‌ها همکاری می‌کنند، توانایی خروج از این مرحله را ندارند که این هم به نداشتن قدرت و توانایی لازم استارت‌آپ برای فعالیت مستقل خود برمی‌گردد.

روحیه تیمی، ویژگی اصلی فعالان استارت‌آپی

وی بااشاره به اینکه بیشتر استارت‌آپ‌ها در ابتدای مسیر به‌طورمعمول از تیم ۲نفره و حتی به‌صورت انفرادی اداره می‌شوند، گفت: باتوجه به اینکه روحیه کار تیمی در کشور ما تا حدی ضعیف است، اگر فردی در ابتدای مسیر استارت‌آپی خود، فاقد چنین روحیه‌ای است، باید آن را تقویت کند. به‌عبارت دیگر، اگر فردی آمادگی کار تیمی ندارد، در عمل نباید استارت‌آپی را هم راه‌اندازی کند. همان‌گونه که پیش‌تر هم اشاره شد، داشتن روحیه تیمی و داشتن یک تیم منسجم برای یک استارت‌آپ، امری مهم است و این مولفه شرایط را برای شتاب‌دهنده هم فراهم می‌کند، چراکه ایده‌ها به‌طورمعمول در ذهن افراد خطور می‌کنند و بیشتر افراد به‌تنهایی صاحب ایده هستند، اما این فعالیت تیمی است که آنها را به‌نتیجه می‌رساند. اگر رهبران استارت‌آپ‌ها نتوانند همراهانی را با خود شریک کنند و آنها را برای این همراهی قانع کنند، برای توسعه ایده‌های فناورانه خود با مشکلات عدیده مواجه می‌شوند. این افراد در ادامه مسیر نمی‌توانند شتاب‌دهنده‌ها یا سرمایه‌گذاران را قانع کنند و در نهایت مسیری ناتمام را برای خود خلق می‌کنند.

حسینی‌پژوه درباره اینکه کدام زمینه فعالیتی در کشور برای توسعه کسب‌وکارهای استارت‌آپی فراخ‌تر است، گفت: همواره توانایی و مهارت صاحبان ایده و تیم‌های‌شان است که زمینه فعالیت آنان را رقم می‌زند، اما اینکه کدام ایده جان می‌گیرد و تبدیل به یک کسب‌وکار پویا می‌شود، ارتباط نزدیکی به‌رفع مشکلات روز جامعه دارد. تجربه نشان داده است برخی شرکت‌های دانش‌بنیان که بر بستر فناوری فعالیت می‌کنند، محصولاتی را تولید می‌کنند که موردنیاز بازار نیست و در نهایت و در بدو ورود به بازار، متحمل شکست می‌شوند، بنابراین شناخت نیاز بازار، اصلی‌ترین دانشی است که همه رهبران استارت‌آپ‌ها پیش از شروع کار باید نسبت به آن آگاهی کامل داشته باشند، پس بهتر است در فازهای نخست ایده‌پردازی، نیاز مشتریان را در نظر بگیرند.

نگاه استارت‌آپ‌ها باید سودمحور باشد

از آنجایی که انتظار دریافت سود در مدت زمان کوتاه، یکی از انتظارات استارت‌آپ‌های نوپا در بدو آغاز فعالیت‌شان است و همین امر، تبدیل به‌دلیل فروپاشی آنان و بازماندن از ادامه مسیر شده است، بسیاری از کارشناسان معتقدند، سوددهی امری زمانبر است که بیشتر رهبران استارت‌آپی باید نسبت به این امر واقف باشند و زمان‌بندی خود را داشته باشند؛ با این حال، حسینی‌پژوه نگرش سوددهی در کسب‌وکار استارت‌آپی را امری سودمند دانست و گفت: در کل نگاه سوددهی در توسعه یک کسب‌وکار استارت‌آپی، نگرشی مثبت است؛ چراکه ماهیت شرکت‌های استارت‌آپی است که به یک درآمد پایدار برسند و به گسترش آن بپردازند، اما چنین هدفی تا حدی زمانبر است و بستگی زیادی به بازار و وضعیت اقتصادی کشور دارد و ممکن است که این زمان کم یا زیاد شود. در واقع ممکن است که در یک بازه زمانی، سریع‌تر به هدف خود برسند و در برخی موارد هم ممکن است براساس شرایط موجود، نیاز به صبر و حوصله بیشتری باشد. در کل داشتن یک استراتژی برای دریافت سود، اصلی‌ترین مولفه‌ای است که رهبران استارت‌آپ‌ها باید به آن توجه کنند؛ زمان‌بندی و استراتژی در اهداف، کمک زیادی به رهبران استارت‌آپ‌ها در سوددهی می‌کنند.

چون فروش نداشتیم، شکست خوردیم

در ادامه سراغ یکی دیگر از صاحبان ایده در دنیای استارت‌آپی رفتیم که پیش از آغاز کار به‌واسطه فعالیت‌ها و مقام‌هایی که در مسابقات بین‌المللی رباتیک آورده بود، تصمیم گرفت یک شرکت استارت‌آپی در همین زمینه تاسیس کند، اما پس از مدتی با شکست مواجه می‌شود و تصمیم می‌گیرد راه دیگری برای توسعه در پیش گیرد. مجید یساری در گفت‌وگو با صمت گفت: یکی از مهم‌ترین شروطی که برای توسعه یک کسب‌وکار لازم است، فروش کافی و استقبال از محصول و خدمات تولیدشده است. در واقع آنها باید در گام نخست نیازهای بازار را بشناسند تا بتوانند بقای خود را حفظ کنند.

یساری افزود: بیشتر استارت‌آپ‌ها روندی معکوس در تولید و شکوفایی پیش می‌گیرند و لازم است از تجربه شرکت‌های بزرگ و موفق، نهایت استفاده را ببرند. وی می‌گوید: «در ابتدای فعالیت خود شروع به ساخت محصول کردیم، اما چون بازاری برای فروش پیدا نکردیم، در نهایت زمین خوردیم و مدت زمان زیادی هزینه‌های اضافی پرداختیم و در نهایت تصمیم گرفتیم فعالیت خود را در دل یک مجموعه بزرگ نهادینه کنیم و به‌صورت یک گروه فعال، پروژه‌های حوزه‌های الکترونیک نرم‌افزار و هوش‌مصنوعی را با آخرین فناوری‌ها به‌سرانجام برسانیم».

چرا استارت‌آپ می‌زنید؟

وی بااشاره به اهمیت در نظر گرفتن نیازهای جامعه در شکل‌گیری یک استارت‌آپ گفت: امروز هر کسب‌وکاری باید بداند که برای رفع چه نیازی شکل گرفته است و در واقع پیش از شکل‌گیری کسب‌وکارها، دلیل شکل‌گیری آنها می‌تواند نیازهای رفع‌نشده در آن حوزه خاص باشد، اما اینکه چگونه به این نیازها باید دسترسی داشت، خود فرآیندی زمانبر است که بیشتر رهبران استارت‌آپ‌ها به آخرین موردی که می‌رسند، نیازسنجی در بازار است. در واقع آنها در فرآیند تولید محصول کالا یا خدمات قرار می‌گیرند و بعد در ارائه آن به بازار با مشکل مواجه می‌شوند و می‌فهمند که محصول‌شان موردنیاز بازار نبوده، هرچند مبتنی بر فناوری است. یساری افزود: نبود ارتباط صنعت با دانشگاه، اصلی‌ترین مانع یک کسب‌وکار نوپا به‌ویژه در بخش فناوری است. کم پیش می‌آید که مشکلات صنعت کشور در دانشگاه‌ها بررسی شود. حال اگر این ارتباط برقرار شود، فرآیند نیازسنجی به‌راحتی انجام می‌شود و در این شرایط افراد خبره، توانمند و باثبات به‌آسانی می‌توانند حتی باوجود تحریم‌ها مشکلات کشور را حل کنند. به‌گفته وی، ارتباط صنعت با دانشگاه، نیازسنجی و تیم خوب می‌تواند مسیر استارت‌آپ‌های یک کشور را به شکوفایی برساند و آنها را از خطر فروپاشی برهاند.

سخن پایانی

در مجموع، شتاب‌دهنده‌ها نقش کلیدی در تکمیل زنجیره ارزش نوآوری و کارآفرینی دارند. این مراکز با درک عمیق نیازها و چالش‌های پیش‌روی استارت‌آپ‌ها و کارآفرینان، مجموعه‌ای از خدمات حمایتی و توانمندساز را برای تبدیل ایده‌های نو به کسب‌وکارهای پایدار و موفق ارائه می‌دهند. در واقع شتاب‌دهنده‌ها از طریق سرمایه‌گذاری، مشاوره، آموزش، شبکه‌سازی و سایر خدمات، زمینه‌ساز موفقیت و رشد استارت‌آپ‌ها می‌شوند و نقش محوری در توسعه و غنای اکوسیستم نوپای کارآفرینی ایفا می‌کنند. پشتیبانی چندجانبه شتاب‌دهنده‌ها، الگویی موفق برای ترویج فرهنگ نوآوری و خلاقیت و تقویت بنیان‌های اقتصاد دانش‌بنیان است.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین