دانشبنیانها توان مقابله با تورم را دارند
کارشناسان معتقدند در اینکه اقتصاد دانشبنیان توان کنترل تورم را دارد، تردیدی در این گزاره نیست؛ اما رسیدن به این مرحله نیازمند ایجاد و بسترهای مهم در زیرساخت اقتصاد دانشبنیان است.
آنها اذعان داشتند تنها با توفیقات پیشین نمیتوان پیشبینی کرد که دانشبنیانها بازیگران اصلی اقتصاد کشور در یک دهه آینده خواهند بود و اگر زیرساختهای لازم برای توسعه فعالیت آنها چیده نشود، کشور با بحران تولید در آیندهای نزدیک مواجه خواهد شد. در این گزارش به اهمیت توان کنترل و مهار تورم توسط دانشبنیانها و موانع پیشرو پرداخته است.
خط صاف تورم
شرکتهای دانشبنیان که این روزها زیاد از آنها میشنویم، شرکتهایی هستند که با توسل به نیروی انسانی ماهر و دانشآموخته دانشگاهی و با استفاده از فناوری سطح بالا به محصول و در نتیجه ثروت میرسند. ایرنا در اینباره نوشته است، شرکتهای دانشبنیان در حوزههای گوناگون فناوری از جمله فناوری زیستی، کشاورزی، صنایعغذایی، دارو، فرآوردههای پیشرفته تشخیص و درمان، مواد پیشرفته، محصولات مبتنی بر فناوریهای شیمیایی، ماشینآلات پیشرفته، تجهیزات پزشکی، برق، الکترونیک، فوتونیک، مخابرات، فناوری اطلاعات و ارتباطات، نرمافزارهای رایانهای و خدمات تجاریسازی بیشترین حجم از تولید محصولات و خدمات دانشبنیان را ارائه میدهند. سهم هرکدام از این عرصهها از زیستبوم فناوری و نوآوری متفاوت است که نقشی موثر در حوزههای یادشده دارند، در حالی که سهم شرکتهای دانشبنیان از اقتصاد کشور در سال ۱۳۸۹، حدود ۲هزار میلیارد ریال بود. در سال ۱۴۰۰ میزان فروش شرکتهای دانشبنیان از ۹۰۰هزار میلیارد فراتر رفت که رشدی بیش از ۴۵۰درصدی را نشان میدهد. باوجود این، بهگفته علی خیرالدین، معاون فناوری و نوآوری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری سهم اقتصاد
دانشبنیان در تولید ناخالص ملی کشور براساس آمارها بین ۰.۴ تا ۴درصد است و این در حالی است که در سند چشمانداز ۱۴۰۴ باید این آمار به ۵۰درصد برسد تا بتواند خط تورم را در مسیری صاف نگه دارد.
جنگ تن به تن تورم و دانشبنیانها
محمدرضا خواجه، مدیرعامل یک شرکت دانشبنیان در حوزه تولید روغنهای پیستونی و هیدرولیک هوایی در گفتوگو با گفت: وقتی صحبت از دانشبنیانها میشود، به این معنا است که چند نخبه در مجموعهای کوچک خواهان تبدیل علم به ثروت هستند، در واقع آنها میخواهند آنچه را فراگرفتهاند، بهمنصه ظهور بگذارند و از توان علمی خود در راستای کاهش خروج ارز در کشور و افزایش تولید داخلی بهره بگیرند. رکن مهم پیشگیری از رشد تورم در اقتصاد ساخت سدی برای جلوگیری از خروج ارز کشور بهواسطه توان دانشبنیانها است.
تغییر در چرخه نقدینگی
وی افزود: در شرایط اقتصادی فعلی کشور درگیر نقدینگی هستیم، در حالی که اگر چرخه نقدیندگی بهدست دانشبنیانها بیفتد و روانه چرخه تولید شود، اقتصاد از این حالت بیمار خود رهایی مییابد. بیشک، هم نهادهای خصوصی و شرکتهای بزرگ تولیدی و هم نهادهای دولتی دخالت مستقیم در این فرآیند دارند. این یک واقعیت است که شرکتهای دانشبنیان توانایی داشتن وثیقههای ارزشمند برای دریافت نقدینگی بهمنظور به راه انداختن چرخ تولید را ندارند، اما اگر در چرخه تولید بیایند، تامین اصلی نیازهای کشور را برعهده میگیرند و مانع از خروج ارز و تورم در کشور میشوند، بنابراین شکاف موجود نه در رسیدن به مرحله دانشبنیان شدن است، بلکه همه موانع مربوط به بعد از آن است؛ از افتادن در مسیر تولید گرفته تا باور نهادهای بالادستی و دریافت مدارک و مجوزهای لازم برای چرخاندن چرخهای تولید داخلی.
ارزشها را زیر پا نگذاریم
خواجه تاکید کرد: نه آنکه حمایتی از سوی نهادهای مربوطه انجام نگیرد، اما حمایتها از هماهنگی کافی برخوردار نیست. برای مثال دولت بهعنوان یک ناظر حقیقی وقتی مجوز دانشبنیان را به شرکتی میدهد، باید در روند بروکراسی راه را برای این شرکتها سهلتر کند و حمایت از یک شرکت دانشبنیان زمانی ملموس و کارآ است که به دید یک ارزش به آنها نگریسته شود.
نخبگان را فراری ندهید
وی گفت: اگر منظورمان از تولید بهواسطه دانشبنیانها همان تولیدی است که کشور را میتواند از بحرانهای اقتصادی برهاند، راهی جز ایجاد زیرساختها برای تامین سرمایه و مواد اولیه نیست. گفتنی است، ۹۰درصد شرکتهای دانشبنیان نخبگانی هستند که توان مالی بالایی برای راهاندازی چرخه تولید ندارند و در کشوری زندگی میکنند که ثروتمندان آن دغدغهای برای تولید، دانش و اشتغالزایی هم ندارند. از طرفی هم مسیر دانشبنیان شدن بهقدری دشوار است که در بسیاری از موارد صاحبان و رهبران کسبوکارها فرار را بر قرار ترجیح میدهند. در یک جمله بروکراسی پرپیچ و خم اداری و نبود بینش کافی از سوی کارشناسان در وزارت صمت باعث شده است، برخی دانشبنیانها در امر تولید، ناامیدانه از کشور خارج شوند.
وی ادامه داد: بهعبارت روشنتر، بهطورقطع با کمک دانشبنیانها میتوان میزان تورم و اقتصاد بیمار کشور را درمان و کنترل کرد، اما این روند بیشتر شبیه یک رویا است تا واقعیت. بروکراسی اداری و شکاف عمیق در وزارت صمت باعث شده است دست دانشبنیانها از تحول در اقتصاد کوتاه شود، چرا که بسیاری از آنها فاقد پروانه فعالیت از سوی نهادهای متولی صنعتی هستند که آنها در آن فعال هستند.
در باغ سبز کشورهای عربی
وی بااشاره به نشان دادن در باغ سبز برخی کشورهای عربی برای پذیرش شرکتهای دانشبنیان گفت: ترسناک است مجموعهای که سالها در فرآیند تحقیق و توسعه، هزینه و زمان صرف کرده است، اما بهدلیل برخی سهلانگاریها در داخل، درست زمانی که فعالیتهایشان میخواهد نتیجه بدهد، با در باغ سبز برخی کشورهای عربی نظیر امارات، ترجیح میدهند مشکلات داخلی را رها کنند و در این کشورها به کسبوکار و تولید بپردازند.
وحشت مصرفکنندگی محض
خواجه بااشاره به فاجعه تولید در یک دهه آینده کشور گفت: متاسفانه باید گفت با ادامه این روند و مهاجرت دانشبنیانها به کشورهای ثروتمند عربی، در یک دهه آینده چیزی جز فاجعه در امر تولید برای کشور پیش نخواهد آمد. بیشک با این روند در آیندهای نزدیک، ایران تبدیل به یک کشور مصرفکننده صرف میشود.
خواجه گفت: یکی دیگر از موانعی که اجازه حضور دانشبنیانها را در اقتصاد کشور نمیدهد، نظارت کارشناسانی است که سواد کافی در امر نظارتشان ندارند و بهراحتی اسناد جعلی و دروغهای برخی شرکتهایی را باور میکنند که توان رقابتی با شرکتهای دانشبنیان فناور را ندارند. این امر باعث میشود امید فعالان نوپا در امر کسبوکار بهویژه آن دسته از موضوعاتی که کشور واردکننده صرف است، به کمترین حالت ممکن برسد. حال آیا میتوان انتظار داشت که در کشور ما دانشبنیانها بتوانند کنترل تورم را بهدست بگیرند؟ گفتنی است، تورم ناشی از افزایش نقدینگی در جامعه است. حال وقتی ماهانه مبلغی به عنوان یارانه به حساب مردم واریز میشود، این امر نمیتواند کشور را از بحران اقتصادی و مردم را از دردهای ناشی از آن برهاند، بلکه اگر این نقدینگی در جریان تولید قرار بگیرد، با ایجاد اشتغال، هم جریان نقدینگی وارد شد.
دانشبنیانها شبکهسازی کنند
حمیدرضا رفیعیزاده، مدیرعامل یک شرکت دانشبنیان در عرصه ماشینآلات و تجهیزات پیشرفته در گفتوگو با بااشاره به اهمیت شبکهسازی در میان شرکتهای دانشبنیان گفت: بهطورمعمول محصولاتی که از دل شرکتهای دانشبنیان بیرون میآید، در راستای رفع نیازهای کشور است، اما یکی از محورهای توسعه اقتصاد دانشبنیان همکاری و همرسانی دانشبنیانها در عرصه فناوری با یکدیگر است.
بهاعتقاد من، نمیتوان بهصورت فردی به توسعه رسید، چرا که تولیدات یک دانشبنیان میتواند به سود تولیدات شرکتهای دیگر باشد؛ بههمیندلیل لزوم ایجاد شبکهسازی در اکوسیستم دانشبنیان بهشدت احساس میشود. وی بااشاره به اینکه عمده فعالیت خود در عرصه کاتالیز آلایندههای نفت و گاز است، گفت: باتوجه به اینکه در کشور ما چند آلاینده ناشی از فعالیتهای پالایشگاههای نفت و گاز منتشر میشود که برخی از این آلایندهها در مناطق مسکونی بهانتشار در میآیند، باعث میشود آسیبهای متعدد جانی و مالی به ساکنان مناطق در معرض خطر وارد شود. خوشبختانه توانستیم محصولی را تولید کنیم که میتواند بهصورت خودکار مانع از انتشار این گازها که بیشترشان هم سنگین هستند، شود، اما نیازمند اعتماد از سوی صاحبان شرکتهای بزرگ و کارخانهدارها هستیم تا باوجود تولید با کیفیت داخل از محصولات وارداتی استفاده نکنند.
وی ادامه داد: در کل وضعیت تولیدات شرکتهای دانشبنیان کشور در مواضع گوناگون صنعتی و زیستمحیطی مطلوب است؛ اما نیازمند اعتماد کارخانهدارها و بخش خصوصی هستیم تا ترغیب شوند بخشی از وظایف خود را با اتکا به تولیدات دانشبنیانها جلو ببرند. تا حدود بسیار زیادی شرکتهای دانشبنیان توانستند فناوریهای موردنیاز صنایع تبدیلی بهویژه نفت و گاز را تولید و پشتیبانی کنند، اما تا زمانی که به مرحله عمل و در مقیاس وسیعی در نیاید، نمیتوانیم مدعی خودکفایی و متکی به تولید داخل باشیم؛ بنابراین نیاز است که به دانشبنیانها قدرت عمل بیشتری داده شود.
بهاعتقاد من، باید از بخشهای خرد آغاز کرد و بهآرامی نقشهای مهم و بزرگ را به شرکتهای دانشبنیان بسپاریم. در واقع میتوان در بخشهایی که خسارت مالی و انسانی چندانی بههمراه ندارد، از نیرو و توان دانشبنیانها بهویژه در بحث تصفیه هوا در پالایشگاههای نفت و گاز بهره بگیریم.
رشد اقتصاد فناورانه و همسویی نهادهای متولی
سیدسعید منجمزاده، معاون مرکز شرکتها و موسسات دانشبنیان در گفتوگو با درباره اهمیت اقتصاد دانشبنیان بر کنترل تورم گفت: ابتدا باید از ۲ منظر به تاثیر اقتصاد دانشبنیان بر کنترل تورم نگاه کرد. رویکرد نخست مبتنی بر اقتصاد دانشبنیان و تورم است و رویکرد بعدی به ارتباط میان شرکتهای دانشبنیان و تورم اشاره دارد. در کل وقتی از اقتصاد دانشبنیان حرف میزنیم، باید مفهومی کلانتر از شرکتهای دانشبنیان را مدنظر قرار بدهیم.
وی افزود: وقتی شرکتهای دانشبنیان فعالیت گسترده در تولید دارند، بههمان میزان نقش مهمی هم در اقتصاد ایفا و بهنوعی اجزای مختلف آن در راستای نوآوری حرکت میکنند. برای مثال، سازمانها و نهادهایی که فعالیتشان در اقتصاد از اهمیت بالایی برخوردار است، باید مبتنی بر رویهها و زیرساختهای هوشمند و مبتنی بر دادههای علمی فعالیت کنند، بهعبارت روشنتر، اگر اقتصاد دانشبنیان را مدنظر داشته باشیم، باید شرایطی را بهوجود بیاوریم تا نهادها و سازمانها بهسمت اقتصاد مبتنی بر دانش حرکت کنند.
دست سودجوهای اقتصادی کوتاه شود
منجمزاده گفت: درباره رویکرد اول و استقرار اقتصاد دانشبنیان در کشور و در تورم اینگونه بهنظر میرسد که اگر رویکرد اقتصاد کشور مبتنی بر دانش باشد، از فعالیتهای سودجویانه در اقتصاد جلوگیری و مزیت واقعی در حوزه تولیدات دانشبنیان تولید میشود و در میانمدت این مسئله منجر به کاهش تورم از ناحیه فعالیتهای سودجویانه خواهد شد.
رقابت از شدت تورم میکاهد
وی بااشاره به رویکرد دوم تشریح کرد: درباره رویکرد دوم باید گفت اثرگذاری شرکتهای دانشبنیان به دلایل مختلف میتواند در کاهش تورم اثر بگذارد. اگر فعالیت این شرکتها گسترش پیدا کند و فعالیت آنها فراگیر شود، منجر به ایجاد و گسترش رقابت میشود که بهطور معمول میتواند به کاهش و کنترل تورم کمک کند. از طرف دیگر شرکتهای دانشبنیان با تولید محصولاتی که بهطورعمده در خارج از کشور تامین میشود، میتوانند به کاهش ارزبری در اقتصاد کشور کمک و فشارهای تورمی ناشی از تاثیرات خروج ارز در اقتصاد کشور را کنترل کنند.
نکته دیگر این است که بهطورمعمول شرکتهای دانشبنیان چون از فناوریهای روز استفاده میکنند، میتوانند به افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای تولید در صنایع سنتی، کمک شایان کنند.
گذشته روشن دولت و مجلس
این فعال در اکوسیستم دانشبنیان گفت: واقعیت این است که در یک دهه گذشته نسبت به تمام ادوار پیشین در اقتصاد دانشبنیان شاهد پیشرفتهای چشمگیری بودهایم. در واقع از ابتدای دهه۹۰ تا به امروز شرکتهای دانشبنیان بارها موردتوجه دولتها و مجلس بودهاند و زیرساختهای لازم چه فیزیکی و چه تجهیزانی و چه زیرساختهای قانونی برای فعالیت این شرکتها شکل گرفته و زیر چتر حمایتی دولت قرار گرفتهاند، بنابراین در شرایط فعلی بستر برای جهش دانشبنیان فراهم است.
سخن پایانی
باتوجه به آنچه گفته شد، افزایش جذابیت حضور نخبگان در کشورهای مختلف و فضای رقابتی سنگینی که در کشور و در اقتصاد جهانی حاکم است، نمیتوانیم توفیقات فعلی دانشبنیانها را یک سند قطعی برای توسعه اقتصاد دانشبنیان در کشور بدانیم.
با این همه اکنون نیازمند تلاشهای جدیتر و نوآوریهای بیشتر و تلطیف فضا برای فعالیت شرکتهای دانشبنیان بهویژه حضور آنها در بازارهای جهانی هستیم، چه در حوزه صادرات و چه در زمینه فناوری که میتوانند با شرکتهای خارجی تعاملات موثری برقرار کنند. در غیر این صورت، دستیابی به اهداف اقتصاد دانشبنیان در بلندمدت با مخاطرات جدی روبهرو خواهد شد.