موج امید در دریاچه ارومیه
بارشهای اخیر در غرب و شمالغرب کشور، جریانی از امید را در بستر خشک دریاچه ارومیه جاری ساخته و سطح آب دریاچه را در مدت کوتاهی نزدیک به ۴۰ سانتیمتر افزایش داده است. در پی ثبت ۸۰ میلیمتر بارش در حوضه آبریز و فعال شدن تقریبا همه رودخانههای اصلی، مسئولان ستاد احیا از احتمال رهاسازی زودهنگام حقابه از سد کانیسیب با ظرفیت ۴۸۰ میلیون مترمکعب خبر میدهند. با این حال، کارشناسان تاکید میکنند این بهبود موقتی، بهمعنای احیای کامل نیست و مسیر پیشرو همچنان طولانی است. تحلیلهای کارشناسی، ریشه اصلی بحران را فراتر از عوامل اقلیمی، در نحوه «مدیریت و بهرهبرداری» منابع آبی، «تعارض منافع» ساختاری و اقدامات توسعهای نامتوازن چون سدسازی و تخصیص آب به طرحهای غیرتوجیهی میدانند. در کنار این عوامل داخلی، هشدارهای منطقهای درباره افزایش ۲۰ درصدی تبخیر و استفاده از منابع آب برای تولید محصولات صادراتی کمارزش مطرح است. راهکار احیای پایدار، نیازمند یک رویکرد فرابخشی شامل حل تعارض منافع، افزایش بهرهوری آب در کشاورزی تا ۶۰ درصد از طریق طرحهایی چون «بهکاشت»، اقدامات محیطزیستی نظیر آبخیزداری و از همه مهمتر، اجماع ملی و آموزش عمومی برای تغییر الگوی مصرف است.
جریان دوباره آب در بستر دریاچه
بهگزارش همشهریآنلاین، همزمان با فعالیت سامانه بارشی پرقدرت در غرب و شمالغرب کشور، جریان آب دوباره در بستر خشک دریاچه ارومیه جاری شد.
رئیس دفتر برنامهریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه به آخرین شرایط دریاچه ارومیه اشاره کرد و گفت: در پی ورود سامانه بارشی از غرب و شمالغرب کشور بهطورمتوسط حدود ۸۰ میلیمتر بارش در حوضه آبریز دریاچه ثبت شد و با ثبت این عدد به میانگین بارش بلندمدت نزدیک شدیم. این مقدار بارش نسبت به مدت مشابه سال گذشته شرایط بهتری را رقم زده است.
سعید عیسیپور با بیان اینکه فعال شدن رودخانههای حوضه آبریز مهمترین پیامد این بارشها بوده است، افزود: در حال حاضر تقریبا همه رودخانههای اصلی حوضه فعال هستند و آب بهسمت دریاچه جریان دارد. در نتیجه در محل ثبت تراز دریاچه، طی حدود ۳۶ ساعت، سطح آب نزدیک به ۴۰ سانتیمتر افزایش یافته که نشاندهنده زنده بودن رودخانهها و اثرگذاری مستقیم بارشها بر دریاچه ارومیه است.
عیسیپور با تاکید بر اینکه این شرایط بهمعنای احیای کامل دریاچه نیست، افزود: مسیر احیای دریاچه ارومیه همچنان طولانی است و در کنار بارشها باید وظایف خودمان را جدیتر دنبال کنیم. کاهش مصرف آب، جلوگیری از برداشتهای غیرمجاز و اصلاح الگوی مصرف بهویژه در بخش کشاورزی از مهمترین اقداماتی است که باید برای احیای دریاچه انجام شود.
او از نظارت جدی دستگاههای مسئول در روزهای اخیر خبر داد و گفت: این نظارتها با مشارکت ستاد احیا، استانداری، فرمانداریها، آب منطقهای و محیطزیست انجام شده است تا جریانهای آبی بهدرستی مدیریت شود.
رئیس دفتر برنامهریزی ستاد احیا همچنین تصریح کرد: بهدلیل بارشهای خوب در حوضههای خارج از دریاچه، بهویژه در منطقه پیرانشهر و افزایش ورودی آب به سد کانیسیب، این امکان وجود دارد که رهاسازی حقابه دریاچه ارومیه از سد کانی سیب امسال زودتر از موعد و بهجای ابتدای اسفندماه، رهاسازی آب از اواخر دی یا اواسط دیماه انجام شود.
عیسیپور تاکید کرد: ظرفیت انتقال آب طرح کانیسیب حدود ۴۸۰ میلیون مترمکعب است و بارندگیهای اخیر و پیشبینیهای هواشناسی مبنی بر تداوم بارشها شانس تحقق این رهاسازی زودهنگام را افزایش داده است.
این مسئول ستاد احیای دریاچه ارومیه در عین حال گفت: در حال حاضر تراز دریاچه نسبت به سال گذشته هنوز پایینتر است، اما مجموعه بارشها، پیشبینیهای هواشناسی و اقداماتی که برای مدیریت مصرف آب در حال انجام است، این امید را ایجاد کرده که وضعیت دریاچه ارومیه در امسال نسبت به سال قبل بهبود پیدا کند.
ریشههای اصلی بحران
زمانی که صحبت از خشکیدگی دریاچه ارومیه میکنیم، عامل اصلی بحران را باید در نحوه مدیریت ببینیم و همچنین باید در نظر داشت که در بهرهبرداری از منابع آبی حوضه آبریز و حاکمیت نوعی تعارض منافع ساختاری نهفته است. ریشه اصلی آسیب به دریاچه را باید در تصمیمیگیریهایی جستوجو کرد که در آن فرد یا نهاد ذینفع در حوزه آب، خود از اجرای تصمیمات منتفع میشود. این تعارض منافع حلنشده، توانسته است اجرای صحیح و موثر طرحهای احیای دریاچه را در سالهای گذشته با چالشهای اساسی و گاهی توقف روبهرو سازد و راه را برای غلبه منافع کوتاهمدت بر ضرورتهای محیطزیستی باز کند.
این بحران در سطح عملیاتی، با مجموعهای از اقدامات توسعهای و زیرساختی نامتوازن تشدید شده است. سدسازیهای گسترده روی رودخانههای تغذیهکننده دریاچه، توسعه شبکههای آبیاری و زهکشی، و از همه مهمتر، تغییر الگوی کشت به محصولات با نیاز آبی بالا در حوضه آبریز، بخش اعظم حقابههای طبیعی دریاچه را به خود اختصاص دادهاند. علاوه بر این، تخصیص منابع آبی به طرحهای غیرتوجیهی که فاقد هرگونه توجیه اقتصادی و محیطزیستی هستند، پازل سوءمدیریت را تکمیل کرده؛ بهگونهایکه این منابع آبی حیاتی، بهجای تغذیه دریاچه، صرف پروژههایی شده است که تنها منافع زودگذر بخشی را تامین میکنند. اگرچه نمیتوان تاثیرگذاری اقلیم و تغییرات آبوهوایی را بر وضعیت دریاچه نادیده گرفت، اما کارشناسان معتقدند؛ این عامل صرفا یک کاتالیزور بوده و ریشه اصلی و بنیادین بحران در شکستهای مدیریتی نهفته است.
برای برونرفت از وضعیت کنونی، احیای دریاچه ارومیه نیازمند یک رویکرد جامع، ملی و بلندمدت است که در 3 محور کلیدی مدیریتی، فنی و مشارکتی قابلاجرا است. در حوزه اصلاح رویکرد مدیریتی، لازم است احیا با یک «نگاه ملی و فرابخشی» دنبال شود و از تبدیل شدن آن به ابزاری برای اعمال قدرت یا بهرهبرداری سیاسی جلوگیری گردد. تمرکز باید بر پایداری طرحها باشد و از اجرای برنامههایی که تنها منافع کوتاهمدت دارند، اکیدا خودداری شود. مهمترین اقدام در این بخش، ضرورت حل تعارض منافع است، زیرا تا زمانی که این ساختار معیوب اصلاح نشود، اجرای موفقیتآمیز هیچ طرحی تضمینشده نخواهد بود.
در بعد فنی و عملیاتی، افزایش بهرهوری آب در بخش کشاورزی به عنوان بزرگترین مصرفکننده آب حوضه، اولویت بلامنازع است. توجه جدی به بهرهوری و استفاده از روشهای نوین آبیاری میتواند راهگشا باشد. در همین راستا، طرح «بهکاشت» با هدف تمرکز بر این روشها و اصلاح الگوی کشت، ظرفیت افزایش بهرهوری آب را تا ۶۰ درصد دارد، هرچند اجرای واقعی و گسترده این طرح، در عمل با مقاومتهای جدی روبهرو شده و نیازمند ارادهای قوی برای غلبه بر موانع محلی و بخشی است.
بخش مهمی از راهکارها در گرو اقدامات محیطزیستی و توسعه منابعطبیعی است. احیای پوشش گیاهی و توسعه فضای سبز، بهویژه در کانونهای بحرانی و مناطق مستعد گردوغبار، نقش کلیدی در کاهش ورود ریزگردها به دریاچه و تثبیت بستر خشک آن ایفا میکند. همچنین اجرای طرحهای آبخیزداری و آبخوانداری به توسعه منابعطبیعی و افزایش ظرفیت ذخیره آب در زیر زمین کمک شایانی خواهد کرد.
از چاههای بیشمار تا صادرات آب مجازی
به گزارش ایلنا، محمدرضا کاویانپور درباره اوضاع دریاچه ارومیه و کاهش سطح تراز اظهار کرد: کاهش تراز دریاچه، اتفاقی نیست که فقط در ایران رخ داده باشد، بلکه در کشورهای اطراف ما و خیلی از کشورهای جهان این اتفاق را شاهدیم.
وی با بیان اینکه ما در منطقهای قرار داریم که تبخیر قابلتوجه است، افزود: بهطورمتوسط ۲۰ درصد افزایش تبخیر را داریم، علاوه بر میزان تبخیر آب در کشور؛ دومین نکته اینکه کماکان از آب سطحی بهمیزان قابلتوجهی برای تولید محصولاتی استفاده میکنیم که ارزش اقتصادی آن در کشور خودمان نیست و نفع آن در واقع به کشورهای دیگر و خارج از مرزهای ما میرسد.
رئیس موسسه تحقیقات آب وزارت نیرو تاکید کرد: تا زمانی که به دریاچه احترام نگذاریم و روی منابع ورودی به دریاچه تجدیدنظر نکنیم و تا زمانی که به دهها هزار چاه حفرشده در منطقه توجه نکنیم؛ طبیعتا دریاچه رو به خشک شدن میرود و انتظار دیگری نباید داشته باشیم.
وی یادآور شد: پیشبینی این است که اگر روند کنونی ادامه پیدا کند، حال و روز دریاچه وخیم میشود.
کاویانپور درباره احتمال ابتلای خزر به سرنوشت دریاچه ارومیه توضیح داد: خزر عمق متوسط چند صد متری دارد. اگر کاهش تراز در سطح آب داشته باشد، شاید 100 سال آینده به حال و روز دریاچه ارومیه برسد. آنچه شدیدتر خود را نشان میدهد؛ در بخشهای شمالی است که عمق آب پایینتر است، به طوری که در ناحیه شمالی دریاچه لایه نازکی از آب را شاهدیم، بنابراین وقتی نیم متر سطح آب کاهش یاید دهها کیلومتر از آب نواحی شمالی خزر کم میشود.
وی با بیان اینکه در سواحل شرقی و سواحل غربی استان گیلان کاهش تراز را شاهدیم، خاطرنشان کرد: ورودی آب خلیج گرگان از خزر است، وقتی تراز خزر کاهش پیدا میکند، پمپاژ آب صرفه اقتصادی ندارد، چون باید هزینه سنگینی بابت پمپاژ پرداخت شود. در این شرایط توصیه ما استفاده از روشهای سازگاری و کاهش اثرات است.
رئیس موسسه تحقیقات آب وزارت نیرو بااشاره به کاهش ورودی آب به خزر گفت: رود ولگای روسیه ۸۰ درصد آب خزر را تامین میکند که ورودی آب آن از ۲۸۰ میلیون مترمکعب به ۲۴۰میلیون مترمکعب کاهش یافته است و در این چند سال این روند ادامه پیدا میکند. در این شرایط اینکه چه نوع تغییر کاربری در این منطقه اتفاق افتاده، نیازمند دایره اطلاعاتی خاصی است.
وی تاکید کرد: انتظار میرود در اجلاس کشورهای حاشیه دریاچه خزر؛ وزارت امور خارجه و سازمان محیطزیست بیشتر توجه کنند که مذاکرات را بهسمتی ببرند که در پایداری و آورد از هر کدام از کشورها به دریا نقش داشته باشند. فعلا این شرایطی که انتظار داشته باشیم را هنوز نمیبینیم، جلسه و گفتوگو صورت میگیرد اما خروجی خاصی دیده نمیشود.
سخن پایانی:
باوجود بهبودهای موقتی سرنوشت بلندمدت دریاچه ارومیه در گرو اراده جدی در حوزه مدیریت و بهرهبرداری است. تا زمانی که تعارض منافع حل نشود، نگاه ملی و فرابخشی جایگزین رویکردهای بخشی و سیاسی نگردد و الگوی مصرف آب در کشاورزی به سمت بهرهوری پایدار تغییر نیابد، احیای ارومیه مسیری پرچالش و شکننده خواهد بود. این دریاچه میتواند به الگویی از مشارکت و موفقیت محیطزیستی تبدیل شود یا در صورت تداوم روند کنونی، مصداق فرصتسوزی و کارنابلدی و ناکارآمدی سیستمی مدیران و تصمیمگیران کشور باقی بماند.