-
صمت به بررسی ارزش اقتصادی تالاب‌ها پرداخت

تصفیه‌خانه‌های طبیعی در حال مرگ

در عصر پرچالش تغییرات اقلیمی و تنش آبی، «تالاب‌ها» از بستر جغرافیایی صرف فراتر رفته و به شریان‌های حیاتی استراتژیک در معادلات توسعه و رفاه ملی تبدیل شده‌اند. با این حال، در دیدگاه سنتی اقتصاد کلان، این سرمایه‌های طبیعی که در چارچوب مالکیت عمومی و سرمایه‌های ملی تعریف می‌شوند، اغلب به‌مثابه یک متغیر ثابت و رایگان تلقی شده‌اند که می‌توان بدون پرداخت هزینه، از آنها کاست یا در مسیر توسعه زیرساختی، فدای منافع محدود و کوتاه‌مدت کرد. اما حقیقت این است که پشت هر مترمربع از این زیست‌بوم‌های پربار، یک کارخانه بزرگ خدمات اکوسیستمی در حال فعالیت است که بخش عظیمی از اقتصاد پنهان، پایداری محیط‌زیست و سلامت جامعه را به‌صورت رایگان تضمین می‌کند. نگاهی به برآوردهای جهانی نشان می‌دهد که ارزش خدمات هر هکتار تالاب سالانه رقمی خیره‌کننده بین ۵ هزار تا ۲۱هزار دلار است که این اکوسیستم را در رتبه‌ای بالاتر از بسیاری از زیست‌بوم‌های دیگر قرار می‌دهد. سهم ۹۰ درصدی خدمات غیرمستقیم تالاب‌ها (همچون تنظیم اقلیم، تصفیه آب و کنترل سیلاب) در این ارزیابی، ماهیت گسترده و عمومی منافع آنها را روشن می‌سازد. در واقع، این ارقام اقتصادی، یک هشدار جدی را مخابره می‌کنند؛ تخریب تالاب‌ها علاوه بر اینکه یک فاجعه محیط‌زیستی است، یک ضایعه مالی سنگین و جبران‌ناپذیر برای جامعه و به‌ویژه طبقات فرودست است. در حالی که طرح‌های توسعه، با وعده منافع آنی، اغلب تنها درصد کمی از ارزش کل تالاب را پوشش می‌دهند، اما پیامد تخریب، تحمیل هزینه‌های هنگفت زیرساختی به دولت و شهروندان خواهد بود؛ از اجبار به احداث تصفیه‌خانه‌های چند میلیون دلاری به جای تصفیه‌خانه‌های طبیعی، تا ساخت سدها و دیواره‌های دفاعی در برابر سیلاب‌هایی که تالاب‌ها به‌طورطبیعی جذب می‌کردند. در این میان، آسیب‌پذیرترین طبقات و اقشار و به‌طورمشخص جوامع محلی، بیشترین بار اقتصادی و اجتماعی را به دوش می‌کشند؛ از دست رفتن معیشت برپایه شیلات و دامداری و تحمیل هزینه‌های درمانی ناشی از ریزگردها و در نهایت، مهاجرت اجباری.

تصفیه‌خانه‌های طبیعی در حال مرگ

تبعات اقتصادی تخریب تالاب‌ها

تالاب‌ها، به‌عنوان پربارترین اکوسیستم‌های طبیعی و ذخایر استراتژیک آب و حیات، غالبا در چارچوب مالکیت عمومی و سرمایه‌های ملی تعریف می‌شوند. این دارایی‌های محیط‌زیستی، خدماتی را ارائه می‌دهند که منافعی بی‌بدیل و گسترده برای عموم جامعه و به‌طورخاص جامعه محلی دارند. از این‌رو، هرگونه آسیب به این سرمایه‌های طبیعی، علاوه بر اینکه منجر به معضلات محیط‌زیستی می‌شود، بلکه یک ضرر اقتصادی جبران‌ناپذیر با تبعات اجتماعی گسترده نیز برای جامعه محسوب می‌شود.

تالاب‌ها به‌لحاظ اقتصادی، خدمات اکوسیستمی خود را بدون محدودیت به آحاد جامعه ارائه می‌دهند. ارزش اقتصادی کل تالاب‌ها مجموعه‌ای از ارزش‌های استفاده‌ای (مستقیم و غیرمستقیم) و غیراستفاده‌ای (وجودی و میراثی) است. نگاه به تالاب‌ها به‌عنوان یک سرمایه عمومی ایجاب می‌کند که در محاسبات اقتصادی، منافع گسترده‌ای که این زیست‌بوم برای مردم دارد، در مقابل منافع محدود و کوتاه‌مدت طرح‌های توسعه تخریب‌کننده، سنجیده شود.

براساس برآوردهای جهانی، ارزش خدمات هر هکتار تالاب می‌تواند به‌طورمتوسط بین ۵ هزار تا ۲۱ هزار دلار در سال باشد و این ارزش در مقایسه با سایر زیست‌بوم‌ها در رتبه بالاتری قرار دارد. بیش از ۹۰ درصد این ارزش، از طریق خدمات غیرمستقیم به عموم جامعه می‌رسد که در ادامه به تفصیل، تبعات اقتصادی از دست دادن آنها بررسی می‌شود.

تخریب تالاب‌ها، در درجه اول، به‌معنای از دست دادن خدمات اکوسیستمی رایگانی است که در صورت نبود تالاب، دولت و جامعه مجبور به تامین جایگزین‌های گران‌قیمت یا تحمل خسارت‌های مالی سنگین خواهند بود. ضمن اینکه این تبعات اقتصادی برای جامعه محلی و طبقات فرودست با بار سنگینی نمایان می‌شود.

تحمیل هزینه‌های زیرساختی و مدیریتی

تالاب‌ها تصفیه‌خانه‌های طبیعی آب و سامانه‌های کنترل سیلاب هستند. با تخریب آنها، افزایش هزینه‌های تصفیه آب، هزینه‌های پیشگیری از سیل، هزینه‌های سنگین دولت برای احداث سدها و دیواره‌های حفاظتی و لایروبی رودخانه‌ها تحمیل می‌شود. در واقع تالاب‌ها با حذف رسوبات و آلاینده‌ها، کیفیت آب رودخانه‌ها را بهبود می‌بخشند. با از دست رفتن این کارکرد، دولت و شهرداری‌ها مجبور به احداث یا ارتقای تصفیه‌خانه‌های شهری با هزینه‌های بسیار بالا می‌شوند.

 به‌عنوان مثال، در برخی مطالعات، ارزش تصفیه‌کنندگی یک تالاب با هزینه ساخت یک تصفیه‌خانه چند میلیون دلاری مقایسه شده است. این هزینه در نهایت از طریق بودجه عمومی و قبوض آب به مردم تحمیل می‌شود. همچنین تالاب‌ها نقش ذخیره‌سازی و تعدیل سیلاب‌ها را دارند. خشک شدن تالاب‌ها، عموم مردم را در برابر سیلاب‌های مخرب بی‌دفاع می‌سازد. تبعات این امر شامل هزینه‌های سنگین دولت برای احداث سدها، دیواره‌های حفاظتی و لایروبی رودخانه‌ها و افزایش خسارات مالی مستقیم به زیرساخت‌های ملی در زمان وقوع سیل است

آثار سوء بر اقتصاد کلان و تغییرات اقلیمی

تخریب تالاب‌ها پیامدهای کلان‌تری بر تولید ناخالص داخلی و امنیت محیط‌زیستی کشور دارد که می‌توان به کاهش ترسیب کربن و فرسایش ثروت ملی اشاره کرد. تالاب‌ها از مهم‌ترین ذخایر کربن جهان هستند. 

تخریب آنها نه تنها ظرفیت ترسیب کربن را از بین می‌برد، بلکه کربن ذخیره‌شده را به اتمسفر بازمی‌گرداند. این امر، تلاش‌های ملی برای مقابله با تغییرات اقلیمی را تضعیف کرده و هزینه‌های اجتماعی ناشی از گرمایش جهانی (مانند خشکسالی، توفان و نوسانات تولیدات کشاورزی) را برای نسل‌های آتی و عموم مردم افزایش می‌دهد. تخریب این اکوسیستم‌ها به‌منزله کاهش مستقیم و محسوس در ثروت ملی و دارایی‌های طبیعی کشور است که بر شاخص‌های رفاه و توسعه تاثیر منفی می‌گذارد.

تبعات اقتصادی تخریب تالاب‌ها برای جوامع محلی

جوامع محلی، نخستین و بیشترین آسیب اقتصادی ناشی از تخریب تالاب‌ها را متحمل می‌شوند، چراکه معیشت و زندگی آنها مستقیما به سلامت تالاب گره خورده است. بخش قابل‌توجهی از اقتصاد محلی برپایه خدمات مستقیم تالاب است که می‌توان به نابودی شیلات و دامداری و تضعیف گردشگری اشاره کرد. در واقع خشک شدن تالاب به‌معنای مرگ آبزیان، از دست رفتن فرصت‌های صیادی و آبزی‌پروری و نابودی صنایع‌دستی وابسته به نی و گیاهان تالابی است. همچنین، اراضی تالابی منبع اصلی تامین علوفه دام‌های محلی (مانند گاومیش) هستند. از دست رفتن این منابع، مستقیما به فقر، بیکاری و مهاجرت اجباری جوامع محلی منجر می‌شود. علاوه بر این، با از بین رفتن حیات پرندگان مهاجر، مناظر طبیعی و چشم‌اندازهای تالاب، فرصت‌های درآمدزایی از طریق گردشگری از جمله بوم‌گردی، قایق‌رانی و پرنده‌نگری از بین می‌رود و مشاغل خدماتی محلی تعطیل و تضعیف می‌شود.

همچنین تخریب تالاب‌ها به‌دلیل شرایط نامساعد محیط‌زیستی، هزینه‌های غیرمستقیمی را به خانواده‌های محلی تحمیل می‌کند. خشک شدن تالاب‌ها، منبع اصلی ریزگردها و گردوغبار می‌شوند که علاوه بر اختلال در زندگی روزمره، به افزایش بیماری‌های تنفسی، قلبی و چشمی در جوامع محلی منجر می‌شود. هزینه‌های درمان این بیماری‌ها، بار مالی سنگینی را بر دوش خانواده‌ها می‌گذارد. علاوه بر این، در شرایط خشک شدن کامل تالاب و غیرقابل‌سکونت شدن منطقه (مانند آنچه برای برخی مناطق حاشیه تالاب هامون رخ داد)، خانواده‌های محلی مجبور به مهاجرت می‌شوند. «روش هزینه‌های جابه‌جایی» در ارزش‌گذاری اقتصادی نشان می‌دهد که هزینه تاسیس مجدد زندگی، خرید زمین و مسکن در مکان جدید و از دست رفتن پیوندهای اجتماعی، ارزش اقتصادی سنگینی را به جامعه محلی تحمیل می‌کند.

ابرقهرمانان پنهان اقتصاد ایران

حمیدرضا رمضانی، کارشناس آب در گفت‌وگو با صمت اظهار کرد: آمار تالاب‌ها در ایران و ارزش اقتصادی آنها موضوعی است که دانشمندان و سازمان‌های محیط‌زیستی توجه ویژه‌ای به آن دارند. ایران باتوجه به اقلیم متنوع خود، دارای حدود ۲۵۰ تالاب ثبت‌شده است. بر این اساس، حفاظت از این تالاب‌ها جزو برنامه‌های اساسی و اولویت‌دار سازمان حفاظت محیط‌زیست قرار دارد. تالاب‌ها دی‌اکسیدکربن را جذب کرده و بیش از هر اکوسیستم دیگری روی زمین، کربن ذخیره می‌کنند؛ به‌طوری‌که حدود ۳۰ درصد از کربن زمین در آنها ذخیره شده که دوبرابر کل جنگل‌های جهان است. 

اکوسیستم‌های آبی ساحلی (مانگروها، بسترهای علف دریایی و باتلاق‌های نمکی) تا ۵۵ برابر سریع‌تر از جنگل‌های بارانی استوایی، کربن را در رسوبات خود جذب و ذخیره می‌کنند. تالاب‌ها ۶۰ درصد از انسان‌ها را در امتداد خطوط ساحلی در برابر توفان و سونامی محافظت می‌کنند و هر هکتار تالاب می‌تواند تا ۱.۵میلیون گالن آب ناشی از سیل را ذخیره کند. 

تعدادی از تالاب‌های ایران تحت‌پوشش کنوانسیون رامسر هستند؛ به‌طوری‌که ۲۵ تالاب ایران به عنوان تالاب‌های بااهمیت بین‌المللی ثبت شده‌اند. تالاب‌ها خدمات اکوسیستمی گسترده و با ارزشی را در طبیعت فراهم می‌کنند. به‌طورکلی، آنها آب موردنیاز برای کشاورزی، شرب و تغذیه سفره‌های زیرزمینی را تامین کرده و در ذخیره و پالایش آب بسیار موثرند؛ به‌طوری‌که آب را به‌طورطبیعی تصفیه کرده و هزینه‌های انسانی و صنعتی تصفیه را کاهش می‌دهند. همچنین، در کنترل سیلاب، کاهش خسارت ناشی از سیلاب و توفان، تنظیم آب و اقلیم محلی نقش دارند. 

درباره ارزش اقتصادی تالاب‌های ایران، چند مطالعه وجود دارد. یکی از این مطالعات نشان می‌دهد که ارزش اقتصادی کل تالاب‌هایی که مورد بررسی قرار گرفته‌اند (شامل ارزش‌های بازاری و غیربازاری) معادل ۳۲.۲ درصد از کل تولید ناخالص داخلی (GDP) کشور در سال ۱۳۹۴ برآورد شده است. این عدد نشان می‌دهد که تالاب‌ها سهم بزرگی در اقتصاد دارند. اگر عملکرد اکوسیستم آنها لحاظ شود، براساس پژوهش‌هایی که ارزش خدمات تالاب را به دلار به‌ازای هر ۱ هکتار در سال می‌سنجند، مقادیر متفاوتی به‌دست می‌آید (بسته به نوع تالاب و خدماتی که محاسبه می‌شود). برای مثال، متوسط ارزش اقتصادی سالانه برخی تالاب‌ها در مطالعات جهانی بین حدود ۱۴۵ تا ۳۷۴ دلار به ازای هر یک هکتار در سال گزارش شده است. اگر چنین برآوردهایی برای تالاب‌های ایران اعمال شود، بسته به وسعت تالاب، رقم قابل‌توجهی برای جامعه و اقتصاد کشور حاصل خواهد شد.  متاسفانه بسیاری از تالاب‌های ایران در سال‌های اخیر خشک شده‌ یا به‌شدت آسیب دیده‌اند که تمام این خشکیدگی و آسیب‌ها ناشی از سوءمدیریت و ریشه انسانی است. این بدان معناست که بسیاری از خدمات اکوسیستمی ذکرشده، مانند تصفیه آب، کنترل سیلاب، زیستگاه حیات وحش و ماهیگیری کاهش یافته یا از بین رفته‌اند. از دست رفتن تالاب‌ها به‌معنای کاهش ارزش اقتصادی در بلندمدت است. تالاب‌ها در ایران تنها یک منبع طبیعی نیستند، بلکه یک سرمایه طبیعی هستند که نقش مهمی در تامین منابع آب، کشاورزی، معیشت، حیات‌وحش، کنترل سیلاب، گردشگری و سلامت محیط‌زیست دارند. برآوردها نشان می‌دهند که اگر به‌درستی مدیریت شوند، ارزش اقتصادی آنها می‌تواند معادل بخش بزرگی از اقتصاد کشور ایران باشد. با این حال، تخریب و خشک شدن تالاب‌ها ناشی از تغییر اقلیم، برداشت بی‌رویه آب و مدیریت نامناسب سبب کاهش این ارزش‌ها می‌شود. بنابراین، حفاظت از تالاب‌ها به‌معنای حفظ سرمایه طبیعی، امنیت غذایی و زیست‌محیطی و رفاه مردم است.

سخن پایانی

در مجموع تالاب‌ها به‌عنوان یک سرمایه طبیعی ارزشمند و مولد شناخته می‌شوند. باتوجه به برآورد ارزش اقتصادی هنگفت و سهم قابل‌توجه آنها در اقتصاد، علاوه بر اینکه حفاظت از آنها در راستای منافع محیط‌زیستی ضرورت دارد، باید به یک اولویت راهبردی اقتصادی نیز تبدیل شود. در محاسبات توسعه، باید هزینه واقعی جایگزینی خدمات تالاب (تصفیه آب، کنترل سیل و ترسیب کربن) به‌عنوان شاخصی برای سنجش خسارت لحاظ شود. حفاظت از تالاب‌ها در واقع حفظ امنیت آب، امنیت غذایی و رفاه بلندمدت برای تمامی شهروندان و جوامع محلی است و تضمین می‌کند که نسل‌های آینده میراث‌دار هزینه‌های سوءمدیریت امروز نباشند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین