-
صمت اثربخشی دیپلماسی اقتصادی بر عبور از تحریم‌های بانکی غرب را بررسی کرد

سایه تحریم بر بانکداری فرامرزی

دیپلماسی اقتصادی ایران زیر سایه تحریم‌های بانکی؛ عبور از غرب یا چرخش در دایره بسته؟

ایران در سال‌های اخیر با هدف کاهش وابستگی به نظام مالی غرب، مسیرهای جایگزینی را برای تعاملات بانکی و تجاری خود برگزیده است؛ از امضای تفاهمنامه‌های بانکی با روسیه تا رایزنی‌های مستمر با عمان برای اتصال شبکه‌های پرداخت. این اقدامات نشان‌دهنده تمایل سیاست‌گذاران به توسعه دیپلماسی اقتصادی در شرایط انزوای تحمیلی است. در حالی‌که ایران تلاش دارد با گسترش همکاری‌های بانکی با کشورهایی چون روسیه و عمان از سلطه نظام مالی غرب رهایی یابد، اما نبود زیرساخت‌های لازم و فشار تحریم‌های مالی بین‌المللی، اثربخشی این مسیر را با تردیدهای جدی مواجه کرده است. رئیس‌کل بانک مرکزی در سفر به پکن در حالی از آمادگی کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای برای توسعه همکاری‌های بانکی با ایران خبر می‌دهد و از آن به‌عنوان راهکاری برای کاهش وابستگی به نظام مالی غرب یاد می‌کند که کارشناسان اقتصادی به این نوع دیپلماسی اقتصادی ایران با دیده تردید می‌نگرند، چراکه معتقدند تحریم‌های بانکی ایران از سوی غرب اثربخشی چنین اقداماتی را زیر سوال می‌برد. تحریم‌های بانکی بین‌المللی به‌ویژه قطع دسترسی ایران به شبکه سوئیفت و تحریم بانک مرکزی عملا گلوگاه اصلی این دیپلماسی اقتصادی را مسدود کرده‌اند. در واقع، حتی کشورهایی که تمایل سیاسی برای همکاری با ایران دارند، در عمل با محدودیت‌های جدی برای تسویه‌حساب‌های بانکی، انتقال ارز و گشایش اعتبارات اسنادی مواجهند. همکاری متقابل ایران و روسیه در قالب همکاری‌های بانکی مشترک نیز از طریق اتصال نظام‌های پیام‌رسان مالی، راه‌اندازی کارت‌های بانکی متقابل و گسترش روابط کارگزاری بود که این اقدامات نیز با هدف تسهیل مبادلات مالی دوجانبه و کاهش وابستگی به شبکه‌های مالی غربی انجام شده بود. اما پرسش اساسی این است که آیا صرفا از راه دیپلماسی اقتصادی و بدون فراهم کردن زیرساخت‌های بانکی در کشور می‌توان سیستم پولی جهان را دور زد؟ صمت اثربخشی دیپلماسی اقتصادی بر عبور از تحریم‌های بانکی غرب را در گفت‌وگو و با تمرکز بر آرای کارشناسان پولی و بانکی بررسی کرده است که در ادامه می‌خوانید.

سایه تحریم بر بانکداری فرامرزی

اثربخش است اما مشکل‌گشا نیست!

بهاءالدین حسینی‌هاشمی، کارشناس پولی و بانکی؛ من حق را به آن دسته از کارشناسانی می‌دهم که باتوجه به تحریم‌های بانکی، مسائل اقتصادی را رصد و تحلیل می‌کنند؛ چراکه اقتصاد دنیا یک زنجیره بهم‌پیوسته است. درست است که ما با روسیه پیمان و تفاهمنامه همکاری بانکی امضا می‌کنیم، اما این را هم باید در نظر داشت که روسیه با کشورهای اروپایی و امریکا هم همکاری بانکی دارد. اگر ما می‌خواهیم با چین، برزیل، روسیه و کشورهای عضو بریکس همکاری کنیم، باید بدانیم آنها هم با کشورهای دیگر هم‌پیمان هستند و آن عده‌ای که عضو اتحادیه بریکس نیستند، قوانینی دارند که کشورهای بریکس را متعهد می‌کنند که در صورت همکاری با آنها با برخی کشورهای دیگر همکاری نکنند. درست است که ما با کشور چین مراوداتی داریم، اما چین از آنجا که با کشورهای اروپایی و امریکا مراوداتی دارد، چندان تمایل به پذیرش ریسک همکاری با بانک‌های ایران و روابط مشهود و آشکار بانکی با ما را ندارد، زیرا در آن صورت با فشارهای امریکا و اروپا مواجه خواهد شد. این تفاهمنامه‌ها و سفرهای با نیت اقتصادی، بیشتر در زمینه تکنولوژی و بازار هدف، چه واردات و چه صادرات می‌تواند تاثیر داشته باشد. اگرچه جنبه دیپلماسی آن در ذات خود می‌تواند مثبت باشد، اما در زمینه همکاری بانکی گسترده نخواهد بود و چندان مشکلی از ما حل نمی‌کند. تمام معاملات هنوز با دلار انجام می‌شود و توافقنامه‌های چندجانبه پولی هنوز به مرحله خوب و مثبتی نرسیده‌اند.

توجه داشته باشید که حتی کشور روسیه هم در حال‌ حاضر تحت تحریم گسترده است. روسیه هم‌اکنون دوبرابر کشور ما بودجه تحریمی دارد، ضمن اینکه کشور روسیه مراودات پولی و بانکی خیلی گسترده مانند اروپا ندارد و سیستم پولی روسیه بسیار کنترل‌شده و کانالیزه‌شده است.

 بعید به‌نظر می‌رسد، چنین تفاهمنامه‌ها و نشست‌هایی بتواند برای سیستم بانکی ما راهگشا باشد. بریکس هم تاحدودی می‌تواند اثربخشی داشته باشد، اما مشکل‌گشا نیست. به‌عنوان‌مثال کشورهایی مانند چین و روسیه که با ما مراوداتی دارند، به‌دلیل ریسک تحریم‌هایی که ممکن بود از سوی غرب به آن تحمیل شود، حاضر نشدند بانک مشترک با ما داشته باشند. در حال ‌حاضر یک بانک مشترک ونزوئلا وجود دارد، اما فعالیت آن تنها به یک ساختمان و یک نام محدود شده است.

دقت داشته باشید که بسیاری از صادرات ما مانند نفت و گاز و محصولات پتروشیمی باید عموما به کشورهای اروپایی صادر شود. سوئیچ بانک‌های ما باید به سوئیچ بانک‌های اروپا وصل باشد که بتوانیم به‌راحتی مبادله کنیم و فعالیت‌های وارداتی و صادراتی خودمان را گسترش دهیم. در غیر این صورت و در نبود سوئیفت و نداشتن امکان نقل و انتقال پولی، نمی‌توان تنها به امضای چند تفاهمنامه دلخوش بود.

دور زدن سیستم پولی جهانی خیال‌پردازی است

یوسف کاووسی، مدیرکل اسبق بازرسی بانک مرکزی و کارشناس اقتصادی؛ برای اینکه این بانک‌ها از روسیه یا شانگهای و عمان بتوانند با ما فعالیت کنند، باید شرایط متعددی فراهم شود. از جمله اینکه بانک‌های ما استانداردهای لازم بین‌المللی را داشته باشند، تکلیف مدیریت و اداره بانک مشخص باشد و کشور میزبان حاضر به پذیرش تبعات این همکاری شود. 

در غیر این‌صورت، این بانک‌ها در حد تفاهمنامه و نمایش باقی می‌مانند. ما پیش‌تر با بحرین هم بانک مشترک داشتیم. اما پس از آغاز تحریم‌ها و تنش‌ها با کشورهای عربی، مدیریت ما را از آن بانک کنار گذاشتند و ماجرا به دادگاه کشیده شد. نهایتا گفتند سهم ما را می‌خرند و بانک را خودشان اداره می‌کنند. حالا هم هنوز دعوای حقوقی ما با بحرین ادامه دارد. دلیلش هم این است که به‌خاطر تحریم به مقررات بین‌المللی پایبند نیستیم یا استانداردهای لازم را رعایت نمی‌کنیم.

حتی سرپرستی شعب بانک‌های خلیج‌فارس که در بانک مرکزی وجود داشت، حالا هیچ کارکردی ندارد. اگر عمان بخواهد تحریم‌ها را دور بزند، ممکن است چنین بانکی به ما کمک کند، اما این کشور را در خطر قرار می‌دهد. همین موضوع درباره کشورهای عضو شانگهای یا بریکس هم صادق است. آنها اگرچه در ظاهر دوست ما هستند، اما هنوز هیچ‌کدام حتی روسیه و چین حاضر نشده‌اند، بانک مشترک با ایران تشکیل دهند، چون در حال کار با امریکا و اروپا هستند.

حتی همین سیستم میر هم که با روس‌ها راه‌اندازی کردیم، حجم ناچیزی دارد و بیشتر نمایشی بوده تا کارآمد. ما حتی گردشگری قابل‌توجهی نداریم و این سیستم نتوانسته مشکلات تجار را حل کند تا بتوانند بدون محدودیت کالا وارد یا صادر کنند و پول‌شان را برگردانند. در واقع، ریشه مشکلات ما عمیق‌تر از این است که با چند کارت بانکی حل شود؛ بنابراین اثر آنچنانی هم در اقتصاد ایران ندارد. در شرایط تحریم هم، این کارها شدنی نیست. تا زمانی که تحریم‌ها به‌طوراساسی رفع نشود، نه بانک مشترک و نه هیچ تفاهمنامه‌ای، نمی‌تواند در عمل کمک موثری به اقتصاد کشور کند. ما با انواع تحریم‌های موشکی، حقوق بشری، کاتسا و... مواجهیم. حتی اگر تحریم هسته‌ای برداشته شود، باز هم بانک مرکزی به‌دلیل تحریم، نمی‌تواند آزادانه فعالیت کند. اگر تحریم هسته‌ای برداشته شود، تحریم بانک مرکزی سر جای خودش است. این اقدامات نه‌تنها جایگزین بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول نمی‌شود، بلکه حتی نمی‌تواند نقش حداقلی آنها را هم ایفا کند. تصور اینکه با 2 یا 3 بانک مشترک بتوانیم سیستم پولی جهانی را دور بزنیم، خیال‌پردازی است.

بانک جهانی بیش از ۱۸۰عضو دارد و بودجه‌اش از حق عضویت این کشورها تامین می‌شود. آنها سیاست‌های پولی دنیا را تنظیم می‌کنند. ما در سال‌های قبل، رئیس میز گروه ۷۷ در بانک جهانی بودیم و حق رأی و نفوذ داشتیم، اما به‌دلیل تحریم‌ها، حتی نتوانستیم شهریه سالانه خود را پرداخت کنیم و حق رأی‌مان از بین رفت. این در حالی است که بانک جهانی در زمینه مشاوره، آموزش و کارشناسی به بانک‌های کشورهای جهان دومی و سومی کمک می‌کرد. تا پیش از تحریم‌ها، سالانه ده‌ها نفر از کارشناسان ما در دوره‌های آموزشی بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول شرکت می‌کردند. حالا بیش از ۱۲سال است که تمام ارتباطات ما قطع شده است و حتی نمی‌توانیم شهریه بپردازیم، چه برسد به شرکت در دوره‌ها. اینها به‌دلیل تحریم و FATF است و این وضعیت بانک مرکزی را از استانداردهای جهانی دور کرده است. ما خودمان باعث این محرومیت‌ها شده‌ایم.

اکنون ما می‌خواهیم با چند کشور، چیزی مانند بانک جهانی درست کنیم؟ کشورهایی مثل چین، روسیه و کشورهایی که زیرمجموعه اینها هستند و خود بریکس نیز توانایی این کار را ندارد، چون ترامپ به آنها گفته است اگر بخواهید برای خود یک پول تعریف کنید، تعرفه شما را ۱۰۰ درصد می‌کنم یعنی اصلا نمی‌توانید با امریکا و کشورهای موردنظر معامله کنید.

ایجاد بانک‌های مشترک بیشتر یک اقدام تبلیغاتی است تا اقتصادی. در عمل نه بانک ایران و ونزوئلا فعال است، نه سیستم میر مشکل‌گشا بوده است. حتی اگر بگویند در تهران و مسکو کارت بانکی کار می‌کند، میزان نقل و انتقالات آنچنان ناچیز است که نمی‌تواند جایگزین ساختارهای بزرگ مالی جهان شود.

سخن پایانی

دیپلماسی اقتصادی ایران در حال تقلا برای تنفس در شرایطی است که راه‌های معمول مسدود شده‌اند. اما عبور از غرب تنها زمانی اثربخش خواهد بود که با ایجاد زیرساخت‌های مستقل، شفاف و متصل به نظام‌های جایگزین همراه باشد. در غیر این‌صورت، تلاش برای تعامل مالی با شرق، بیش از آنکه یک جهش راهبردی باشد، تلاشی برای نمایش مقاومت در مقابل فشارها خواهد بود؛ مقاومتی که ممکن است در غیاب ابزار واقعی، به بن‌بست برسد. بررسی وضعیت روسیه نشان می‌دهد که نظام بانکی این کشور باوجود قرار گرفتن در جبهه تحریم‌شدگان، شبکه پرداخت مستقل «SPFS» را توسعه داده است؛ سامانه‌ای که توسط بانک مرکزی روسیه به‌عنوان جایگزینی برای شبکه بین‌المللی سوئیفت طراحی شده تا بدون نیاز به سوئیفت، پیام‌های مالی مانند انتقال پول، گشایش اعتبار و سایر امور بانکی را رد و بدل کند. اما اتصال این سامانه باوجود زیرساخت ضعیف بانکی ایران، هنوز محدود است. از سوی دیگر، عمان اگرچه روابط سیاسی گرمی با تهران دارد، اما به‌دلیل وابستگی به دلار و نظام مالی غربی، در عمل با احتیاط پیش می‌رود. مسئله بر سر نبود زیرساخت‌های فنی، حقوقی و نظارتی در داخل ایران برای پذیرش و بهره‌برداری از راهکارهای بانکی غیرغربی است. تا زمانی‌که نظام بانکی ایران شفاف، منطبق با استانداردهای جهانی (مانند FATF) و قابل‌اعتماد برای شرکای خارجی نباشد، دیپلماسی اقتصادی بیشتر در سطح نمادین باقی خواهد ماند.

 به‌اعتقاد بسیاری از کارشناسان، ایران بدون اصلاحات ساختاری در حوزه نظام بانکی، حتی باوجود اراده سیاسی، قادر به بهره‌گیری موثر از فرصت‌های همکاری اقتصادی با شرق نخواهد بود. این وضعیت، دیپلماسی اقتصادی را در وضعیتی نمایشی، تاکتیکی و موقتی قرار می‌دهد، نه در مسیر یک راهبرد بلندمدت و پایدار.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین