زنان در چالش با دستاوردهای نابرابر
در جوامع امروزی زنان بهعنوان نیروی کار جزئینگر با ایدههای خلاقانه نقش مهمی در رشد و توسعه دارند؛ بر همین مبنا سالهاست کشورها در پی جذب زنان به محیط کار و استفاده از نیروی فکر آنها تغییراتی را در قوانین و رویکردشان نسبت به زنان ایجاد کردهاند که نتایجی روشنی نیز داشته است؛ با این حال هنوز هم یک چالش جهانی با قوت خودنمایی میکند؛ چالشی بهنام شکاف دستمزدی میان زنان و مردان. این چالش بهحدی عمیق است که میتوان گفت دستکم در آمارهای در دسترس جز لوکزامبورگ تمام کشورها در این زمینه یک رویه ثابت دارند و عموما مردان سهم بیشتری از درآمد جهان را به خود اختصاص میدهند؛ حتی در مشاغلی برابر. همین امر سبب شده تمایل کارفرمایان به استخدام نیروی کار زن بیشتر شود که در ادبیات فرهنگی میتوان از آن تحت عنوان سوءاستفاده از نیروی کار با استفاده از فاکتور جنسیت یاد کرد.

صمت در نوشتار پیش رو با نگاهی به گفتههای اخیر وزیر رفاه درباره وضعیت اشتغال زنان و مردان در ایران، علت شکاف دریافتیشان را در گفتوگو با رئیس هیاتمدیره کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران ایران جویا شده و در ادامه نگاهی داشتهایم به شرایط جهانی در این بحث.
چرا کارفرمایان بیشتر زنان را استخدام میکنند؟
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی پنجشنبه هفته گذشته در گفتوگویی تلویزیونی اظهار کرد: در بهمن ۱۴۰۲ تا بهمن ۱۴۰۳ کسانی که بیمه و وارد بازار کار شدهاند، اکثرا زنان بودهاند که نشان میدهد سهم زنان در بازار کار کاملا تغییر کرده است. طبق بررسیهایی که صورتگرفته از مجموع ۵۸۰ هزار نفری که تاکنون بیمه نداشتند و اکنون بیمه دارند، سهم زنان حدود ۳۶۳ هزار نفر است و سهم به نفع زنان تغییر یافته است.
میدری گفت: در بررسی این تغییر متوجه شدیم متوسط دستمزد مردان که به تامین اجتماعی اظهار میکنند ۱۶ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان است، اما این رقم برای خانمها ۱۴ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان است؛ یعنی متوسط دستمزد آقایان حدود ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان بالاتر است که نشان میدهد کارفرمایان بیشتر زنان را استخدام میکنند؛ به این دلیل که دستمزد پایینتری را میپذیرند یا آقایان باتوجه به هزینههای زندگی ترجیح میدهند از بازار کار رسمی خارج شوند و به سمت کارهای غیررسمی که فاقد هستند، بروند.
در این باره رئیس هیاتمدیره کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران ایران گفت: بسیار طبیعی است که وقتی در شورای عالی کار مزدی برای کارگر در نظر گرفته میشود که حتی نیمی از سبد معیشت وی را پوشش نمیدهد، سرپرستان خانوار که اکثرا مرد هستند، تمایلی به اشتغال در بخش رسمی اقتصاد نخواهند نداشت و در پی دریافت حقوقی که کفاف زندگیشان را بدهد به مشاغل غیررسمی روی خواهند آورد و در نتیجه این اتفاق کارخانهها و محیطهای کاری از نیروی کار مرد خالی میشود. در این شرایط کارفرما بهدنبال نیروی کار، سراغ زنان میرود که عموما بهدلیل ملاحظاتی با دریافت حقوق کمتر کار میکنند یا دستکم نسبت به مردان در زمینه حقوق منعطفتر هستند.
سمیه گلپور، رئیس هیاتمدیره کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران ایران با اشاره به برخی حقوق پایمالشده زنان در محیط کار اظهار کرد: در بدیهیترین مورد زنان از حق عائلهمندی برخوردار نیستند که همین امر سبب میشود میزان دریافتیشان نسبت به همکار مردشان با شرایط یکسان کاری کمتر باشد. این یعنی شکاف دستمزد میان زن و مرد تحت لوای قانون صورت میگیرد.
وی در ادامه با تاکید بر اینکه علاوه بر بندهای مندرج در قانون که امکان پرداخت حقوق کمتر را فراهم میکند، برخی کارفرمایان نیز با تخطی از قانون، حقوق زنان را آنطور که باید نمیپردازند با بیان مثالی تصریح کرد: بارها شاهد بودهایم که زنان دارای فرزندان زیر ۶ سال در محیطی مشغول به کار هستند و ساعت حضور و کارکردشان در محل کار فرقی با کارگران دیگر ندارد؛ این در حالی است که ساعت کاری مادر دارای فرزند ۶ساله، محدودتر از نیروی کار دیگر است و در صورت حضور در محل کار باید پرداختی اضافه ازسوی کارفرما انجام شود که در خلأ نظارت نهاد مربوطه این پرداخت انجام نمیشود و تخلفات بهراحتی صورت میگیرد.
گلپور در تشرح دلایلی که زنان را متقاعد به اشتغال در فضایی با حقوقی کمتر از مردان میکند، اظهار کرد: زنان عموما بهدنبال محیطی امن برای کار میگردند و از آنجایی که کارخانهها و در مجموع شرکتهای ثبتشده و رسمی تحت نظارت و رصد قانون هستند، اگر فرصتی بهمنظور اشتغال در این بخشها برای آنها فراهم شود، باوجود حقوق ناچیز آن را میپذیرند. ضمن اینکه همه زنان هم سرپرست خانوار نیستند و اکثرا یا با هدف کمک به اقتصاد خانوار یا تامین هزینههای شخصیشان کار میکنند و همین امر سبب میشود چانهزنی چندانی در زمینه دستمزد نداشته باشند. گرچه در میان همین زنان هم زنانی سرپرست خانواری چندنفره هستند.
رئیس هیاتمدیره کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران ایران با برشمردن امتیازات نیروی کار زن نسبت به نیروی کار مرد که کارفرمایان را متمایل به استخدام زنان میکند، تصریح کرد: زنان عموما با نظم و دقت بیشتری کارها را انجام میدهند؛ ضمن اینکه بهواسطه روحیات آنها چالش و ناملایمات و اعتراض در محیط کار کمتر است و کارفرما درگیری کمتری دارد. در چنین فضایی با یک تصمیم نادرست شورای عالی کار در زمینه دستمزد، مشاغل بهویژه مشاغل اوپراتوری به سمت زنانهشدن میروند و آمار زنان شاغل بیشتر میشود.
گلپور در ادامه تاکید کرد: افزایش آمار زنان شاغل گرچه در نگاه اول اتفاقی مثبت است، اما از دو بعد خوشایند نیست؛ نخست اینکه این آمار بهواسطه عدم تمایل مردان به حضور در مشاغل تحت اشغال زنان و با اجحاف حقوقی در حق او رشد پیدا کرده و دوم اینکه باوجود رشد اشتغال زنان، آنها در سطوح شغلی متناسب با تحصیلات و شأن خود مشغول به کار نمیشوند؛ کما اینکه در برخی از بنگاههای اقتصادی شاهدیم که زنانی با تحصیلات تکمیلی در بخش خدمات مشغول کار هستند.
وی در پایان در اشاره به آسیبهایی که این روند به دنبال خواهد داشت: با ادامه این روند پویایی جامعه در بخش مشاغل خرد از بین خواهد رفت؛ ضمن اینکه سلامت روحی زنان در اشتغال به کاری که نه با فیزیک و نه با روحیتش خوانایی ندارد تحت تاثیر قرار خواهد گرفت و در نهایت بنیان خانواده
مقایسه درآمد زنان با مردان در اروپا
شاخصهای مختلف نشاندهندهی تداوم نابرابریهای اقتصادی میان زنان و مردان هستند و دادهها این نابرابریها را بهوضوح نمایان میسازند. حتی اروپا هم که در گزارش شکاف جنسیتی جهانی ۲۰۲۳ مربوط به مجمع جهانی اقتصاد، بالاترین سطح برابری جنسیتی را در میان تمامی مناطق جهان دارد، از این چالش مستثنا نیست؛ بهطوری که طبق آمار یورواستات، در سال ۲۰۲۳ زنان در اتحادیه اروپا ۱۲ درصد کمتر از مردان درآمد داشتند، به این معنا که در ازای هر ۱۰۰ یورو که مردان دریافت کردند، زنان تنها ۸۸ یورو درآمد داشتند. این شکاف در سال ۲۰۱۳ معادل ۱۶ درصد یعنی چهار درصد بیشتر از ۲۰۲۳ بود.
یورونیوز دراین باره مینویسد: شکاف دستمزد جنسیتی تعدیلنشده (Unadjusted Gender Pay Gap)، شاخصی کلیدی است که تفاوت بین میانگین دستمزد ساعتی ناخالص زنان و مردان را بهصورت درصدی از میانگین دستمزد ناخالص مردان بیان میکند.
براساس این شاخص، در سال ۲۰۲۳، شکاف دستمزد جنسیتی تعدیلنشده از منفی ۰.۷ درصد در لوکزامبورگ تا ۱۹ درصد در لتونی متغیر بود.
نکته مهم آنکه عدد منفی در این شاخص نشان میدهد که بهطور میانگین، زنان در آن کشور بیشتر از مردان درآمد داشتهاند.
در نقطه مقابل در لتونی، زنان تنها ۸۱ یورو در ازای هر ۱۰۰ یورو دریافتی مردان، دستمزد دریافت کردند. در اتریش و جمهوری چک، این مقدار ۸۲ یورو بود، در لوکزامبورگ، زنان بهطور میانگین ۱۰۱ یورو در ازای ۱۰۰ یورو دریافتی مردان کسب کردند که بهترین وضعیت در اروپا را نشان میدهد. لوکزامبورگ در عین حال تنها کشور اروپایی است که در آن میانگین دستمزد زنان از مردان بیشتر است. در بلژیک، ایتالیا و رومانی نیز اختلاف پرداخت کمتر از ۵ یورو بود و این کشورها، پس از لوکزامبورگ، بهترین شرایط را برای زنان داشتند.
تفاوتها زمانی بیشتر به چشم میآیند که به حقوق ماهانه تبدیل شوند. بهعنوان مثال، اگر میانگین حقوق ماهانه در اتریش ۲ هزار یورو باشد، زنان ۳۶۰ یورو کمتر از مردان دریافت میکنند.
در میان ۵ اقتصاد برتر اروپا، شکاف دستمزد قابلتوجهی بین زنان و مردان مشاهده میشود؛ بهگونهای که در آلمان، زنان ۸۲ یورو در ازای ۱۰۰ یورو دریافتی مردان کسب کردند (رتبه ۵ بین ۳۱ کشور). در بریتانیا این رقم ۸۶ یورو و در فرانسه ۸۸ یورو بوده است. اسپانیا با ۹۱ یورو اختلاف اندکی با میانگین اتحادیه اروپا دارد و در ایتالیا نیز بهعنوان یکی از کشورهایی با کمترین شکاف درآمدی جنسیتی در اروپا، درآمد زنان ۹۸ یورو در ازای ۱۰۰ یورو مردان است. نکته جالب این است که در کشورهای شمال اروپا (نوردیک) مانند فنلاند، دانمارک و نروژ که به برابری جنسیتی شهرت دارند، همچنان شکاف پرداختی قابلتوجهی وجود دارد که بالاتر از میانگین اتحادیه اروپا است؛ بهطوری که حتی فنلاند در بررسیهای جهانی موضوع، در میان ۸ کشور نخست دارای شکاف دستمزد جنسیتی قرار دارد.
کدام کشورها وضعیت بغرنجتری دارند؟
کشورهای جهان با بیشترین شکاف دستمزد جنسیتی طبق آخرین آمارهای ارائهشده، هند، کرهجنوبی، افریقای جنوبی، ژاپن، کانادا، ایالات متحده آمریکا، مکزیک و فنلاند هستند.
دادههای سازمان بینالمللی کار (ILO) نشان میدهد میانگین جهانی شکاف دستمزد جنسیتی حدود ۲۰ درصد است که این شکاف در برخی کشورها بالاتر و در برخی پایینتر از این میزان است. در ادامه کشورهای دارای بیشترین شکاف دستمزد جنسیتی آورده شده است.
هند
طبق گزارش سازمان بینالمللی کار تفاوت بین دستمزد مردان و زنان در هند ۴۸.۱ درصد است؛ یعنی بیش از ۲ برابر میانگین جهانی. زنان هندی بیشازحد در بخش مشاغل غیررسمی حضور دارند و کارفرمایان نیز حمایت نهادی کمی برای کارمندان زن ارائه میکنند. البته دولت هند برای کمک به کاهش شکاف دستمزد جنسیتی قانونی وضع کرده و ابتکاراتی همچون ماموریت مهارت هند برای توانمندسازی زنان ایجاد کرده است. بااینحال تفاوت پرداختی به زنان و مردان هنوز بسیار زیاد است و به احتمال زیاد شرایط تا سالها به همین روال باقی خواهد ماند.
کرهجنوبی
کرهجنوبی با ۳۱.۲ درصد، بیشترین شکاف دستمزد جنسیتی را در میان کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی دارد و در این زمینه در جهان رتبه دوم را به خود اختصاص داده است. سوگیری جنسیتی فراگیر و انتظار اجتماعی مبنیبر اینکه زنان کرهجنوبی باید نقشهای مراقبتی را برعهده بگیرند، از جمله دلایل موجود برای این شکاف بسیار زیاد است.
افریقای جنوبی
شکاف دستمزد جنسیتی در افریقای جنوبی براساس گزارش آژانس آمار رسمی این کشور ۳۰ درصد است و آخرین گزارش جهانی شکاف جنسیتی از مجمع جهانی اقتصاد این رقم را بین ۲۳ تا ۳۵ درصد نشان میدهد. زنان در این کشور در نقشهای ارشد حضور بسیار کمتر و در مقابل بار مالیاتی بالاتری نسبت به مردان دارند. آنها همچنین بهطور معمول مسئولیتهای مراقبتی را برعهده دارند.
ژاپن
ژاپن با شکاف دستمزد جنسیتی ۲۱.۳ درصدی، در صدر ردهبندی این شاخص در میان گروه هفت (G7) قرار دارد و در عین حال جایگاه چهارم جهان را بهدست آورده است. حضور بیشاز حد در نقشهای پارهوقت، موقت و قراردادی همراه با نبود امکان پیشرفت شغلی زنان، دلایل اصلی این نابرابری است. در حالی که یکسوم نیروی کار تماموقت ژاپن را زنان تشکیل میدهند، تنها ۹.۴ درصد از مدیران این کشور زن هستند. دولت ژاپن بهدنبال تغییر این روند است؛ بر همین مبنا بهتازگی شرکتهای بزرگ را مجاب کرده تا گزارش خود را در زمینه شکافهای دستمزد جنسیتی به اشتراک بگذارند.
کانادا
شکاف دستمزد جنسیتی در کانادا نیز یکی از وسیعترین شکافها در میان کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی است. طبق آخرین دادهها، این رقم در حال حاضر ۱۷.۱ درصد و کمی کمتر از میانگین جهانی است که دلیل گسترده آن سلطه مردان بر بخش انرژی این کشور محسوب میشود. البته عمق این چالش طی ۲ دهه گذشته در این کشور بهدنبال اقدامات دولت شامل معرفی قانون حقوق صاحبان سهام در سال ۲۰۲۱، کاهش داشته و برای شرکتهایی که از مقررات آن پیروی نمیکنند مجازاتهای سختی در نظر گرفته میشود.
امریکا
شکاف دستمزد جنسیتی در ایالات متحده براساس تازهترین ارقام سازمان توسعه و همکاری اقتصادی به ۱۷ درصد رسیده و شاهد تغییرات بسیار کمی طی ۲ دهه اخیر بوده است. این امر دلایل بیشماری از جمله «حق بیمه دستمزد پدری» و تداوم تبعیضها در محل کار دارد.
مکزیک
مکزیک در سالهای اخیر گامهای قابلتوجهی به سمت برابری دستمزد جنسیتی برداشته و شکاف دستمزد جنسیتی خود را به ۱۶.۷ درصد رسانده است، بااینوجود این کشور هنوز راه درازی برای رسیدن به برابری کامل دارد. مکزیک در فهرست کمترین نرخ نیروی کار زنان سومین جایگاه را در میان کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی دارد و دارای نسبت بالایی از زنان شاغل در مشاغل غیررسمی است. علاوهبراین، فرهنگ کار طولانیمدت در این کشور برای کارگران زن که مسئولیتهای مراقبتی نیز دارند، بسیار زیانبار است.
فنلاند
شکاف دستمزد جنسیتی فعلی فنلاند ۱۵.۳ درصد است که برای کشوری با شهره اولویت دادن به برابری جنسیتی، بسیار زیاد بهنظر میرسد. بااینحال به دلایل متعددی از جمله فقدان زنان در پستهای ارشد در سال ۲۰۲۲ تنها ۴ درصد از مدیرعاملان در فنلاند زن بودند و نسبت بزرگی از کارگران زن پارهوقت در این کشور وجود دارد که نرخ شکاف دستمزد جنسیتی را بیشتر میکند.
دولت این کشور رویکردی چندجانبه برای پر کردن این شکاف اتخاذ میکند که شامل طرحهای برابری، بررسی پرداختها و برنامه جامع پرداخت برابر است.
چرا درآمد زنان کمتر از مردان است؟
دلایل متفاوتی را میتوان برای چالش شکاف دریافتی زنان و مردان مطرح کرد که گاه در قالب قانون صورت اجرایی به خود میگیرد و گاه در قالب تحمیل. با این حال میتوان این دلایل را در چند بند اصلی فهرست کرد:
۱. تمرکز زنان بر بخشهای کمدرآمد: حدود ۲۴ درصد شکاف دستمزد بهدلیل تفکیک شغلی جنسیتی است. زنان بیشتر در بخشهایی مانند مراقبت، سلامت و آموزش فعالیت دارند که معمولا کمدرآمدتر هستند. این نوع مشاغل اغلب بهطور سیستماتیک کمتر از مشاغل مردانه ارزشگذاری میشوند.
۲. توزیع نابرابر حقوق و دستمزد: زنان بیشتر از مردان در هفته کار می کنند. با این حال، زنان ساعات بیشتری را صرف کارهای بدون مزد مانند مراقبت و مسئولیت های خانگی می کنند. بنا بر گزارش کمیسیون اروپا، زنان در اتحادیه اروپا برای جبران این اختلاف، باید ۱.۵ ماه بیشتر کار کنند!
۳. سقف شیشهای (Glass Ceiling): جایگاه زنان در سلسلهمراتب سازمانی تاثیر قابلتوجهی بر درآمد آنها دارد. بر همین اساس از آنجایی که زنان بهطور چشمگیری در نقشهای مدیریتی سطح بالا کمتر حضور دارند، میانگین دریافتیشان نسبت به مردان کمتر میشود؛ گرچه این شرایط (عدم بکارگیری در سطوح بالای مدیریتی) نیز بهخواست خود زنان شکل نگرفته است.
در صنعت رسانه، طبق مطالعه موسسه رویترز دانشگاه آکسفورد، تنها ۲۷ درصد از ۱۷۱ سردبیر ارشد در ۲۴۰ برند رسانهای جهان در سال ۲۰۲۵ زن هستند، در حالی که زنان ۴۰ درصد از خبرنگاران را تشکیل میدهند.
۴. تبعیض دستمزد: زنان حتی برای انجام کار مشابه با ارزش برابر، کمتر از مردان حقوق دریافت میکنند.
کمیسیون اروپا معتقد است شفافیت بیشتر در حقوقها میتواند شکاف دستمزدی را کاهش دهد. «افشای تفاوتهای جنسیتی دستمزد برای کار مشابه، میتواند به کاهش نابرابری کمک کند» و «دستورالعمل شفافیت پرداخت» اتحادیه اروپا بهدنبال اصلاح و بهبود این مسئله است.
سخن پایانی
آنچه گفته شد شرحی از کشورهای دارای وضعیت نامطلوب در شاخص برابری دستمزد زنان و مردان است و اگر نامی از کشوری در این فهرست نیامده، بهمعنای وضعیت مطلوب آن کشورها در این زمینه نیست. بهطور مثال تبعیض جنسیتی در پرداخت دستمزد در چین هم قابلملاحظه است؛ بهطوری که کارگران مرد این کشور حدود ۱۴ درصد بیش از زنان دریافتی دارند؛ بهعبارتی میانگین درآمد مردان چینی حدود ۳۱۷۰۰ یوآن اما درآمد زنان چینی حدود ۲۷۸۰۰ یوآن است. در هر حال چالش دریافت حقوق کمتر در برابر مردان، چالشی است که زنان در تمام کشورهای دنیا با آن درگیر هستند و رفع آن همتی اجهانی میطلبد.