مدیریت ناکارآمد انرژی
رامین ترابیان- کارشناس انرژی: وابستگی به یک منبع انرژی محدود همواره خطرات جدی را بههمراه دارد.
اگر گاز بهعنوان منبع اصلی انرژی در کشور مورداستفاده قرار گیرد و صرفهجویی مناسبی در مصرف آن صورت نگیرد، ممکن است در آینده با چالشهای جدی روبهرو شویم. یکی از این چالشها میتواند پایان یافتن منابع گاز طبیعی در کشور باشد.
استخراج گاز طبیعی نیازمند فرآیندهای پیچیده و زمانبر است و ممکن است برای بازیابی آن به مدت زمان طولانی نیاز باشد. اگر استفاده بیرویه و بدون برنامهریزی از گاز ادامه یابد، ممکن است بهزودی با کمبود منابع گاز مواجه شویم. این وضعیت میتواند به کاهش تامین انرژی برای مصارف داخلی و بروز مشکلات سیستمی در بخشهای مختلف اقتصادی منجر شود.
بهنظر من وابستگی به یک منبع انرژی محدود میتواند توازن در معاملات خارجی را بههم بزند. اگر کشوری برای تامین نیازهای داخلی خود به صادرات گاز وابسته باشد و این منبع را بهطورناپایدار مصرف کند، ممکن است در مذاکرات تجاری و بینالمللی قدرت خود را از دست بدهد. این امر میتواند منجر به کاهش درآمدهای صادراتی و افزایش وابستگی به این منبع انرژی شود.
برای جلوگیری از این مشکلات، ضروری است که الگوی مصرف را تغییر دهیم و به صرفهجویی در مصرف انرژی توجه کنیم. این شامل استفاده از فناوریهای کارآمدتر، افزایش بهرهوری انرژی در صنایع و ساختمانها، تشویق به استفاده از انرژیهای جایگزین و تنوع در منابع انرژی است. همچنین، توسعه زیرساختهای مناسب و ارتقای فناوریهای مرتبط با انرژی نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. با تغییر الگوی مصرف و کاهش وابستگی به یک منبع انرژی خاص، میتوانید در برابر چالشهای احتمالی آینده مقاومتر شوید
علاوه بر این، وابستگی به یک منبع انرژی محدود میتواند توازن در معاملات خارجی را به هم بزند. اگر یک کشور برای تامین نیازهای داخلی خود به صادرات گاز وابسته باشد و این منبع را به طور بیرویه مصرف کند، ممکن است در مذاکرات تجاری و بینالمللی قدرت خود را از دست بدهد. این امر میتواند منجر به کاهش درآمدهای صادراتی و افزایش وابستگی به این منبع انرژی شود. برای جلوگیری از این مشکلات، تغییر الگوی مصرف و توجه به صرفهجویی در مصرف انرژی ضروری است.
این شامل استفاده از فناوریهای کارآمدتر، افزایش بهرهوری انرژی در صنایع و ساختمانها، تشویق به استفاده از انرژیهای جایگزین و تنوع در منابع انرژی میشود. همچنین، توسعه زیرساختهای مناسب و ارتقای فناوریهای مرتبط با انرژی نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. با تغییر الگوی مصرف و کاهش وابستگی به یک منبع انرژی خاص، میتوانیم در برابر چالشهای احتمالی آینده مقاومتر باشیم.
قبل از شدت گرفتن تحریمها، سرمایهگذاریهای مناسبی برای افزایش تولید نفت و گاز در کشور صورت گرفت. به دلیل وجود منابع گازی فراوان، نهتنها در تامین گاز داخلی مشکلی وجود نداشت، بلکه صادرات نیز به مرحله جدیدی وارد شده بود. اما اکنون شرایط به گونهای تغییر کرده که رشد مصرف به مراتب بیشتر از رشد عرضه بوده و این امر منجر به ناترازی چندساله شده است. در نتیجه، مشکلات زیادی در تولید برق در تابستان و تامین گرمایش در زمستان به وجود آمده است.
بحران کنونی یک معادله مشخص دارد که نیازمند برنامهریزی و تقویت زیرساختهای موجود در حوزه تولید انرژی است. در غیر این صورت، سیاستهای سالهای گذشته مانند تعطیلی ادارات و مدارس، آیندهنگری لازم را نداشته و تنها به پاک کردن صورت مسئله منجر میشود.
برای خروج از این بحران، کشور باید تصمیمات شجاعانه و مدبرانهای اتخاذ کند و دولتها باید به این موضوع با جدیت بیشتری ورود کنند، زیرا مدیریت بخش انرژی در ایران به شدت ناکارآمد بوده است.
دولت باید با ایجاد فرهنگسازی مناسب، الگوی مصرف را تغییر دهد تا ناترازی تولید و مصرف انرژی به سمت تعادل پیش برود. در غیر این صورت، نمیتوان به آینده امیدوار بود و این چالشها بهتدریج تشدید خواهند شد.