انرژی در ایران مصرف نمیشود؛ هدر میرود
هاشم اورعی، استادتمام دانشکده برق دانشگاه صنعتی شریف نهتنها سیاستی در رفع ناترازی انرژی وجود ندارد، بلکه در حوزه انرژی هم، هیچ رویکردی در بدنه دولت از گذشته تاکنون مشاهده نشده است.
انرژی در ایران مصرف نمیشود؛ هدر میرود
هاشم اورعی، استادتمام دانشکده برق دانشگاه صنعتی شریف
نهتنها سیاستی در رفع ناترازی انرژی وجود ندارد، بلکه در حوزه انرژی هم، هیچ رویکردی در بدنه دولت از گذشته تاکنون مشاهده نشده است. دولت برنامهای برای رفع ناترازی در بخش انرژی ندارد. عقبتر که برویم، باید گفت، اصلا سیاستی در مدیریت انرژی تاکنون نداشته است. متاسفانه در بخش انرژی به روزمرگی دچار شدیم. یعنی اینکه هر روز مصرف داخلی همه حاملهای انرژی روزانه رو به افزایش و تنها راهکار دولت برای رفع ناترازی افزایش تولید است. در حالی که این اشتباهترین راهکار ممکن است، چراکه در درجه نخست نمیتواند میزان تولید خود را بهاندازه مصرف برساند. با نگاهی کوتاه به آمارها میتوان نتیجه گرفت که کشور دچار ناترازی فزاینده شده است که این روزبهروز شرایط را به بحران نزدیکتر میکند. گفتنی است، بنا بر اعلام وزارت نفت در ۷ ماه نخست سال ۱۴۰۱ متوسط مصرف بنزین ۱۰۲.۷ میلیون لیتر و دقیقا در روز ۲۹ اسفند همین سال به ۱۴۴.۳ میلیون لیتر رسید که در مقایسه با ۲۹ اسفند سال گذشته، ۲۸ درصد افزایش و بهطورمتوسط نسبت به سال گذشته ۲۰ درصد افزایش مصرف بنزین داشتیم. گفتنی است، درباره گاز و برق هم همین موضوع صادق است.
موثرترین راه در مسئله انرژی و حل ناترازی آن، ایجاد سیاستهای استاندارد دولتی است، برای مثال در پی جنگ روسیه با اوکراین، بحران انرژی در جهان بهویژه در اروپا بهوجود آمد. به این دلیل که اتحادیه اروپا ۴۰ درصد انرژی خود را از روسیه دریافت میکرد و روسیه هم گاز خود را به روی اروپا بست. همان زمان برخی مسئولان کشور دلخوش به این بودند که زمستان سخت اروپا در سال ۲۰۲۲ در راه است و غربیها بهزودی دست تمنا برای دریافت انرژی بهسوی ایران دراز میکنند که شاهد بودیم، چنین اتفاقی رخ نداد، چراکه در طول تابستان، کشورهای اروپایی به سرکردگی اتحادیه اروپا، برنامهای برای مهار مصرف انرژی تدبیر کردند و در نتیجه، زمستان ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ در مقایسه با سالهای گذشته، مصرف گاز اروپا ۱۶ درصد کاهش پیدا کرد.
بهگفته برخی افراد، زمستان سرمای همیشگی را نداشت، اما بهاستناد مجله اکونومیست که به انتشار پژوهشی درباره همین موضوع پرداخته بود، باید گفت تنها کاهش ۴ درصدی انرژی از ۱۶ درصد انرژی مصرفی در اروپا ناشی از سرمای کم زمستان ۲۰۲۲ بود و سیاستهای درست دولتی، موجب کاهش ۱۲ درصدی انرژی شده بود؛ در واقع، کاهش مصرف انرژی به این دلیل بود.
رئیس کل آژانس بینالمللی انرژی اتحادیه اروپا ثابت کرد که بدون شک مهمترین عامل در شدت مصرف انرژی سیاستهای دولتی است. بنابراین، در ایران که انرژی، دولتی است، اگر کسی ادعا کند که سیاستهای دولتی، مهمترین و تنها عامل موثر در کنترل مصرف انرژی فقط برای پاک کردن صورتمسئله است، با صراحت میگویم که سیاستی در تراز انرژی بهکار نگرفتهایم و کنترل مصرف انرژی امری رها شده است و دیری نخواهد پایید که توان مقابله با آن را نخواهیم داشت.
وقتی میگوییم ناترازی یعنی میزان تولید منهای میزان مصرف که اگر این عدد زیر صفر باشد، یعنی ناترازی داریم، ناترازی مثبت هم داریم؛ اگر تولید منهای مصرف عدد مثبتی نشان دهد، بهمعنای مازاد انرژی است که باید صادر کنیم. متاسفانه شرایط بهگونهای است که میزان تولید کمتر از مصرف و منفی است، بههمیندلیل، تعداد قطع شدن گاز و برق زیاد بوده و در سالهای اخیر، روند افزایشی داشته است.
چیزی بهعنوان راهکار کوتاهمدت در بخش انرژی نداریم. در اصل نمیتوانیم چهل و چند سال یک مسیر را اشتباه برویم، بعد بخواهیم یکشبه به جاده اصلی برگردیم. برای تراز انرژی، نیازمند یک برنامه دهساله هستیم. نخست اینکه، بخش انرژی بهشدت دولتی است، یعنی دولت در تمام بخشهای انرژی یا دیده میشود یا اگر هم در ظاهر آن در اختیار بخشی خصوصی است، تنها نام خصوصی بودن را یدک میکشد، نظیر صنعت خودروسازی و دیگر صنایع خصولتی که بهتر است نام آن را حکولتی گذاشت؛ تلفیقی از نام حکومت و دولت. بنابراین، سیستمی که دولتی باشد، در بحرانها راه به جایی نمیبرد و بدتر، موجب بروز مشکلات عدیده دیگری هم میشود.
قیمتگذاری، معضل دیگر انرژی است که مهمترین آن هم بهشمار میرود. تا زمانی که ارزش یک لیتر بنزین در کشور بهاندازه یک ساندویچ باشد، یعنی دولت داد میزند که انرژی در این کشور یک کالای بیارزش است. بههمیندلیل، نمیتوان مردم را قانع به صرفهجویی کرد، چراکه از اساس صرفهجویی در حوزه کالاهای ارزشمند معنا پیدا میکند، نه در حوزه کالاهای بیارزش.
در کشوری که دستکم ۵۰ درصد نرخ تورم سالانه آن است، وقتی یک کالا افزایش نرخ نداشته باشد، باوجود این میزان تورم، ارزان شده است. حال در این شرایط ۴ سال است که نرخ بنزین و گازوئیل، ثابت نگه داشته شده است. زمانی دولت نهم و دهم با دادن انرژی ارزان به مردم برای خود محبوبیت خرید، بعد از یک دهه دولت فعلی انرژی را مجانی به مردم میدهد که از عدممشروعیت پرهیز کند. گفتنی است، با این سیاست قیمتگذاری، امکان اصلاح ناترازی انرژی ممکن نیست و نباید تمرکزمان را فقط و فقط روی تولید بگذاریم؛ بهاعتقاد من، انرژی در کشور ما مصرف نمیشود، هدر میرود.
هدررفت انرژی با شدت مصرف انرژی سنجیده میشود، به این معنا که با احتساب انرژی مصرفشده، چه رقمی عاید کشور شده است. در واقع، اینکه با انرژی چه میکنیم، اهمیت دارد. متاسفانه در ایران هرساله مصرف انواع حاملهای انرژی زیاد میشود، بدون افزایش میزان GDP ؛ بنابراین، مصرف نمیکنیم، هدر میدهیم، چراکه در پس مصرف کردن، باید حاصلی وجود داشته باشد.