رقابت ژئوپلتیک منطقهای چالشی برای ایران
علی میرزایی پژوهشگر حوزه صنعت
در سالهای اخیر، چین با هدف تثبیت جایگاه خود در عرصه انرژی جهانی، گامهای بلندی برای توسعه پیوندهای راهبردی با کشورهای عربی برداشته است. این کشور بهویژه از طریق امضای قراردادهای بلندمدت خرید گاز طبیعی مایع با امارات متحده عربی، نقش خود را بهعنوان بازیگری کلیدی در بازار انرژی تثبیت کرده است. شرکتهای چینی همچون ENN، CNOOC و Zhenhua Oil طی توافقهایی چندساله متعهد به واردات گاز طبیعی مایع از شرکت ملی نفت ابوظبی (ADNOC) شدهاند. نکته قابلتوجه در این معاملات، تسویه برخی قراردادها با واحد پول ملی چین (یوان) بهجای دلار امریکاست؛ اقدامی که مستقیما سلطه دلار در بازار انرژی را به چالش میکشد و بیانگر راهبرد کلان پکن برای کاهش وابستگی به واردات انرژی از ایالات متحده و تقویت نقش یوان در مبادلات جهانی است. چین علاوه بر امارات، همکاریهای خود با قطر را نیز در حوزه گاز طبیعی مایع گسترش داده است. توافقهای کلان میان شرکت قطر انرژی، شل و خریداران چینی، زمینه صادرات میلیونها تن گاز طبیعی مایع قطری به چین را در قالب قراردادهای بلندمدت فراهم کرده است. این رویکرد بخشی از سیاست چین برای تنوعبخشی به منابع انرژی و تضمین امنیت پایدار و بلندمدت انرژی در شرایطی است که تنشهای تجاری با امریکا همچنان ادامه دارد. اهداف عربستان سعودی برای ذخیرهسازی باتری (از حدود ۸ گیگاواتساعت عملیاتی فعلی به ۴۸ گیگاواتساعت تا سال ۲۰۳۰) و سهم خودروهای برقی در ریاض (از کمتر از ۱درصد به ۳۰درصد تا سال ۲۰۳۰) از جاهطلبانهترین اهداف در سطح جهان است و جهشی عظیم در بازه زمانی کوتاه بهشمار میرود. این اهداف، بخش اصلی برنامه چشمانداز ۲۰۳۰ برای تنوعبخشی به اقتصاد و آینده انرژی عربستان سعودی هستند. عربستان سعودی و کشورهای جنوبی خلیجفارس در حال تبدیل شدن به شریک قوی برای چین در حوزه انرژی و خودروسازی هستند.
این مجموعه توافقها نهتنها آینده انرژی چین را تضمین میکند، بلکه نشانهای از تغییر توازن ژئوپلتیک در بازار جهانی انرژی است. با گسترش استفاده از یوان در معاملات انرژی و تعمیق روابط با کشورهای خلیجفارس، چین بهتدریج نقش دلار را در بازارهای بینالمللی انرژی کمرنگتر میکند و بر نفوذ خود بر جریانهای جهانی انرژی میافزاید. در این میان، چین همچنان خریدار اصلی نفت ارزان ایران باقی مانده است، اما در حوزه گاز و سرمایهگذاریهای کلان، بهدلیل ریسکهای ناشی از تحریمهای بینالمللی و مخاطرات اقتصادی، تمایل چندانی به همکاری با ایران ندارد. پکن ترجیح میدهد نیازهای گازی خود را از کشورهایی مانند قطر و امارات تامین کند که روابطشان با بازارهای جهانی و نظام مالی بینالمللی با چالش کمتری روبهرو است.
اگرچه لغو تحریمهای بینالمللی میتواند ایران را به یکی از بازیگران اصلی بازار جهانی گاز بدل کند، اما این امر در کوتاهمدت تحققپذیر نخواهد بود. ایران با در اختیار داشتن دومین ذخایر بزرگ گاز جهان و سهمی بیش از ۱۷ درصد از ذخایر کشفشده، بالقوه توانایی ایفای نقش کلیدی را دارد، اما تحقق این ظرفیت نیازمند رفع موانع جدی است. سالها تحریم باعث شده صنعت گاز ایران با کمبود سرمایهگذاری و فناوریهای نوین مواجه شود؛ بهگونهای که برای حفظ سطح فعلی تولید، نیاز به میلیاردها دلار سرمایهگذاری دارد و برای توسعه ظرفیت صادراتی و ایجاد زیرساختهایی همچون تاسیسات گاز طبیعی مایع، سرمایهگذاریهای بیشتری لازم خواهد بود. ورود سرمایه خارجی و فناوری پیشرفته، بهویژه از سوی شرکتهای بزرگ غربی، برای نوسازی میادین گازی، جبران افت تولید و ایجاد زیرساختهای صادراتی در مقیاس وسیع، حیاتی است. تجربههای پیشین ایران در همکاری با شرکتهای بینالمللی، بهویژه در پروژههایی مانند پارس جنوبی و طرحهای گاز طبیعی مایع، با بازگشت تحریمها متوقف مانده و منابع داخلی بهتنهایی پاسخگوی نیازهای این بخش نیستند. حتی با رفع تحریمها، ایران باید با صادرکنندگان باسابقهای مانند قطر و روسیه رقابت کند و برای جذب سرمایه و فناوری، شرایط جذاب و باثباتی را برای سرمایهگذاران خارجی فراهم آورد.
ایران فقط با کشورهای عربی رقابت نمیکند. ترکیه در سالهای اخیر با اتخاذ رویکردی فعال و چندبعدی، اهداف بسیار جاهطلبانهای را برای تبدیل شدن به یک هاب منطقهای در سه حوزه کلیدی دنبال میکند: گاز، خودروهای برقی و برق/ انرژی. در حوزه گاز، ترکیه تلاش میکند با بهرهگیری از موقعیت ژئواستراتژیک خود میان اروپا و آسیا، به مسیر اصلی انتقال و مرکز تجارت گاز منطقهای تبدیل شود. در صنعت خودروهای برقی، ترکیه با جذب سرمایهگذاریهای خارجی و توسعه برند داخلی توگ (TOGG)، جایگاه خود را بهعنوان یک هاب تولید و صادرات خودروهای برقی تثبیت میکند. در بخش برق و انرژی، ترکیه پروژههای متعددی برای اتصال شبکه برق خود با کشورهای همسایه و اروپا اجرا کرده است. اتصال شبکه برق با عراق و کشورهای حوزه قفقاز، و همچنین مشارکت در پروژههای انرژی سبز مانند کریدور انرژی سبز خزر، بخشی از این راهبرد است. ترکیه علاوه بر توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و هستهای، تلاش دارد با افزایش ظرفیت تولید و انتقال برق، به کشور کلیدی ترانزیت انرژی میان اروپا، قفقاز و خاورمیانه تبدیل شود. پروژههای انتقال برق و سرمایهگذاریهای کلان در زیرساختهای انرژی، چشمانداز ترکیه را برای تبدیل شدن به یک هاب مرکزی انرژی منطقهای تقویت میکند. استراتژی ترکیه مبتنی بر بهرهگیری از موقعیت جغرافیایی، توسعه زیرساختها و سیاستگذاریهای هدفمند است تا به طور همزمان به سه هاب اصلی در حوزه گاز، خودروهای برقی و برق تبدیل شود و نفوذ منطقهای و بینالمللی خود را در این بخشها به حداکثر برساند. این رویکرد، ترکیه را به بازیگری کلیدی در معادلات انرژی و صنعت منطقهای و حتی جهانی بدل میسازد و رقیبی قوی برای نقش انرژی و صنعت ایران پس از تحریمها.