چرخه باطل انرژی سوزی
فرزین سوادکوهی کارشناس انرژی
در سه دهه گذشته، دولتهای پیشین به منظور افزایش رضایت عمومی و کسب محبوبیت، به طور مداوم گازرسانی به تمامی مناطق کشور را در اولویت قرار دادند، بدون آنکه به این موضوع توجه کنند که در سالهای آینده چگونه میتوانند تامین گاز را برای کل کشور مدیریت کنند.
امروز، پیامدهای ناترازی گاز در فصل زمستان متوجه صنایع است و اگر روند مصرف کشور به همین شکل ادامه یابد، تامین گاز خانگی نیز با چالشهایی مواجه خواهد شد. در نتیجه، در چنین شرایطی، دولت برای تامین گاز خانگی ناچار است ابتدا گاز صنایع را قطع کند که این اقدام به زیان صنایع منجر خواهد شد.
توسعه نیافتگی میادین گازی، به ویژه میادین مشترک، برای کشور پیامدهای منفی به همراه دارد. کارشناسان پیشبینی میکنند که در چند سال آینده، تولید گاز در میادین گازی، به ویژه میدان گازی پارس جنوبی، به طرز چشمگیری کاهش خواهد یافت. این در حالی است که ما به عنوان دومین دارنده منابع گازی در جهان، ناچار خواهیم شد به واردکننده گاز تبدیل شویم؛ همانطور که درحالحاضر به واردکننده برق تبدیل شدهایم. اگر نتوانیم گاز را به نیروگاههایمان برسانیم، با کمبود برق مواجه خواهیم شد و از سوی دیگر، اگر مصرف برق را افزایش دهیم، گاز کافی برای تأمین نیاز نیروگاههای حرارتی نخواهیم داشت. در این وضعیت، همچنان در چرخه معیوب هدررفت انرژی گرفتار هستیم.
پیشنهاداتی که برخی از پتروشیمیها ارائه میدهند، در واقع به نفع صنعت خودشان است و ممکن است تنها بخشی از مشکل ناترازی کشور را پوشش دهد. در عوض، ما نیازمند یک ایده اساسی و منطقی قوی برای تدوین نقشه راه در حوزه انرژی هستیم. البته اینکه پتروشیمیها خودشان گاز مورد نیازشان را تأمین کنند، میتواند یک راهکار باشد، اما به طور کلی این اقدام نمیتواند مشکل اصلی ما را حل کند و درمان واقعی صورت نمیگیرد.
باید تا حد امکان از افزایش مصرف انرژی در کشور جلوگیری شود. با این سطح بالای مصرف انرژی که داریم، انتظار داریم که با افزایش تولید، مشکلاتمان حل شود. لازم است که الگوی مصرف در کشور اصلاح شود و به بازنگری در ایدههای خود بپردازیم. این موضوع مشابه ماجرای ساخت پالایشگاههاست؛ به گونهای که مجبور میشویم از ماشینهای داخلی استفاده کنیم و مصرف بیشتر را به خود تحمیل کنیم و بگوییم برای جلوگیری از واردات بنزین، پالایشگاه بسازیم و نفت خام را به بنزین تبدیل کنیم. در حالی که این راهکار مناسبی نیست.
اگر پنجرههای ارتباط ما با دنیای اطراف بسته بماند و از این انزوا خارج نشویم، همچنین اگر خودروهای با تکنولوژی پیشرفتهتر را به کشور وارد نکنیم و از صنعت خودروسازی و پالایشگاهسازی سنتی خود فاصله نگیریم و نیروگاههایمان همچنان با بازدهی پایین عمل کنند، همچنان با مشکلات قبلی مصرف بالا مواجه خواهیم بود و به طور مداوم تولید بیشتر به معنای مصرف بیشتر خواهد بود. بنابراین، یک میلیارد دلار به تنهایی نمیتواند راهگشا باشد.