غفلت از راهبردهای کلان در بخش انرژی
غلامحسین حسنتاش - کارشناس انرژی
نخستین و اصلیترین مشکل کشور در بخش انرژی، فقدان یک نگاه فراگیر و فرابخشی، کارشناسانه و بلندمدت است. بنابراین وزارت نیرو در بخش آب و برق و وزارت نفت در زمینه نفت، گاز و پتروشیمی، سیاستهای بخشی خود را بهاجرا میگذارند که شاید خیلی مصالح کلان و بلندمدت کشور در آن مدنظر قرار نگرفته باشد. وزارت نفت پس از جنگ تحمیلی گازرسانی به شهرها و روستاهای کشور را در دستور کار قرار داد و امروز بیش از ۷۰ درصد انرژی مصرفی در بخش خانگی و صنعتی، گاز طبیعی است. اگر برنامه جامع انرژی کشور تدوین شده بود، امکان نداشت اجازه دهد کشور به یک منبع انرژی تا این حد وابسته شود، چون پیامدهای جدی امنیتی، اقتصادی و زیستمحیطی دارد.
اگر راهبردهای کلان تدوین شده بود و میدانستیم چه برنامهای برای بازار جهانی داریم، تولید و مصرف گاز را طوری سامان میدادیم که امکان صادرات برایمان فراهم باشد، در حالی که اکنون چنین امکانی برای کشور وجود ندارد. اصلیترین دلیل همان بیتوجهی به لزوم تدوین برنامه ملی و جامع انرژی است، اما درباره گاز، ما هم مشکل تولید و عرضه داریم و هم مشکل مصرف.
درباره مشکل عرضه گاز بهدلیل شرایط بینالمللی کشور و تحریمها، سرمایهگذاری لازم و بهموقع برای توسعه منابع گازی را انجام ندادهایم و میتوان گفت الان هیچ نوع سرمایهگذاری در این بخش انجام نمیشود. بحثهایی هم که درباره سرمایهگذاری از منابع داخلی میشود، بهنظر من بیشتر جنبه نمایشی دارد. مشکل دیگر هم این بوده که ما بهطرز عجیبی همهجا گاز بردهایم و کشور بهشدت به این حامل وابسته شده که خیلیهایش هم غیراقتصادی بوده است. برای مثال ما حتی به روستاهای مناطق گرمسیر هم گاز بردهایم. این کار هم حاصل نگاههای بخشی بوده است. بنابراین نزدیک به ۷۰ درصد انرژی اولیه کشور از گاز تامین میشود.
بهترین و پیشرفتهترین وسایل گازسوز کشور، راندمان بسیار پایینی دارند که برای مثال درباره بخاریها کمتر از ۳۰ درصد است. معنایش این است که بخاریهای گازسوز ما بهازای هر ۱۰۰ واحد گازی که دریافت میکنند، بیش از ۷۰ درصد آن را هدر میدهند. این در حالی است که در دنیا بخاریهایی استفاده میشود که با مصرف یکسان، دوبرابر گرمای بیشتر تولید میکنند.
عدمسرمایهگذاری بهموقع و کافی، توسعه بیرویه شبکه مصرف گاز و راندمان بسیار پایین وسایل گازسوز، باعث شده نتوانیم تولید را همپای مصرف گسترش دهیم، در نتیجه در زمستانها با بحران گاز مواجه میشویم و چون نمیخواهیم گاز بخش خانگی را قطع کنیم، به صنایع فشار میآوریم که خودش مشکلات اقتصادی دیگری را بهوجود میآورد. متاسفانه مشکل بهرهوری پایین انرژی، مختص بخش خانگی نیست و ما در تولید کالا و خدمات هم بسیار بیشتر از متوسط جهانی انرژی مصرف میکنیم. تغییر نوع ماده مصرفی، لزوما بهینهسازی نیست. ما فقط سوخت موتوری که بنزین را بد میسوزاند، تغییر دادیم و همان موتور، الان سیانجی را بد میسوزاند. حرف ما این بود که مجموعهای از اقدامات دیگر مانند ارتقای راندمان موتور، تغییر طراحی بدنه و… برای بهینهسازی مصرف سوخت لازم است. بهنظر من، این یک برنامه انحرافی بود که آن سازمان را سالها درگیر خود کرد.
مطالعات گسترده در جهان نشان میدهد، آزاد کردن یا تولید هر واحد انرژی از محل صرفهجویی بهمراتب ارزانتر از تولید انرژیهای جدید تمام میشود، بنابراین تلاش گستردهای در همه دنیا وجود دارد تا مصرف را بهینه کنند.
دائما نرخ حاملها را بالا بردیم که سبب افزایش تورم شد. این تورم، باز سطح عمومی قیمتها را ارتقا داد و سبب شد نرخ نسبی حاملهای انرژی باز پایین بماند. در واقع فقط سطح عمومی قیمتها بالا رفته، در حالی که دنیا راهکارهای غیرقیمتی موفقی را برای کنترل مصرف تجربه کرده است.
براساس مطالعاتی که انجام دادهام، در کشور بهراحتی میتوانیم ۳۵ تا ۴۰ درصد در مصرف انرژی صرفهجویی و شاخص شدت انرژی را اصلاح کنیم. شاخص شدت انرژی نشان میدهد بهازای هر هزار دلار تولید ناخالص ملی، چه میزان انرژی مصرف شده است. مطالعات من نشان میدهد اگر بخواهیم این شاخص را به متوسط جهانی برسانیم، ۳۰ تا ۴۰ درصد ظرفیت صرفهجویی داریم.
ما روزانه معادل ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه نفت (از نظر ارزش حرارتی معادل نفت) انرژی در کشور مصرف میکنیم که اگر صرفهجویی ۳۰ درصدی محقق شود، بیش از ۲ میلیون بشکه معادل نفت در روز برای صادرات چه بهصورت نفت، چه به صورت گاز، آزاد میشود که با قیمتهای امروز نفت خام در بازارهای جهانی، عددی شگفتانگیز بهدست میآید.
چون ارتقای بهرهوری آثار مثبت زیستمحیطی هم دارد، جذب همکاریهای بینالمللی را ممکن میکند. بهعبارتدیگر چون مسائلی مانند تغییرات اقلیمی، مسئله همه جهان است، روی بهرهوری مصرف انرژی امکان جذب سرمایههای خارجی وجود دارد. فقدان نگاه جامع، توقف ورود سرمایه، توسعه بیرویه مصرف داخلی، بیتوجهی به ارتقای بهروری و غفلت از تولید انرژیهای نو همه دست بهدست هم داده و باعث شده رشد مصرف از رشد تولید انرژی در کشور پیشی بگیرد که با روند فعلی سال به سال هم بدتر میشود. آنچه مسلم است این است که با روند فعلی سرمایهگذاری و تولید از طرفی و رشد مصرف از طرف دیگر، بهزودی به واردکننده انواع حاملهای انرژی و از جمله گاز تبدیل میشویم.