هوش مصنوعی جایگزین انسان میشود؟
پریسا حاجی محمدی - دکتری کسب و کار حرفهای DBA
در یک چشمانداز اینطور مطرح میشود که، آیا هوش مصنوعی میتواند به سطح تفکر انسان برسد و سپس از آن فراتر رود؟ به طور معمول، پژوهشگران به دنبال سنجش توانایی مدلهای رایانهای برای دستیابی به اهداف پیچیده هستند، مانند برنده شدن در بازی یا انجام مکالمهای که به نظر میرسد به اندازه کافی انسانی بنظر میرسد و برای فریب دادن مخاطب کافی است. این رویکرد دارای یک محدودیت روش شناختی و کلیدی است. قبل از اینکه کسی بتواند ادعا کند که این برنامه به اندازه یک انسان فکر میکند، هر AI (هوش مصنوعی ) باید روی هر هدف انسانی قابل تصور آزمایش شود. بنابراین روشهای جایگزین مورد نیاز است. علاوه بر این، تمرکز روی «هدف» با ویژگیهای فکر انسان، مانند احساسات، تجربه ذهنی، یا درک را در بر نمیگیرد. علاوه بر این، هوش مصنوعی واقعاً خلاق نیست. هوش مصنوعی نمیتواند با استفاده از روشهایی مانند استعاره و تخیل، بین موضوعات کاملاً متفاوت ارتباط برقرار کند تا به نتایج جدیدی برسد و هرگز اهداف در صورتیکه صریح و ملموس نباشند قابل پردازش برای هوش مصنوعی نیست زیرا ارتباطهای ظریفی در ذهن انسان بهم پیوسته و پیچیده قابل چیدمان است که هوش مصنوعی نمیتواند تحلیل شان کند. مدلهای هوش مصنوعی اغلب به عنوان شبکههای عصبی مصنوعی تصور میشوند، اما تفکر انسان به نورونها محدود نمیشود. بعلاوه محاسبات بخش کوچکی از تفکر آگاهانه انسان را منعکس میکند و خودِ فکر آگاهانه تنها بخشی از ماهیت اصلی فکر و هوش و مغز انسان است و حجم عظیمی از ناخودآگاه در پشت صحنه جریان دارد. بنابراین هوش مصنوعی از نظر فکری از انسانها فاصله معنا دار و زیادی دارد. هوش مصنوعی دههها است مورد مطالعه قرار گرفته است و هنوز یکی از مبهمترین موضوعات است. هیچکس نمیتواند توانایی کامپیوتر در پردازش منطق را رد کند. اما برای بسیاری افراد اینکه آیا یک ماشین میتواند فکر کند یا خیر مبهم است. پیشرفت در هوش مصنوعی برای بیشتر مردم قابل توجیه نیست و تقریبا بهجای ماشینهای سخنگو که برای هدایت کشتیها و فضاپیماها استفاده میشود از
هوشمصنوعی برای بررسی تاریخچه خرید و تاثیرگذاری بر تصمیمات آتی مصرفکنندگان نیز استفاده میشود. در سال ۲۰۲۳، حضور روزافزون هوش مصنوعی در زندگی روزمره ما بحثی جذاب را برانگیخت و انسان را بر آن داشت که آیا ماشینها میتوانند در حوزه خلاقیت و داستان سرایی از انسانها پیشی بگیرند؟ آیا رسماً میتوانیم اعلام کنیم ماشینهای مجهز به هوش مصنوعی، توانایی تصمیم گیری هم خواهند داشت؟ از آنجایی که ابزارهای هوش مصنوعی مانند Chat GPT، Stability Diffusion و تعداد بیشماری دیگر به ظهور ادامه میدهند، ما خود را در دوراهی میبینیم و آینده حضورمان در ساخت سناریوهای مختلف را
زیر سوال میبریم. آیا داستان سرایی که برای هزاران سال در فرهنگ بشری نقش محوری داشته است و امکان انتقال دانش، ارزشها و اطلاعات را به نسلهای مختلف میدهد، زوال پذیر خواهد شد؟ با پیشرفت سریع هوش مصنوعی، زمان آن فرا رسیده است که بررسی کنیم آیا تواناییهای منحصر به فرد ما، منحصراً انسانی باقی میماند یا اینکه ماشینها در نهایت رهبری را بهدست خواهند گرفت؟ و آیا این امر خطر محسوب میگردد یا فرصت پرداختن انسانها به شگفتیهای دیگر را فراهم میآورد؟ سیستمهای هوش مصنوعی فعلی اساسا مبتنی بر تشخیص الگو و استنتاج آماری از مجموعهای از دادههای بزرگ هستند.ماشینهایی که نوعی هوشیاری یا تفکر را بهدست میآورند، بین متخصصان در زمینههای مختلف و البته متخصصان هوش مصنوعی مورد بحث است و این نگرانی وجود دارد که فناوری هوش مصنوعی پیشرفتهای که قادر به تفکر باشد، میتواند دودمان بشریت را به باد دهد؟ هوش مصنوعی در بسیاری از زمینهها، از جمله تشخیص و تولید گفتار، پردازش زبان، ایجاد تصویر و ویدئو، برنامهریزی و تصمیمگیری، پیشرفتهای چشمگیری دارد. با این حال، یکی از عملکردهایی که هنوز به طور موفقیتآمیزی بهدست نیاورده، ایجاد افکار کاملا ناب است و تفکر ناب را میتوان بهعنوان توانایی ایجاد راهحلها یا ایدههای جدید بدون آموزش صریح روی آنها تعریف کرد. در این صورت، برخی از مدلهای هوش مصنوعی درحالحاضر این قابلیت را تا حدی نشان میدهند. با این حال، برای دستیابی هوش مصنوعی به شکلی از تفکر که منعکسکننده اصالت و خلاقیت انسان باشد، نیازمند پیشرفت هایی در درک آگاهی و شناخت انسان و سپس ترجمه آن درک به مدلهای محاسباتی است. پیشبینی یک جدول زمانی برای چنین
پیشرفتهایی توسط دانشمندان، فقط در حد حدس و گمان است، اما پیشرفت قابل توجهی میتواند در چند دهه آینده حاصل شود که ناگزیر به پذیرش آن هستیم. حال موضوع اصلی هنوز بر قوت خود باقی است که آیا هوش مصنوعی جای انسان را خواهد گرفت یا نه؟