استاندارد بهمعنای رعایت حداقلهاست
حسن فروزانفرد، عضو کمیسیون توسعه پایدار اتاق ایران
استانداردها نمایانگر حداقلهای موردقبول در تولید محصولات است. در تعریف و تبیین استاندارد باید به نکتهای کلیدی توجه داشت؛ تصویر ذهنی بسیاری از مردم و حتی تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی از استاندارد، دستیابی به سطحی از تولید با کیفیت ایدهآل است. این در حالی است که استانداردها تنها نشاندهنده سطحی از تولید هستند که رعایت آن تنها تضمینکننده ایمنی کالاست و اینکه آسیبی متوجه مصرفکننده نمیشود؛ عملا در این سطح، کیفیت ایدهآل مطرح نیست و تولید میتواند با کیفیت ایدهآل فاصله داشته باشد. اگر بخواهیم تعریف درستی از استاندارد ارائه دهیم، باید استاندارد را از کیفیت متمایز ببینیم؛ با ارائه تعریف درست، مسئولان و تصمیمسازان، دستگاه حاکمیتی، مردم و فعالان اقتصادی تصمیمات بهتری درباره آن اتخاذ میکنند.
رعایت شاخصهای استاندارد در تولید کالا، در حقیقت سطحی از فرآیند تولید است که از آنجا میتوان «رقابت» را شروع کرد و اصلا نشاندهنده سطح آمال و آرزوهای ما در عرصه تولید و ارائه خدمات نیست.
ارائه چنین تعریفی از استاندارد بهمعنای تقلیل و بیاهمیت جلوه دادن جایگاه آن نیست، بلکه تلاش در ارائه تعریف دقیق و بجا از آن است. استانداردها سطحی را نشان میدهند که فعالیتها و تولیدات، برای توسعه و رقابت باید از آنجا شروع شوند. در اصل وقتی سطح عمومی کیفیت و ویژگیهای تولید و خدماتی خیلی پایین باشد، در گام نخست رسیدن به استانداردها، یک قدم برای توسعه بهشمار میرود. بلافاصله بعد از رسیدن به استانداردها، باید زمینه را برای رسیدن به رقابت و توسعه و رسیدن به جایگاه بالاتر از استانداردها مهیا کرد.
خوشبختانه در بسیاری از حوزههای محصولی، موضوع استانداردهای پایه موردتوجه است و عمده تولیدکنندگان هم این استانداردهای تعریفشده را رعایت میکنند؛ اما بهنظر میرسد این تمام ماجرا نیست و برای ماندگاری در بازار باید به راهکارهای ماندگاری در بازار رقابتی دست یافت.
در قانونی به نام تقویت نظام استاندارد که در سال ۱۳۹۶ بعد از چندین سال پیگیری بهتصویب رسید، تلاش شد تا این نکته مدنظر قرار گیرد که سازمان ملی استاندارد موظف است زمینه را برای رتبهبندی کیفی کالاهایی که نشان استاندارد دارند، فراهم کند. براساس قانون قرار شد، هم در زمینه نحوه صدور مجوزهای نشان استاندارد تحولی شکل بگیرد و هم در بروزرسانی رقابتپذیری و استفاده از فناوریها و درجهبندی کیفیت کالاهای دارای نشان استاندارد. در قانون تقویت نظام استاندارد به این مهم توجه شده؛ اما از سوی مردم، دستگاههای حاکمیتی و سازمان استاندارد همچنان موردتوجه نیست.
بنابراین آنچه عامل بالندگی، توسعه و توانمندی در رقابت میشود، توقف در سطوح استاندارد نیست. رعایت و ارتقای استاندارد در بستر رقابتی شکل میگیرد و باید تلاش کرد این بستر با محوریت مصرفکنندگان ایجاد شود.
امروزه کیفیت را براساس زاویه و دید مشتری تنظیم میکنند، در حالی که در دهههای قبل کیفیت را با اندازهگیری شاخصهای کنترل کیفیت مشخص میکردند. از طرفی، امروزه مطابقت با استانداردها بهمعنای کیفیت نیست، بلکه میزانی از برآوردهسازی نیازهای تلویحی مشتریان، توجه به مقررات و قوانین موجود، کیفیت را شکل میدهد و آنچه عامل توسعه، رقابتپذیری و پایداری در سازمانها و بنیانگذار توسعه پایدار تلقی میشود، مفهوم کیفیت را میسازد.
ضمن احترام به قواعد استاندارد و این مفهوم مهم، باید بدانیم که استاندارد، حداقلهایی برای برآوردن خواستههای اولیه است،اما برای پایداری تکیه بر استانداردها کافی نیست و باید به بعد از آن اندیشید.
بنابراین باید تعریف استاندارد را در چارچوب مدیریت دانش بشری مورد توجه قرار داد و از این منظر توجه به استانداردها لازم است تا در تعاملات بینالمللی بهجای اینکه هر بار درباره پیچیدگیهای یک محصول صحبت کنیم، زمینه گفتوگو و تعامل راحتتر وجود داشته باشد. عرصه استاندارد بسیار گسترده است و قانون تقویت نظام استاندارد اگر مورد تاکید باشد و بتوانیم اهداف آن را محقق کنیم، شاهد ارزشآفرینی مکانیسمهای استاندارد در کشور خواهیم بود.