اولویتبخشی به سلامت در صنعت
سیدمحمدمهدی عمادی کارشناس صنعت فولاد
صنعت فولاد که بهدلیل نیازهای سختگیرانه و محیطهای کاری چالشبرانگیزش مشهور است، در سالهای اخیر، بهطورفزایندهای بهدلیل اهمیت بهزیستی روانشناختی کارکنان، بهعنوان یک ضرورت استراتژیک موردتوجه قرار گرفته است. تلاش شرکتها برای افزایش بهرهوری، حفظ رقابت و سلامت روانی کارکنان نیز بهعنوان محورهایی اساسی در دستور کار جای گرفته است. این تغییر نهتنها یک روند موقتی، بلکه یک نیاز اساسی برای حفظ رقابت در محیطی پرتقاضا و بهسرعت در حال تغییر است. شرکتهایی که به سلامت روان توجه میکنند، از افزایش بهرهوری، نرخ نگهداشت بالاتر کارکنان و نوآوری قویتر بهرهمند میشوند. علاوه بر این، تمرکز بر سلامت روان، منجر به بهبود نتایج ایمنی، کاهش غیبتها و ایجاد یک فرهنگ سازمانی مقاومتر میشود که همه اینها برای حفظ عملیاتهای سودآور در بلندمدت ضروری است.
زنجیره تولید فولاد صنعتی است که از لحاظ فیزیکی نیازمند تلاش زیادی است و کارکنان آن اغلب در معرض سطوح بالای استرس، ساعات کاری طولانی و کار فیزیکی شدید قرار دارند. این عوامل، همراه با فشار برای دستیابی به اهداف ایمنی و تولید دقیق، محیطی را ایجاد میکنند که در آن سلامت روانی بهراحتی و در صورت عدممدیریت صحیح، میتواند دچار آسیب شود. طبیعت حساس این کار که در آن حاشیه خطا بسیار اندک است، میتواند به اضطراب و فرسودگی شغلی منجر شود، بهویژه زمانی که حمایت لازم از کارکنان انجام نشود. بهصورت سنتی، تمرکز این صنعت بر ایمنی فیزیکی بود که این امر سبب شد تاحدودی نیاز به ابتکارات سلامت روانی در سایه قرار داده شود، اما با افزایش آگاهی درباره ارتباط متقابل سلامت روانی و فیزیکی، تغییرات قابلتوجهی بهسمت ادغام سلامت روان در فرهنگ ایمنی گستردهتر مشاهده میشود. امروزه مزایای سرمایهگذاری در ابتکارات سلامت روانی بهطورفزایندهای روشن شده است. شرکتهایی که به رفاه روانی کارکنان خود اولویت میدهند، اغلب طیفی از نتایج مثبت از جمله افزایش بهرهوری، کاهش غیبتها و بهبود نگهداشت کارکنان را تجربه کردهاند. بهعنوان نمونه، شرکتهای فولادی که برنامههای جامع سلامت روان و رفاه را پیادهسازی کردهاند، نهتنها بهبود کلی سلامت نیروی کار خود را تجربه میکنند، بلکه به یک محیط کار پرانرژیتر و مولدتر نیز دست یافتهاند. این نتایج، نقش حیاتی سلامت روان در موفقیت عملیاتی شرکتهای فولادی را برجسته میکند و نشان میدهد که سرمایهگذاری در این حوزه نهتنها بهنفع کارکنان، بلکه بهنفع کل سازمان است.
برای کارکنان، مزایای یک محیط کاری که به سلامت روان اولویت میدهد، ملموستر و عمیقتر است. دسترسی به منابع سلامت روانی، مانند خدمات مشاوره و برنامههای مدیریت استرس، میتواند کیفیت زندگی آنها را بهطورچشمگیری بهبود بخشد. زمانی که کارکنان در نیازهای سلامت روانی خود حمایت میشوند، احتمال بیشتری دارد که از شغل خود رضایت داشته باشند، با کار خود درگیر شوند و یک تعادل سالم بین کار و زندگی را حفظ کنند. باتوجه به اینکه در صنایعی مانند فولاد، نیازهای فیزیکی و روانی بسیار زیاد است، داشتن این سیستمهای حمایتی میتواند تفاوت بین پیشرفت و فرسودگی شغلی را برای یک کارمند ایجاد کند. نیروی کار با سلامت روانی مطلوب نهتنها مقاومتر است، بلکه نوآورتر نیز هست، زیرا کارکنان احساس امنیت میکنند تا بهترین ایدهها و تلاشهای خود را بهکار گیرند.
اجرای ابتکارات سلامت روانی در صنعت فولاد، نیازمند یک رویکرد جامع است که شامل آموزش مدیران، تغییرات فرهنگی و ادغام ابزارهای دیجیتال میشود. مدیران بهویژه نقش مهمی در این فرآیند دارند. آنها باید آموزش ببینند تا نهتنها علائم ناراحتی روانی را تشخیص دهند، بلکه محیطی را ایجاد کنند که در آن کارکنان احساس امنیت کنند و بدون ترس از قضاوت، درباره نگرانیهای سلامت روانی خود صحبت کنند. یکی از روشهای عملی برای حمایت از سلامت روان از طریق ایجاد برنامههای کمک به کارکنان (EAPs) است که خدمات مشاوره محرمانه و پشتیبانی را ارائه میدهد. علاوه بر این، شرکتها میتوانند روزهای سلامت روانی را بهعنوان بخشی از سیاستهای مرخصی خود معرفی کنند و به کارکنان اجازه دهند بدون هیچگونه انگاجتماعی برای بهبودی از اضطراب، زمان استراحت داشته باشند. استراتژی موثر دیگر، استفاده از ابزارهای دیجیتال و پلتفرمهایی است که پشتیبانی بهداشت روانی را بهصورت آنی ارائه میدهند. این ابزارها میتوانند شامل اپلیکیشنهای مرتبط با ذهنآگاهی و مدیریت استرس، و همچنین پرتالهای آنلاین باشند که در آن کارکنان میتوانند به منابع دسترسی پیدا کنند و بهصورت ناشناس کمک بگیرند. با استفاده از فناوری، شرکتها میتوانند اطمینان حاصل کنند که پشتیبانی سلامت روانی برای همه کارکنان، صرفنظر از موقعیت یا شیفت کاری آنها، قابلدسترسی است. فراتر از برنامهها و ابزارهای خاص، موفقترین استراتژیهای سلامت روانی شامل ساخت یک فرهنگ شرکتی است که به رفاه اولویت میدهد. این بهمعنای ایجاد محیطی است که در آن سلامت روان بهطور باز موردبحث قرار میگیرد، مدیران رفتارهای سالم را مدل کرده و کارکنان احساس میکنند که بدون ترس از قضاوت، میتوانند از سلامت روان خود مراقبت کنند.
با ادغام سلامت روانی در ارزشهای گستردهتر شرکتی و اطمینان از اینکه همه کارکنان، از خط تولید تا مدیریت ارشد، اهمیت سلامت روان را درک میکنند، شرکتهای فولادی ایران نهتنها زندگی کارکنان خود را بهبود میبخشند و میتوانند یک نیروی کار مقاوم، متعهد و مولد ایجاد کنند، بلکه عملکرد کلی کسبوکار خود را نیز تقویت و خود را برای موفقیت بلندمدت در صنعتی پرتقاضا و رقابتی آماده میکنند.