-

بررسی نقش تشکل‌ها در اعتلای اقتصاد ایران

امیرحسین کاوه- عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران

بررسی نقش تشکل‌ها در اعتلای اقتصاد ایران

اگر به مفهوم تشکل صنعتی بر اساس تعاریف و مفاهیم استاندارد آماری نگاهی بیندازیم، به تعریف نهایی‌شده ذیل می‌رسیم: «تشکل صنعتی عبارت است از مجموعه‌ای از افراد یا گروه‌هایی که براساس توافق و شرکت داوطلبانه در یک رشته صنعتی یا زمینه‌های مرتبط تشکیل می‌شود و با ایجاد ساختاری ویژه، اساسنامه و ارکان معین و وظایف مشخص به منظور نیل به اهدافی تعریف‌شده فعالیت می‌کند.»

این تعریف نهایی‌شده که به نظر می‌رسد چندان هم رهگشا و هدایت‌کننده نباشد، تعریفی است که بنا به پیشنهاد دستگاه اجرایی مرتبط یعنی وزارت صنایع و معادن به تصویب مرکز آمار ایران نیز رسیده؛ در عین حال تعریفی که جامع و مانع نیست و متاسفانه بر ضرورت همگرایی تشکل‌های صنعتی و حتی چشم‌انداز منافع ملی تأکید نکرده است.

اما این وظایف مشخص و اهداف تعریف شده که قرار است یک تشکل صنعتی به آن برسد، چیست و کجاست و رابطه مستقیم و غیرمستقیم آن وظایف و اهداف با دیگر تشکل‌های صنعتی که اتفاقاً در بیشتر موارد در تعارض یکدیگر هستند، چیست؟ از سوی دیگر دستگاه‌‌های اجرایی مرتبط با آن اهداف در چه منطقه و مرزی محدود و معلوم می‌شود! به گونه‌ای که پس از فعالیت‌های داوطلبانه یک گروه یا افراد عضو یک تشکل خاص در مسیر رسیدن به اهداف خود، به حریم و حقوق یک تشکل دیگر تجاوز نشود. سوال واقعی این است که چگونه اهداف یک تشکل باید بر اساس مصالح جمعی و منافع ملی عملیات اجرایی آن گروه تعریف و تنظیم شود که برای رسیدن به هدف، تشکل دیگر به بن‌بست نرسد. چیزی که هم‌اکنون به وفور مشاهده می‌شود.

از طرف دیگر، اگر بخواهیم ریشه این تعارض و واگرایی تشکل‌های صنعتی ایران و شکاف موجود بین آنان را بررسی کنیم، اولین چیزی که به چشم می‌آید، نحوه اداره یک تشکل، چگونگی انتخاب هیات‌مدیره و دبیرهای اجرایی و نحوه تعامل تشکل‌ها با وزارتخانه‌های مرتبط و حتی تعریف ارتباطی آنان با اتاق بازرگانی و صنایع معادن به عنوان پارلمان بخش خصوصی است.

به‌طور قطع برای اینکه یک کشور بتواند از نقش تشکل‌های بخش خصوصی نهایت استفاده را ببرد و مدیران دولتی بتوانند به مشورت ارائه شده از سوی آنان تکیه کنند، بایستی آن دستگاه اجرایی در جمع‌بندی به این نتیجه برسد که راهبرد ارائه شده با مصالح و منافع ملی در تعارض نیست و فقط به قصد سودجویی صنفی پیشنهاد نمی‌شود و تعقل و تدبیر و دوراندیشی و مصالح ملی در آن لحاظ شده است.

در کشور جمهوری اسلامی همه دست اندرکاران اعتقاد دارند که منافع ملی مقدم بر منافع شخصی، حزبی و تشکلی است. پس از لحاظ فرهنگی و خاستگاه قلبی فعالان این عرصه، با مشکلی مواجه نیستیم؛ اما در میدان مهم و پراهمیت آموزش در تشکل‌ها با مشکل جدی و اساسی رو به رو هستیم.

مسلما وقتی یک تشکل می‌تواند با رهنمودهای تخصصی خود، گره از مشکلات کشور بگشاید که اعضای هیات مدیره آن با توجه به تغییرات سریع و عمیق علمی و تغییرات فناوری بپذیرد که از لحاظ کمی و کیفی ادامه حیات تشکل وابسته به دانش، آگاهی و مهارت و بالندگی است، پس آموزش‌پذیری به عنوان رکن اصلی توسعه اقتصادی و اجتماعی در برنامه‌های یک تشکل باید از جایگاه مناسبی برخوردار باشد؛ چرا که در غیر این صورت، ایستایی و کرختی بر فضای کاری حاکم شده و تشکل به سمت جمود فکری و به عبارت ساده‌تر دچار لجبازی صنفی می‌شود.

به طور قطع بهترین راه برای حل این مشکل، استفاده از توانایی‌های بالقوه افراد و شکوفایی استعدادهای افراد نخبه یک تشکل است که این مهم بایستی از وظایف اصلی اتاق‌های  بازرگانی و صنایع و معادن و کشاورزی نیز به شمار آید تا با برگزاری مداوم و برنامه‌ریزی شده سمینارها، همایش‌ها و کارگاه‌های آموزشی به مدد فعالان عرصه صنعت که گاهی به صورت سنتی اداره می‌شود، بیاید.

اگر تشکل‌های صنعتی ما با روش‌های علمی و کاربردی و الگوهای آموزشی جدید آشناتر شوند، آن وقت به جای صرف هزینه مادی و معنوی جهت رویارویی و نفی همدیگر، به اثبات نظریه خود از طریق علمی می‌پردازند و به رشد و تعالی صنعت خود و کشور کمک خواهند کرد.

از همه اینها گذشته برای اینکه یک تشکل بتواند مسیر رشد و پویایی بهتری را بپیماید، معیارهای می‌تواند رهگشا باشد:

۱- هیات‌مدیره تشکل‌ها از بطن اصناف و صنایع مرتبط  با مشارکت عمومی و حداکثری انتخاب و با اتکا به آرای کسانی که به تفکر کار جمعی اعتقاد دارند، انتخاب شوند.

2- در تمامی تصمیم‌گیری‌های یک تشکل صنعتی، علاوه بر توجه به منافع صنفی خود، منافع ملی را هم در نظر گیرند.

۳- نزاع و جدل با دیگر تشکل‌ها را کنار گذاشته و بر مبنای بحث منطقی و علمی به اثبات رأی و نظریه های خود بپردازند.

4-تشکل‌های صنعتی بخش خصوصی از وابستگی و اتکا به شرکت‌های دولتی فارغ شوند و به گونه‌ای نشود که یک تشکل به ظاهر خصوصی، فقط از خواسته‌های شرکت‌های بزرگ دولتی دفاع کند و فقط تابلوی بخش خصوصی را یدک بکشد.

5- با توجه به اهمیت مشورت و شورا در امور و تایید و تاکید بر این امر برای پی بردن به مصادیق روشن‌تر در موضوعات مطروحه، از مشورت با دیگر اعضای تشکل (هرچند که عضو هیات‌مدیره نباشد) غفلت نشود و از مشارکت فکری آنان بهره‌مند شوند.

6- پرهیز از خودرأیی و استبداد نظری در تشکل و ایجاد زمینه انتقاد منطقی و احترام گذاشتن به نظرات مخالفان.

7- در هر شرایطی یک تشکل نباید از ارشاد مسئولان برای تحقق اهداف غافل شود و اگر تصمیم مدیری در دولت اشتباه به نظر می‌رسد، شجاعانه اعلام کند و مطالبه‌گری در رأس امورش باشد.

8- اهمیت دادن به آموزش علمی و فنی و مبانی می‌تواند یکی از وظایف مهم یک تشکل صنفی باشد قطعا آموزش است که می‌تواند یک تشکل را گرم و پوینده و فعال و با نشاط حرکت دهد.

 مسلما تمامی صنعتگران و تلاشگران سازندگی کشور، به‌خصوص نخبگانی که در قالب هیات‌های مدیره در تشکل‌ها دور هم جمع می‌شوند، با عشق و خلوص و وفاداری به کشور اسلامی و با امید به سرافرازی و سربلندی کشورمان به داوطلبانه فعالیت می‌کنند و درخشان‌ترین افق‌ها را برای ایران اسلامی آرزو دارند. امیدوارم تشکل‌های صنعتی با سازماندهی قوی و بهتر و بکارگیری روش‌های نو و ابتکاری، بتوانند این مقصود عالی را عملی کنند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین