ضعف سرمایهگذاری در بخش انرژی
حسن مرادی-کارشناس انرژی
اتلاف انرژی در کشور ما تبدیل به یک چالش بزرگ شده است، چراکه جدا از مصرف زیاد شهروندان، در بسیاری از ادارات و نهادهای دولتی، اتلاف انرژی بهوضوح دیده میشود و هیچ نهادی آنطور که باید به این موضوع ورود نمیکند. هدررفت نفت و گاز در بخش کلان وجود دارد و غیرقابلچشمپوشی است و سرمایههای زیادی را هدر میدهد؛ اما جدا از این مسئله، زمانی که دولت تلاش میکند تا شهروندان اصول صرفهجویی در مصرف انرژی را رعایت کنند، ضرورت دارد که نهادهای دولتی نیز در این اقدام پیشقدم شوند و جلوی هدررفت انرژی را بگیرند.اتلاف انرژی در کشور شامل هدررفت گاز فلر در پالایشگاهها، وجود وسایل گرمایشی و سرمایشی غیراستاندارد، نشتی دستگاهها، هدررفت انرژی در ساختمانها و... میشود. اگر اسراف انرژی کنترل شود، مسلما رقم بسیار زیادی صرفهجویی انجام میگیرد و کسری بودجه احتمالی رخ نمیدهد. همچنین، جلوگیری از اتلاف انرژی در کشور باعث خواهد شد تا طرحهای عمرانی و توسعهای سرعت بیشتری به خود بگیرند و به رشد اقتصادی کمک زیادی شود، چراکه منبع اصلی درآمد کشور ما از تولید و فروش نفت و گاز و فرآوردههای نفتی بهدست میآید.
در سالهای اخیر، الگوی مصرف انرژی بهگونهای تغییر کرده که خط تولید از میزان بالای تقاضا فاصله گرفته؛ بهعبارتدیگر، حجم بالای مصرف باعث کمبود گاز در فصل سرد سال و این موضوع بهطورمشابهی به کمبود برق در فصل تابستان تبدیل شده است. این اتفاقات قابلپیشبینی بود و هشدارهایی در گذشته صادر شد تا تولید انرژی افزایش یابد. با این حال، بهدلیل مشکلات مختلف، سرمایهگذاری لازم در زیرساختهای انرژی بهمیزان موردنیاز انجام نگرفته و این موضوع، باعث بروز کمبودهایی شده است. در سالهای اخیر، مصرف گاز در بخش خانگی و صنعت بهطورچشمگیری افزایش یافته است؛ بنابراین، ضرورت تقویت زیرساختها بهمنظور افزایش توان تولیدی با سرعت بیشتر وجود دارد. مقداری از مشکلات فعلی ساختاری است، برخی لولهها قدیمی است یا بخاریها و گاز شهری که دچار مشکل است. بهینهسازی، این چیزها است، اما اینکه دولت چقدر بتواند بهینهسازی انجام دهد، مشخص نیست و هیچکس هم نمیتواند پیشبینی کند که دولت چقدر میتواند بهینهسازی کند. مردم هم باید همراهی و درجه حرارت خانهها را مدیریت کنند تا از این فصل عبور کنیم.باتوجه به وابستگی بالای بخش خانگی به گاز، لازم است تغییرات اساسی در سیاستگذاریهای انرژی اعمال شود، زیرا در حال حاضر انرژی خانگی بهطورقابلتوجهی وابسته به استفاده از گاز است. همچنین، در فصل سرد سال، باید از ظرفیتهای ذخیرهسازی، بهرهبرداری بهینهتری شود تا تولید انرژی در فصلهای دیگر به تاخیر نیفتد. البته در چنین شرایطی، نیازمند مدیریت هوشمندانه هستیم که ذخیرهسازیها در شرایط مصرف بالا به ما کمک کنند.
اگر به این مسئله به شیوهای نوین نگاه نشود، امیدواری به تغییر در روند ناسازگاریهای بخش انرژی در کشور وجود ندارد. باید به این نکته توجه کرد که بخش خانگی قادر است برای مصرف انرژی از چندین منبع سوخت استفاده کند. با این حال، بهعلت عدمسرمایهگذاری مناسب و ادامه تحریمها و عدمتدارکات لازم برای ذخیرهسازی، این کمبودها بهوجود آمدهاند. همچنین، سیستمهای مصرف در کشور بهینهسازی نشدهاند و با هد رفت انرژی مواجهیم. باید با سرمایهگذاری در کیفیت این سیستمها، آنها را بهبود بخشید و بهرهوری را افزایش داد تا با کاهش مصرف، رفاه برای مردم فراهم شود.بهمنظور انجام مقایسه، در مقایسه سادهای با سایر کشورها در رابطه با جمعیت و مصرف انرژی، متوجه میشویم که مصرف ما نسبت به جمعیتی که داریم، بیشتر است. البته این قضیه تاحدی بهدلیل فرهنگ مصرفی ناکارآمد در کشور است که مصرف انرژی را بیش از حد لازم میکنیم، این مسئله را میتوان درباره مصرف بنزین در کشور نیز مشاهده کرد.طی سالهای گذشته، قرار بر عایقبندی موتورخانهها بود، شاید ۳۰ الی ۴۰ درصد موتورخانهها از عایقبندی برخوردار نیستند و این یک فاجعه محسوب میشود، با اعزام افراد متخصص به منازل و بررسی موتورخانهها، باید میزان مصرف و استاندارد بودن آنها مشخص شود.در کل، باید تاکید کرد که لازم است اصلاح ساختاری در بحث صرفهجویی و جلوگیری از اتلاف انرژی شکل و بهینهسازی از یک ساختار دستچندم فاصله بگیرد، زیرا شرکت بهینهسازی مصرف سوخت، ذیل شرکت ملی نفت است و شرکت ملی نفت مسئله اصلی خود را افزایش تولید تعریف کرده است، بنابراین بهینهسازی در شرکت ملی نفت موردتوجه قرار نمیگیرد و باید به یک نهاد یا سازمان مستقل تفکیک شود.