چابهار فراتر از یک بندر تجاری
عاطفه خسروی مدیرمسئول
![]()
چابهار، تنها بندر اقیانوسی ایران در ساحل دریای عمان است که یکی از نقاط راهبردی و حیاتی کشور در زمینه تجارت بینالمللی و ترانزیت کالا بهشمار میرود. این بندر در جنوبشرقی ایران و در استان سیستانوبلوچستان قرار دارد و بهدلیل موقعیت ممتاز جغرافیایی خود، بهعنوان دروازه دسترسی ایران به آبهای آزاد شناخته میشود.
در سالهای اخیر، چابهار بهعنوان یکی از محورهای اصلی توسعه اقتصادی ایران مطرح شده و سرمایهگذاریهای گستردهای از سوی ایران، هند و برخی دیگر از کشورها در این بندر انجام شده تا چابهار به مرکز لجستیکی مهمی در منطقه تبدیل شود. از طریق چابهار، هند میتواند بدون عبور از خاک پاکستان، به بازارهای افغانستان و آسیای مرکزی دسترسی یافته و ایران نیز از این مسیر جایگاه خود را در شبکه حملونقل بینالمللی تقویت میکند.
چابهار برای ایران فراتر از یک بندر تجاری است. این بندر موقعیتی راهبردی دارد که آن را به رقیب بندر گوادر پاکستان (تحتمدیریت چین در چارچوب طرح CPEC) تبدیل کرده است. با اینهمه مالکیت چابهار تحتکنترل ایران است و میتواند در صورت اجرای پروژههای برنامهریزیشده، به مسیری جایگزین برای تجارت منطقهای در چارچوب جاده ابریشم جدید تبدیل شود. همچنین ایران از طریق چابهار میکوشد در طرحهای منطقهای مانند کریدور بینالمللی شمال ـ جنوب (INSTC) و شبکه حملونقل آسیایی نقش فعالی ایفا کند. به این ترتیب ناگفته پیداست که بازیگر محوری و صاحباختیار اصلی بندر چابهار «ایران» است و هند، پاکستان و افغانستان نقش شرکای راهبردی در بهرهبرداری و توسعه این منطقه استراتژیک را دارند. این بندر نهتنها برای ایران اهمیت ملی دارد، بلکه در قالب همکاریهای منطقهای نیز جایگاهی ویژه یافته و بهنوعی به «بندر مشترک» میان ایران، هند و افغانستان تبدیل شده است که میتواند در آینده بهعنوان بندری مشترک و استراتژیک در اقتصاد کشورهای آسیایمرکزی، ایفای نقش کند.
باتوجه به موارد یادشده، بندر چابهار یکی از مهمترین پروژههای راهبردی ایران در حوزه ترانزیت و تجارت بینالمللی بهشمار میرود و بهعنوان تنها بندر اقیانوسی کشور در دریای عمان، نقش حیاتی در اتصال ایران به آبهای آزاد و شبکههای تجاری جهانی دارد. ایران باتوجه به موقعیت ژئوپلتیکی ممتاز خود، میتواند حلقه واسط میان شرق و غرب باشد، اما در عمل، ایران تا امروز نقش موثری در زنجیره اصلی این پروژه ایفا نکرده و حتی در برخی مسیرها، عملا به حاشیه رانده شده است. برای مثال، عمق طبیعی منطقه، یکی از مهمترین ویژگیهای چابهار است که امکان پهلوگیری کشتیهای بزرگ اقیانوسپیما را میدهد؛ ویژگی که آن را از بسیاری از بنادر دیگر ایران متمایز میکند. با این حال بهدلیل نبود زیرساختها و امکانات لازم، تاکنون ترانزیت و تجارت ایران، بهره لازم را از این مزیت نبرده است.
اهمیت اقتصادی این منطقه، آنقدر بالاست که نهتنها همسایگان، بلکه چین را هم وارد بازی سودآوری از چابهار کرده است. چین در سال ۲۰۱۶ با امضای توافقنامه طرح مشارکت توسعه بندر چابهار با ایران، هند و افغانستان وارد این عرصه شد. براساس این توافق، تامین زیرساخت و زمین برعهده ایران بهعنوان مالک بندر گذاشته و مقرر شده است؛ هند در توسعه و تجهیز بندر، مشارکت مالی و فنی داشته باشد و افغانستان نیز از مسیر ترانزیتی آن برای دسترسی به دریا بهرمند شود.
از سوی دیگر، هند با هدف دسترسی به افغانستان و آسیای مرکزی بدون عبور از خاک پاکستان، سرمایهگذاری قابلتوجهی در بندر شهید بهشتی چابهار انجام داده و شرکت India Ports Global Limited (IPGL) از سال ۲۰۱۸ بهرهبرداری از بخشی از این بندر را برعهده دارد و تجهیزات بندری، جرثقیلها و ماشینآلات مدرن را تامین کرده است.
هند همچنین متعهد شده است در توسعه فازهای بعدی بندر و اتصال ریلی چابهار به زاهدان و سپس مرز میلَک (در مسیر افغانستان) سرمایهگذاری کند، هرچند در چند سال گذشته، برخی از پروژههای هند بهدلیل تحریمهای امریکا یا محدودیتهای مالی با تاخیر مواجه شدهاند.
همچنین در سال ۲۰۲۱، ایران و چین توافقنامه همکاری ۲۵ساله امضا کردند که بسیاری آن را زمینه مشارکت چین در زیرساختهای چابهار میدانند و معتقدند؛ طرح چین برای بندر چابهار میتواند نقطهعطفی در توسعه ترانزیت منطقهای، ارتقای زیرساختهای لجستیکی ایران و اتصال چین به بازارهای غرب آسیا باشد. پروژه جاده ابریشم نوین، پروژهای عظیم با سرمایهگذاری صدها میلیارد دلاری از سوی چین است که قرار است از طریق مسیرهای زمینی و دریایی، شرق آسیا را به خاورمیانه، اروپا و افریقا متصل کند. این طرح شامل 6 کریدور اصلی است که از جمله آنها میتوان به کریدور چین ـ آسیایمرکزی ـ اروپا، کریدور چین ـ روسیه و مهمتر از همه کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان (CPEC) اشاره کرد که از استان سینکیانگ چین آغاز میشود و به بندر گوادر در پاکستان میرسد. البته موفقیت این طرح، منوط به حل چالشهایی چون جذب سرمایهگذاری کافی، تضمین همکاری بلندمدت میان ایران و چین و مدیریت تقابلهای ژئوپلتیکی است. اما در صورت تحقق، بندر چابهار میتواند به «دروازه طلایی» در مسیر دریایی و زمینی چین به غرب تبدیل شود. باتوجه به موارد یادشده، چابهار برای ایران نهتنها نقطه اتصال به آبهای آزاد، بلکه سکوی نفوذ اقتصادی در جنوب آسیا و آسیایمرکزی محسوب میشود. توسعه همهجانبه و هدفمند چابهار میتواند جایگاه ایران را در طرحهای بزرگتری مانند جاده ابریشم جدید و کریدورهای ترانزیتی بینقارهای تقویت کرده و آن را به یکی از مراکز کلیدی تجارت منطقهای تبدیل کند.
بنابراین چابهار برای ایران فراتر از یک بندر تجاری است و یکی از محورهای اصلی توسعه اقتصادی ایران بهشمار میرود. بههمیندلیل نیز طرحهای توسعهای چابهار باید با جدیت در دستور کار دولتها قرار گیرد و نکته قابلتوجه اینکه این توسعه باید براساس الزامات زیستمحیطی اجرا شود.