-

ارزیابی تحولات سیاسی خاورمیانه با رویکردی اقتصادی

غلامعلی رموی - کارشناس اقتصاد

رموی- سرمقاله

 

در سال‌های اخیر، تحولات سیاسی و ژئوپلتیکی خاورمیانه تاثیر قابل‌توجهی بر اقتصاد جهانی داشته‌اند. رقابت قدرت‌ها، شکل‌گیری بلوک‌های دفاعی و تنش‌های منطقه‌ای، ساختار اقتصادی و امنیت انرژی منطقه را تحت‌تاثیر قرار داده است. در این میان، ایران با برخورداری از منابع غنی انرژی، شبکه اقتصادی گسترده و نفوذ فرهنگی، نقش محوری در تعیین مسیر تحولات منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای ایفا می‌کند.

ایران دارای یکی از بزرگ‌ترین ذخایر نفت و گاز جهان است و تولید گاز آن در برخی گزارش‌ها تا ۳۴ میلیارد فوت مکعب در روز اعلام شده است (Reuters، ۲۰۲۵). برنامه‌های توسعه پتروشیمی ایران با هدف رسیدن به درآمد حدود ۵۰ میلیارد دلار تا سال ۲۰۲۷، علاوه بر تامین مالی داخلی، ظرفیت اثرگذاری ژئوپلتیک کشور در منطقه را تقویت می‌کند (Tasnim News، ۱۴۰۰).

جنگ 12روزه اخیر میان ایران و اسرائیل نمونه‌ای از نحوه تاثیرگذاری ایران بر اقتصاد منطقه و بازار جهانی انرژی بود. در جریان این درگیری، نرخ نفت برنت جهشی حدود ۱۷ درصد را تجربه کرد و به حدود ۸۰ دلار در هر بشکه رسید (Hamshahri Online، ۲۰۲۵). با این حال، جریان پایدار صادرات نفت و مدیریت تنگه هرمز موجب شد تاثیرات این تنش‌ها محدود باقی بماند (Reuters، ۲۰۲۵). این امر نشان‌دهنده تاب‌آوری نسبی اقتصاد انرژی ایران و توانایی آن در مدیریت شوک‌های منطقه‌ای است، با این حال کاهش درآمد دولت و تشدید کسری بودجه هزینه‌های این هژمونی را نیز نمایان می‌کند (Asriran، ۲۰۲۵).

علاوه بر توان نظامی ناشناخته، قدرت موشکی و لجستیک، یکی از ابزارهای اقتصادی ایران، تهدید به بستن تنگه هرمز است. این گذرگاه استراتژیک روزانه نزدیک به ۲۰درصد نفت جهان را انتقال می‌دهد (The Guardian، ۲۰۲۵). هرگونه اختلال در این مسیر می‌تواند بازار جهانی انرژی و رشد اقتصادی کشورها را تحت‌تاثیر قرار دهد. صندوق بین‌المللی پول نیز هشدار داده است که تنش‌های نظامی در خاورمیانه می‌تواند رشد اقتصادی جهانی را کاهش دهد (The Guardian، ۲۰۲۵). از سوی دیگر، بازارهای جهانی انرژی به‌دلیل تنوع منابع و انعطاف‌پذیری بیشتر نسبت به گذشته، توانسته‌اند اثر بحران‌های منطقه‌ای را کاهش دهند (GIS Reports، ۲۰۲۵).

فراتر از اقتصاد نفت و گاز، ایران از منظر فرهنگی و منطقه‌ای نیز نفوذ قابل‌توجهی دارد که مرزهای جغرافیایی را پشت‌سر گذاشته است. در آسیای میانه، ایران با کشورهای تاجیکستان، افغانستان و برخی جمهوری‌های دیگر دارای اشتراک‌های زبانی، فرهنگی و تاریخی است و از این طریق نفوذ اقتصادی و سیاسی خود را تقویت کرده است (ca-c.org). در همسایگی عربی، ایران ترکیبی از تعاملات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را دنبال می‌کند که جایگاه تمدنی آن را فراتر از مرزهای جغرافیایی تثبیت کرده است (iranianperspective.com).

پیمان‌ها و همکاری‌های منطقه‌ای، از جمله مشارکت در ساختارهای اقتصادی و امنیتی، نیز به گسترش نفوذ ایران کمک می‌کنند. این رویکرد نشان می‌دهد که هژمونی نوین ایران نه‌تنها در حوزه انرژی، بلکه در شبکه‌های تجاری، فرهنگی و دیپلماتیک منطقه‌ای نیز قابل‌مشاهده است. حضور ایران در پیمان‌هایی مانند شانگهای و همکاری با کشورهای همسایه باعث شده است تاثیرگذاری آن از مرزهای جغرافیایی محدود فراتر رود و نقش اقتصادی ایران در منطقه تثبیت شود.

با این حال، اقتصاد ایران با چالش‌های متعددی روبه‌روست. فشار تحریم‌ها، نوسانات بازار جهانی، محدودیت‌های زیرساختی و رقابت منطقه‌ای با کشورهایی مانند ترکیه، عربستان و امارات، ریسک حفظ هژمونی اقتصادی را افزایش می‌دهد. کاهش صادرات غیرنفتی در برخی دوره‌ها ریسک وابستگی به منابع محدود را نشان می‌دهد (MEForum، ۲۰۲۵). همچنین تهدیدات امنیتی و نظامی به زیرساخت‌های انرژی و حمل‌ونقل می‌تواند اثرات اقتصادی ایران و منطقه را تحت‌تاثیر قرار دهد (IRNA، ۲۰۲۵).

پیامدهای هرگونه تنش در خاورمیانه محدود به ایران نیست. اختلال در بازار انرژی می‌تواند رشد اقتصادی جهانی را کند کرده و امنیت مالی بسیاری از کشورها را تحت‌تاثیر قرار دهد. بنابراین، مدیریت منطقی و خلاقانه تحولات منطقه نیازمند رویکردی چندجانبه و مبتنی بر دیپلماسی است. بی‌توجهی به ظرفیت‌ها و چالش‌های اقتصادی و فرهنگی ایران، می‌تواند هم برای منطقه و هم برای اقتصاد جهانی پیامدهای جدی به‌همراه داشته باشد.

عملکرد ایالات‌متحده در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ نمونه‌ای از راهبرد دوگانه در عرصه جهانی است؛ سیاستی که همزمان بر تعامل و فشار متکی است و در نتیجه به‌جای کاهش تنش‌ها، پیچیدگی بحران‌ها را افزایش می‌دهد. چنین رویکردی در خاورمیانه، جایی که ایران نقش محوری در اقتصاد و ژئوپلتیک منطقه ایفا می‌کند، به‌گونه‌ای عمل می‌کند که نه‌تنها موجب کاهش تنش‌ها نمی‌شود، بلکه امکان گسترش بحران‌های اقتصادی و سیاسی را افزایش می‌دهد. در این چارچوب، مدیریت منطقی و چندجانبه تحولات منطقه‌ای، همراه با دیپلماسی هوشمندانه و توجه به ظرفیت‌های اقتصادی ایران، ضروری است تا از تشدید بی‌ثباتی و پیامدهای احتمالی برای بازار انرژی و اقتصاد جهانی جلوگیری شود.

در نهایت، هژمونی اقتصادی ایران ترکیبی از قدرت انرژی، تاب‌آوری اقتصادی، شبکه‌های فرهنگی و نفوذ منطقه‌ای است. این قدرت هم فرصت و هم چالش برای نظم جهانی محسوب می‌شود و تعامل هوشمندانه جهانیان با ظرفیت‌ها و محدودیت‌های ایران می‌تواند مسیر خاورمیانه و اقتصاد جهانی را به‌سمت ثبات و توسعه هدایت کند.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین