بازاندیشی حکمرانی جوامع تخصصی

(هفته چهارم)

محمد بهارلو محمدزاده مشــاور حـکمــرانی سـازمـانی

ی ۲

در 3 هفته گذشته، مسیر بازاندیشی ما از چرایی وجودی انجمن‌ها آغاز شد؛ جایی که مفهوم مقصود روشن به‌عنوان بنیاد حکمرانی طرح گردید. در هفته دوم، از تاثیرگذاری سخن گفتیم و آموختیم که حکمرانی تنها زمانی معنا می‌یابد که بتواند از مقصود، اثر اجتماعی و حرفه‌ای بسازد. در هفته سوم، به استراتژی پرداختیم؛ هنری برای پیوند میان منابع نامشهود، فرآیندها، نتایج و پیامدها. اکنون در هفته چهارم، به درونی‌ترین مولفه حکمرانی می‌رسیم؛ جایی که همه مفاهیم پیشین در آن به محک تجربه گذاشته می‌شوند و آن چیزی نیست جز شفافیت و اعتمادسازی.

۱ ـ اعتماد؛ سرمایه‌ای که دیده نمی‌شود، اما همه‌چیز را نگه می‌دارد

اعتماد، زیربنای هر رابطه انسانی و سازمانی است؛ سرمایه‌ای که نمی‌توان آن را در ترازنامه دید، اما نبودش همه‌چیز را فرو می‌ریزد. در جوامع تخصصی و سمن‌ها (سازمان مردم‌نهاد)، اعتماد همان نیروی نامرئی است که همکاری داوطلبانه، یادگیری جمعی و تصمیم‌گیری مشارکتی را بین اعضا ممکن می‌سازد. اعتماد نه با فرمان ساخته و نه با نظارت تحمیل می‌گردد؛ بلکه از تجربه تداوم صداقت، پاسخگویی و احترام به آگاهی اعضا زاده می‌شود. هر بار که انجمنی تصمیم خود را روشن و منطقی اعلام می‌کند، بذر اعتماد را در دل اعضایش می‌کارد.

۲ ـ شفافیت؛ روشنایی سازنده در مسیر اعتماد

شفافیت در حکمرانی، به معنای در دسترس بودن اطلاعات درست، مرتبط و قابل‌فهم برای ذی‌نفعان است. اما شفافیت یک سطح ندارد؛ لایه‌های گوناگون دارد که هرکدام به جنبه‌ای از حکمرانی معنا می‌بخشند:

2/1 ـ شفافیت مالی: اطلاع از منابع درآمد، نحوه هزینه‌کرد و معیارهای تخصیص منابع،

۲/۲ ـ شفافیت تصمیم‌گیری: وضوح در منطق تصمیمات، فرآیند مشورت و مبانی انتخاب‌ها،

2/3ـ شفافیت عملیاتی: گزارش روشن از اقدامات، نتایج، پیامدها و انحرافات،

2/4ـ شفافیت ارتباطی: صداقت در گفتار، دسترس‌پذیری اطلاعات و ترویج گفت‌وگو.

اما همین روشنایی، اگر بی‌مرز گسترش یابد، می‌تواند به سایه‌روشن‌هایی خطرناک تبدیل شود. اینجاست که حکمرانی هوشمند باید میان شفافیت و حریم خصوصی توازن برقرار کند.

۳ـ پارادوکس شفافیت و محرمانگی؛ ظرافت در مرزهای اعتماد

انجمن‌های حرفه‌ای، به‌ویژه هیات‌مدیره‌ها، در موقعیتی ظریف قرار دارند؛ از یک‌سو، پاسخگو در برابر اعضا هستند و از سوی دیگر، امین اطلاعات حساس، مذاکرات راهبردی و ایده‌های نوآورانه هستند. شفافیت بی‌محابا می‌تواند به افشای اطلاعاتی منجر شود که مزیت رقابتی، یا حتی وجهه اجتماعی انجمن را به‌خطر اندازد. در مقابل، پنهان‌کاری مفرط، بذر بی‌اعتمادی و تردید را می‌کارد. بنابراین، حکمرانی اثرگذار نه با افشاگری مطلق، بلکه با اعتمادسازی تدریجی پیش می‌رود:

3/1. اعلام تصمیمات نهایی با ذکر منطق و ارزش‌های حاکم بر آن، نه جزئیات محرمانه فرآیندها،

3/2. تفکیک میان « اطلاعات سازمانی حساس» و  «دانش جمعی قابل‌اشتراک»،

۳/۳. حفظ شأن و کرامت تصمیم‌گیرندگان در عین فراهم کردن زمینه گفت‌وگوی نقادانه.

۴ ـ مزیت‌های شفافیت؛ چرا باید دیده شویم؟

شفافیت، به‌ظاهر هزینه دارد، اما بازدهی آن در بلندمدت بسیار بیشتر است. برخی مزایای کلیدی آن عبارتند از:

4/1. افزایش مشروعیت تصمیم‌ها: تصمیمی که در روشنایی گرفته شود، پذیرفته‌تر است،

4/2. افزایش سرمایه اجتماعی: اعضا به سازمانی اعتماد می‌کنند که چیزی برای پنهان‌کردن ندارد،

4/3. یادگیری سازمانی از طریق بازخورد: شفافیت مسیر یادگیری را باز می‌کند،

4/۴. پیشگیری از خطاهای تکراری و سوءبرداشت‌ها: چون در فضای روشن، خطا زودتر دیده می‌شود،

4/5. ارتقای اعتبار انجمن‌ها در اکوسیستم تخصصی: اعتماد ذی‌نفعان بیرونی از درون شفافیت زاده می‌شود.

در واقع، شفافیت یک سرمایه اجتماعی است؛ نوعی«اعتبار بلندمدت» که جایگزینی ندارد.

۵ ـ راهبردهای نهادینه‌سازی اعتماد و شفافیت

برای اینکه شفافیت به یک فرهنگ بدل شود، نه صرفا یک ابزار، لازم است راهبردهایی دنبال شوند؛

5/1. تعریف و ابلاغ نقش‌ها: تعریف واضح و توجیه نقش‌ها و مسئولیت‌های هیات‌مدیره، کارکنان و کمیته‌های تخصصی از سوءتفاهم‌ها و تضادها جلوگیری می‌کند.

5/2. ترویج فرهنگ فراگیر: حکمرانی فراگیر تضمین می‌کند گفت‌وگوی صادقانه به‌جای اطلاع‌رسانی یک‌سویه تشویق می‌شود، دیدگاه‌های متنوع اعضا شنیده می‌شود و امکان پرسش و پاسخ وجود دارد.

5/3. تدریجی‌سازی و اولویت‌بندی: همه‌چیز در یک روز قابل شفاف‌سازی نیست؛ باید از حوزه‌های کم‌ریسک‌تر آغاز کرد. در نظر داشته باشیم شفاف‌سازی یک روند تکوینی است.

5/4. اذعان به اشتباهات: پذیرش اشتباهات، توضیح شفاف آنچه اشتباه بوده و تشریح اقدامات اصلاحی می‌تواند به بازیابی اعتماد کمک کند.

۵/۵. نشان دادن تاثیر: ذی‌نفعان می‌خواهند نتایج ملموسی از مشارکت‌های خود ببینند. با اندازه‌گیری و گزارش تاثیر برنامه‌ها، اعتماد افزایش می‌یابد.

5/6. پیگیری مداوم: انجام تعهدات (چه بزرگ و چه کوچک)، ثابت می‌کند که انجمن قابل اعتماد است. پیگیری مداوم اعتبار را تقویت می‌کند و اعتماد بلندمدت ایجاد می‌کند.

شفافیت یادگرفتنی است و اعضا، مدیران و سایر ذی‌نفعان با استفاده از کارگاه‌های تعاملی باید بیاموزند که شفافیت چگونه به منافع جمعی خدمت می‌کند.

۶ ـ ابزارهای شفافیت در حکمرانی جوامع تخصصی

برای پیاده‌سازی شفافیت پایدار، ابزارها باید ساختاری و فرهنگی باشند:

6/1. ابزارهای ساختاری: سامانه گزارش‌دهی عمومی، انتشار خلاصه مصوبات، داشبوردهای عملکردی، نشست‌های باز گفت‌وگو.

6/2. ابزارهای فرهنگی: منشور اخلاق حرفه‌ای، پیمان شفافیت در تصمیمات، تشویق رفتارهای پاسخگو.

6/3. ابزارهای فناورانه: پلتفرم‌های دیجیتال برای اطلاع‌رسانی، دریافت بازخورد و مستندسازی یادگیری‌ها.

در این میان، نقش دبیران انجمن‌ها کلیدی است؛ آنان حلقه اتصال میان هیأت‌مدیره و اعضا هستند و می‌توانند با زبان شفاف و محترمانه، منطق تصمیمات را برای اعضا بازگو کنند، بی‌آنکه به حریم محرمانه سازمان خدشه‌ای وارد شود.

۷ـ تعادل میان روشنایی و حریم

حکمرانی اثرگذار، میان دو افراط گرفتار نمی‌شود؛ نه به پنهان‌کاری مشروعیت می‌بخشد، و نه به شفافیت بی‌مرز دل می‌سپارد. راز پایداری در تعادل است؛ تعادلی میان «حق دانستن» و «وظیفه امانتداری». در چنین بستری، شفافیت نه تهدید است و نه ابزار تبلیغاتی؛ بلکه سازکاری برای اعتمادسازی پایدار، یادگیری جمعی و بلوغ‌سازمانی است.

جمع‌بندی

در این هفته از سفر بازاندیشی، دریافتیم که حکمرانی تاثیرگذار بر 2 پایه استوار است؛ اعتماد و شفافیت. اعتماد بدون شفافیت دوام نمی‌آورد و شفافیت بدون احترام به حریم، به بی‌اعتمادی می‌انجامد. راه پیش‌رو، ساختن فرهنگی است که در آن اعضا شریکی آگاه باشند، نه ناظری خاموش. هر نهاد یا انجمنی، به‌اندازه میزان صداقتش در گفتمان‌سازی‌ها، بر جایگاه خود در جامعه تخصصی می‌افزاید. پرسش این هفته بدین قرار است: آیا ما به‌عنوان انجمن و جامعه‌ای تخصصی، آماده‌ایم تا میان روشنایی و حریم، مرزی حکیمانه بسازیم تا اعتماد را ماندگار کند؟

m.baharloo.m@gmail.com

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین