هنر نفتی در ایران
منوچهر محمدشمیرانی کارشناس ارتباطات
نفت
زیر پایش بود
کودکی که فقر
استخراج میکرد...
بیرونی: منطقه «نفتون» در مسجد سلیمان. ۴ خرداد سال ۱۲۸۷.
از همان لحظهای که نفت - این طلای سیاه - از درون رگهای سرزمین ما، فوران کرد و بر سر و روی کارگران پاشید و لبخند، بر لبان «رینولدز» انگلیسی نشاند گویی چرخ بازیگر، سرنوشت دیگری را برای این سرزمین رقم زد ؛ نفت، با خود پیشرفت و ایجاد شهرها و شهرکهای زیادی را در جنوب ایران به ارمغان آورد. مدرنیتهای که آن سالها در تهران یا جاهای دیگر، فقط از آن حرف زده میشد و نمود و بروز چندانی نداشت به مدد نفت، وارد زندگی مردم جنوب کشور شد. جوانهای آن زمان جنوب مانند ابراهیم گلستان، نجف دریابندری و خیلیهای دیگر، به اجبار یادگیری زبان انگلیسی برای کار در شرکت نفت، با ادبیات روز غرب آشنا شدند و شعر و داستان روز جهان را، با ترجمههای خود در میان نسل جوان کشور منتشر کردند.
ولی از سوی دیگر نفت، تخریب نخلستانها و راهها را هم به دنبال داشت تا لولههای گردن کلفت فلزی، در دل زمین جا خوش کنند و نفت را، به دوردستها برسانند. یا، تبعیض و تفاوت قائل شدن در شهرکهای کارگری و کارمندی، سینماهای کارگری و کارمندی و یا باشگاههای جداگانه، بغض تلمبار شدهای را در چشم و دل جنوبیها بر جای گذاشت.
نفت و هنرمندان
نقش درآمدهای نفتی بر سیاستهای فرهنگی کشور برای شکل گیری جشنوارهها و کانونها و انجمنهای هنری گوناگون و از طرفی، پدید آمدن طبقه متوسط شهری، که مخاطب اصلی محصولات فرهنگی هنری هستند را نمیتوان انکار نمود. ولی کشف نفت و فعالیت شرکت نفت ایران و انگلیس، تاثیر شگرفی بر هنر ایران و کشف و بروز هنر بسیاری از هنرمندان خطه جنوب کشورمان گذاشته است.
یکی از نخستین نمونههای هنری، اثری از حسین بهزاد نگارگر معروف، در تابلویی به نام « فقر نفت « ( طلای سیاه ) است. شاید از هوشنگ پزشک نیا هم بتوان به عنوان تنها نقاش ایرانی نام برد که در آن دوران، بیشتر آثارش در ارتباط با مسئله نفت و کارگران نفت بوده است ؛ انسان هایی که در نبرد با نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی در شهرهای مدرن و نفتی، دست خالی هستند.
در سال ۱۳۴۷ نمایندگان شرکت نفت ایتالیایی «ای. تی. تی» که در حال احداث خط لولهای بین آبادان و ماهشهر بودند از «ایران درودی» نقاش معروف کشورمان میخواهند با توجه به این پروژه، تصویری بیافریند. حاصل کار او، «رگهای زمین، رگهای ما» نام میگیرد که در نشریات معتبر غربی هم منتشر میشود. احمد شاملو شاعر بزرگ ایران نیز - که این نام را برای این نقاشی انتخاب کرده بود در شعری که در مجموعه «ابراهیم در آتش» منتشر شده است َاین چنین سرود:
تمامی الفاظ جهان را در اختیار داشتیم
و آن نگفتیم
که به کار آید
چرا که تنها یک سخن
یک سخن، در میانه نبود:
آزادی!
ما نگفتیم
تو تصویرش کن!
شاید بد نباشد یادآور شویم نطفه تشکیل و فعالیت روابط عمومی در ایران، در همین تشکیلات شرکت نفت و توسط دکتر حمید نطقی پدر روابط عمومی ایران بسته شد. راهی که او آغاز کرد و شاگردانش، با تمام فراز و نشیبهای فراوان، در جهت تداوم و اعتلای آن کوشیدهاند و میکوشند.
تاثیر نفت بر ادبیات
نهضت ملی شدن صنعت نفت، به عنوان یکی از مهمترین رویدادهای سیاسی تاریخ کشورمان، نمود و بروزی آشکار در ادبیات ( شعر و داستان ) دارد. با توجه به قدمت بیش از صد ساله صنعت نفت در ایران و گسترش تاثیر آن در باورهای ملی، خواه ناخواه با صنعتی اثرگذار در جامعه روبهرو هستیم که جلوههای خود را، در فرهنگ و زبان و باورهای مردم ما نشان داده است. نویسندگانی که در حیطه ادبیات داستانی قلم زدهاند و به نوعی، ملی شدن صنعت نفت را در ادبیات رواج دادهاند یا از بومیهای جنوب کشور بودهاند و یا به دلیل اشتغال در شرکت نفت - آگاهانه یا ناآگاهانه - تحت تاثیر این رخداد در داستانهای خود بودهاند.
پس از ملی شدن صنعت نفت، آثار زیادی در این ارتباط خلق شد. با تاملی در سیر داستان نویسی ایران، میتوان به آثار کسانی مانند: صادق چوبک، سیمین دانشور، جلال آل احمد، ابراهیم گلستان، احمد محمود، محمدعلی صفریان، صفدر تقی زاده، ناصر تقوایی، ناصر موذن، شهرنوش پارسی پور، نعمت نعمتی، عباس عبدی و... اشاره کرد.
احمد محمود نویسنده نام آشنای خطه جنوب، در رمان « همسایهها « با نگاه واقع گرایانه خود توانسته است مراحل رشد و تکوین یک نوجوان، دغدغههای یک نسل را در روزگار ملی شدن صنعت نفت بیان کند. در رمان «چراغها را من خاموش میکنم» اثر زویا پیرزاد به پدر خانوادهای اشاره میشود که مهندس شرکت نفت است و با آن که میتواند در محلهای بهتر اقامت داشته باشد از تجملات دوری میکند.
یا رمان «طوبا و معنای شب» شهرنوش پارسی پور که مستقیم به نهضت ملی شدن صنعت نفت میپردازد و یا رمان «اهل غرق» منیرو روانی پور، که نفت را، عامل اصلی برهم زدن سنتها و آرامش مردم منطقه میداند.
به هرحال، نفت با زندگی و سرنوشت مردم ایران عجین شده و گره خورده است و نهضت ملی شدن صنعت نفت نیز، رخدادی استثنایی در تاریخ یک قرن اخیر ایران به حساب میآید. پس چه بهتر، هنرمندان کشورمان نیز، با خلق شعر و داستان و هنرهای تجسمی وزین و ارزشمند، این رخداد ملی را ارج نهند و نگذارند به باد فراموشی سپرده شود. به امید این که نفت و پول آن، دستمایه مناسبی برای ارتقای هنر این مرزوبوم و ارتقای آسایش مردم ایران- به خصوص جنوب کشورمان - شود.