غنیمت مشارکت در شادی دیگران
شادی کردن با شادی مردمان و گریستن با رنج آنها که میان ما زندگی میکنند، رویدادی طبیعی و برآمده از ذات هر انسانی است؛ انسانی که در تاریخی سرشار از تباهی و ستیز گرفتار شده و در پی شکار فرصتی اندک برای شادمانی و فراموشی تصویری است که خاطرش را آزرده است. اگرچه فراموشی برای تنها لحظهای کوتاه پایدار است. همه غرق اخباریم؛ اخباری که محتوای آن چیزی جز ویرانی و فرسودگی نیست. اخباری که آن تهماندههای شادی که در مشارکت با شادی دیگران و در جمع دوستان و عزیزان اندوختهایم را هم میرباید. در مطلب مختصر پیشرو از شادی عمومی حرف میزنیم. از آنچه در فضای عمومی تولید میشود و آنچه در مطالعات شهری از آن با عنوان حوزه عمومی public sphere یاد میکنند. برای فهم بیشتر حوزه عمومی با یک جستوجوی ساده میتوان رویدادهای شهری را در دل این مفهوم که هابرماس برای نخستینبار آن را مطرح کرد، قرار داد و آن را دقیقتر فهمید. حوزه عمومی، ظرفیت و بستری در زندگی گروهی انسانها است که با محقق شدن آن، افراد جامعه میتوانند با یکدیگر گفتوگو کرده و با رسیدن به فهمی مشترک درباره یک امر عمومی، در وضعیتی آزاد و به دور از تحمیل و اجبار نظر یکدیگر را درباره یک امر اجتماعی ارزیابی کنند. آغاز سال نو میلادی و برپایی جشن کریسمس در ایران را میتوان از این دیدگاه نگریست. در یک بازه زمانی حوزهای عمومی برای مشارکت در شادی دیگران فراهم میشود. خیابانهایی که مناطقی مشخص برای فروش تجهیزات کریسمس هستند، تبدیل به مقری برای فراهم کردن لحظهای شاد میشوند، شبیه آنچه در اعیاد مذهبی و آیینهای سنتی خودمان در میادین، پلازا یا پارکهای شهر مشاهده میکنیم. شادی اینگونه است که بهواسطه سوژهای در فضایی خاص عمومی و در شهر پراکنده میشود. ایرادی در همراهی با شادی دیگران نیست. هر مقدار و هر ظرفیت و ظرفی که برای این شادی مهیا شود، غنیمت است.