واگذاری خودروسازان در یک لوپ تکراری!
طی سالهای گذشته صرفا روی کاغذ و پشت تریبون اعلام شده که شرکتهای خودروساز باید واگذار شوند، اما در عمل جز انتشار چند اطلاعیه و مصاحبه درباره واگذاری سهامهای مذکور اتفاق دیگری نیفتاده است. این در حالی است که صنعت خودرو با زیان قابلتوجهی روبهرو است و در بعد ساختاری این واگذاری میتواند بخشی از مشکلات این صنعت را برطرف کرده و به ادامه حیات آن کمک کند.
اگرچه از سالها قبل بر خصوصیسازی خودروسازان تاکید شده اما همواره واگذاری سهام تودلی بهعنوان مقدمهای برای واگذاری شرکت عنوان شده است.
در تعریف سهام تودلی باید گفت که شرکتهای زیرمجموعه خودروسازان بهطور مستقیم و غیرمستقیم سهام شرکتهای مادر را خریدهاند و به همین دلیل شرکت مادر همچنان در این سهامها نقش دارد؛ این نحوه خرید سهام مانند یک کلافه پیچیدهای شده که طی سالهای گذشته جلوی اقدامات توسعهمحور را گرفته است.
حال در جدیدترین گزارش، ایران خودرو با صدور اطلاعیهای در کدال - به تاریخ 9 دی ماه- تاکید کرده که قصد دارد بخشی از سهام تودلی خود را بفروشد؛ ایران خودرو در این اطلاعیه اعلام کرده «باتوجه به مفاد ماده ۲۸ دستورالعمل حاکمیت شرکتی، شرکتهای گسترش سرمایهگذاری ایرانخودرو و سرمایهگذاری سمند در نظر دارند معادل ۱۳.۹۶ درصد سهام شرکت ایرانخودرو را بهصورت تجمیعی (بلوکی) به اشخاص حقیقی یا حقوقی واجد شرایط با رعایت ضوابط و مقررات مربوطه واگذار نمایند.
متقاضیان میتوانند برای اعلام آمادگی خرید و تکمیل فرمهای مربوطه، از تاریخ انتشار این آگهی به مدت ۱۵ روز به معاونت اقتصادی گروه صنعتی ایرانخودرو واقع در کیلومتر ۱۴ جاده مخصوص کرج، شرکت ایران خودرو مراجعه کنند.
شرایط ویژه عرضه و واگذاری سهام ایرانخودرو، پس از تکمیل فرآیند قانونی از طریق سازمان بورس و اوراق بهادار به اطلاع عموم خواهد رسید.
واگذاری سهام مذکور پس از احراز صلاحیت و اهلیت لازم توسط مراجع قانونی، انجام خواهد شد. این آگهی هیچگونه حق و ادعایی را برای متقاضیان ایجاد نمینماید. ارائه فرمها صرفا از طریق روش تعریفشده در این آگهی صورت میپذیرد.»
واگذاری بلاتکلیف!
نکته قابلتوجه آنکه اگرچه ایران خودرو چندوقت یکبار اقدام به صدور اطلاعیهای برای فروش شرکتها و سهامهای زیرمجموعه خود میکند، اما آنچه تاکنون رخ داده، خلاف این اطلاعیهها بوده است.
طی سالهای گذشته صرفا روی کاغذ و پشت تریبون اعلام شده که شرکتهای خودروساز باید واگذار شوند، اما در عمل جز انتشار چند اطلاعیه و مصاحبه در خصوص واگذاری سهامهای مذکور، اتفاق دیگری نیفتاده است.
چهبسا که طبق فرمان رئیسجمهور شهید باید تا شهریور سال ۱۴۰۱، وضعیت واگذاری خودروسازان به بخش خصوصی تعیینتکلیف میشد، اما این فرمان نیز مانند برنامه دولتهای پیشین صرفا روی کاغذ ماند.
عدماراده دولتها برای واگذاری شرکتهای زیانده خودروساز در حالی است که طبق گزارشهای قبلی ۳ شرکت ایرانخودرو، سایپا و پارسخودرو زیان انباشتهای افزون بر
۲۰۸ هزار و ۳۴۰ میلیارد و ۵۵۸ میلیون تومان دارند که البته این زیان صرفا مربوط به شرکتهای مادر بوده و اگر قرار باشد زیان شرکتها زیرمجموعه نیز حساب شود قطعا رقم بسیار بالاتر خواهد رفت.
از سوی دیگر نیز با توجه به اینکه شرکتهای خودروساز روزانه در حال زیاندهی هستند، مجبور به استفاده از وامها و اعتبارات دولتی بوده و همین امر نیز در نهایت منجر به بدهی خودروسازان هم به بانکها و هم به قطعهسازان شده است.
نکته دیگر آنکه بهدلیل قیمتگذاری دستوری خودرو و البته عدمشفافیت مالی، قاعدتا بخش خصوصی تمایلی به خرید سهام خودروسازان نخواهد داشت، زیرا درحالحاضر که شرکتها با انواع و اقسام یارانهها و حمایتهای دولتی پشتیبانی میشوند این حجم از زیان را بر جا گذاشتهاند. حال اگر قرار باشد با همین شرایط شرکت در اختیار بخش خصوصی قرار گیرد، قطعا نتایجی بهتر از نتایج فعلی بهدست نخواهد آمد.
با این شرایط قطعا اگر ارادهای از سوی متولیان نباشد، نهتنها بخش خصوصی واقعی برای خرید سهام خودروسازان پیشقدم نمیشود، بلکه واگذاری خودروسازان در یک حلقه زمانی گرفتار میشود؛ چهبسا که طی سالهای گذشته این اتفاق افتاده و دولتمردان صرفا در دورهای که مسئولیت داشته باشند، تاکید کردهاند که سهام خودروسازان باید واگذار شود و پس از کنار رفتن از مسئولیت، پرونده جدیدی برای واگذاری باز شده و این فرآیند به همین شکل ادامه یافته است.
موضوع دیگر آنکه دو خودروساز بزرگ کشور در حالی طی سالهای گذشته بهویژه دهه ۸۰ اقدام به احداث سایتهای تولیدی در شهرستانهای کشور کردند که به اعتقاد برخی کارشناسان و حتی فعالان صنعت خودرو، ساخت تعدادی از این سایتها صرفه اقتصادی نداشته و بیشتر سیاسی بوده است.
هماکنون در مجموع ایران خودرو و سایپا ۷ سایت در شهرستانها دارند که ۵ سایت مشهد، تبریز، بابل، شیراز و کرمانشاه متعلق به ایران خودرو و دو سایت ساوه و کاشان متعلق به سایپا است.
ایران خودرو چندی پیش اقدام به عرضه سهام و برگزاری مزایده برای فروش دو سایت کرمانشاه و بابل کرد اما با توجه به اینکه سایتها بیشتر جنبه سیاسی دارند، این مزایده به نتیجه خاصی نرسید.
نکته مهم در این رابطه آن است که وقتی سایت شهرستانها که در حالحاضر با کمترین ظرفیت در حال فعالیت هستند، به فروش نمیرود، چگونه ممکن است سهامهای تودلی بدون مقاومت به فروش رسند؟
اینجاست که نیاز به یک اراده مستقل و مستحکم برای واگذاری خودروسازان بیشازپیش خودنمایی میکند؛ به این معنا که تا وقتی ارادهای برای شکست مقاومت مدیران چه در شرکتهای مادر چه در زیرمجموعهها وجود نداشته باشد، واگذاری خودروسازان به سرمنزل مقصود نخواهد رسید و مانند سالهای قبل در یک حلقه زمانی گرفتار خواهیم شد.