مصائب فولادی
فولاد پس از نفت خام دومین ماده پرمصرف در کشورهای مختلف جهان و کاربردهای بیشمار آن در صنایع مختلف غیرقابل انکار است.
صنایعی نظیر ساختمان و انبوه سازی، خودروسازی، تولید قطعات، لوازم خانگی و... از فولاد به عنوان مواد اولیه خود استفاده می کنند. به عبارت بهتر، پس از گذشت چندین قرن، فولاد همچنان مهم ترین محصول موردنیاز سازه های دست بشر است. از گذشته تاکنون یکی از بزرگ ترین عوامل موثر بر نرخ بیکاری و درآمدزایی کشور، صنعت بوده که نیازهای مردم را برآورده می کرده و یکی از بزرگ ترین پایه های مختلف صنعت فولاد است. در این زمینه کشورهای مختلف دنیا هر ساله با تولید تناژ زیادی از این محصول مادر، نیازهای کشور خود و کشورهای دیگر را تامین می کنند. در سال های اخیر رشد مصرف فولاد در کشورهای مختلف به شدت در رشد اقتصادی آنها موثر بوده است. تا جایی که گفته می شود هر یک درصد رشد مصرف فولاد در یک کشور، معادل رشد اقتصادی ۰ . ۸۵ % آن کشور است، پس صنعت فولاد به واسطه تاثیری که در توسعه کشورها دارد، از صنایع استراتژیک هر کشور تلقی می شود و تولید و مصرف فولاد یکی از شاخصه های کلیدی توسعه یافتگی کشورها به شمار می رود. همچنین، به واسطه ارزآوری، این صنعت اهمیت بالایی در کشور ما دارد و اثرات مهمی در اقتصاد کشور می گذارد، پس صادرات هم عامل مهمی در قدرت تبادلات کشورها به حساب می آید. در طول این سال ها صنعت فولاد از اولویت های صادراتی کشور بوده است.
مائده مزینانی، تحلیلگر ارشد صنعت فولاد در گفت وگو با صمت با بیان اینکه راه چاره نجات صنعت فولاد، کاهش دخالت های مستقیم دولت در حوزه صادرات صنایع کشور است، اظهار کرد: «ما با چالش های متعددی در صنعت فولاد مانند کمبود مواد اولیه، مازاد عرضه، قیمت گذاری دستوری در این حوزه و... مواجهیم. بدون تردید کارشناسان این حوزه موانع رشد و ترقی این صنعت را موردبررسی قرار داده اند و در حال حاضر، فعالان این عرصه با چالش های این صنعت آشنایی کامل دارند؛ از همین رو اکنون در برهه ای قرار داریم که باید وارد عرصه عمل شویم و درصدد رفع این چالش ها برآییم».متن کامل گفت وگوی این تحلیلگر صنعت فولاد با صمت را در ادامه می خوانید.
وضعیت کنونی صادرات فولاد کشور را چگونه می بینید؟
با بررسی روند صادرات صنایع کشور درمی یابیم که صادرات حوزه فولاد ایران در سال گذشته، قریب به ۱۵ درصد کاهش داشته است و نسبت به سالیان گذشته روندی نزولی را در این حوزه تجربه کرده ایم. باوجود اینکه ایران توانسته جایگاه دهمین تولیدکننده فولاد جهان را کسب کند، اما آن طور که بایدوشاید در عرصه صادرات این محصول عملکرد مناسبی از خود به جای نگذاشته است و نتوانسته سهمی چشمگیر در عرصه بین المللی صادرات فولاد را از آن خود کند. راهکارهای بسیاری برای تقویت این حوزه وجود دارد، اما به دلیل تشدید تحریم ها و شرایط خاصی که بر کشور ما حاکم است، شرکت هایی که در این صنعت فعالیت دارند، نمی توانند آن طور که بایدوشاید از این راهکارها بهره جویند. در واقع، تولیدکنندگان و صادرکنندگان ما نمی توانند براساس عرف بازاریابی و به صورت حرفه ای در بازارهای بین المللی حضور یابند. شرکای تجاری ایران محدود هستند و متاسفانه با گذر زمان و تشدید تحریم ها محدودتر نیز می شوند. بدیهی است که اگر اتفاقی برای حوزه های هدف کنونی ایران رخ دهد، حوزه صادرات کشور در معرض آسیب پذیری بیشتری قرار می گیرد. برای مثال، در سال ۱۴۰۱ ، چین به عنوان یکی از بزرگ ترین بازارهای هدف فولاد ایران، با بحران های مالی بسیاری روبه رو شد و حجم واردات خود را کاهش داد. این امر به صورت مستقیم بر حوزه صادرات فولاد ایران اثر گذاشت. موارد دیگری نیز مانند ورود روسیه به بازارهای هدف ایران، اخذ سیاست گذاری های غیرکارشناسانه و... نیز بر روند نزولی صادرات فولاد کشور موثر بوده و هستند. با این شرایط، بهترین راهکار این است که دولت دخالت های مستقیم خود را در حوزه صادرات صنایع کشور کاهش دهد و در اخذ سیاست های مرتبط با این حوزه از نظرات کارشناسان و فعالان این عرصه بهره مند شود. همچنین، در نظر گرفتن مشوق های صادراتی، معافیت های مالیاتی، سرمایه گذاری های مناسب در راستای شناخت بازارهای هدف، تحقیقات بازار حرفه ای، اجرای سیاست تولید رقابتی و سیاست هایی از این دست می تواند به رفع موانع حوزه صادراتی کشور کمک های شایانی کند. دولت می تواند با اخذ این تدابیر از صادرکنندگان و تولیدکنندگان خود حمایت های لازم را انجام دهد تا بازارهای هدف کشور حفظ شوند و افزایش یابند.
فناوری استخراج معادن کشور در چه وضعیتی است؟
فناوری استخراج و بهره برداری معادن ما با استانداردهای جهانی فاصله بسیار دارد و عدم سرمایه گذاری لازم در حوزه فناوری را می توان علت اصلی این فاصله دانست. از طرف دیگر، دولت بزرگ ترین معدندار کشور ما محسوب می شود و معادن کوچک مقیاس ما از بهره وری لازم در این زمینه برخوردار نیستند. از همین رو، این دست از معادن ما از دانش روز مانند هوشمندسازی، مکانیزه بودن، علوم ماهواره ای در اکتشافات، استفاده از هوش مصنوعی و.... بهره مند نیستند. در مجموع، ۲ عامل دسترسی نداشتن به دانش روز و نبود سرمایه کافی سبب عقب ماندگی ما در حوزه فناوری استخراج و بهره برداری معادن شده است.
سیاست گذاری و عملکرد دولت سیزدهم در حوزه صنعت فولاد قابل قبول است؟
برای عارضه یابی و بررسی عملکرد یک بنگاه باید شاخص هایی را که در حوزه سنجش عملکرد ارزشمند هستند، شناخت. به عبارت دیگر، باید برای بررسی عملکرد دولت شاخصی خط کش مانند در دست داشته باشیم تا بتوانیم به نتیجه درستی دست یابیم. سال ها است که برنامه ای جامع برای صنعت فولاد تدوین شده و در چشم انداز ۱۴۰۴ دستیابی به ظرفیت تولید ۵۵ میلیون تن فولاد مدنظر قرار داده شده است. برنامه توسعه و چشم انداز ۱۴۰۴ صنعت فولاد با جزئیات تمام تدوین شده و عملکرد تمامی صنایع در این زمینه سالانه با دقت در وزارتخانه موردبررسی قرار می گیرد. به همین دلیل می توان گفت ما در حوزه سیاست گذاری و چشم انداز موفق عمل کرده ایم، اما نکته اصلی دیگری وجود دارد که ما باید آن را موردبررسی قرار دهیم و از خاطر نبریم و آن این است که هنگام پایش و بررسی عملکرد صنعت فولاد باید موانع و خلأها را به خوبی شناسایی کنیم تا بتوانیم با اخذ تدابیر لازم آنها را برطرف سازیم. برای مثال، یکی از خلأهایی که در پایش های سال های گذشته نمایان شده، این است که سرمایه گذاری های لازم برای زیرساخت این صنعت انجام نمی شود.
یعنی این موارد را می توان یکی از ضعف های وزارت صمت تلقی کرد؟
بزرگ ترین ضعف وزارتخانه صمت در این سال ها این بوده که تنها به سیاست گذاری و ارائه پروانه های مختلف و مازاد بر ظرفیت پرداخته و موانع را آن طور که بایدوشاید موردبررسی قرار نداده و در راستای رفع آنها، اقدامات لازم را انجام نداده است. گذر زمان در این سال ها به ما نشان داده است که کشور ما به لحاظ منابع موردنیاز سنگ آهن، گاز، قدرت رقابت پذیری و بازاریابی در عرصه صادرات از توانمندی های لازم برخوردار نیست و این موارد، موانعی هستند که باید به آنها توجه بیشتری نشان داد و بازنگری جدی درباره آنها انجام شود. در مجموع دولت یا باید براساس ظرفیت های کنونی کشور سیاست گذاری های لازم را انجام دهد یا اگر چشم اندازی فراتر از ظرفیت موجود کشور در نظر دارد، موانعی را که در مسیر تحقق آن وجود دارند، از میان بردارد. سیاست گذاری خام نمی تواند بدون فراهم ساختن زیرساخت های لازم مربوطه موفق باشد و چشم انداز مدنظر را تحقق بخشد. به طورکلی، در حوزه سیاست گذاری، اقتصادهای مختلف در دنیا رویکردهای متفاوتی دارند. کشورهایی که مبنای سیاست گذاری خود را اقتصاد آزاد قرار داده اند با حداقل دخالت دولت مواجهند و شاهد بیشترین سطح سرمایه گذاری توسط بخش خصوصی هستند. در نقطه مقابل، کشورهایی با اقتصاد کمونیستی وجود دارند که با بیشترین سطح دخالت دولت ها روبه رو هستند و کمترین سطح فعالیت بخش خصوصی را دارند. حال باید دید کشور ما در کدام یک از دسته بندی ها قرار می گیرد و تفکرات سیاست گذاران کشور ما در حوزه فولاد کدام روش را می پسندد و دولتمردان چه نگاهی به اقتصاد و حوزه فولاد دارند؟
در طول سالیان اخیر نقش بخش خصوصی را در صنعت فولاد چگونه ارزیابی می کنید؟
از آنجا که بخش خصوصی کشور ما در قسمتی از صنعت فولاد این سرزمین فعالیت دارد، نحوه تولید آنها از نظر مقیاس تولید با شرکت هایی که زیرنظر موسسات دولتی فعالیت می کنند، بسیار متفاوت است. بنابراین، بسیار ضروری است که نگاه دولتمردان ما نسبت به فعالیت بخش خصوصی در حوزه فولاد مشخص باشد. باید دید که آیا دولت از حضور و استمرار فعالیت این بخش در این حوزه استقبال می کند یا قصد دارد این فعالیت را محدود کند.
کم و کیف حمایت دولت در بخش صنعت و معدن را چگونه ارزیابی می کنید؟
پیش از انقلاب، دولت برای کمک به صنایع کشور، سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران (ایدرو) را تاسیس کرد. این سازمان با دیدگاهی درست و راهبردی و در راستای حمایت از صنایع کشور شکل گرفت. در اوایل دهه ۹۰ ، سازمانی مشابه با نام سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) نیز تاسیس شد. اکنون ایمیدرو بزرگ ترین حامی صنایع کشور است، اما قوانین تصویب شده در چند وقت اخیر، توان حمایتی این سازمان را محدود کرده است. امروزه ایمیدرو همانند یک شرکت دولتی عادی، کار خود را انجام می دهد و از حالت یک سازمان توسعه محور، خارج شده و از هدف اصلی خود فاصله گرفته است. فاصله گیری از هدف، به اختیار نبوده و همین امر سبب شده است حمایت سازمان به کمترین مقدار برسد. طبق اساسنامه، ایمیدرو باید در گستره وسیعی، از صنایع حمایت کند، اما قوانینی که بعدها وضع شد، عرصه حمایت را تنگ کرد.
چند سالی است که باید محصولات فولادی از گذرگاه بورس کالا عرضه شود، به اعتقاد شما بورس کالا بستر مناسبی برای عرضه فولاد به بازار است؟
بورس کالا از جهتی می تواند بستری مناسب برای شفاف سازی قیمت، عرضه و تقاضا باشد، اما از طرف دیگر، در دوره های گذشته ما شاهد مهندسی عرضه بوده ایم. در واقع، مهندسی های پشت پرده ای در این بازار وجود دارد، زیرا شرکت ها در این بستر می توانند خریدار محصول خود باشند و با اعلامیه میزان عرضه خود، می توانند بازار را دستخوش تغییرات بسیار کنند. هرچند، این موارد به لحاظ فنی برای بورس کالا قابل نظارت و بررسی است و می تواند مانع وقوع این دست از اتفاقات باشد. به طورکلی،اگر تدابیر لازم در این زمینه اخذ شود، بورس کالا می تواند بازاری برای شفاف سازی قیمت ها باشد. امید می رود بورس کالا باتوجه به اینکه روابط خوبی با شرکت ها دارد، بتواند این مشکلات را حل کند و بیش ازپیش بستری مناسب برای معاملات فولادی و سایر صنایع فراهم سازد.
یعنی بورس کالا از سیاست قیمت گذاری دستوری به دور است؟
همواره تعارض منافع بین بخش های مختلف زنجیره فولاد وجود داشته است. با فرض اینکه دولت تمایل دارد از سیاست های اقتصاد کمونیستی پیروی کند و با کنترل بیشتر در ریزترین موضوعات قیمت گذاری و سیاست گذاری ورود کند، نیازمند این هستیم که نگاه دولت نسبت به فعالیت بخش خصوصی بسیار شفاف و مشخص بیان شود. در غیر این صورت، با تقویت بخشی از فعالان حوزه صنعت مواجه خواهیم بود. این موضوع موجب نارضایتی و خروج سرمایه گذاران بخش های دیگر به ویژه بخش خصوصی از این حوزه خواهد شد. به طورکلی، بهتر است که سیاست گذاری دستوری به حداقل ممکن برسد و دولت تلاش کند با تعیین رهنمودهای کلان فقط شرایط بازار را جهت دهی کند؛ نه اینکه در کوچک ترین مسائل مربوط به صادرات یا قیمت گذاری دخالت داشته باشد.
دورنمای صنعت فولاد را چگونه ارزیابی می کنید؟
شکی نیست که تا اینجای کار صنعت فولاد ایران توانسته است موفقیت های بی شماری به دست آورد، اما ادامه حیات و حرکت در مسیر تحول در محیط بسیار متغیر کنونی اقتصاد بین الملل جز باتوجه به ترندهای روز صنعت و نیازهای جدید مشتریان امکان پذیر نیست.به منظور تحقق اهداف عالیه کشور، صنعت فولاد ایران می تواند یکی از نمادهای تولید دانش بنیان باشد. حرکت در مسیر توسعه تولید ارقام با ارزش افزوده بالا در مقطع کنونی نه یک انتخاب که ضرورتی است حیاتی برای تداوم مسیر رشد. از آنجا که این تحول می تواند گاهی درآمد و ارزآوری صنعت فولاد را تا ۱۰ برابر ارقام کنونی به دست آمده، برای صادرات شمش فولاد عاید کشور کند، لازم است سیاست گذاران به خوبی از وضعیت کنونی صنعت فولاد و دامنه متنوع محصولات این بخش اطلاع کافی داشته باشند. شناخت دقیق از رده بندی تولیدات صنعت فولاد در این زمینه گره گشا است. آخرین آماری که به دست من رسیده، حکایت از آن دارد که در سال گذشته تولید فولاد در کشور با رشد ۱۹ درصدی مواجه شده است. در حالی که در بازارهای جهانی بیشتر تولیدکنندگان فولاد با کاهش تولید روبه رو بوده اند و به دلیل شرایط خاص از نظر افت نرخ ها، غیراقتصادی بودن تولید و کاهش تقاضای جهانی؛ دورنمای تولید فولاد در بسیاری از کشورها رو به افول است، اما درباره ایران به نظر نمی رسد که ما چنین شرایطی داشته باشیم، چرا که بیشتر تولیدکنندگان ما در شرایط فعلی نیز سودآور هستند و از آنچه بیشتر فولادسازان در بازارهای جهانی از آن رنج می برند، دور هستند. خبر افزایش تولید فولاد کشور اتفاق بسیار خوبی است، چنانچه نتوانیم باتوجه به فضای انقباضی که در حوزه صادرات وجود دارد، بازار داخلی مناسبی برای محصولات ایجاد کنیم، با مازاد عرضه و کاهش بیشتر قیمت ها در بازار داخل مواجه خواهیم شد. در مجموع، ما با چالش های متعددی در صنعت فولاد مانند کمبود مواد اولیه، مازاد عرضه، قیمت گذاری دستوری در این حوزه و... مواجهیم. بدون تردید کارشناسان این حوزه موانع رشد و ترقی این صنعت را موردبررسی قرار داده اند و در حال حاضر فعالان این عرصه با چالش های این صنعت آشنایی کامل دارند؛ از همین رو اکنون در برهه ای قرار داریم که باید وارد عرصه عمل شویم و درصدد رفع این چالش ها برآییم. در واقع، راهکارهای لازم برای عبور از این دست از چالش ها مشخص و پیشنهاد داده شده اند، امید می رود که روزی شاهد عملیاتی شدن این دست از راهکارها و ترقی نعمت فولاد کشور باشیم.
شما به رو به افول بودن صنعت فولاد در جهان اشاره کردید، اما به تازگی شرکت نیوکورکه ایالت متحده قرارداد تولید فولاد سبز را در دستور کار خود قرار داده است و مدیران این شرکت اعتقاد دارند که تولید فولاد سبز، آینده جهان را رقم می زند. نظر شما در این باره چیست؟
تولید فولاد سبز با استفاده از هیدروژن پاک معنا پیدا می کند، در واقع مهم ترین تحول در مسیر جایگزینی فولاد سیاه با سبز، استفاده از روش های تولید مبتنی بر هیدروژن است. بنابراین در بحث تولید فولاد مهم ترین مسئله توجه به صرفه جویی انرژی و حفظ محیط زیست است. فولاد سبز به این معنی است که فولادی سازگار با محیط زیست تولید شود تا کمترین عوارض و آلودگی را برای هوا، خاک و آب ایجاد کند. در ایران عمده تولید فولاد به روش احیای مستقیم انجام می شود که نسبت به تولید با کوره بلند، آلودگی کمتری دارد. از آنجا که در احیای مستقیم از گاز طبیعی استفاده می شود، آلودگی چندانی ندارد، اما در کوره بلند از کک و زغال سنگ استفاده می شود و آلودگی بیشتر برای هوا ایجاد می کند. بنابراین، شرکت هایی همچون فولاد خوزستان، هرمزگان، مبارکه و خراسان از فناوری احیای مستقیم استفاده می کنند.در کشورهای توسعه یافته، واحدهای فولادسازی، حداقل میزان آلودگی را دارند، در امریکا و کشورهای اروپایی هرچند ممکن است که از فناوری کوره بلند استفاده کنند، اما به واسطه استفاده از فیلتراسیون های مناسب میزان آلودگی های خود را به حداقل ممکن رسانده اند.