مرگی مظلومانه در اعماق زمین
منوچهر محمدشمیرانی کارشناس ارتباطات
... کار در زیر زمین. کار در اعماق زمین. کار در زیر آوار تاریکی. غوغای گرد و غباری سیاه. گرمایی خفهکننده و تاریکی غلیظی که همهجا را پر کرده است. هوایی که راه به جایی ندارد و تهویه نمیشود. هوایی که ـ در آخرین شب تابستان، در معدن زغالسنگ طبس ـ نبود و انفجار ناشی از نشت گاز، بیش از ۵۰ کارگر را به کام خود کشید تا تلخترین و بزرگترین حادثه معدنی در سالهای اخیر رقم بخورد.
به یقین، نخستینبار نیست که معدنی فرو میریزد، فاجعهای شکل میگیرد و مرگ تعدادی معدنچی، تراژدی تلخی را در اذهان عمومی ماندگار میکند.اما در طول مدتی که بشر، بهامید دست یافتن به سنگها و فلزات گرانبها، راه سودجوییهای پایانناپذیرش را بهسوی معادن کج کرد، کارگران معدن، از سر ناچاری سختترین کار جهان را برعهده گرفتند. هر صبح، در روشنایی روز، در میان دهان تاریک معدن فرو رفتند تا برای لقمه نانی در فضای بیهوای معدن، کار کنند و عرق بریزند تا جیب صاحب معدن را پرتر کنند. در حالی که کارگران و اعضای خانوادهشان، هر روز نگران بودند که آیا شب، باز هم به سلامت از دهان تاریک و مخوف معدن بیرون میآیند یا... .
جالب اینجاست که پس از هر حادثهای که در یکی از معادن کشور رخ میدهد ـ همانند این بار ـ مدیران و مسئولان، تسلیتهای بلندبالا میفرستند و حتی، گروهی را مسئول پیگیری حادثه میکنند،اما چند روزی که گذشت همهچیز، به باد فراموشی سپرده میشود. نه گزارشی منتشر میشود و نه، مشکلات و کمبودهای ایمنی ـ که موجب بروز حادثه شده است ـ برطرف میشود؛ شاید هم، مسئولان عقیده دارند که خاک، سرد است و نباید زیاد به جانباختگان حوادث معدنی پرداخت!
پیشینه حوادث معدنی
نخستین حادثه ثبتشده معدن در جهان، سال ۱۹۰۶ را نشان میدهد که در معدن « کوریره » فرانسه رخ داد. از آن پس، هرازگاهی حوادث کوچک و بزرگی در معادن جهان اتفاق افتاده است که شاید بتوان گفت دراماتیکترین حادثه معدن در جهان، سال ۲۰۱۰ در شیلی رخ داد. سقف معدنی فرو ریخت و معدنچیان، در عمق ۷۰۰ متری زمین گیر افتادند،اما امدادگران از طریق یک تونل به قطر ۶۸ سانتیمتر، غذا و اکسیژن را به ۳۳ معدنچی گرفتار میرساندند تا پس از ۶۹ روز توانستند از طریق کپسولی که به عمق زمین میفرستادند، همگی را، زنده بیرون آورند.
ریزش معدن یال شمالی طبس در سال ۱۳۸۶، حادثه سال ۱۳۸۹ در یکی از معادن زغالسنگ کرمان و مرگ ۴ نفر، انفجار معدن کوهبنان استان کرمان و کشته شدن ۳ نفر، حادثه معدن یورت گلستان در سال ۱۳۹۶ و مرگ ۴۳ نفر و... از جمله حوادثی است که برای ایرانیها به یاد مانده است.
مرکز آمار ایران، در گزارشی که برای بررسی روند وضعیت بهداشتی و ایمنی معادن در حال بهرهبرداری کشور طی سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰ منتشر کرده، از وقوع ۲۷۰ حادثه معدنی، فقط در سال ۱۴۰۰ خبر داده است. در این گزارش، از نظر تعداد حوادثی که در معادن رخ داده، نسبت به کل معادن در هر فعالیت، معادن زغالسنگ 6.43 درصد حوادث را تجربه کرده و بعد از آن، معادن نیکل آنتیموان، تیتانیوم با 3.33 درصد و معادن طلا با ۲۵ درصد حوادث، در گروه پرخطرترینها بودهاند.
طبق نظرسنجیها، کارگری در معدن در صدر سختترین و زیانآورترین شغلهای دنیا بهشمار میآید. شغلهای سخت نیز طبق قانون کار هر کشوری، شرایط خاصی را شامل میشود تا بهنوعی بتواند سختیهای این شغل را جبران کند.
در قانون کار ایران و در تعریف شغلهای سخت و زیانآور، قبل از هر چیزی، کار در معدن دیده میشود. اما باید گفت در حال حاضر، حقوقهای ناکافی کارگران را مجبور کرده است در دو یا سه شیفت کاری و حتی ۱۵روز مداوم به کار در شرایط سخت معدن مجبور شوند. این در حالی است که طبق ماده ۵۲ قانون کار، کار در معدن نباید در روز از ۶ ساعت و در هفته، از ۳۶ ساعت تجاوز کند. تداوم سودجویی صاحبان معادن، تا جایی رسیده است که بسیاری از کارگران شاغل در معادن، بهصورت دائمی کار نمیکنند و قرارداد آنان بین یک تا ششماهه بسته میشود تا نتوانند پیگیر مطالبات قانونی خود از کارفرما بشوند.
استانداردهای لازم
به هر حال، صنعت معدن یکی از ارکان اساسی اقتصاد جهان بهشمار میرود که تامین مواد اولیه بسیاری صنایع از جمله ساختمان، خودرو، الکترونیک و انرژی را برعهده دارد. این صنعت، با چالشها و خطرات بسیاری مواجه است که سلامت و ایمنی کارکنان را تهدید میکند؛ از انفجارهای زیرزمینی گرفته تا ریزش معادن و مشکلات تنفسی ناشی از گردوغبار شدید، همه اینها میتوانند به وقوع حوادث ناگوار منجر شوند. بنابراین، رعایت استانداردها و مقررات ایمنی در این حوزه از اهمیت زیادی برخوردار است.
طبق آخرین آمار سازمانهای بینالمللی استانداردسازی، تاکنون بیش از ۲۲هزار استاندارد برای مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی در معادن منتشر شده است که باید دید معادن حادثهدیده کشور ما، به چند استاندارد عمل کرده و اجرای چند استاندارد را پشت گوش انداختهاند.
به هر روی، اگر دولت چهاردهم قصد دارد «صدای بیصدایان» باشد، بعید است بتواند از کارگران معدن، مظلومتر و بیصداتر پیدا کند. حال که کارگران معدن، با دستمزدهای پایین، شرایط کاری غیرمطمئن و نبود امنیت شغلی، نبود امکانات و تجهیزات ایمنی کافی و عدمرعایت استانداردهای لازم توسط صاحبان معادن، مجبور به کار در معادن هستند، باید زنگ خطر حادثه اخیر را جدی بگیریم و با پیگیری مطالبات و احقاق حقوق کارگران و بهبود شرایط ایمن و استاندارد، کاری نکنیم دوباره بخوانیم و بشنویم که باز هم، معدن، گور دستهجمعی کارگران مظلوم و بیصدا شده است.