-
صمت تاثیر حذف ارز نیمایی بر بازار سرمایه را بررسی کرد

نیما حذف شد، بورس سبزپوش

به نظر می‌رسد سیاستگذار اقتصادی بر بازار سرمایه و بازگرداندن اعتماد به بازار سهام متمرکز شده است. تصمیم دولت درباره حذف ارز نیمایی در دو روز گذشته سیگنال مثبتی به بازار سرمایه و ارز توافقی ارسال و بورس را سبزپوش کرد.

نیما حذف شد، بورس سبزپوش

بورس روز اول هفته را با عبور از شاخص کل دو میلیارد و ۶۰۰ واحدی جشن گرفت و نام شنبه سبزپوش بورس را در تاریخچه معاملات بورسی ۱۴۰۳ به ثبت رساند. اما از آنجا که هر تصمیمی چه در سیاستگذاری‌های اقتصادی و چه در عرصه سیاست بین‌الملل و منطقه سیگنالی به بازار ارز و معامله گران فردوسی می‌دهد حذف دلار نیمایی نیز با افزایش نرخ دلار در بازار آزاد همراه شد.

کارشناسان معتقدند تاثیر حذف نرخ نیمایی بر اقتصاد و اثر تورمی آن از دو سو قابل ارزیابی است. آنچه معیشت مردم را تحت تاثیر قرار می‌دهد تحرکات در بازار آزاد ارز است. بازاری که به زعم کارشناسان بدون متولی مانده و کسی آن را گردن نمی‌گیرد. در حالیکه بازار آزاد ارز مهم‌ترین رکن اقتصاد کنونی کشور است که بر زندگی مردم تاثیر می‌گذارد. با اینهمه نخستین واکنش بازار به حذف نرخ نیمایی،‌ سیگنال مثبت این روند بر بازار سرمایه است که واکنشی مثبت تلقی می‌شود. حال اینکه این تاثیر بلندمدت خواهد بود و یا صرفا یک واکنش مقطعی است، موضوعی است که با اختلاف نظر بین کارشناسان و فعالان بازار همراه است و باید منتظر ادامه این مسیر بود.

سیاست‌های آزمون و خطا راهگشا نیست

یوسف کاووسی، کارشناس اقتصاد؛ نرخ نیمایی به ۵۴ هزار تومان هم رسیده بود که با حذف آن، کار را یک‌سره کردند. بستگی دارد در چه سمت و سو بایستید و حذف نرخ نیمایی را برای عده‌ای خوب یا بد تعبیر کنید. اگر به‌دنبال حذف رانت و فساد هستید که خوب است.

اما اگر جانب مردم را در نظر داشته باشید، اثر تورمی خواهد داشت. وقتی کشور ورودی ارزی ندارد، با افزایش دائمی نرخ دلار در بازار آزاد مواجه خواهد بود. وقتی در دولت سیزدهم ارز ۴هزار و۲۰۰ تومانی را حذف کردند، که نرخ اقلامی مانند گوشت و مرغ و نهاده‌های دامی افزایشی شد. اگرچه آقای روحانی این نرخ را برای ۴ تا ۵ محصول نگه داشت. اما همه اینها سیاست‌های آزمون و خطا است.

تک‌نرخی کردن، سیاست مناسبی است در صورتی که ابزار آن فراهم باشد، نه در زمانی که تحریم اقتصاد را درگیر کرده است و نمی‌دانیم می‌توانیم پول را به کشورمان بازگردانیم یا خیر. در این شرایط نمی‌توانیم نفت بفروشیم و ارز حاصل از آن را به‌دست بیاوریم. اینها مواردی است که مبهم است و باید شفاف شود تا بتوان درباره اتفاقاتی مانند حذف نرخ نیمایی اظهارنظر کرد.

سهم مردم از رشد بورس چقدر است؟

دقت داشته باشید بازار سرمایه هرچقدر افزایشی باشد، در معیشت مردم تاثیر منفی خواهد داشت. این یک مسئله بدیهی است، چراکه در واقع نرخ تمام‌شده کالا افزایش یافته است. باید این را در نظر بگیرید که مردم در بورس چه سهمی از کیک اقتصاد دارند.

در زمان خروج ترامپ از برجام که آقای همتی در بانک مرکزی بودند، برای گران کردن نرخ ارز پیش‌دستی کردند که اگر ترامپ از برجام خارج شد، بازار ارز از کنترل اقتصاد کشور خارج نشود. از۲۰ ژانویه ترامپ وارد کاخ سفید می‌شود و سیاست‌های جدیدی بروز خواهد کرد، تیم اقتصادی در حال پیش‌دستی و آماده‌باش برای مواجهه با سیاست‌های احتمالی کاخ سفید است. به‌نظر می‌رسد در حال آماده‌سازی اذهان هستند که تا آن زمان و تا پایان سال ممکن است نرخ دلار به ۸۵ هزار تومان هم برسد.تاکید می‌کنم بیش از ۷۰ تا ۸۰ درصد صنایعی که در بورس هستند، دارایی نهادها و بنیادها بوده و اصلا بورس و سهام خصوصی نیست که بخواهیم عنوان بازار را بر آنها بگذاریم. سود سهامی که در بورس تعیین‌کننده است، به نفع مردم و بهره مندی آنها از کیک اقتصادی نیست.

حتی اگر به نرخ نیما هم کالا را وارد می‌کردند با نرخ آزاد به‌دست مردم می‌رسید؛ باید زنجیره توزیع را تقویت می‌کردند. ارز ۴هزار و۲۰۰ تومانی هم تاثیری روی نرخ تمام‌شده کالایی که به‌دست مردم می‌رسید، نداشت. بر این اعتقاد هستم که سبزپوشی فعلی بورس مقطعی است و با آمدن ترامپ بعضی چیزها تغییر خواهد کرد.

شوک‌های خارجی و تورم عامل افزایش نرخ دلار آزاد

مهدی دارابی، کارشناس اقتصادی؛ فاصله نرخ نیمایی با نرخ بازار آزاد از سال ۱۴۰۱ به‌ شکل معناداری افزایش پیدا کرد و به اختلاف ۳۰ درصد و حتی ۵۰ درصد هم رسید که با حذف نرخ نیمایی این خطا اصلاح شد. زمانی که تورم، نقدینگی و نرخ سود بالای ۳۰ درصد وجود دارد، منطقی نیست که نرخ ارز، فرقی نمی‌کند کدام ارز، تثبیت داشته باشد، چراکه هر تثبیتی به‌معنای جهش و افزایش نرخ در آینده و شوک به اقتصاد است. بهتر بود اگر در شرایط مناسب‌تری این اختلاف نرخ اصلاح و حذف انجام می‌شد، اما خب این اتفاق رخ نداد و کار درست این بود که هرچه زودتر این اتفاق بیفتد. از این نظر حذف آن اقدام درستی است. درباره سیگنال مثبت این اتفاق در بازار سرمایه باید گفت که بازار سرمایه ما بیشتر متکی به صنایع بزرگ فولادی، معدنی و پتروشیمی است. این صنایع تا پیش از این مجبور بودند ارز خود را به نرخ نیمایی بفروشند که در نتیجه حاشیه سود پایین به‌دنبال داشت و منطقی است وقتی نرخ فروش آنها افزایش پیدا کند، شاهد رشد شاخص بورسی آنها هم باشیم. اگر بخواهیم بازار سرمایه‌ای داشته باشیم که در وضعیت تورمی رونق داشته باشد، باید تلاش کنیم به‌جای آنکه بخشی از نقدینگی‌ها وارد دارایی‌های خارجی شوند، وارد بخش داخلی مانند بازار سهام شوند. طبیعی است که وقتی بنگاه‌های ما بازدهی بالایی داشته باشند، امکان توسعه فازها و سرمایه‌گذاری‌های‌شان بیشتر خواهد شد، در صورتی که پیش از این وقتی انگیزه سرمایه‌گذار به‌واسطه نرخ نیمایی سرکوب می‌شد، دیگر تمایلی برای رشد سرمایه‌گذاری وجود نداشت.

زمانی هم حذف نرخ نیمایی و سبزپوشی بازار بورس و رشد شاخص‌ها به‌دلیل عقب‌ماندگی ناشی از مداخله دستوری نرخ نیمایی بود. اصلاح نرخ نیمایی تاثیر مقطعی روی بازار سهام خواهد داشت، اما در آینده باتوجه به اینکه سیاست‌گذار اقتصادی این‌طور نشان داده که دیگر به شدت گذشته به‌دنبال سرکوب قیمتی نیست، این انتظار مثبت باعث شده رشد بلندمدت و بازدهی بورس در یک روند بلندمدت قرار بگیرد. اگر بورس را در این ۲۰ تا ۳۰ سال اخیر بررسی کنید، متوجه می‌شوید کاملا متناسب با تورم و رشد نقدینگی پیش رفته است. از این به بعد هم باتوجه به رشد نقدینگی رشد خواهد داشت، اما اثر افزایش سقف نیما بر بازار بورس قاعدتا مقطعی است و متناسب با متغیرهای اسمی اقتصادی و نقدینگی رشد خواهد داشت.

بی‌تفاوتی بازار آزاد به نرخ نیمایی

 در رابطه با اثر حذف نرخ ارز نیما بر بازار آزاد باید گفت، بازار آزاد دو اثر متفاوت دارد؛ نخست اینکه وقتی در گذشته نرخ نیمایی افزایش می‌یافت و به نرخ بازار آزاد نزدیک می‌شد، دیگر تقاضای ارز زیادی برای خرید ارز نیمایی وجود نداشت، چراکه آن ۳۰ تا ۴۰ درصد رانتی را که نصیب‌شان می‌شد، نداشتند. در نتیجه تقاضای ارز، افت معناداری خواهد داشت. از طرفی در سمت عرضه، انگیزه صادرات و بازگشت ارز افزایش پیدا می‌کند. انگیزه کم‌اظهاری صادرات کاهش می‌یافت و باعث افزایش عرضه می‌شد و انگیزه بیش‌اظهاری صادرات نیز کاهش می‌یافت. همه این اتفاقات در مجموع روی کلیت بازار ارز اثر کاهشی دارد، چراکه تقاضا را کاهش می‌دهد و افزایش عرضه به‌دنبال خواهد داشت. اما اثر کاهش آن مشاهده نمی‌شود،زیرا  به دلایل دیگری از جمله دلایل بنیادین و رخدادهای سیاسی روند رو به رشد را خواهیم داشت. این‌طور نیست که با حذف نرخ نیمایی، روند افزایشی نرخ در بازار آزاد دلار کاهش بیابد یا افزایش پیدا نکند. نرخ ارز در ایران همواره افزایشی بوده به این دلیل که موتورهای تورمی فعال بوده‌ و شوک‌های خارجی وجود داشته‌اند و نمی‌توان این را تاثیر نرخ نیمایی دانست.

روند افزایشی نرخ دلار در بازار آزاد ربطی به حذف دلار نیمایی ندارد. در گذشته هم که نرخ نیمایی وجود داشت، افزایش نرخ نیمایی تاثیری در نرخ دلار بازار آزاد نداشت. اما می‌تواند یک اثر مقطعی کوتاه‌مدت داشته باشد، چراکه ممکن است این سیگنال را به بازار بدهد که افزایش یا حذف نرخ نیما به‌دلیل ضعف بانک مرکزی بوده است. اگر این سیگنال مخابره شود، می‌تواند اثر مقطعی کوتاه‌مدت یکی دو‌روزه داشته باشد. اما منطقی است که با کاهش تقاضا و افزایش عرضه، اثر کاهشی را بر نرخ ارز داشته باشیم.

سخن پایانی

هر اتفاقی که در حیطه اقتصادی رخ می‌دهد، یک سیگنال برای بازار آزاد ارز خواهد بود؛ سیگنالی که بازار آزاد برداشت خود را از آن دارد. از آنچه در بانک مرکزی رخ می‌دهد و به‌شکل تصمیم‌های خلق‌الساعه روز بعد تبدیل به اخبار رسانه‌های اقتصادی می‌شود گرفته تا رخدادهای منطقه. همه اینها بازی‌سازهای بازار ارز هستند. اما بازی‌ساز واقعی بازار ارز کیست؟ به‌زعم بسیاری از کارشناسان، بازار ارز به حال خود و بدون متولی رها شده و کسی مسئولیت آن را گردن نمی‌گیرد، هرچند ابزارهای کنترلی بازار ارز از دست تیم اقتصادی خارج است و به‌همین‌منظور هم این تیم تصمیم گرفته تمرکز خود را بر بازارهای داخلی مانند بازار سرمایه بگذارد که ابزارهای کنترلی آن را تاحدودی در دست دارد. باتوجه به اینکه کانال‌های ورودی ارز با ورود سیاست‌های جدید ترامپ تنگ‌تر خواهد شد،به‌نظر می‌رسد تیم اقتصادی به‌دنبال جذاب‌تر کردن بازار سرمایه برای جذب دارایی‌ها و رونق سهام بورسی‌ها است؛ سهامی که مردم در سود و رشد آن سهمی ندارند.

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین