انــرژی بـرای تراز شدن نا ندارد
ناترازی بهمعنای نبود تعادل میان عرضه و تقاضا، در حوزههای گوناگون از اجتماعی گرفته تا اقتصادی، کاربرد دارد. ناترازی انرژی (آب، برق، گاز و سوخت)، بحث داغ همه ایام سال است، اما با آغاز فصل سرد، «ناترازی گاز» ملموستر و نگرانکنندهتر میشود. فعالیتهایی که در سالهای اخیر برای حل معضل «ناترازی انرژی» انجام شده، برای حل این معضل بههیچوجه کافی نبوده است.
شاخص شدت انرژی در کشور ۲برابر متوسط دنیا و 3 تا 4 برابر کشورهای توسعهیافته است و بیم آن میرود که این مصرف بیرویه انرژی در سالهای آتی مشکلاتی جدی ایجاد کند. بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار فرصت صرفهجویی در حوزه مصرف انرژی در کشور وجود دارد که معادل ارزش فروش روزانه ۳.۵ میلیون بشکه نفتخام در طول یک سال است و اگر تنها ۲۵ درصد آن را بهینهسازی کنیم، گامی مهم برداشتهایم. اروپا حدود ۲۳ درصد مصرف گاز خود، ظرفیت ذخیرهسازی دارد، ظرفیت ذخیرهسازی گاز در امریکا و روسیه ۱۷ و ۱۸ درصد و در ایران 1.5درصد است؛ یعنی کل میزان ذخیرهسازی ما که در ۲ میدان سراجه قم و شوریجه اتفاق میافتد، بهاندازه ۱.۵ درصد مصرف گاز در کشور است که هم از نظر امنیت انرژی و هم از نظر ناترازی در زمستان مشکل ایجاد میکند. افزایش بهرهوری نیروگاههای گازی نیز یک ضرورت است؛ زیرا در ۱۶ نیروگاه گازی کشور کمتر از ۲۵ درصد است و بهرهوری در ۷ نیروگاه سیکل ترکیبی ۴۰ درصد برآورد شده است. صمت پیرامون چالشهای تولید و مصرف گاز با محمدصادق مهرجو، کارشناس ارشد انرژی به گفتوگو پرداخته است.
افزایش ۱۳درصدی مصرف گاز
مصرف بالای گاز در ایران یکی از مشکلاتی است که مدتها است، وجود دارد. عوامل مختلفی از جمله توسعه صنعتی، تغییر الگوی مصرف انرژی در خانوارها و ادارات و رشد جمعیت میتوانند به افزایش مصرف گاز در ایران منجر شوند. در بسیاری از مناطق کشور، مصرف گاز برای گرمایش بسیار رایج است. از طرفی، بهدلیل پایین بودن نرخ گاز نسبت به نرخ برق، بسیاری از مردم به استفاده بیشتر از گاز روی آوردهاند. در هر صورت، افزایش مصرف گاز باعث افزایش هزینههای انرژی برای خانوارها و صنایع میشود.در روزهای اخیر، سعید عقلی، مدیر دیسپچینگ شرکت ملی گاز ایران بااشاره به اینکه میزان مصرف گاز نسبت به سال گذشته کاهش داشته است، گفت: «میزان مصرف گاز ۴۹۸ میلیون مترمکعب بوده است و باتوجه به برودتی که در مناطق شمالی وجود داشت، شاهد افزایش ۱۳درصدی مصرف گاز بودهایم. باتوجه به اینکه در روزهای آینده افت دما در کل کشور حاکم میشود و متوسط دمای کشور به منفی ۱۰ درجه میرسد، پیشبینی میشود که میزان مصرف گاز در بخش خانگی، تجاری و صنایع غیرعمده به ۵۴۰ میلیون مترمکعب برسد، در حالی که در مدت مشابه سال گذشته، مصرف گاز در بخشهای خانگی، تجاری و صنایع غیرعمده به ۶۰۰ میلیون مترمکعب رسیده بود. هیچ پتروشیمی تاکنون قطعی گاز نداشته و موضوعی که وجود دارد، اعمال محدودیت و مدیریت مصرف است.»
وابسته کردن کشور به گاز بهعنوان منبعی تجدیدناپذیر که امکان دارد تا ۲۰ سال آینده ظرفیت تولید آن نصف شود، خطا است و در صورت ادامه روند فعلی، کشور بهجای صادرات گاز و استفاده از این منبع خداداد برای کسب درآمدهای ارزی، مجبور به واردات آن میشود. از سال ۱۳۹۰ تا پایان ۱۴۰۱، سالانه بهطورمتوسط یک درصد رشد مصرف گاز در کشور بیش از رشد تولید آن بوده است. کارشناسان راهکار کوتاهمدت برای رفع مشکل ناترازی گاز را فقط صرفهجویی و فرهنگسازی و تغییر الگوی مصرف بهخصوص در مناطق پرمصرف میدانند.
ناترازی گاز چالشی است که در 2 دهه اخیر مشکلاتی زیادی را برای بخش خانگی، صنعتی، پتروشیمی و سایر مصرفکنندگان ایجاد کرده و با قطعیهای مکرر و اعمال محدودیت همراه بوده است. ریشه این ناترازی در کجاست؟
بهنظر بنده، چاره کار در کوتاهمدت بحث صرفهجویی در مصارف خانگی است. ما 2 گونه مصرف داریم؛ نخستین نوع مربوط به فروردین تا آبان هر سال است که در یک الگویی مشابه نسبت به سالهای قبل است. در این بازده زمانی، افزایش مصرف نداریم، مگر اینکه کشور گرفتار یک موج سرما شود که بعید است، امسال همچنین اتفاقی رخ دهد. بهنظر میرسد میانگین مصرف گاز خانگی ما (در 4 ماه انتهایی سال) نسبت به پارسال کمتر باشد.ما قریب به ۱۷سال است که با موضوع ناترازی دست و پنجه نرم میکنیم. چاره کار برای حل این چالش این است که ما در زمستان و در شهرهایی نظیر استان فارس، کرمان، هرمزگان، بوشهر، سیستان و بلوچستان و بخشی از جنوب خراسان که سرمای زیادی را متحمل نمیشوند و در طول روز، گاز زیادی را مصرف نمیکنند، تخفیفهایی را ارائه دهیم که این مناطق بهجای گاز از برق استفاده کنند، زیرا در فصل سرد این مناطق همانند تابستان از برق استفاده نمیکنند .مسلما با این اقدام مدیریت مصرف بهینهتری را شاهد میشویم و گاز صنایع را کمتر قطع میشود. علاوه بر صنایع، پتروشیمیها هم از قطعیهای مکرر گاز لطمه میبینند.
کشور ما بهعنوان یکی از کشورهای صادرکننده گاز شناخته شده است. تکلیف صادرات گاز در اوج سرما و شدت گرفتن نیاز داخلی چه میشود؟
در بخش صادرات گاز در زمستان، گاهی مجبوریم بهاصطلاح پنالتی بدهیم و جریمه شویم، چراکه ما باید حداقل تعهد خود را به کشورهای طرف قرارداد خود نظیر عراق بدهیم و زمانی که این اتفاق رخ نمیدهد، جریمه میشویم. نمیتوانیم 8 ماه سال را گاز صادر کنیم و 4 ماه جلوی صادرات را بگیریم. ما میتوانیم صادرات بیشتری داشته باشیم و بهگونهای در بخش خانگی مدیریت مصرف را کنترل کنیم تا مصرف این بخش از ۲۵۰میلیون مترمکعب، بهیکباره در اوج مصرف به ۷۰۵ میلیون مترمکعب (دی ۱۴۰۱) نرسد.
شرکت ملی گاز در راستای مدیریت مصرف اقدامات زیادی از جمله طرحهای تشویقی و تنبیهی در نظر گرفته است. شما با چنین اقداماتی موافقید؟
شرکت گاز در سالهای اخیر طرحهای تشویقی لحاظ کرد تا هر خانوادهای که زمستان امسال نسبت به پارسال کاهش مصرف داشته باشد، میتواند از پاداش خوشمصرفی استفاده کند. مسلما چنین سیاستهایی در کوتاهمدت جواب میدهد. بحث بهینهسازی مصرف انرژی یک موضوع کلان و عمده است و ما باید حکمرانی انرژی را در میانمدت و بلندمدت اصلاح کنیم. برق و گاز 2 حامل انرژی بسیار ارزان در کشور است که در بخش خانگی گسترش دادهایم، بهطوریکه ضریب نفوذ برق در کشور ۱۰۰ درصد است و تمام روستاهای دورافتاده برق دارند؛ این اتفاق بهطورمشابه برای گاز کشور هم در حال رخ دادن است. این طرح، سیاست اشتباهی است که سالها به اسم ایجاد رفاه اجتماعی و استفاده خانوارها از نعمت گاز، مردم را (حتی در روستاهای کوچک) به استفاده از انرژی وابسته کردهایم. شرکت گاز اقدام به ترسیم 12 پلکان قیمتی گاز کرده و در پلکانهای بالا، قیمتهای خیلی زیادی را در نظر گرفته است، اما باتوجه به قیمتگذاری انجامگرفته و مابهالتفاوتی که قیمتها با نرخ صادراتی گاز دارند؛ هنوز یارانه زیادی برای گاز مصرفی پرداخت میشود.کمابیش در پلکان اول تا سوم گاز رایگان ارائه میشود، اما در پلکان دوازدهم، مترمکعبی ۶ هزار تومان (حتی پایینتر از شرکتهای پتروشیمی) گاز در اختیار مصرفکنندگان خانگی قرار گرفته میشود. همچنانکه این مبلغ در اختیار مصرفکنندگان خانگی قرار میگیرد، باز هم نسبت به ارزش گاز صادراتی، تقریبا ۹ هزار تومان سوبسید در اختیار مصرفکننده بخش خانگی قرار میگیرد. ما باید سیاستهای قیمتی را اصلاح کنیم و سیاستهای تشویقی را در دستور کار قرار دهیم. همچنین، تنوعبخشی در سبد انرژی را نباید فراموش کنیم.
هرازگاهی طرحهای متعددی برای ذخیرهسازی گاز مطرح میشود، اما همچنان رشد چشمگیری نداشته است. بهطورکلی، ذخیرهسازی گاز تا چه میزان میتواند به ناترازی در اوج مصرف کمک کند؟ انحلال شرکت ذخیرهسازی گاز را چطور ارزیابی میکنید؟
گونهای دیگر از مدیریت مصرف در میانمدت، بحث ذخیرهسازی گاز است، زیرا ما در 4 ماه انتهایی سال به گاز بیشتری نیاز داریم. در این مدت، میتوانیم از گازی که ذخیره کردهایم، استفاده کنیم تا در اوج مصرف با مشکل ناترازی مواجه نشویم. دولت قبل، سیاست ذخیرهسازی گاز را دنبال نکرد و تمام تمرکز خود را بر توسعه پارسجنوبی منعکس کرد؛ آنهم با این خیال که این اقدام به حداکثر نیاز مصرفی کمک کند، در صورتی که متوجه این امر نبودند که در بخش پتروشیمی، افزایش ظرفیت در حال رخ دادن است.دولت سیزدهم طرحهای ذخیرهسازی را دنبال و این اقدام را به شرکت گاز واگذار کرد، اما باوجود تلاشهای انجامگرفته، این طرح دوباره به شرکت ملی نفت واگذار شد. این اتفاقات باعث میشود که تکلیف ذخیرهسازی گاز در کشور نامعلوم باشد و زمان زیادی را از دست دهیم. میزان ذخیرهسازی گاز در کشور ما ۲ تا 3 درصد است، در حالی که در اروپا ۱۱ تا 14درصد بوده و کشورهای مصرفکننده گاز، مدیریت مصرف خود را از طریق ذخیرهسازی برطرف میکنند. اکنون 2 طرح ذخیرهسازی گاز (سراجه قم و شوریجه) وجود دارد که باتوجه به نیاز نیمه شمالی کشور به گاز، ضرورت دارد چند مخزن دیگر نیز احداث شود.
وضعیت کنونی ناترازی گاز در شرایطی ایجاد شده که بخش قابلملاحظهای از چالش کنونی در نتیجه کاهش سرمایهگذاری و نبود امکان احیای میدان گازی و در نتیجه افت فشار و تولید رقم خورده است، با این شرایط با واردات گاز در مقاطع بحرانی موافق هستید؟
سومین راهی که به کمک آن میتوانیم مدیریت مصرف گاز را تسهیل کنیم، بحث واردات گاز است. با وقوع جنگ روسیه و اوکراین، اتحادیه اروپا، واردات گاز روسیه را متوقف کرد. از طرفی، روسیه میزان تولید زیادی دارد که ما میتوانیم با سوآپ گاز علاوه بر حل مشکل ناترازی کشور، مازاد گاز وارداتی را به کشورهای پرمصرفی نظیر عراق و ترکیه صادر کنیم. متاسفانه ما ابتکار عمل را از دست دادهایم. در حال حاضر ترکیه بهشدت بهدنبال این است که بهخاطر موقعیت ممتازی که دارد، تبدیل به هاب گازی شود.
راه دیگر این است که ما گاز را وارد و در نقاط مرزی نیروگاه گازی یا سیکل ترکیبی احداث کنیم تا گاز را با راندمان بالا به برق تبدیل و برق را صادر یا در اختیار بخش خانگی قرار دهیم. با این اقدام، برق را جایگزین گاز کردهایم که اقدام مناسبی است. ما باید از سوزاندن گازوئیل و مازوت در نیروگاهها فاصله بگیریم، چراکه این اقدام باعث افزایش آلایندگی و بهخطرافتادن محیطزیست میشود.بهطورکلی اصلاح سیاستهای قیمتی، مدیریت مصرف برق جای گاز، اجرای سیاستهای تشویقی و تنبیهی مناسب، تنوعبخشی در سبد انرژی، واردات گاز، هوشمندسازی سیستم گازرسانی و... تنها بخشی از مواردی هستند که باید بهصورتکلان موردتوجه قرار بگیرند. همچنین، این موضوع از اهمیت زیادی برخوردار است که حل مشکلات مربوط به انرژی، نیاز به برنامهریزیهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت دارد که حتما باید مسئولان ذیربط در حوزه انرژی به آن توجه کنند. بحث از یک موضوع کلان است که بر بخشهای دیگر تاثیر میگذارد.
سخن پایانی
مشخص نبودن متولی حوزه بهینهسازی، از مشکلاتی است که بر سر راه بهینهسازی مصرف انرژی و رفع ناترازی وجود دارد. وزارتخانههای نفت و نیرو، خودشان را بهصورت سنتی و تاریخی مسئول تولید نفت و گاز و برق میدانند و بحث بهینهسازی مصرف در این وزارتخانهها بهصورتجدی پیگیری نشده؛ البته دولت سیزدهم این موضوع را در برنامه هفتم دیده است تا بهینهسازی مصرف انرژی جدیتر از گذشته اجرایی شود.باید الگوی حکمرانی انرژی در کشور تغییر یابد. آنها پیشنهاد میدهند در بخشهایی از کشور مثل بوشهر، هرمزگان، بخش جنوبی استان سیستان و بلوچستان، جنوب کرمان و جنوب فارس که دارای آب و هوای گرم و خشک هستند، بهجای استفاده از گاز، از سایر منابع انرژی مثل برق استفاده شود؛ زیرا در زمستان مصرف برق در مقایسه با تابستان بسیار کمتر و کمابیش یکسوم است.گسترش شبکه گازرسانی در بخش جنوبی کشور و همچنین وابستگی حدود ۷۰ درصدی نیروگاههای برق به گاز را نادرست میدانند و در مقابل تاسیس نیروگاههای پراکنده برق و گسترش تجدیدپذیرها، توسعه نیروگاههای پایهگازی، تغییر الگوی ساخت نیروگاه برق و حرکت از گاز بهسوی استفاده از زغالسنگ باتوجه به وجود معادن فراوان توسعهنیافته زغالسنگ را ضروری میدانند. موضوع تبدیل شدن کشور به «هاب انرژی»، تنها در صورتی محقق میشود که «بهینهسازی مصرف انرژی» جدی گرفته شود و از منابع خدادادی کشور، برای صادرات و تولید ارزشافزوده استفاده شود.