زنان فارغالتحصیل در معرض بحران بیکاری
طرحهای کوتاهمدت اشتغالزایی صرفاً نقش یک «مسیر گذر» را ایفا میکنند؛ در حالیکه تثبیت و پایداری اشتغال ملی نیازمند اصلاحات بنیادین در نظام آموزش عالی و هماهنگی آن با نقشه راه توسعه کشور است. در غیر این صورت، منابع انسانی ارزشمند کشور در معرض اتلاف و بیثمر شدن قرار خواهند گرفت.
بازار کار ایران در سالهای اخیر با چالشی جدی مواجه شده است؛ رشد چشمگیر جمعیت تحصیلکرده در حالی رخ داده که فرصتهای شغلی متناسب با آن ایجاد نشده است. بر اساس آمار، بخش قابل توجهی از بیکاران کشور را فارغالتحصیلان دانشگاهی تشکیل میدهند؛ افرادی که با وجود صرف هزینه و زمان در آموزش عالی، سهم اندکی از مشاغل پایدار به دست آوردهاند. کارشناسان این شرایط را نشانهای روشن از فاصله میان نظام آموزشی و نیازهای واقعی اقتصاد کشور ارزیابی میکنند.
بر اساس دادههای رسمی مرکز آمار ایران، شمار بیکاران کشور حدود دو میلیون نفر است که نزدیک به 800هزار نفر از آنان فارغالتحصیل دانشگاهی هستند. این بدان معناست که تقریباً از هر دو بیکار کشور، یک نفر تحصیلکرده است.
افزایش تعداد بیکاران تحصیلکرده در سالهای اخیر زنگ هشدار تازهای برای سیاستگذاران به صدا درآورده است، بهویژه آنکه زنان دانشگاهدیده بیش از دیگر گروهها با مشکل یافتن شغل روبهرو هستند. طبق آمار رسمی، از میان 681هزار زن بیکار، حدود 430هزار نفر دارای تحصیلات عالیاند؛ یعنی نزدیک به 70درصد بیکاران زن کشور از قشر دانشگاهدیدهاند.
تلاش دولت برای کاهش بیکاری جوانان
در واکنش به این وضعیت، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی طرحهایی مانند کارورزی، مشوق بیمه کارفرمایی و یارانه دستمزد را اجرا کرده است. هدف این طرحها، فراهم کردن زمینه ورود فارغالتحصیلان به بازار کار و کاستن از ریسک استخدام برای کارفرمایان است.
به گفته حسینپور، مدیرکل دفتر سیاستگذاری و توسعه اشتغال، برای طرح کارورزی امسال 5هزار سهمیه در نظر گرفته شده که در استانها توزیع شدهاند. پیشبینی میشود از میان آنان، 3تا 4هزار نفر با استفاده از مشوق بیمهای جذب واحدهای اقتصادی شوند.
در قالب این برنامه، دولت به مدت یک سال 20درصد از سهم بیمه کارفرما را خود پرداخت میکند تا هزینه استخدام نیروهای جدید کاهش یابد. کل دوره این طرح پانزدهماهه است که شامل سه ماه کارورزی و دوازده ماه اشتغال حمایتی میشود.
چرا بیکاری تحصیلکردگان تداوم دارد؟
تحلیلگران بازار کار معتقدند ریشه بیکاری گسترده در میان فارغالتحصیلان را باید در چند عامل جستوجو کرد؛عدم تناسب میان رشتههای دانشگاهی و نیاز بخش تولید و خدمات،کمبود مهارتهای عملی و نرم در فارغالتحصیلان،رکود در صنایع کوچک و متوسط که اصلیترین فرصتهای اشتغال برای جوانان محسوب میشوند،و نگرش استخداممحور در برابر مسیرهای نوآورانه شغلی مانند کارآفرینی و فعالیتهای آزاد.
کارشناسان تأکید دارند که صرف اجرای طرحهای موقت حمایتی کافی نیست و باید آموزش عالی با نیاز واقعی بازار کار همراستا شود.
زنان تحصیلکرده در خط مقدم بیکاری
آمارها وضعیت دشوارتری را برای زنان تحصیلکرده نشان میدهد. محدودیت فرصتهای کاری، کمبود زیرساختهای حمایت از اشتغال زنان (مانند مهدکودک یا مرخصیهای مناسب)، و موانع فرهنگی در برخی استانها از جمله عواملی هستند که نرخ مشارکت اقتصادی زنان را پایین نگه داشتهاند. بسیاری از کارشناسان بر لزوم توسعه طرحهای اشتغال خانگی، کارآفرینی دیجیتال و کسبوکارهای کوچک خانوادگی برای این گروه تأکید دارند.
بازار کار ایران در مسیر گذار به اقتصاد دانشبنیان، هنوز با چالشی جدی به نام بیکاری تحصیلکردگان روبهرو است. اگرچه برنامههایی مانند کارورزی و مشوق بیمهای میتوانند بهطور موقت بخشی از مشکل را کاهش دهند، اما تنها اصلاح رابطه میان دانشگاه، صنعت و سیاستهای اشتغال میتواند این گره ساختاری را باز کند. در غیر این صورت، شکاف میان تحصیلات و اشتغال همچنان به رشد نابرابری و مهاجرت نیروی انسانی منجر خواهد شد.