ارز چند نرخی به بهانه تامین کالاهای اساسی
یک اقتصاددان هشدار داد، کشور با شعار، اظهارنظرهای غیرکارشناسی و جابهجایی ماموریتها اداره نمیشود و تاکید کرد بیتوجهی به عقل، علم و مدیریت تخصصی، امنیت و اقتصاد را همزمان نابود میکند. روز گذشته در مصاحبهای با عنوان «بازار دلار؛ میدانی که دولت خود بازیگر و داور آن است»؛ فرشاد پرویزیان، اقتصاددان، استاد دانشگاه و کارشناس ارشد مسائل اقتصادی، در گفتوگو با مهر به تشریح نقش دولت در شکلگیری نوسانات ارزی، اثرات تزریق درآمدهای نفتی بر نقدینگی و تورم، پدیدههایی همچون تب هلندی، فنر ارزی و تاثیر محدودیتهای ارزی بر تولید داخلی پرداخت.

پرویزیان با تاکید بر اینکه هرگونه تفکیک «واقعی» و «غیرواقعی» بودن نرخ ارز در شرایط فعلی، وارد فضای پوپولیستی و بازیهای سیاسی میشود گفت: نرخ ارز، هرچه باشد، در لحظه برآیند عرضه و تقاضا در بازار است و همین نرخ، نرخ واقعی محسوب میشود، چه رئیس کل بانک مرکزی از آن خوشش بیاید یا نیاید.
این کارشناس ارشد اقتصادی با تاکید بر اینکه تعریف علمی نرخ واقعی، همان رقمی است که از تعامل آزاد عرضه و تقاضا در بازار حاصل میشود، خطاب به رئیسکل بانک مرکزی پرسید: اگر معتقدید نرخ دلار ۱۰۵هزار تومانی واقعی نیست، بفرمایید کدام رقم واقعی است؛ ۶۰ هزار تومان؟ ۸۰ هزار تومان؟ چه نرخی به نظر شما واقعی است؟ با همان نرخ، ارزش داراییهای خود را محاسبه کرده و به فروش بگذارید.
انتقاد تند از رویکرد مداخلهگرایانه بانک مرکزی
پرویزیان با انتقاد تند از رویکرد مداخلهگرایانه بانک مرکزی گفت: این نهاد نهتنها نرخ رسمی ارز را به شکل دستوری اعلام میکند، بلکه برخی مسئولان، اختلاف نرخ خود با نرخ بازار را با این استدلال توجیه میکنند که بخش عمده مایحتاج کشور را با دلار ارزانتر تامین میکنند و مدعی هستند بیش از ۹۰ درصد نیاز کشور و کالاهای اساسی با همان نرخ تامین میشود.
بهگفته وی، اصل ماجرا این است که بانک مرکزی خود را در جایگاه «صلاحدان» اقتصاد میبیند و تصمیم میگیرد چه نرخی برای کشور مطلوب است؛ در حالیکه فعالان اقتصادی باید بتوانند آزادانه و براساس واقعیت بازار فعالیت کنند.
این کارشناس اقتصادی در واکنش به اقدامات صلاحدیدی بانک مرکزی و با انتقاد از سیاستهای سهمیهبندی و تعیین نرخهای دستوری گفت: بانک مرکزی عملا نقش فعالان اقتصادی را نادیده میگیرد و خود را مامور تعیین مصلحت میداند.
وی با طرح پرسش مستقیم خطاب به مدیران ارشد نظام پولی افزود: اصلا بانک مرکزی کیست که برای من فعال اقتصادی تعیینتکلیف کند؟ چه کسی گفته شما مصلحت من را بهتر از خودم میدانید؟
پرویزیان با تاسف ابراز کرد: دهههاست که با این منطق، اقتصاد کشور بهصورت دستوری و صلاحدیدی اداره شده و نتیجه آن، همین وضعیتی است که امروز در اقتصاد کشورمان تجربه میکنیم.
تجربه تلخ دلار ۴هزار و۲۰۰ تومانی
این استاد دانشگاه با یادآوری تجربه تلخ دلار ۴هزار و۲۰۰ تومانی برای واردات دارو خاطرنشان کرد: یکزمانی بانک مرکزی تصمیم گرفت با نیت خیر، ارز ارزان برای واردات دارو تخصیص دهد. نتیجه چه شد؟ همین داروها بعدا با دلار ۳۰ هزار تومان در عراق قاچاق فروخته شد. مگر این اتفاق نیفتاد؟
بهباور این کارشناس اقتصاد، نپذیرفتن واقعیت بازار، تلاش برای تحمیل نرخهای دستوری و نمونههایی از این دست همواره نشان داده است که سیاستهای سهمیهبندی ارز و تعیین نرخهای دستوری، بهجای کنترل بازار، تنها باعث ایجاد رانت، قاچاق و بیاعتمادی فعالان اقتصادی شده و نتیجهای جز ایجاد شکاف بین نرخ رسمی و آزاد و در نهایت بیثباتی بیشتر اقتصادی نخواهد نداشته است.
این اقتصاددان در ادامه به شرایط ویژه کشور اشاره کرد و گفت: قبول دارم که وضعیت فعلی تنها ناشی از عوامل داخلی نیست.
بهگفته وی، ایران همزمان با جنگ اقتصادی، تحریمهای گسترده و حتی تهدیدهای مکانیزم ماشه مواجه است و همه این عوامل در تصمیمگیریهای اقتصادی و نرخ ارز اثرگذارند.
پرویزیان تصریح کرد: بخشی از جهش نرخ ارز ریشه در انتظارات دارد و قبول دارد که این مولفه روانی در شرایط فعلی بهشدت فعال شده است. اما این استاد دانشگاه، بلافاصله خطاب به مسئولان ذیربط پرسید: سوال اصلی این نیست که بپذیریم انتظارات وجود دارد؛ پرسش این است که آیا میتوانید این انتظارات را اصلاح کرده و به نقطه تعادل برگردانید یا خیر؟
وی تاکید کرد: مدیریت انتظارات عمومی، نیازمند پذیرش واقعیتهای اقتصادی و شفافیت در سیاستگذاری است؛ در غیر این صورت، صرف ذکر اینکه افزایش نرخها ناشی از انتظارات تورمی است، کمکی به بهبود بازار نخواهد کرد.
فشنگهای مکانیزم ماشه مشقی نیست!
پرویزیان در بخش دیگری از گفتوگو به اثرات احتمالی فعال شدن مکانیزم ماشه بر اقتصاد ایران اشاره کرد و گفت: همه از پیش میدانند تداوم یا احیای این سازکار و قطعنامههای مرتبط، چه پیامدهایی برای فروش نفت ایران خواهد داشت.
بهگفته وی، مردم امروز مانند گذشته نیستند که این اقدامات را «کاغذپاره» تصور کنند؛ اکنون میدانند این تصمیمها واقعی است و آثار مستقیم بر اقتصاد دارد.
این کارشناس اقتصاد با انتقاد از افرادی که مکانیزم ماشه را «تیر مشقی» مینامند، افزود: «یا دلار و مفهومش را نمیدانید یا نمیخواهید بدانید! یا سواد ندارید که بفهمید نرخ ارز یعنی چه، یا آنقدر از نظر اقتصادی تامین هستید که تغییر نرخ دلار کوچکترین اثری بر زندگیتان ندارد.»
وی همچنین یکی از چهرههای سیاسی را که مکانیزم ماشه را تیر مشقی خوانده و متخصص سیستمهای انرژی است، مخاطب قرار داد و پرسید چرا بهجای این اظهارنظرها باوجود این تخصص، مشکل ناترازی انرژی را در مجلس حل نکرده است.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: برخی صرفا با طرح ادعاهای غیرکارشناسی، تلاش میکنند کشور را اداره کنند، در حالی که نتیجه چنین رویکردی تحریک انتظارات منفی در بازار است.
پرویزیان افزود: فعالان اقتصادی هوشیارند. اگر واقعا مکانیزم ماشه بیاثر است، پس چرا شاخص بورس در همین مدت اخیر اینقدر سقوط کرده؟ مگر نه اینکه بخش عمده بازار سرمایه را شرکتهای حقوقی، خصولتی و نیمهدولتی تشکیل میدهند؟ اگر شرایط بیاثر است، آیا آنها این را تشخیص نمیدهند؟
این استاد دانشگاه گفت: مشکل اینجاست که برخی مقامات یا واقعا اقتصاد نمیدانند یا تصور میکنند مردم از آن بیخبرند.
وی افزود: صرفا برای بیاعتبار کردن رویدادها میگویند اینها ناشی از انتظارات است. این همان ترجمه کلمه Expectations است که بعد هم به زبان فارسی میگویند انتظارات روانی! و نتیجه میگیرند که بازار صرفا دچار توهم روانی است.
مکانیزم ماشه هزینه تجارت را بالا میبرد
این کارشناس ارشد اقتصادی در ادامه به تشریح مفهوم واقعی «انتظارات» در بازار ارز پرداخت و توضیح داد: این واژه به برداشت و تصور فعالان اقتصادی و مردم از وضعیت معاملات و نرخها در آینده اشاره دارد.
بهگفته وی، وقتی سخن از فعال شدن مکانیزم ماشه بهمیان میآید، معنایش این است که هر کشتی حامل محموله از ایران در آبراههای بینالمللی یا هر کشتی در مسیر ایران، میتواند مورد بازرسی، توقف و تفتیش قرار گیرد.
پرویزیان تاکید کرد: فارغ از تحلیلهای نظامی یا نقشههای جنگی، اگر به تحریمهای اقتصادی ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد نگاه کنیم، روشن است که چنین وضعیتی میتواند جریان ورودی درآمدهای کشور را در ماههای آینده بهشدت مختل کند.
این استاد دانشگاه افزود: بله، کشور همچنان تامین میشود، اما نه با همان هزینه گذشته. برای اینکه تحریمها را دور بزنیم، دیگر کافی نیست تا سر کوچه بغلی برویم؛ حالا باید نیمی از کره زمین را طی کنیم تا مسیرهای امن پیدا کنیم و طبیعی است که این کار هزینه مبادلات را بهشدت افزایش میدهد.
پرویزیان گفت: شرکتهای بزرگ و سهامدارانشان بهخوبی میدانند که افزایش هزینه واردات مواد اولیه، چه تاثیری بر عملکرد و سودآوری آنها خواهد گذاشت.
از نظر این کارشناس اقتصاد، آگاهی این بنگاهها از آثار مستقیم محدودیتها و تحریمها بر زنجیره تامین، دقیقا همان سازکاری است که انتظارات تورمی را در بدنه بازار سرمایه و ارز شکل میدهد.
اظهارنظرهای بیپایه، انتظارات بازار را شعلهور میکند
پرویزیان با انتقاد شدید از اظهارنظرهای غیرکارشناسی برخی چهرهها گفت: برخی با استفاده از کلیدواژههای خاص و از سر ناآگاهی، سخنانی میگویند که شبیه همان فردی است که ادعا میکرد کاخ سفید را به حسینیه تبدیل خواهد کرد. اگر قصد چنین کاری دارید، بسمالله؛ اما این حرفها از همان جنس وعدههای غیرواقعی و بیپایه است.
وی تاکید کرد: سخنان خود را در حوزه تخصصی اقتصاد مطرح میکند و افزود: حتی اگر فرض کنیم ادعای شما درست باشد، اگر توان بیان حرف درست را ندارید، دستکم سکوت کنید.