کشاورزی درگیر ناترازی چندوجهی
براساس مصوبه هیاتوزیران در 20 آبان امسال، نرخ گاز مصرفی گلخانهها افزایش پیدا کرد، این در حالی است که بهگفته گلخانهداران، با افزایش ناگهانی نرخ گاز از ۶۴ به ۵۷۰ تومان، به اضافه افزونی هزینههای آب، برق، گاز، تسهیلات نامناسب و قوانین دستوپاگیر و... واحدهای گلخانهای کشور را یکی پس از دیگری بهتعطیلی خواهد کشاند. در بند ۸ نامه شرکت ملی گاز ایران، آمده است: «تعرفه گازبهای مشترکان گلخانهای معادل ۵ درصد میانگین بالاترین تعرفه فروش گاز طبیعی داخلی ۶ ماه گذشته و معادل ۵ هزار و ۷۰۰ ریال محاسبه و از ۲۰ آبان در صورتحسابها اعمال میشود.» بهمنظور بررسی تاثیر این افزایش بیش از ۸ برابری تعرفه گاز مصرفی گلخانهداران با محمد بلاغی اینالو، رئیس انجمن گلخانهداران و صادرکنندگان محصولات سبزی و صیفی گلخانهای کشور، در روزنامه صمت به گفتوگو نشستهایم که در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
تاثیر افزایش نرخ گاز گلخانهای در فعالیت گلخانهداران چگونه خواهد بود؟
پیرو ابلاغیه اخیر هیاتدولت محترم و ابلاغ رئیسجمهوری وزارت نفت و شرکت گاز، نرخ گاز مصرفی گلخانهها از ۶۴ تومان به ۵۷۰ تومان افزایش یافته است، بهمعنای دیگر افزایش ۸.۳ برابری، این افزایش چند چالش اساسی را برای صنعت گلخانهداری کشور در پی خواهد داشت.
آیا برای قطعی برق در گلخانهها تدبیری اتخاذ شده است؟ این قطعی چه تاثیری بر عملکرد گلخانهها دارد؟
در حالی که گلخانهداران تحتفشار افزایش ۸ برابری نرخ گاز قرار دارند، با قطعی برق هم مواجهند. برای روشن نگه داشتن تجهیزات گرمایشی و تهویه گلخانه نیاز به برق داریم و با قطعی برق این تجهیزات از کار میافتند، گلخانهداران با ژنراتورهای اضطراری که البته باید گازوئیل آن را با هزینه شخصی و بدون کمک دولت تامین کنند، در زمان قطعی، برق گلخانه را تامین میکنند، اما در صورت مشکل در عملکرد ژنراتور محصولات گلخانههای مستقر در مناطق معتدل و سردسیر در کمتر از دو ساعت به کل از بین خواهند رفت.
عدمتوجه و رسیدگی به این موضوع چه پیامدی را در پی خواهد داشت؟
در کشور ما بخش کشاورزی بهطورکامل با سرمایهگذاری بخش خصوصی رشد پیدا کرده، در حالی که شعار امسال جهش تولید با مشارکت مردم بوده است، در حالی بهیکباره در فصل سرد سال، تصمیم به افزایش نرخ گرفته شد که گلخانهدار با صرف سرمایه، کشت خود را انجام داده است. اینگونه تصمیمات خلقالساعه، کاملا متناقض با شعار سال بوده و صنعت گلخانهداری را با چالش مواجه خواهد کرد، همچنین موجب کاهش مشارکت مردم نه در این حوزه، بلکه در تمام حوزههای دیگر بهدلیل عدماعتماد مردم به دولت خواهد شد. اینگونه تصمیمات بهسرعت گرفته شده و ناپخته است، زیرا اگر پخته بود، از قبل اعلام میشد.
با این اتفاق، سرمایهگذاران و تولیدکنندگان دیگر توان ادامه فعالیت نخواهند داشت و در نتیجه، واحدهای تولیدی تعطیل و کارگران آن نیز بیکار میشوند. اگر بهازای هر هکتار ۱۰نفر در گلخانهها مشغول به کار باشند، با در نظر گرفتن میانگین ۵نفری برای هر خانوار در صورت تعطیل شدن گلخانهها، بهازای هر هکتار ۵۰ نفر با مخاطره مواجه خواهند شد. حال در نظر بگیرید در یک شهری مانند تهران اگر گلخانهداری که در زمین ۲۰۰هکتاری سرمایهگذاری میکند، با ادامه این چالشها کارش بهتعطیلی بینجامد، چند نفر با مخاطره مواجه خواهند شد. بهگفته وی؛ امنیت شغلی گلخانهداران و کارگران آنها با خطر روبهرو است.
تاثیر این چالشها در بازار چگونه نمود پیدا خواهد کرد؟
تنظیم بازار محصولات سبزی و صیفی بازار در فصل سرد سال را همین واحدهای گلخانهای انجام میدهند، این واحدها از جهشهای نرخ در بازار جلوگیری میکنند. در آبان، شاهد جهش قیمتی در گوجه فرنگی و نرخ ۵۰ هزار تومانی آن بودیم، این در حالی است که سال گذشته وزیر وقت، کارگروه سبزی و صیفی تشکیل داد و طبق جلسه دفتر امور گلخانههای وزارت نیز با انجمنها نیز، گلخانهداران را تشویق به کشت زودتر از موعد در برخی مناطق مانند همدان کردیم. اگر این کشتها در گلخانهها زودتر انجام نمیشد، نرخ گوجهفرنگی اکنون تا ۱۰۰ و خیار نیز تا ۶۰ تا ۷۰ هزار تومان افزایش مییافت. حدود ۸۰ درصد از صیفیجات کشتشده در گلخانههای کشور در بازار داخل عرضه میشود و باقیمانده آن به کشورهای حوزه خلیجفارس و فدراسیون روسیه صادر میشود.
آیا ناترازی در گلخانهها محدود به برق و گاز است؟
وزارت کشاورزی در 2 دهه پیش، کشاورزی را از فضای باز به گلخانهها هدایت کرده به ترغیب سرمایهگذاران بخش کشاورزی به احداث گلخانه پرداخته است، بنابراین رشد تعداد گلخانهها در کشور سرعت گرفت و اوج و سپس فرود را تجربه کرد. از 2 دهه پیش تقریبا این ۱۶ تا ۱۷هزار واحد گلخانهای فعال در بخش سبزی و صیفی، در بحث آب بسیار ناترازی شایانی داشتهاند. در جنوب کشور مانند بوشهر، جنوب فارس و هرمزگان که کشتهای خارج از فصل انجام میدهند، اکنون با مشکل آب مواجهند و بسیاری از کشاورزان این مناطق بهدلیل بحران آبی که دارند، کشتهای خارج از فصل خود را کاهش داده و به نصف و حتی کمتر از آن رساندهاند. آنجا که تولید خارج از فصل در فضای باز با مشکل مواجه شود، واحدهای گلخانهای باید آن را جبران کنند. گلخانهها بهنسبت فضای باز بهرهوری ۱۰برابری و بهینهسازی مصرف آب ۱۰ تا ۱۲ برابری دارند.
آیا این 4 نکته اصلی دلیل بر این نیست که باید حمایتهایی در راستای تولیدات گلخانهای و توسعه آنها انجام گیرد؟
آیا تامین آب در حوزه کشاورزی با چالش روبهرو است؟
دولت باید مشخص کند که اولویت آب است یا گاز؟ گازی که کمتر از ۲ درصد در این بخش مصرف میشود. همانطور که ناترازی برق و گاز مهم است، بحث ناترازی آب مهمتر از همه اینها است، زیرا امنیت غذایی مهمتر از گاز بوده، بنابراین اولویت آب قطعا از گاز بالاتر است. حجم بالای سرمایهگذاری که در 2 دهه اخیر در صنعت گلخانهای کشور انجام شده، همه در راستای حفظ منابع آبهای زیرزمینی بوده است. اما بهدلیل عدمحمایتها قطعا دیگر کسی بهسراغ سرمایهگذاری در این بخش نخواهد رفت و همین تعداد گلخانه موجود نیز قطعا با کاهش تولید مواجه خواهد شد.
چرایی توجه دولت به توسعه گلخانهها و کاهش یکباره حمایتها از آن به چه دلیل است؟
استدلال دولت قبل در وزارت جهاد این بود که با توسعه گلخانهها بتوان آب را ذخیره و زمینهای زراعی را آزاد کرد تا در آنها محصولات غذایی مانند گندم تولید شود. بهازای هر یک هکتار گلخانه، ۱۰هکتار فضای باز آزاد میشود و با این اتفاق، کشت محصولات اساسی گسترش یافته و سفره مردم نیز آسیب نخواهد دید. ۱۷هزار واحدهای گلخانهای کشور به کاهش ناترازی آب و تولید محصولات موردنیاز سفره مردم کمک میکند.
طبق آمار ما زیر ۲ درصد مصرف گاز داریم، وزارت جهاد کشاورزی بگوید که با تمام واحدهای در اختیار خود مانند موسسات و مراکز علمی، بودجههای کلان، موسسه علوم باغبانی مرکز تحقیقات کشاورزی، پژوهشکده سبزی و صیفی در 2 دهه اخیر، در حوزه انرژی به کشاورز چه الگویی داده، چه کمکی کرده، چه علم و اطلاعاتی داده، یا چه هشداری به کشاورز داده است که بهیکباره تصمیم میگیرد تا هزینه گاز مصرفی را نه یکبرابر و2برابر بلکه ۸ برابر کند.
این میزان افزایش تعرفه ۸برابری بر چه مبنا و معیاری بوده است؟
در مصوبه هیاتدولت نوشته شده است که «۵ درصد بالاترین میانگین تعرفه داخلی ۶ ماه گذشته»، بیشترین تعرفه را نیروگاههای حرارتی پرداخت میکنند. چرا مبنای تعرفه کشاورز باید با این نیروگاههای حرارتی مقایسه شود؟ بالاترین تعرفه مربوط به پتروشیمیها است که بهازای هر مترمکعب، ۴هزار و۴۰۰ تومان پرداخت میکنند. برای ما سوال است که چرا تعرفه مربوط به امنیت غذایی کشور با نیروگاهها باید مقایسه شود.
راهکار چیست؟
باید این افزایش نرخ بهصورت پلکانی افزایش مییافت، نه یکباره! چرا در این وضعیت منطقهای که وجود دارد، باید مردم را از خود ناراضی کرد. باید با همفکری بخش خصوصی با برگزاری جلسات و کارگاهها برای افزایش نرخ گاز تدبیری اندیشیده میشد، تا کشاورز قبل از کشت تصمیم بگیرد که با این وضعیت به تولید بپردازد یا نه! افزایش نرخ گاز، نهادهها و کیفیت نهادهها در بهرهوری آسیب وارد میکند، این در حالی است که در بهینهسازی نیز کسی از کشاورز حمایت نمیکند.
وزارت جهاد کشاورزی 3 وظیفه اصلی حمایت، هدایت و نظارت را برعهده دارد، حال اینکه دو وظیفه اصلی خود را رها کرده و تنها به اصل نظارت میپردازد و در صورت گرانی آن را فریاد میزند. آیا او تاکنون بهسراغ تولیدکننده رفته که ببیند چه بلایی بر سر او آمده است؟ تولیدکننده نیز خود نوعی مصرفکننده است، زیرا اگر محصولی را تولید میکند، محصولی دیگر را مصرف میکند. افزایش هزینههای تولید و چالشهای تامین نهادهها از چالشهای اصلی کشاورزان است که در نهایت از جیب مصرفکننده پرداخت خواهد شد. تمام اینها مشکلات بدیهی است، در صورتی که بررسیهای کارشناسانه از تمام این ابعاد وجود ندارد و اگر تصمیماتی هم گرفته میشود، تنها روی کاغذ و در پشت میزها است، نه براساس مشاهدات، تجربیات و بهصورت کارشناسیشده، بنابراین مسئولان باید در تصمیمات مربوطه با حضور در گلخانهها مشکلات و چالشهای تولیدکنندگان را مشاهده کنند و با برنامه زمانبندیشده اعلام شود تا تولیدکننده نیز بتواند تصمیم بگیرد.
سخن پایانی
براساس بررسیهای بهعملآمده، این مصوبه چند نکته دارد؛ اول اینکه این فرمول برای گلخانهدارها شفاف نیست و باتوجه به اینکه محصول گلخانهای عمدتا صیفیجات است و در سبد مصرف خانوار جایگاه دارد، قطعا افزایش نرخ ۸برابری گاز بر محصول نهایی تولیدشده نیز اثر خواهد گذاشت، بنابراین باتوجه به این دو عامل و اهمیت ویژه حوزه کشاورزی در امنیت غذایی مردم جامعه، در شرایط تورمی کشور این افزایش با شفافسازی و شیب ملایمتری اعمال شود. قطعا تصمیمات خلقالساعه اینچنینی موجب ایجاد شوک و بحران در این صنعت میشود و حیات آنها را بهخطر خواهد انداخت.