-
عباس جعفری، کارشناس و فعال محیط‌زیست در گفت‌وگو با صمت مطرح کرد

اکتشاف غیراصولی، بلای جان محیط‌زیست

معدن و محیط‌زیست را نمی‌توان جدا از هم دانست و با یکدیگر در ارتباط هستند. هرگونه فعالیت معدنکاری می‌تواند آسیب‌هایی را به طبیعت برساند که این آسیب‌ها در سایر کشورها به‌حداقل رسیده است. سایر کشورها با استفاده از فناوری‌های نوین و تکنولوژی هوش‌مصنوعی، توانسته‌اند در راستای معدنکاری دیجیتال، گام‌های مهمی بردارند و آسیب به طبیعت را به کمترین میزان ممکن برسانند، اما به‌طورکل، فعالیت‌های معدنکاری، آسیب‌هایی را حتی اندک، به محیط‌زیست وارد می‌کند. در این راستا گفت‌وگویی را با عباس جعفری، کارشناس و فعال محیط‌زیست داشته‌ایم که در ادامه این گزارش می‌خوانید.

اکتشاف غیراصولی، بلای جان محیط‌زیست

توسعه معدنکاری و آسیب به منابع‌طبیعی

توسعه معدنکاری یکی از اشکال مهم تخریب طبیعت است که معمولا در قلب طبیعت و در بسیاری از زیستگاه‌های بکر نظیر زیستگاه‌های کوهستانی اتفاق می‌افتد که به‌دلیل نیاز به ایجاد دسترسی جاده‌ای به تخریب زیستگاه می‌انجامد. معدنکاوی به‌طورمستقیم به تخریب پوشش گیاهی و خاک منجر می‌شود، در حقیقت خود به خود اثرات مخرب معدن‌سازی بر زیستگاه‌ها بالا است و متاسفانه بازسازی مناسبی هم پس از اتمام کار معدن انجام نمی‌شود، گاهی جاده‌های متعددی برای دسترسی به معادن ایجاد می‌شود که خود آسیب‌زاست و در حال‌ حاضر به‌طورهمزمان در بسیاری از نقاط کشور توسعه معدنی در حال رخ دادن است.

شاید در مدت کوتاه متوجه آسیب‌هایی که فعالیت‌های انسانی به محیط‌زیست وارد می‌کند، نباشیم یا خلأهایی را که با نبود نظم در اکوسیستم و طبیعت ایجاد می‌شود، احساس نکنیم، به‌همین‌دلیل بدون توجه به تاثیراتی که فعالیت‌های ما می‌تواند بر نظم طبیعت ایجاد کند، با ایجاد معادن، تخریب زیستگاه، تخریب پوشش گیاهی و... آسیب‌هایی را به طبیعت وارد می‌کنیم که در بلندمدت نتیجه این فعالیت‌ها خود را در قالب سیل، توفان گردوغبار، گرمایش زمین، تغییرات اقلیمی و کمبود آب نشان می‌دهد.

از طرفی بسیاری از گونه‌های جانوری به حضور انسان حساس هستند و با دستکاری زیستگاه‌ها از طرق مختلف به‌ویژه از طریق معدنکاری، از زیستگاه خارج و با خطرهایی مواجه می‌شوند که تجربه مقابله با آن را ندارند.

فعالیت‌های معدنی تا چه میزان تاثیر مخرب بر محیط‌زیست گذاشته است؟

سال‌های طولانی است که پیگیری اثرات تخریبی معادن بر منابع‌طبیعی از عمده‌ترین کنشگری‌های فعالان محیط‌زیستی کشور به‌شمار می‌رود، به‎‌طوری‌که تاکنون چالش‌های زیادی با صاحبان معادن خصوصی و دولتی داشته‌اند؛ بیشتر فعالان معدنی چه در بخش خصوصی و چه بخش دولتی، محیط‌زیست و سازمان جنگل‌ها و مراتع را یک مانع جدی در برابر توسعه فعالیت‌های معدنی کشور می‌دانند و بر این باورند که معدن و محیط‌زیست جدا از یکدیگر نیستند. تخریب زیستگاه‌های ارزشمند کشور و اکوسیستم‌هایی که به‌نوعی پشتیبان محیط‌زیست و تنوع طبیعی هستند و همچنین آلودگی آب به‌ویژه آلودگی آب قنات‌های کشور، آلودگی هوا، فرسایش خاک و کاهش حاصلخیزی خاک، از مهم‌ترین آثاری هستند که فعالیت‌های معادن بر محیط‌زیست و مناطق طبیعی اکوسیستم‌های همجوار خود می‌گذارد.

به‌مرور زمان این هزینه‌ها روی اقتصاد جوامع انسانی نیز تاثیرات بسیار منفی وارد کرده است و به سلامت عمومی نیز آسیب می‌رساند، اما متاسفانه از این منظر آن‌طور که باید و شاید کارشناسان اقتصادی به آن نپرداخته‌اند. البته چنانچه معادن به‌صورت پایدار مدیریت شوند، می‌توانند به توسعه پایدار و کاهش آثار منفی بر محیط‌زیست کمک کند، اما این شامل بهینه‌سازی فرآیندهای استخراج و بازیافت مواد معدنی می‌شود که ضعف فناوری‌های پیشرفته و تجهیزات به‌روز، کارآیی فرآیندهای استخراج و فرآوری را کاهش داده است!

آیا محیط‌زیست قوانین نظارتی بر فعالیت‌های معدنی دارد؟

فعالیت‌های معدنی در ایران تحت مجموعه‌ای از قوانین و مقررات قرار دارند که به‌دلیل تعدد معادن و ضعف نظارت به دلایل مختلف از جمله کمبود نیروی انسانی و تجهیزات لازم در اجرا ضعیف عمل کرده‌اند. قانون حفاظت و بهسازی محیط‌زیست مصوب ۱۳۵۳ به سازمان حفاظت محیط‌زیست این اختیار را می‌دهد که نظارت بر فعالیت‌های معدنی را به‌منظور حفظ و بهبود محیط‌زیست انجام دهد؛ همچنین قانون معادن مصوب ۱۳۷۷ که چارچوب حقوقی فعالیت‌های معدنی و حقوق بهره‌برداران را مشخص می‌کند، به رعایت مقررات زیست‌محیطی اشاره دارد. آیین‌نامه اجرایی قانون معادن که جزئیات مربوط به مدیریت بهره‌برداری، ارزیابی‌های زیست‌محیطی و الزام به رعایت دستورالعمل‌های محیط‌زیستی را برای صاحبان معادن ارائه می‌دهد و قانون ارزیابی زیست‌محیطی مصوب ۱۳۷۶ که همه پروژه‌های بزرگ، از جمله پروژه‌های معدنی، ملزم به ارزیابی اثرات زیست‌محیطی پیش از اجرا هستند، همگی قوانین نظارتی مطلوبی برای این حوزه هستند که طی یک دهه اخیر بیش از گذشته نهادهای مسئول بر اجرای آنها مصمم شده‌اند. همین موضوع سبب گلایه اکثریت معدنکاران کشور شده است، چراکه طبق ضوابط، برداشت آنها از معادن، هزینه تولید آنها را بالا برده و دامنه سودآوری آنها را کاهش می‌دهد. سازمان حفاظت از محیط‌زیست وظیفه دارد ارزیابی‌های زیست‌محیطی فعالیت‌های معدنی را پیش از صدور مجوز بررسی و تصویب کند؛ این ارزیابی‌ها شامل بررسی اثرات بالقوه فعالیت‌های معدنی بر خاک، آب، هوا و حیات‌وحش است.

این سازمان وظیفه نظارت بر رعایت مقررات و تعهدات زیست‌محیطی را در طول بهره‌برداری از معادن دارد و در صورت تخلف، می‌تواند جریمه‌های مختلفی اعمال یا حتی مجوز فعالیت‌های معدنی را لغو کند؛ همچنین سازمان به‌صورت دوره‌ای اجازه دارد، پایش‌های محیطی انجام دهد تا اطمینان حاصل کند که فعالیت‌های معدنی موجب آلودگی‌های زیست‌محیطی نمی‌شوند. باید تقویت ارزیابی‌های زیست‌محیطی و نظارت مستمر با دقت و جدیت بیشتری دنبال شود. ترویج فناوری‌های پاک و سازگار با محیط‌زیست می‌توانند به کاهش مصرف انرژی، کاهش آلودگی‌ها و مدیریت بهتر پسماندهای معدنی کمک کند.

چرا ضعف در نظارت و اجرای قوانین زیست‌محیطی وجود دارد؟

خب طبیعی خواهد بود که در اجرای هر قانونی، این امکان وجود داشته باشد که ضعف‌هایی خود را نشان دهند. بعضی قوانین مانند قانون معادن و مقررات زیست‌محیطی به‌عنوان مبنایی برای مدیریت منابع معدنی توسط دولت‌ها می‌تواند آسیب‌های برداشت از معادن را تا حدود قابل‌توجهی کاهش دهد، اما بسیاری از دستورالعمل‌ها به‌طورکامل عملیاتی نشده یا اصلا اجرا نمی‌شود و نظارت بر رعایت آنها بسیار ضعیف است.

برخی دستورالعمل‌ها به‌میزان کافی به مسائل ایمنی و بهداشت کارگران توجه نداشته یا الزامات اجرایی در این خصوص ضعیف است. بنابراین بازنگری، تقویت نظارت و افزایش شفافیت در فرآیندها برای بهبود کیفیت و اجرای دستورالعمل‌های برداشت از معادن در کشور ضروری است. اگر از لحاظ اقتصاد محیط‌زیست به فرآیند استخراج معادن کشور پرداخته شود، عمده فعالیت‌های معادن کشور زیانده خواهند بود؛ نگاه تک‌بعدی به معادن و تنها تمرکز بر جنبه اقتصادی می‌تواند آسیب‌های جدی به محیط‌زیست و اقتصاد کشور در آینده وارد کند، بنابراین با تمرکز به استخراج مواد معدنی به‌عنوان منبع اصلی درآمد، قطعا اقتصادی آسیب‌پذیر را به‌دنبال خواهد داشت. بررسی تاریخی عملکرد نهادهای دولتی و مدیریتی در حوزه معدن به‌روشنی نشان می‌دهد که ضعف نظارت کافی بر فعالیت‌های معدنی، منجر به تخلفات زیست‌محیطی، اجتماعی و بهره‌برداری‌های غیرمجاز متعددی در کشور شده است، به‌ویژه وزارت صنعت، معدن و تجارت کنونی در برنامه‌ریزی و اجرای سیاست‌های مناسب در این زمینه ضعیف عمل کرده ‌است. محیط‌زیست محل تلاقی جوامع انسانی، اقتصاد و منابع‌طبیعی است. فعالیت‌های معدنی می‌تواند به جابه‌جایی جمعیت، از بین رفتن فرهنگ‌های محلی و افزایش نابرابری‌های اجتماعی منجر شود. بسیاری از ایستگاه‌های ارزشمند حیات کشور بر اثر فعالیت‌های معدنی دچار آسیب جدی شده‌اند، کمتر نقاطی از کشور را می‌توان پیدا کرد که فعالیت‌های معدنی در آن مناطق سبب رشد و اعتلای اقتصادی و اجتماعی شده باشد. بنابراین باید به‌‎طورجدی به این آسیب‌ها پرداخته شود تا از بروز آسیب‌های بعدی با فعالیت‌های استخراج معادن جلوگیری و تا حد امکان مدیریت شود.

آیا طبق این صحبت‌ها، معدنکاری و محیط‌زیست در تقابل جدی با یکدیگر هستند؟

پیشینه تاریخی فعالیت‌های معدنی در کشور ذهنیت منفی را برای دغدغه‌مندان این حوزه ایجاد کرده؛ کمبود در فناوری‌های به‌روز برای استخراج، کارآیی این حرفه را به‌شدت کاهش داده است. از طرفی، نبود نیروی کار با مهارت‌های لازم در حوزه معدن و فرآوری به پایین بودن کیفیت تولیدات و خدمات منجر شده است. استفاده نادرست از مواد شیمیایی در زمان استخراج، مدیریت نادرست پسماندهای فعالیت‌های معدنی، کانی‌ها و مواد استخراج شده از معادن زمینه اصلی درگیری‌های بین معدنداران، نهادهای نظارتی و کنشگران محیط‌زیستی است، همان‌طور که اشاره شد، بسیاری از دستورالعمل‌ها اجرا نمی‌شوند و نظارت بر رعایت آنها ضعیف است؛ نظارت ضعیف بر فعالیت‌های معدنی و عدم‌اجرای قوانین و مقررات HSE سبب افزایش ریسک‌ها و حوادث متعددی در فعالیت‌های معدنکاوی کشور شده؛ حتی به شرایط کاری نامناسب و  بی‌توجهی به سلامت جسمی و روانی کارگران و اثرات منفی واردشده بر کیفیت زندگی آنها نیز، توجهات لازم صورت نگرفته است.

کسب درآمد، اصلی‌ترین هدف عمده اکتشاف‌کنندگان معادن کشور بوده و حفظ محیط‌زیست، منابع‌طبیعی و زیستگاه‌های ارزشمند آن مناطق و همچنین تاثیرات مخربی که بر زیستگاه‌های انسانی دارد، در اولویت کاری و ذهنی آنها قرار نداشته است. اگر این قوانین وجود نداشتند، قطعا وضعیت استخراج معادن در بخش خصوصی، می‌توانست بسیار وخیم‌تر باشد. متاسفانه در میان صاحبان این معادن، تعهد چندانی نسبت به نسل آینده مشاهده نمی‌شود.

چرا بسیاری از معادن پس از استخراج رها می‌شوند؟

یکی از مهم‌ترین ضعف‌ها، رها شدن معادن پس از استخراج اقتصادی آنها است که لازم است دولت الزام‌های سختگیرانه‌تری برای بازسازی محیط‌زیست بعد از اتمام فعالیت‌های معدنی وضع کند، بنابراین شرکت‌ها باید ملزم شوند طرح‌های بازیابی محیط‌زیست را برای اخذ مجوز حتی قبل از صدور مجوز با تضامین مالی برای اجرای این طرح‌ها ارائه دهند، همچنین برگزاری دوره‌های آموزشی و کارگاه‌های تخصصی برای کارکنان شرکت‌های معدنی در حوزه حفاظت از محیط‌زیست و استفاده از فناوری‌های نوین توصیه می‌شود، هرچند در عمل استقبال چندانی از آن نشود اما ارتقای دانش و مهارت‌های پرسنل می‌تواند تاثیرات مثبت بلندمدتی بر کاهش تخریب محیط‌زیست داشته باشد.

سخن پایانی

خلاف اینکه معادن مهم و حیاتی هستند، اما بخش مهمی از اکوسیستم و سلامت محیط‌زیست را به نابودی می‌کشانند، یعنی با از بین بردن پوشش گیاهی، منجر به کوچ و انقراض برخی از حیوانات می‌شوند، بنابراین هرگونه استفاده از منابع‌طبیعی بدون تخریب و اثرگذاری بر محیط‌زیست غیرممکن است، اما تخریب‌ها را می‌توان با انجام اقدامات پیشگیرانه و متفاوت بودن سطح تخریب، کاهش داد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین