-
صمت به راهکارهای عبور از بحران آب پرداخت

فرهنگسازی و فناوری؛ دو بال حفظ امنیت آب

ایران در منطقه‌ای با بیشترین استرس آبی در جهان، به‌عنوان یکی از آسیب‌پذیرترین کشورها نسبت به آب شناخته می‌شود.

فرهنگسازی و فناوری؛ دو بال حفظ امنیت آب

بنا بر اندازه‌گیری‌های آماری و پژوهش‌ها در شرایط مطلق، ایران دارای جمعیت و تولید اقتصادی بیشتر در منطقه‌ای با برداشت آب بالا به نسبت سایر کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا قرار دارد. بیش از ۹۰درصد از جمعیت و تولید ناخالص ملی ایران در مناطقی قرار دارد که مصرف آب آنها در حال نزدیک شدن به مصرف ناپایدار یا عبور از مصرف پایدار است و به‌همین‌دلیل است که اقدامات لازم برای اطمینان از دسترسی به آب ضروری است. باوجود این وضعیت، بهره‌وری آب در ایران کم است. سهم قابل‌توجهی از آب در کشاورزی مصرف می‌شود و بازده اقتصادی در آب کشاورزی در ایران از جمله پایین‌ترین میزان بازدهی‌ها در بین منطقه است. گفتنی است، نرخ آب شهری در ایران از جمله کمترین بهای آب در جهان است و عدم‌ارزش آب، نیاز به حفاظت از آن و همچنین قدرت و پایداری خدمات آب را تضعیف کرده و دولت را مجبور به پرداخت یارانه‌های قابل‌توجهی برای پوشش خدمات، هزینه‌های عملیاتی و تعمیر و نگهداری کرده است. وقتی آب کم می‌شود، محیط‌زیست بیشترین آسیب را متحمل می‌شود. متاسفانه کاهش سطح دریاچه‌ها و تالاب‌های بسیار قدیمی ایران با این کمبود آب، رو به افزایش است. صمت در این گزارش به راهکارهای مدیریت منابع آب و عبور از بحران آب پرداخته است.

مشارکت مردمی، راه‌حل گمشده دولت‌ها

انوش نوری اسفندیاری، موسس اندیشکده تدبیر آب در گفت‌وگو با صمت گفت: امروزه ثابت شده است که دولت‌ها نمی‌توانند مشکلات آب را به‌تنهایی مدیریت کنند. گروهی که در این رابطه می‌توانند وارد گود شوند و مشکلات واقعی آب را به‌چالش بکشند، مردم و بخش خصوصی هستند، اما آنچه تاکنون مشاهده شده، نقش کمرنگ مردم در بحث بهره‌برداری از منابع آبی بوده است.

وی افزود: تاکنون برنامه‌های محدودی از مشارکت مردمی برای احیای تالاب‌ها اجرا شد که تجربه‌های آن نه حفظ و نه تحلیل شد و اصلا مورداستفاده قرار نگرفت. در کل، مشارکت مردمی در بحث حفظ منابع آب، هیچ‌گاه آن‌گونه که باید، برقرار نشد؛ نمونه بارز آن، احیای دریاچه ارومیه است که پایدار نبود و به هدف‌ها نرسید. به‌طورطبیعی، امر مشارکت به‌صورت دستوری و از بالا به پایین که دولت در دستور کار خود قرار داده است، شدنی نیست و هیچ‌گاه دولت نسبت به دانش بومی و فرهنگ محلی، توجه جدی نداشته است و بیشتر این کارها جنبه نمایشی دارد و تقریبا به‌سرانجامی نمی‌رسد.

بحران آب در اثر ناهماهنگی‌های تشکیلات دولت و ارتباط کم آن با جامعه، ناکام و یک‌طرفه بوده که این به‌هم‌پیوستگی، بدون اصلاح نظام حکمرانی آب امکان‌پذیر نیست. باتوجه به منافع دولتی در بحث استفاده از آب، میزان مشارکت مردمی به‌حداقل رسیده است و معمولا بیشتر پروژه‌ها بدون توجه به مصالح اجتماعی انجام می‌شود.

وی بااشاره به ماده ۴۰ بند الف برنامه هفتم توسعه که به‌تعادل بخشیدن منابع آب زیرزمینی با تشویق سرمایه‌گذاری اشاره دارد، گفت: در حال‌ حاضر، منابع آب‌های زیرزمینی، عمده‌ترین تامین‌کننده آب کشور هستند، زیرا این منابع‌طبیعی به‌صورت نسبتا متعادل در سطح کشور توزیع شده‌اند و در مواقع خشکسالی به این سفره‌ها فشار زیادی وارد می‌شود. اکنون چند سالی است که در شرایط خشکسالی قرار داریم و سفره‌های آب زیرزمینی با سرعت در حال از بین رفتن هستند. بی‌شک مهم‌ترین اقدامی که باید از سوی دولت در این زمینه انجام شود، منع برداشت از آب‌های زیرزمینی است. متاسفانه در بعضی از مناطق، آنقدر به آبخوان‌ها فشار وارد شده که امکان بازگشت سفره به حالت اول از بین رفته است، اگر این شرایط به درجه خاصی برسد، آن مناطق دیگر قابل‌سکونت نخواهند بود. بهتر است هرچه سریع‌تر فعالیت‌های خودمان را سامان دهیم تا این مسئله اجتماعی، تبدیل به آسیب اجتماعی نشود. برای همین باید سعی کنیم تا اطلاعات مربوط به کمبود آب هرچه زودتر به سطح اجتماع انتقال پیدا کند و همه مردم، ابعاد این مشکل را باور کنند. اگر کمبود آب تبدیل به آسیب اجتماعی شود، کنترل آن به راه‌حل‌های اضطراری نیاز پیدا خواهد کرد. در این شرایط معمولا راه‌حل‌های ضروری و ضربتی، سازه‌ای و مهندسی، در اولویت قرار می‌گیرند و امکان مشارکت جوامع مدنی و حضور وسیع مردم برای همکاری، کمرنگ می‌شود.

دزدی حتی از رواناب

محمدجواد طباطبایی، رئیس انجمن سیستم‌های سطوح آبگیر در گفت‌وگو با صمت بااشاره به راهکارهای تامین آب بیشتر برای خانوارها گفت: آن فرآیندی که اکنون در بحث معضلات آبی شاهدش هستیم و در تامین آب مخازن هم اثرگذار است، متوسط بارندگی در درازمدت مقداری کاهش پیدا کرده است. در واقع ۲۵۰ میلیمتری که کشور سالانه باید آب دریافت می‌کرد، چند سالی است که به ۲۲۰میلیمتر رسیده است. به‌اعتقاد من، کاهش متوسط بارندگی‌ها ناشی از تغییرات اقلیمی است که برنامه‌ریزان باید آن را در نظر بگیرند و الگویی صحیح در مدیریت مصرف آب ارائه کنند.

وی بااشاره به کاهش رواناب‌های سطحی باوجود بارندگی‌ها که ناشی از برداشت‌های غیرقانونی است، گفت: چند سالی می‌شود که میزان رواناب‌های سطحی از کاهش محسوسی برخوردار شده‌اند. در حقیقت باوجود بارندگی‌های فراوانی که در برخی از سال‌ها رخ می‌دهد، رواناب‌ها کاهش پیدا کرده‌اند. احتمال می‌رود که برداشت غیرمجاز می‌شود که علت آن برداشت مستقیم و غیرقانونی از رودخانه‌هایی است که آب سدها را تامین می‌کنند. در حقیقت، رواناب‌ها وارد سد نمی‌شوند و به‌منظور مصرف از رودخانه‌ها پمپاژ می‌شوند. ناگفته نماند که این پدیده هنوز به اثبات کامل نرسیده و در حل بررسی است.

این کارشناس ادامه داد: افزایش رسوبات هم دیگر بحرانی است که سالانه حجم زیادی از رسوبات وارد سدها می‌شود. علت آن به چرای بی‌رویه دام برمی‌گردد که پوشش گیاهی مراتع را از بین می‌برند. این فرآیند باعث می‌شود که هم حوضه آبخیز تخریب و هم حجم مخازن سدها با رسوبات اشغال شود.

به‌گفته وی، متهم اصلی حضور دام زیاد در مراتع است. در حال‌ حاضر ۱۰ الی ۱۵برابر ظرفیت مراتع پوشش گیاهی آن از بین رفته است که با بارندگی در این مناطق رسوبات زیادی وارد آب سدها می‌شوند. رویکرد سنتی به آب‌های سطحی نظیر ساخت و احداث سد مبنی بر دفع و هدررفت آن است. متاسفانه سال‌های زیادی است که آب‌های سطحی به‌شکل جریان‌های سیلابی نمود پیدا می‌کند، هزینه و توان زیادی برای مهار آن به‌گونه‌ای که کمترین خسارت را به محیط بزند، می‌طلبد. توسعه این روش‌ها حاصل یک نگرش سنتی است که متاسفانه در ایران رایج است و بیشتر آموزش‌ها و دستورالعمل‌های فنی در مدیریت آب براساس این رویکرد تنظیم شده است. سدسازی و روش‌های منسوخ‌شده تامین آب از یک‌سو، فشار بیش از اندازه به منابع آب زیرزمینی از سوی دیگر، از دلایل اصلی ابتلای کشور به بحران آب شده است. یکی از تبعات تکیه و فشار بر آب‌های زیرزمینی، نشست زمین است که چند سالی است زنگ خطر آن در نواحی مرکزی به‌صدا درآمده است. یکی از دلایل این میزان از فشار به منابع آب زیرزمینی، بی‌توجهی به میزان و نوع کاشت سرزمینی است. باتوجه به اینکه، ایران در کمربند خشک کره زمین قرار دارد، کاشت محصولات آب‌بر ضربه زیادی به منابع آب کشور زده، در نتیجه، فشار به آب‌های زیرزمینی ناشی از سیاست‌های کشاورزی مبتنی بر کشت آبی است.

چگونه آب جاری را جمع کنیم؟

طباطبایی گفت: از زمانی که بارندگی اتفاق می‌افتد، موقعیت بهره‌برداری از آب وجود دارد تا زمانی که تبدیل به رواناب و جریانات سیلابی شود، بنابراین هرچقدر بتوانیم در منشأ از این آب بارندگی استفاده و از سرچشمه از میزان آب هدررفته جلوگیری کنیم، به‌طورقطع راحت‌تر می‌توانیم به کنترل بحران آب بپردازیم. برای مثال، در حوزه‌های شهری می‌توان از آب جاری‌شده در پشت‌بام‌ها استفاده کرد و در حوزه‌های غیرشهری هم، جمع‌آوری آب باران، تنش آبی را کاهش می‌دهد. به‌عبارت‌روشن‌تر، استفاده از سطوح آبگیر آب باران، منجر به توسعه عدالت آبی می‌شود، اما وقتی تمرکز روی استفاده از آب سدها یا آب‌های زیرزمینی باشد، نمی‌توان انتظار اجرای عدالت آبی را داشت. در واقع، با ذخیره آب از سدها تنها بهره‌برداران خاصی می‌توانند از آن استفاده کنند، در حالی که با توسعه مکانیزم بهره‌برداری آب‌های سطحی از آب باران؛ مردم، روستاییان، شهرنشینان و... می‌توانند آب موردنیاز خود را تا حدی تامین کنند و به منابع آبی ثابت، فشار کمتری وارد شود.

کم‌آبی حتی در شمال

وی بااشاره به اینکه روش جمع‌آوری آب‌های سطحی در استان‌های شمالی کشور، اثرگذاری بیشتری خواهد داشت،گفت: این روش امروزه معمولا برای استان‌های شمالی پیشنهاد می‌شود که حجم رواناب‌های آنها در سطوح محدود هم زیاد است و می‌توانند نیاز خانوارها را برطرف کنند. در واقع، می‌توان با یک مخزن کوچکی از رواناب‌ها نهایت بهره را گرفت.

 درباره مناطق خشک‌تر توصیه می‌شود که باتوجه به آنکه در گذشته از آب‌انبارها استفاده می‌شد و برای ذخیره آب‌ها در محیط‌های شهری از این سازه‌ها استفاده می‌کردند، حتی در زمان‌های گذشته خانه‌ها، آب‌انبار داشتند، اما برای جمع‌آوری آب سطحی برای شهرنشینان در فضاهای شهری از آنجایی که سطح پشت‌بام‌ها معمولا محدود است، با ایجاد تالاب‌های شهری می‌توان این اقدام را عملیاتی کرد، اما به‌شرط کاربرد ابزارهای فناورانه برای جمع‌آوری و تصفیه آب. در واقع، با ایجاد دریاچه‌های مصنوعی در مکان‌های مختلف شهری می‌توان از رواناب‌های سطحی در مناطق بهره‌برداری کرد که هم جنبه گردشگری دارد و هم راهکاری برای تعدیل شرایط بحرانی آب است. در واقع، شکل جدید بهره‌برداری از رواناب‌های سطحی تحت‌عنوان تالاب‌های مصنوعی در شهرها شناخته می‌شود که در برخی کشورها عملیاتی شده است. در کل، این تالاب‌ها ظرفیتی است که می‌تواند به کنترل سیلاب‌های شهری کمک شایانی کند. به‌اعتقاد من، با مدیریت موجود در بحث آب نمی‌توان انتظار داشت که چنین راه‌حلی توسعه یابد. یکی از راهکارهای توسعه این روش و مکانیزم، تغییر در ساخت‌وسازهای شهری و معماری ساختمان‌ها است.

سخن پایانی

باتوجه به اینکه، امروز نمی‌توان از آب‌انبارهای قدیمی استفاده کرد، لزوم کاربرد فناوری و توان دانش‌بنیان‌ها؛ هم در بحث جمع‌آوری از آب‌های سطحی در مقیاس‌های شهری و هم در بحث تصفیه آب‌های سطحی که اغلب ناشی از باران‌های اسیدی است، احساس می‌شود. این به‌شرطی است که سیاست‌گذاری حاکم به‌سمت نوآوری برود، نه آنکه تنها نگاه بهره‌بردارانه از منابع آب آن هم به روش سنتی داشته باشد. باید نوعی از سیاست‌گذاری جریان یابد که دانش‌بنیان‌ها را به‌کار بگیرد و فناوران را تشویق به ایجاد راهکارهای نوآورانه برای توسعه این مکانیسم کند. در این زمینه، جای خالی استانداردها و آیین‌نامه‌ها به‌شدت احساس می‌شود. برای مثال، اگر فردی بخواهد از آب باران ورودی در منزل، پشت‌بام و حیاط خانه خود استفاده کند، دستورالعملی برای آن وجود ندارد. تا زمانی که حمایت همه‌جانبه وجود نداشته باشد و مردم خواهان توسعه این روش که پیش‌زمینه‌اش سیاست‌های دولتی است، نباشند، نمی‌توان انتظار توسعه این مکانیسم را داشت.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین