جایگاه دستسازها در ایران کجاست؟
صنایعدستی، به مجموعهای از هنرها و صنایع گفته میشود که محصول آنها بهطور عمده با استفاده از مواد اولیه بومی، به کمک دست و ابزار دستی ساخته میشود.
در هر یک از فرآوردههای این صنایع، ذوق هنری و خلاقیت فکری صنعتگر سازنده، بهنحوی تجلی مییابد و همین عامل، وجه تمایز اصلی این گونه محصولات از مصنوعات مشابه ماشینی و کارخانهای است. صنایعدستی حاصل روح ملتها و دستاورد هنرهای آموخته از نسلی به نسل دیگر است؛ بنابراین صنایعدستی تنها کالایی برای مبادله نیست، بلکه خصوصیات فرهنگی و ویژگیهای قومی، از طریق این کالا مبادله میشود و نوعی ارتباط فرهنگی میان جوامع پدید میآورد.
قدمت و تاریخچه صنایعدستی را میتوان همزمان با خلقت بشر و برای رفع نیازها و حوائج شخصی و اساساً بقا دانست. از نمونههای آن سنگنبشههای داخل غارها، زیراندازها، سلاحها، البسهها، ظروف گلی و فلزی و... را میتوان نام برد.
گزافه نیست اگر گفته شود صنایعدستی، عمری به قدمت عمر بشر دارد. سابقه صنایعدستی، به عصر حجر بازمیگردد. در این دوره، ساخت ظروف و همچنین بعضی ابزار مصرفی در زندگی روزمره مانند نیزه و خنجر از سنگ برای صید و شکار حیوانات معمول شد.
رفتهرفته با پیشرفت فکری، دیگر مواد موجود در طبیعت مانند خاک رس، چوب، سنگ آهن، مس و سرانجام پشم و کرک حیوانات و الیاف گیاهی نیز مورد استفاده قرار گرفت؛ بهطوری که پیشینه ساخت اشیای سفالی و مسی، به بیش از 4 هزار سال پیش میرسد.
دوره رنسانس در اروپا، در تکامل هنری صنایعدستی تاثیر انکارناپذیری به جا گذاشت و در نتیجه، افزون بر حفظ جنبههای مصرفی بسیاری از تولیدات دستی، موجب افزایش ارزش هنری و تزئینی آنها شد.
ایرانزمین نیز از 7 هزار سال پیش، بیرق هنر نیاکان خویش را بهعنوان سند هویت ملی به رخ جهانیان کشیده است.
ایران و اقتصاد دستسازها
در ایران این هنر-صنعت از قدمت و سابقه دیرینهای برخوردار است و پشتوانهای غنی دارد که ریشههای عمیق و مستحکم آن در تاریخ و تمدن کشور و هویت فرهنگی و معرفت و معنویت، کمالخواهی، حقطلبی و خداجویی هنرمندان و صنعتگران گرانقدر در طول تاریخ بوده است. از مجموعه کتابهایی که از نویسندگان و باستانشناسان خارجی و ایرانی بر جای مانده این چنین استنباط میشود که در ایران مانند تمام نقاط دنیا پس از ظهور انسان روی زمین و هر جا که آبوهوای مساعد وجود داشت گروههای انسانی توانستند زندگی سرگردان را ترک گفته و با شعور ابزارسازی دست به ایجاد تمدن جدید بزنند. شیوه این تحولات ارتباطی مستقیم با انسان و محیط مسکونی او داشته و حیات اجتماعی بشر ابتدایی با آغاز کشاورزی و دامداری و احداث مجتمعهای مسکونی (دِه یا شهر) کشف فلزات و ساخت ابزار فلزی نمونههای مشخصی از رشد و فعالیتهای ذهنی بشر است. مجموع این دستاوردها موجب تغییر در نحوه نگرش انسان به جهان شده و بر این مبنا واقعگرایی هنری انسان جای خود را به گرایشهای آرمانی در انواع هنر و صنعت داد که کمتر با واقعیتهای عینی دنیای پیرامون منطبق بود.
ماحصل این کوشش انسان با گسترش شهرها و راهها و نیز تجارت بین کشورها رابطی شد بین گروههای انسانی و عامل انتقالدهنده فرهنگ آنها. نویسندگانی چون آلفونس گابریل در کتاب جهان شرق دور و نیز در بیابان ایران اطلاعات جامع و کاملی از هنرهای ایران و تمدن مردمانی بهدست میدهد که بیسروصدا در حاشیه کویر زندگی میکنند. نویسندهای دیگر در کتاب معروف خود بهنام راهی از میان ایران شرقی اطلاعاتی درباره زندگی مردم شرق ایران، شیوه تغذیه و ابزارآلات کشاورزی میدهد و نشان میدهد ایرانیان وارث آیین و تمدنی هستند که نیاکان آنها برای بهوجود آوردن آن مبارزات طولانی کردهاند و آنها نیز باید بیاموزند که چگونه آنها را حفظ کنند و به نسلهای بعد از خود انتقال دهند.
بدیهی است صنایعدستی ایران با قدمت و پیشینهای کهن دارای شاخههای متعدد و از لحاظ مکانی دارای گستردگی و وسعت چشمگیری است. صنایعدستی هرمزگان، صنایعدستی شمال و شمال شرق ایران و صنایعدستی اصفهان مهمترین گروه تولیدات هنری ایران را شامل میشوند.
سخن پایانی
بیتردید یکی از شاخص مهم در توجیه جنبههای مثبت صنایعدستی، به اثرات آن در مبارزه با بیکاری مربوط میشود. بیکاری، یکی از مسائل پیچیده کشورهای رو به رشد است که از افزایش سریع جمعیت سرچشمه میگیرد. در بین انواع بیکاری، شایعترین آن در کشورهای در حال توسعه، بیکاری پنهان است. بهویژه در آن دسته از کشورها که هنوز ساختار جامعه کشاورزی و روستایی بهصورت سنتی و کهن باقی مانده، بیکاری پنهان بیشتر به چشم میخورد. صنایعدستی با قابلیتها و خصوصیات ویژه خود، میتواند نقش مهمی در حل معضل بیکاری و ایجاد اشتغال برای بیکاران ایفا کند.