چشمانداز تاریک معدن ایران
بحران کمبود انرژی و ضعف هماهنگی بین دولت و بخش خصوصی، به شدت روند تولید و صادرات در معادن ایران را محدود و آسیب پذیر کرده است.

رییس اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای صنایع و معادن سرب و روی ایران مطرح کرد:
در شرایطی که فعالان معدنی کشور از فضای ضد تولیدی و چالشهای گسترده در حوزه معدن از جمله کمبود انرژی و تامین مواد اولیه گلایه دارند، کمبود هماهنگی بین دولت و بخشخصوصی بیش از پیش خود را نشان میدهد. مسوولان برخلاف مواد۲ و ۳ قانون مستمر بهبود فضای کسبوکار با اتاق بازرگانی و نمایندگان بخشخصوصی هماهنگ نیستند و بسیاری از تصمیمات مهم پشت درهای بسته و بدون مشورت با فعالان اقتصادی اتخاذ و بهصورت سلیقهای ابلاغ میشود.
این وضعیت موجب شده تا صنایع معدنی با بحران جدی کمبود برق و انرژی مواجه شوند؛ بحرانی که تولید را بهشدت محدود کرده است. از سوی دیگر، انحصار تامین مواد ناریه و افزایش بیرویه قیمتها فشار مضاعفی به تولیدکنندگان وارد کرده است. در کنار آن، مشکلات پیچیده واردات مواد شیمیایی، بوروکراسی اداری و محدودیتهای ارزی روند تولید و صادرات را با موانع جدی روبهرو ساخته است. صادرکنندگان مواد معدنی نیز با مشکلات بزرگی در زمینه قیمتگذاری و عوارض غیرشفاف دست و پنجه نرم میکنند که منجربه کاهش قابل توجه صادرات و ضررهای مالی هنگفت شده است. این بحرانها در حالی به اوج رسیده که ارتباطات بین دولت و بخشخصوصی بهشدت ضعیف است و وزرا کمتر با فعالان اقتصادی گفتوگو میکنند. در این خصوص «جهانصنعت» با حسن حسینقلی، رییس اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای صنایع و معادن سرب و روی ایران گفتوگو کرده که در زیر میخوانید.
فعالان معدنی باور دارند که فضای کنونی در کشور بیشتر ضد تولید است، نظر شما چیست؟
بله، متاسفانه شرایط فعلی بهشدت ضد تولید شده است و این مساله نهتنها نظر بنده بلکه نظر مشترک بسیاری از فعالان بخشخصوصی در حوزه معدن و صنعت است. یکی از فاکتورهایی که میتوانیم برای اثبات این ادعا به آن اشاره کنیم، بحران انرژی و کمبود برق است که در سالهای اخیر چالشهای قابلتوجهی را ایجاد کرده است. از حدود ۱۰سال پیش، متاسفانه بهجای حمایت از بخش تولید و صنعت، قوانین و مقرراتی وضع و اقداماتی صورت گرفته که بهجای کمک، بیشتر به ضرر تولیدکنندگان بوده است. این عدم حمایت، بعضا بهشکل دشمنی و ضد تولید ظاهر شده است. برای مثال، در بحث انرژی، زیرساختها از زمان انقلاب اسلامی باید به گونهای طراحی میشدند که متناسب با رشد جمعیت و نیازهای صنعتی جامعه باشند اما در عمل، این برنامهریزیها انجام نشده و ما با عدم تطابق زیرساختها مواجهایم. به همین دلیل، برنامههای توسعهای که برای افق۱۴۰۴ تنظیم شده، چندان عملیاتی نشده و امروز در زمینه تامین انرژی با بحران جدی روبهرو هستیم.
بدون شک، کمبود انرژی بر روند تولید تاثیرات مخربی گذاشته است. بهعنوان مثال، اخیرا به ما اعلام شده که باید مصرف سوخت معادن را نصف کنید، به این معنا که تجهیزات و ماشینآلات که باید روزانه ۱۰ساعت کار کنند، حالا تنها پنجساعت کار خواهند کرد. این کاهش فعالیت به میزان قابلتوجهی بر تولید تاثیر خواهد گذاشت و بهوضوح میزان آن را به نصف خواهد رساند.
برای تغییر وضعیت، نیاز است بهطور جدی به مسائل زیرساختی توجه شود. ما باید به فکر تامین انرژی به گونهای باشیم که از منابع تجدیدپذیر نظیر انرژی خورشیدی و بادی استفاده کنیم. این کار نیاز به سرمایهگذاری، تکنولوژی و مدیریت مناسب دارد. متاسفانه، شرایط کنونی به گونهای است که همواره مقررات سختگیرانهای در این زمینه وجود دارد و این خود عاملی برای کندی روند بهبود شرایط بهشمار میرود.
مساله این است زمانیکه کارگاهها بهدلیل کاهش برق و سوخت تعطیل میشوند، کارگران به کار نکردن عادت میکنند و این وضعیت نهتنها برای بنگاههای تولیدی زیانآور است بلکه معضل بیکاری را نیز تشدید میکند بنابراین در چنین شرایطی اگر ما به فکر بهبود و اتخاذ تدابیر اصولی نباشیم، وضعیت اقتصادی واحدها به خطر میافتد و مجبور خواهیم بود کارگران را اخراج کنیم که این موضوع به مشکل بزرگتری در زمینه اشتغال تبدیل خواهد شد.
متاسفانه موضوع تامین انرژی برای واحدهای اقتصادی، بهخصوص در زمینههای صنعتی و معدنی، به یکی از چالشهای جدی تبدیل شده است. بسیاری از واحدها بهدلیل ناترازی انرژی به خطر افتادهاند و نیاز به راهکارهای فوری دارند. بهطور قطع میتوان گفت که وضعیت بحرانی است و شرایط به ما اجازه نمیدهد با طرحهای بلندمدت برخورد کنیم.