سایه وابستگی، بر سر ساخت داخل
در هفته گذشته، بازار لوازمخانگی با بحران بیسابقهای مواجه شد که سروصدای زیادی هم به پا کرد؛ خاموشی ناگهانی تلویزیونهای برند اسنوا و دوو پس از بروزرسانی نرمافزاری، بسیاری از کاربران را نگران کرد. این اختلال گسترده که به شکل صفحه سیاه و عدم روشن شدن تلویزیونها بروز پیدا کرد، اول بهعنوان احتمال هک یا حمله بدافزاری مطرح شد، اما خیلی زود پای یک اختلاف مالی عمیق میان شرکت عرضهکننده محصولات در ایران و شریک چینی به میان آمد. گفته میشود بهدلیل عدمپرداخت بدهیهای مالی شرکت ایرانی، شرکت چینی از طریق یک نرمافزار دسترسی تلویزیونها به خدمات را قطع کرده است. این رویداد ناگهانی یک تلنگر جدی بود و نگرانیهای زیادی درباره تعمیق ساخت داخل که مدتهاست بهدنبال آن هستیم، ایجاد کرد. از ظاهر امر اینگونه به نظر میرسد که عدمشفافیت و نبود مدیریت کارآمد بستر مناسبی برای بروز چنین بحرانهایی فراهم آورده و ما را از بومیسازی واقعی دور کرده است. صمت در این گزارش نگاهی دارد به این اتفاق و روند پیگیری پروژههای ساخت داخل در کشور که در ادامه میخوانید.

از تلاش برای بومیسازی تا شکست تجاری
بحران پیشآمده برای تلویزیونهای اسنوا و دوو بهخوبی نشان میدهد که پروژههای بومیسازی علاوه بر تکنولوژی، مستلزم زیرساختهای مالی و مدیریتی قدرتمندی نیز هستند که توان مقابله با چالشهای اقتصادی و فنی پیچیده را داشته باشند. اگرچه هدف نهایی تمامی کشورهای توسعهیافته و حتی درحالتوسعه، حرکت به سمت تولید داخلی و کاهش وابستگی به بازارهای خارجی است، اما این مسیر غیرقابلاجتناب با دشواریها و پیچیدگیهای متعددی همراه است. ارتباط نزدیک و مستمر با تامینکنندگان خارجی برای انتقال فناوری و مدیریت مالی، در کنار خلق ظرفیت داخلی، امری حیاتی به شمار میرود. البته همانطور که میدانید این موضوع با توجه به شرایط خاص کشورمان در حاشیه قرار گرفته است.
در پروژههای داخلیسازی، یکی از مهمترین عوامل موفقیت، مدیریت قراردادها و تعهدات مالی است. در این نمونه به نظر میرسد گروه صنعتی انتخاب که برندهای اسنوا و دوو را در ایران عرضه میکند، بهدلیل عدمرعایت کامل تعهدات مالی خود با شرکت چینی طرف قرارداد، دچار بحران شده است. اختلافات مالی به حدی جدی بوده که شریک تولیدکننده چینی تصمیم به استفاده از راهکار نرمافزاری گرفته تا تجهیزات در ایران را عملا از کار بیندازد. این اقدام، نهتنها مشتریان و بازار داخلی را متضرر کرد، بلکه اعتبار برندهای داخلی را نیز تحتتاثیر قرار داد.
نکته مهمتر آن است که این حادثه با وجود اثر مخرب، هشدار قابلتوجهی برای تمام بخشهای صنعتی است که در پروژههای بومیسازی فعالیت میکنند. عدمبروز چنین مشکلاتی نیازمند الگوی حرفهای مدیریت پروژه، تضمین منابع مالی و تعامل بیوقفه میان شرکتهای داخلی و خارجی است. در حقیقت، موفقیت در بومیسازی صرفا به افزایش فناوری محدود نمیشود، بلکه مدیریت ریسکهای مالی، اقتصادی و اجرایی نیز تضمینکننده دوام و اثربخشی آن خواهد بود.
سابقه صنایع داخلی در ایران نیز نشان داده که ضعف در مدیریت مالی و کمبود منابع پایدار اغلب بزرگترین سد راه توسعه تولیدات داخلی بوده است. خبرهای پیدرپی از ورشکستگی یا توقف تولیدات بهدلیل مشکلات نقدینگی، موضوعی آشنا برای فعالان اقتصادی است و کارخانههایی که فاقد تامین مالی قوی و برنامهریزی دقیق هستند، بهراحتی با کوچکترین بحران فرومیریزند. این موضوع در پروژههای حساس فناوری و ساخت داخل بیشتر شایع است؛ چراکه وابستگی به فناوری خارجی و نیاز به انتقال دانش فنی، فشار مالی زیادی را به بنگاههای داخلی وارد میکند.
از سوی دیگر نکته مهم، نیاز به توسعه دانش فنی و ظرفیتهای انسانی داخلی است. سرمایهگذاری روی توسعه نیروی متخصص، تحقیق و توسعه و فناوری محلی، باید بهمراتب در اولویت بالاتری قرار بگیرد تا اتکا به تامینکنندگان خارجی کاهش یافته و ریسک قطع همکاریهای تجاری و فنی کمتر شود. اگر زیرساختهای علمی و تکنولوژیکی قوی شود، شرکتها قادر خواهند بود مشکلات فنی را سریعتر شناسایی و رفع کنند و بدون وابستگی کامل به قطعات و نرمافزارهای خارجی به توسعه محصولات ادامه دهند.
همچنین در این پروژهها باید به مقوله پشتیبانی و خدمات پس از فروش بسیار توجه شود. تجربه تلویزیونهای اسنوا و دوو نشان داد که قطع خدمات پس از فروش در اثر مشکلات مالی میتواند بازار را نسبت به برندها بیاعتماد سازد و تلاشهای بومیسازی را به یک شکست تجاری تبدیل کند. برای حفظ مشتریان و ارتقاء سطح رضایت، نهتنها کیفیت محصول بلکه استمرار در ارائه خدمات حیاتی است.
از منظر کلانتر، این بحران تصویری واقعی از سیاستهای بومیسازی ناقص و نیمهکاره ارائه میدهد که بدون زیرساختهای لازم و برنامهریزی جامع، وضعیتی مخاطرهآمیز ایجاد کرده است. درحالیکه بومیسازی میتواند نقطه عطفی در استقلال صنعتی کشور باشد، اما اگر مدیریت آن بهدرستی انجام نشود، هزینههای اقتصادی و اجتماعی سنگینی را بهدنبال خواهد داشت.
در نتیجه، باید یاد بگیریم بومیسازی موفق در گرو سرمایهگذاری هدفمند، مدیریت هوشمندانه، تعامل سازنده با شرکای خارجی و توسعه مستمر ظرفیتهای داخلی است. ادغام این عوامل میتواند تضمین کند که پروژههای داخلی سازی تبدیل به فرصتی برای رشد و توسعه شوند، نه قربانی بیکفایتیهای مدیریتی و اقتصادی.
تحقق تعمیق ساخت داخل برنامه پایدار و حمایت مستمر میخواهد
نسرین اجاقی، دبیر انجمن اقتصادی و ملی صنایع لوازمخانگی ایران با اشاره به اتفاق اخیر برندهای اسنوا و دوو و با تاکید بر تلاش برای کاهش وابستگی در صنعت لوازم خانگی به صمت اظهار کرد: اتفاق اخیر که برای یکی از برندهای داخلی افتاد، در بخش صنعت از ابعاد گوناگونی قابل تامل است که یکی از مهمترین آنها پروژه بومیسازی و تعمیق ساخت داخل است. با وجود آنکه اتفاق اخیر برای یکی از شرکتهای غیرعضو انجمن رخ داده، اما این موضوع بار دیگر اهمیت توجه به بومیسازی واقعی و تعمیق ساخت داخل را یادآور میشود. در صنعت لوازمخانگی، حرکت به سمت کاهش وابستگی و ارتقای توان تولید داخل یک ضرورت راهبردی است و باید در چارچوب یک برنامه پایدار، با حمایت مستمر از تولیدکنندگان، پیگیری شود تا چنین چالشهایی کمتر تکرار شود.
اجاقی در پاسخ به این پرسش که چرا با این همه صحبت درباره داخلیسازی و تعمیق ساخت داخل این پروژه به نتیجه نمیرسد و ما همواره درباره بخشهای حساس وابسته و نیازمند به واردات و شرکتهای خارجی هستیم نیز اظهار کرد: تعمیق ساخت داخل یک هدف مهم و راهبردی است، اما تحقق آن باید بر پایه منطق اقتصادی و توجیهپذیری فنی و مالی باشد. در بسیاری از بخشها، تولید یک قطعه یا فناوری در داخل کشور تنها زمانی بهصرفه و پایدار خواهد بود که حجم تولید، کیفیت و هزینهها با استانداردهای جهانی رقابتپذیر باشد. درعینحال، تجربه نشان داده که داشتن شرکای تجاری باثبات و قابلاعتماد، نهتنها به تامین مستمر و باکیفیت برخی بخشهای حساس کمک میکند، بلکه میتواند به تقویت روابط سیاسی و دیپلماتیک پایدار نیز منجر شود. بنابراین نگاه به تعمیق ساخت داخل باید ترکیبی باشد یعنی هر آنچه امکان تولید اقتصادی و رقابتی در کشور دارد باید در داخل توسعه یابد و در بخشهایی که فعلا صرفه اقتصادی یا زیرساخت فنی کافی وجود ندارد، همکاری پایدار با شرکای خارجی مطمئن میتواند بهعنوان مکمل و حتی مسیر انتقال فناوری عمل کند. این فرآیندی است که بزرگترین شرکتهای تولیدکننده در جهان نیز طی کردهاند.
وی ادامه داد: عمق ساخت داخل زمانی موفق و پایدار خواهد بود که همزمان با بومیسازی، از شبکه همکاریهای بینالمللی نیز به شکل هدفمند و راهبردی بهره گرفته شود تا هم صنعت داخلی تقویت شود و هم در برابر بحرانها مقاومتر بمانیم.
پیامد ناپایداری و عدمهماهنگی
دبیر انجمن اقتصادی و ملی صنایع لوازمخانگی ایران همچنین درباره فاصله زیاد سیاستگذاریهای کلان برای تعمیق ساخت داخل با نتایج عملی نهایی اظهار کرد: این فاصله عمدتا ناشی از ناپایداری سیاستها، تغییرات مکرر مقررات و عدمهماهنگی میان نهادهای مسئول است. تعمیق ساخت داخل به زمان، برنامهریزی دقیق و ثبات اقتصادی نیاز دارد. اگر راهبردهای کلان بهطور پایدار اجرا شود و مشوقهای واقعی برای تولیدکنندگان در نظر گرفته شود، نتایج عملی سریعتر نمایان خواهد شد.
ضرورت داشتن نگاه پیشگیرانه
اجاقی در پاسخ به این پرسش که چرا برنامهریزی کلان برای صنعت کشور نگاه پیشگیرانه ندارد آن هم در شرایطی که تحریمها روزبهروز شدید شده و از سویی هم اذعان دارد که نیروی متخصص در اختیار دارد و میتواند بسیاری از کالاها مخصوصا در بخش لوازمخانگی را بومیسازی کند، گفت: در شرایطی که شدت تحریمها رو به افزایش است، نگاه پیشگیرانه باید یکی از ارکان سیاست صنعتی کشور باشد. صنعت لوازمخانگی ایران از ظرفیتهای انسانی و فنی بالایی برخوردار است، اما این ظرفیتها باید با برنامهریزی و سرمایهگذاری پیشگیرانه فعال شود. بدون چنین پیشبینیهایی، هر بحران خارجی میتواند به توقف بخشی از زنجیره تولید منجر شود.
وی با بیان اینکه تمرکز بر ساخت داخل عمدتا تداوم ندارد، ادامه داد: یکی از چالشهای تاریخی صنعت ما این است که پروژههای بومیسازی معمولا در زمان کمبود منابع یا محدودیت واردات موردتوجه قرار میگیرد، اما پس از عبور از بحران، تداوم نمییابد. این چرخه باید با یک برنامه دائمی و تعهد به استفاده از توان داخلی شکسته شود تا سرمایهگذاریها و تجربههای بهدستآمده حفظ و توسعه یابد.
فراتر از یک هشدار
دبیر انجمن اقتصادی و ملی صنایع لوازمخانگی ایران در پایان با تاکید بر اینکه اتفاق اخیر برای صنعت فراتر از یک تلنگر بود، خاطرنشان کرد: اتفاق اخیر ـ فارغ از اینکه برای کدام برند رخ داده ـ زنگ هشداری جدی برای کل اکوسیستم تولید کشور است. این رخداد بار دیگر نشان داد که وابستگی به تامینکنندگان خارجی بدون در نظر گرفتن نیاز به همکارهای دیپلماتیک و ثبات سیاسی نادرست است. تعمیق ساخت داخل زمانی مؤثر خواهد بود که بر پایه منطق اقتصادی و توجیهپذیری فنی، همراه با نگاه بلندمدت و پایدار شکل بگیرد. در این مسیر، داشتن شرکای تجاری قابلاعتماد و بلندمدت نهتنها به استمرار تولید کمک میکند، بلکه میتواند به گسترش روابط دیپلماتیک پایدار و ثبات سیاسی نیز بینجامد. ازاینرو، باید بهجای نگاه صفر و یکی، بهدنبال ایجاد توازن هوشمندانهای باشیم؛ یعنی توسعه واقعی زنجیره تامین داخلی در کنار حفظ و تقویت همکاریهای راهبردی خارجی. این رویکرد ترکیبی میتواند ضمن افزایش تابآوری صنعت، بستر انتقال فناوری و ارتقای کیفی را نیز فراهم کند. در نهایت، این اتفاق نهتنها یک هشدار است، بلکه فرصتی برای بازنگری در سیاستهای صنعتی و تقویت زیرساختهای بومی در چارچوب یک استراتژی جامع و اقتصادی محسوب میشود.
سخن پایانی
بنابراین گزارش حادثه خاموشی تلویزیونهای اسنوا و دوو نهتنها مشکل فنی سادهای نبود، بلکه نشاندهنده آسیبهای عمیق مدیریتی و مالی در پروژههای بومیسازی صنعتی است. این بحران به حقیقت تلخ وابستگیهای ناپایدار و ضعف در مدیریت مالی شرکتهای داخلی پرده برداشت که میتواند ضربه سختی به اعتماد مصرفکننده و بازار وارد کند. برای عبور از چنین بحرانهایی باید اولویت اصلی را به بهبود مدیریت ریسکهای مالی، توسعه فناوری داخلی و ایجاد نظام پشتیبانی قوی اختصاص داد. بومیسازی صرفا به معنی تولید داخل نیست؛ این یک سیستم پیچیده است که نیازمند هماهنگی دقیق میان فناوری، مدیریت مالی، نیروی انسانی و سیاستگذاری کلان است. بدون اصلاحات اساسی در این حوزهها، خطر تکرار این شکستها ادامه خواهد داشت و توسعه صنعتی کشور را به تعویق میاندازد. این موقعیت، برای همه ذینفعان فراموشنشدنی است تا در بازنگری فرآیندها و تقویت بخشهای آسیبپذیر دقیقتر عمل کنند و اعتماد مشتریان را بازگردانند.