فاز ریزشی بورس در دور چهارم مذاکرات
سقوط سهمگین بورس در آغاز هفته، موضوعی بود که نگرانیها نسبت به سرنوشت مبهم مذاکرات هستهای ایران و امریکا را پررنگتر کرد. شاخص کل بازار سرمایه روز شنبه ۲۰ اردیبهشت با گذشت ۴ دقیقه از شروع بازار ۱۹ هزار و ۳۹۲ واحد معادل ۰.۶۱ درصد افت کرد و در کانال 3 میلیون و ۱۵۰ هزار واحدی ایستاد. تا لحظه تنظیم این گزارش، اخبار حاکی از ریزش بیش از ۲۴هزار واحدی شاخص کل بورس هستند.

بهاعتقاد تحلیلگران بازار سرمایه، یکی از دلایل منفی بودن بازار در آغاز هفته شکلگیری صفهای فروش، نگرانی فعالان بازار سرمایه نسبت به آینده مذاکرات ایران و امریکا و بدبینی نسبت به رسیدن به توافق بر سر مسائل هستهای است. در حالی که بازار سرمایه چنین نسبت به اخبار مذاکرات حساس است؛ حمید یاری، معاون نظارت بر بورسها و ناشران سازمان بورس مدعی شده، سازمان بورس در حال تغییر مسیر از نقش منفعل به تنظیمگر فعال است. تا لحظه تهیه این گزارش، پیشبینیهای کارشناسان بر این اصل استوار است؛ در صورتی که اخبار مذاکرات منفی باشد، فشار فروش بیشتر خواهد شد، حتی اگر مذاکرات باز هم ناتمام باقی بماند و مذاکرات ادامهدار باشد. اما اگر اخبار مثبتی از مذاکرات خارج شود، ترس حاکم بر بورسیها کمرنگ میشود و بازار به معاملات معمولی خود باز میگردد. غالب شدن ترس و احتیاط بر معاملهگران بورس یا نتیجه تغییر رفتار ناشی از نبود نقدینگی در بازار است یا ریشههای بیاعتمادی همچنان در بورس وجود دارد.
اما پرسش اساسی این است که در صورت مثبت بودن نتایج مذاکرات، آیا میتوان منتظر بهبود شاخصها بود؟
معاملهگران چند سناریو را برای آینده بازار پس از دور چهارم مذاکرات در نظر دارند. در صورت تمدید مذاکرات با روند مثبت قیمتها با نوسان، بهسمت کفهای قبلی نزدیک میشوند. در صورت اختلاف در مذاکرات مثل دور سوم، نوسان بازار افزایش یافته و قیمتها از کف فاصله میگیرند. بازار سهام در آستانه دور چهارم مذاکرات، شاهد خروج هزار و 900 میلیارد تومان پول حقیقی بود؛ رفتاری مشابه با دور گذشته مذاکرات. فعالان بورس، خلاف بازار ارز، نگاه بدبینانهتری نسبت به نتایج مذاکرات دارند. گزارش پیشروی صمت با تمرکز بر واکنش بازار سرمایه در آستانه دور چهارم مذاکرات از نگاه تحلیلگران بازار سرمایه تهیه و تنظیم شده است.
بورس روی محور ترس و احتیاط
نوید سالک، کارشناس بازار سرمایه؛ معاملات بازار سرمایه روز گذشته بر محور فروش بود. اتفاق بندر شهید رجایی تاثیر منفی بر بازار گذاشت و عدمسیگنال قوی از سوی مذاکرات نیز، آثار منفی بر جو معاملات بازار داشت. از آنجا که در دورههای قبلی اخبار مثبت بیشتری دیده میشد، بازار انتظار داشت در جلسات بعدی هم، اخبار مثبتی مخابره شود. اما از آنجا که مذاکرات وارد فاز تخصصی و موضوعات فنیتر شده، آثار مثبت چندانی بر بازار سرمایه نداشته است. به غیر از این دو عامل، از نظر معاملاتی بعد از یک رشد سریع در اکثریت بازار بهویژه شاخصهای بازار و صندوقهای اهرمی طبیعی بود و ذات بازار بر اینگونه اصلاحات است. روز گذشته خریداران هم در بازار خوب ظاهر شدند و بسیاری از سهمهای لیدر مانند خودروییها و بانکیها خریداری شدند. افت روز گذشته بورس مقطعی بوده و هست و از طرفی رشد شتابزده همه بازارها در روزهای آتی هیجانی است و فروکش خواهد کرد. در این شرایط، اصلاح جزئی و محدود در این روزها میتواند فرصتی برای خریداران و پولهای جدید باشد تا با قدرت بیشتری، روند صعودی در بورس ادامهدار باشد.
نمادهای فولادی در یکی دو روز اخیر با اقبال مواجه شدند، بهدلیل کاهش ریسک های بینالمللی و مذاکرات بر سر تعرفههای امریکا و احتمال متوقف شدن جنگ روسیه و اوکراین تاثیر مثبتی روی کامودیتیها داشت و فولادیها هم بهطورمحدود از این اتفاق منتفع شدند.
بازار سرمایه دماسنج اقتصاد
مصطفی صفاری، کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه؛ بهطورکلی شاخص بورس دماسنج اقتصاد است. در اقتصاد، 2 نوع شوک داریم؛ یکی شوکهای سیاسی و دیگری اقتصادی. نفس شوکهای سیاسی کوتاهمدت است؛ بهطوریکه حداکثر، یکهفتهای تمام میشوند،اما شوکهای اقتصادی مثل تغییر نرخ بهره و نرخ دلار بلندمدت هستند و بیش از یک سال بر اقتصاد تاثیر میگذارند. اما وقتی شوک سیاسی به شوک اقتصادی تبدیل شود، بلندمدت است.
باتوجه به تلاش بانک مرکزی بهمنظور تکنرخی شدن ارز، این موضوع میتواند خبر مثبتی برای بازار سرمایه باشد و در این میان، باید توجه کرد بازار ما در حداقل نرخ قرار دارد. در رابطه با اینکه در حال حاضر بازار سرمایه نیاز به اصلاحات دارد یا خیر، باید دقت داشت که اگر بهعنوانمثال بحرانی مانند حادثه ۱۱سپتامبر بسیار عمیق باشد، منجر به تعطیلی بازار خواهد شود؛ بهطوریکه این حادثه باعث شد، بورس نیویورک به مدت 3 روز تعطیل شود. اما روش دیگری که وجود دارد، محدود کردن دامنه نوسان است. محدودیت دامنه نوسان، تصمیم درستی بود اما این اقدام نباید زمانبر شود و پس از شفافیت میتوانند دامنه را باز کنند و اگر در آینده، شاهد شوک سیاسی دیگری بودیم، متولیان بورس میتوانند دامنه را محدود کنند. وقتی اتفاق خاصی رخ میدهد، بهدلیل شوک سیاسی، عدهای دچار سردرگمی و وحشت میشوند و نمیدانند باید چه کاری انجام دهند.
این در حالی است که پس از بررسیهای انجامشده، دریافت خیلی از ارزندگیهای سهام وجود دارند که قابلخرید هستند و قیمتهای آنها به کف رسیده است. برای مثال در سال ۹۹، شاخص بیش از ۲ میلیون و نرخ ۴۳۰ میلیارد دلار بوده که الان ارزش آن با همان شاخص به ۱۴۰ میلیارد دلار رسیده است و این نشان میدهد ارزندگی سهام در مقایسه با سایر بازارهای موازی جذابتر است. در صورتی که شوکهای مجددی به بازار سرمایه وارد شوند، تصمیم شورای بورس بر این است که دامنه نوسان را محدود کند اما پس از شفافیت، این دامنه برطرف خواهد شد و احتمال دارد که خیلی از صفها جمع شوند و حداکثر زمان شوک سیاسی بر اقتصاد بهویژه بازار سرمایه، یک هفته خواهد بود و پس از آن، حذف میشود.
تحقق توافق، الزام قطعی برای رشد بورس نیست
مصطفی ثانیخانی، کارشناس بازار سرمایه؛ بهطورکلی بورسها از جمله بورس ایران همواره با فضای جنگ و تنش، دچار مشکل میشوند. با این حال تحقق توافق، الزام قطعی برای رشد بورس نیست و حتی در وضعیتی که نه مذاکره انجام گیرد و نه درگیری نظامی، میتوان مشابه سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹ که در چنین شرایطی بهسر میبردیم، به رشد بورس امیدوار بود. همانطور که میدانید، مبنای قیمتگذاری ارز شرکتها، نرخ مرکز مبادله است،بنابراین نه کاهش نرخ بازار آزاد، بلکه رشدی که در نیمه دوم سال ۱۴۰۳ در نرخ ارز مرکز مبادله (نیمایی) شاهد آن بودیم، میتواند در صورتهای مالی شرکتها بهویژه صادرکنندگان، در امسال تاثیر قابلتوجهی داشته باشد و این شرکتها میتوانند از این موضوع بیشترین بهره را ببرند.
بانک مرکزی در دولت قبل، سیاستهای انقباضی در پیش گرفته بود که از طریق نرخ بهره بینبانکی و نرخ ریپو قابلمشاهده بود. اما در دور جدید و باتوجه به سیاستهای جدید وزارت اقتصاد، این سیاستها بهبود یافت و فضای بهتری برای سرمایهگذاری داخلی ایجاد شد. البته با تغییر وزیر اقتصاد در روزهای پایانی سال گذشته، در حال حاضر آمارهای هفتگی بانک مرکزی دوباره نشانههایی از بازگشت به سیاست انقباضی را نشان میدهد.
هرچند حتی در صورت ادامه مذاکرات، دولت توان تداوم این سیاست را نخواهد داشت؛ چراکه طبق قانون بودجه، دولت موظف به انتشار ۸۱۰ هزار میلیارد تومان اوراق بدهی است که حدود ۴۳۰ هزار میلیارد تومان آن اوراق جدید است. این حجم از اوراق تنها در صورت رونق بازار سرمایه قابلجذب است؛ در غیر این صورت، دولت با کسری بودجه شدیدی مواجه خواهد شد.
باتوجه به مجموعه شرایط ذکرشده، پیشبینی میشود بازار بورس در امسال سود قابلتوجهی به سهامداران خود ارائه دهد.
در شرایط فعلی، چشمانداز پیشرو 2 سناریوی غالب محتمل را نشان میدهد: میان ایران و امریکا توافقی انجام میگیرد یا تنشها به سطح نظامی کشیده میشود. در هر دو حالت، بازار با نوسان شدید مواجه خواهد شد؛ صعودی یا نزولی.
در چنین فضایی، سرمایهگذار میتواند بدون اینکه ریسک سنگینی را به پرتفوی خود تحمیل کند، اختیار خرید و اختیار فروش یکی از نمادهای شاخصساز را تهیه کند و منتظر وقوع حرکت اصلی بازار بماند. البته بهرهگیری از این ابزار نیازمند تحلیل دقیق، محاسبه نقطه سر بهسر و رعایت ملاحظات فنی است، اما در نهایت، این امکان را فراهم میکند که حتی در شرایط ابهام نیز بتوان از بازار کسب سود کرد.
ارزیابی من این است که هنوز پول جدید و سرمایه مردم عادی وارد بازار سهام نشده است. در حال حاضر، دیگر هر سهمی صرفنظر از شرایط بنیادی، موردتوجه بازار قرار نمیگیرد. مقایسهای میان شرایط فعلی و سال ۱۳۹۹ نشان میدهد که در آن مقطع، بسیاری از معاملهگران حرفهای از اردیبهشت و خردادماه بهطورکامل نقد بودند و نسبت به خریدهای بدون تحلیل مردم عادی ابراز نگرانی میکردند. وضعیت فعلی بازار با دوره سالهای ۱۳۸۱ و ۱۳۸۲ قابل مقایسه است. در آن زمان نیز شرایطی مشابه اما با ابعاد کوچکتر در بازار شکل گرفت. با این حال، بهنظر میرسد پولی که اکنون در بازار سهام در جریان است، عمدتا متعلق به سرمایهگذاران حرفهای بازار سرمایه است و سرمایه تازهای از بیرون به بازار تزریق نشده است. نحوه جابهجایی سرمایهها بین صنایع مختلف بهشکلی هوشمندانه انجام میگیرد. در بازار سهام ایران، خلاف جمله معروف وارن بافت که گفته است «بازار، محل انتقال پول از عجولها به صبورهاست»، این بازار بیشتر محل انتقال پول از افراد غیرحرفهای به سرمایهگذاران حرفهای است. در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، حضور مستقیم اشخاص حقیقی در بازار سرمایه به این اندازه رایج نیست و صندوقهای سرمایهگذاری این نقش را برعهده دارند.
سخن پایانی
بررسی دیدگاه کارشناسان بازار سرمایه نشان میدهد چالشها و عوامل تاثیرگذار مانند سرکوب قیمتی، ریزش ارزش دلاری بازار و شوکهای سیاسی همواره بازار سرمایه را با نوسان مواجه کرده است. در این راستا چشمانداز آینده بازار سرمایه ایران میتواند به کمک برخی شاخصها مانند ثبات نسبی در اقتصاد کلان افزایش سودآوری شرکتها را بهدنبال داشته باشد. اما جذب سرمایهگذاران و بازگشت اعتماد به بازار، نیاز به سیاستهای پایدار و شفاف در حوزه اقتصادی و بازار سرمایه دارد.
بازار بورس ایران پس از حدود یک سال و نیم رکود معاملاتی، از آبان ۱۴۰۳ وارد مرحلهای جدیدی از رشد شده اما در میان نگاههای خوشبینانه، سایه ریسکهای مهمی همچون ریسکهای سیاسی و سیاستهای پولی هنوز بر بازار سرمایه سایه انداختهاند. تحلیلگران معتقدند روند صعودی بورس حاصل متغیرهای مهمی از جمله بهبود نسبی سیاستهای پولی، رشد نرخ ارز نیما و امیدواری به تعاملات سیاسی در سطح بینالملل است. با این حال، فضای عدمقطعیت در سیاست خارجی، سیاستهای مالی دولت و رفتار محتاطانه معاملهگران، همگی باعث شده است چشمانداز بورس همچنان با ابهام همراه باشد.