متغیرهای سببساز مشکلات اقتصادی
صحبتهای متفاوتی درباره متغیرهای اقتصاد کلان که تاثیر زیادی در ایجاد معضلات اقتصادی کشور داشته و دارند و پیشبینی یک بحران همراه با ابرتورم در امسال بهعنوان نتیجه تاثیرگذاری متغیرهای مشکلزا، بعضا در تحلیلهای صاحبنظران و اقتصاددانان بهعنوان یک هشدا
صحبتهای متفاوتی درباره متغیرهای اقتصاد کلان که تاثیر زیادی در ایجاد معضلات اقتصادی کشور داشته و دارند و پیشبینی یک بحران همراه با ابرتورم در امسال بهعنوان نتیجه تاثیرگذاری متغیرهای مشکلزا، بعضا در تحلیلهای صاحبنظران و اقتصاددانان به عنوان یک هشدار مطرح شده است.
صرفنظر از درستی یا نادرستی این تحلیلها، باید اذعان کرد که مسائل و مشکلات اقتصادی کشور پیچیدهتر از آن است که فقط چند متغیر مشهود در اقتصاد کلان را موجب همه این مشکلات بدانیم، بدون آنکه علل اصلی و توالی عوامل و متغیرهای تاثیرگذار را به دقت شناسایی کرده و راهحل برونرفت از معضلات اقتصادی کشور با شناخت دقیق همه این عوامل، مدنظر قرار گیرد. این متغیرهای اقتصادی و غیراقتصادی که نقش آنها در تشدید نرخ تورم با افزایش مداوم رشد حجم نقدینگی، کسری بودجه و افزایش هزینههای جاری دولت مشهود است، آثار و نتایج دیگری مانند بیانضباطیهای مالی دولت، تصمیمسازی و تصمیمگیریهای اشتباه اقتصادی، کاهش ارزش پول ملی، کاهش قدرت خرید مردم، تشدید افزایش شکاف طبقاتی و مخدوش شدن شعار برقراری عدالت اجتماعی، کاهش نرخ اشتغال، کاهش رشد اقتصادی، افزایش اندازه دولت، مشکلات بر سرراه رفع موانع تولید، تغییرات مستمر نرخ ارز، افزایش مداوم نرخ کالاها و خدمات بخش دولتی و بخش خصوصی، کاهش سرمایهگذاری داخلی و خارجی، کاهش بهرهوری، مسائل و مشکلات موجود خصوصیسازی و واگذاری شرکتهای دولتی، مشکلات ساختاری در نظام مالیاتی و نقص اطلاعات در وصول مالیات حقه دولت از درآمدهای واقعی فعالان اقتصادی، نبود برنامه برای اصلاح نظام بانکی و وجود مشکلات در وامدهی بیرویه بانکها و خلق پول و دامن زدن به افزایش نقدینگی از طریق ضریب فزاینده پولی، نوسانات بازار سرمایه بدون اتکا به دلایل و منطق اقتصادی، افزایش بیرویه واردات و کاهش صادرات (مشکل تراز تجاری) علاوهبر آنها محدودیت فروش نفت و درآمدهای دولت از حاصل فروش آن، محدودیت در انتقال ارز و فعالیت های بیمهای، تجاری و مالی بهواسطه تحریم های قلدرمابانه امریکا در مناسبات تجاری و مالی بینالمللی با کشورهای جهان، فساد در روابط اقتصادی و اداری، مالی، ارزی و واردات کالا، قاچاق کالا و ارز و دیگر مسائل و مشکلات ناشی از ناهماهنگیها بین نهادها و سازمانهای مرتبط در فعالیتهای اقتصادی، ارزی و مالی مزید بر علت شده است. این عوامل از جمله معضلاتی هستند که در بحرانها و مشکلات اقتصادی دست کم ۱۶ سال گذشته کشور کم و بیش نقش داشتهاند. بدون توجه به ریشه این مشکلات و پیدا کردن راهحل منطقی و شناخت رابطه بین این متغیرها و عوامل سببساز بهترتیب ارتباط عمودی و افقی آنها با یکدیگر و شدت و ضعف تاثیرگذاری این عوامل و متغیرها بر یکدیگر و دانستن توالی تاثیرگذاری بر یکدیگر و بدون در نظر داشتن شرط شناخت واقعی عوامل سببساز، نمیتوان از دام تاثیرگذاری آنها بر اقتصاد خارج شد و اقتصاد ایران را در مسیر رشد و توسعه بهینه قرار داد. بنابراین با شناسایی دقیق این عوامل و متغیرهای تاثیرگذار در تحولات اقتصادی باید ارتباط و میزان تاثیرگذاری آنها بر یکدیگر را با روشهای آماری و اقتصادسنجی محاسبه کرده تا در نهایت بتوان نسخههای تعدیلی اثرات تحت رابطههای علت و معلولی آنها را به برنامهریزان و مجریان اقتصادی توصیه کرد.
نخست، شناخت عوامل و متغیرهای تاثیرگذار در اقتصاد با آگاهی از نقش تاثیرگذاری و تاثیرپذیری در یک قالب کلی با عنوان متغیرهای مستقل و وابسته و نیز علت و معلولی و دانستن تقدم و تاخر آنها، یک اصل انکارناپذیر است.
دوم، باید توجه داشته باشیم که هیچ واقعهای بدون داشتن یک یا چند علت واقع نمیشود. این یک اصل حقیقی در عالم هستی است و وقایع اقتصادی نیز از این قاعده مستثنا نیستند.
سوم اینکه هر عملی عکسالعملی دارد. این یک اصل کلی تغییرناپذیر در قوانین طبیعی است و در عالم واقعی جریان دارد و در هر حرکت و اتفاقی صدق میکند. با دانستن وجود انکارناپذیر این اصول کلی در روابط جهان هستی و فاعل بودن انسان در اتفاقات محیط زندگی خود، باید هر حرکتی با محاسبات قواعد و اصول کلی حاکم بر فعلوانفعالات انسانها در عرصههای مختلف حیات انجام شود، وگرنه دچار مشکل میشود.
درباره روابط علت و معلولی، علمای علوم اجتماعی شروط و شقوقی را قائل شدهاند و رابطه علت و معلولی بین عوامل و متغیرها در یکی از شقوق برشمرده زیر قابل دستهبندی هستند:
شرط لازم، شرط کافی، شرط جبری، شرط ترتیبی، شرط احتمالی، شرط جانشین، شرط کمکی و شرط همزمانی.
این روابط علت و معلولی با مفاهیم مختلف در اقتصاد و بهطور کلی در علوم اجتماعی بهکار گرفته شده است. مانند متغیرهای مستقل و وابسته، متغیرهای توضیحی و توضیح داده شده، متغیرهای رگرسکننده و رگرسشده، متغیرهای کنشی و واکنشی، متغیرهای درونزا و برونزا و...
غرض از بیان روابط علت و معلولی و نحوه ارتباط عوامل و متغیرهای اقتصادی با یکدیگر، تذکر این نکته بود که هیچ معلولی بدون علت اتفاق نمیافتد و متغیرها بعضا دارای روابطی با ضرایب ثابت هستند. به عنوان مثال بهازای افزایش یا کاهش واحد مشخصی از متغیرهای تاثیرگذار، تغییراتی در متغیرهای تابع بهوجود میآید. بهعنوان نمونه، تابع مصرف کنز، رابطه بین تغییرات درآمد قابل تصرف و میزان مخارج مصرفی شخص را تحت ضریب مشخصی معلوم میکند، یک رابطه اثبات شده در اقتصاد است. بهعبارتی دیگر، مصرف هر شخص تابعی از درآمد قابل تصرف او است. یا رابطه نرخ تورم با بیکاری و رابطه کسری بودجه و نقدینگی با تورم و نیز رابطه نرخ بهره با مخارج سرمایهگذاری و... که از یک قاعده و قوانین مشخصی تبعیت میکنند.
این موضوع از جمله مسائل مهم است و بدون شناخت این قواعد و قوانین قادر به حل مشکلات ریشهای نمیشویم و نمیتوان قوانین اقتصادی که بر اثر بکارگیری روشهای علمی و تجربی به اثبات رسیده را در تصمیمگیریهای اقتصادی نادیده گرفت و بدون توجه به روابط این متغیرها از موفقیت تصمیمات اقتصادی اطمینان حاصل کرد.
امین دلیری- کارشناس اقتصاد و مدرس دانشگاه