هزینههای اقتصادی عدم رعایت قوانین راهنمایی و حملونقل (بخش پایانی)
غلامعلی رموی-کارشناس اقتصاد و تجارت
در بخش نخست این نوشتار که روز گذشته چاپ شده، به بخشهای از پیامدهای بیتوجهی به قوانین راهنمایی و رانندگی و در بعدی کلانتر حملونقل اشاره شده و در این یادداشت به ادامه این مطلب میپردازیم. مطابق بررسیهای انجام شده و اطلاعات موجود در برخی منابع ، میزان مصرف سوخت در کشور ما بهتنهایی معادل میزان مصرف کل اتحادیه اروپا یا معادل مصرف چین است؛ این یعنی نابودی منابع کشور با همت همگانی.آلودگیهای زیستمحیطی فضای زندگی مردم جامعه را یک محیط آلوده و خطرآفرین در بیشتر ایام سال بهویژه پاییز و زمستان کرده است.در بسیاری از کشورهای توسعهیافته دیگر مفاهیمی مانند حمایت از تولید خودرو ملی به هر قیمتی معنا ندارد و صنایع بزرگی مانند خودروسازی در حقیقت یک هنر بینالمللی و دستاورد کشورهای مختلف است در ارائه یک تکنولوژی قابلاحترام برای رفاه انسانها با هر سطح از درآمد. نتیجه این تقسیم کار کاهش قیمت تمامشده و افزایش کیفیت محصولات و ارتقای استانداردهای مختلف ایمنی و زیستمحیطی است.
موضوع مهم دیگر توجه و تمرکز جدی بر وجود قوانین و مقررات عبور و مرور و اجازه رانندگی به افراد از طریق آموزشهای مختلف در بازه زمانی قابلتوجه با اخذ هزینههای بسیار سنگین است؛ بهنحوی که در سوئد برای اخذ یک گواهینامه رانندگی فرد باید هزینهای معادل ۴۰ تا ۵۰ هزار کرون را کنار بگذارد و در بازه زمانی حداقل ۴ تا ۶ ماه آموزشهای مختلف عملی و نظری را همراه با ضرورت اخذ تاییدیه قبولی در هر مرحله دریافت کند. این فرآیند بهقدری دقیق و عالمانه برنامهریزی شده که در خروجی کار، رانندهای که تحویل جامعه میشود یک انسان کاملا آگاه و مسلط به مسائل و قوانین ترافیکی، زیستمحیطی و مسئول نسبت به جان خود، عابران و رانندگان دیگر خواهد بود.
میانگین سرعت رانندگی در شهرها در این کشور بین ۳۰ تا ۴۰ کیلومتر است که در محیطهای حومه شهر ممکن است تا ۶۰ کیلومتر برسد و تخطی 20کیلومتر از سرعت مجاز یعنی ابطال گواهینامه. نکته بسیار مهم دیگر احترام ویژه و حق تقدم با عابران پیاده است که محیط خیابانهای این کشور را برای مردم بهویژه کودکان و سالخوردگان ایمن کرده است. در مقایسه با کشور ما که یک موتورسوار میتواند در مدت یک روز گواهینامه بگیرد و هر راننده با هر سرعتی براند و اتوبوسهای عمومی هم میتوانند به هر شکلی از خط عابر پیاده عبور کنند، این نوع رفتار ترافیکی بیشتر به یک دروغ سیزده میماند تا واقعیت یک جامعه. در سوئد بهصورت عملی در فرآیند آموزش، تحت عنوان ریسک یک و دو مهارتجویان را با مخاطرات رانندگی در شرایط مصرف مواد مخدر و مشروبات الکی آشنا و طی یک آزمون آنها را متعهد به شناخت این قوانین و مجازاتها میکنند؛ به آنها نشان میدهند که یک انسان غیرطبیعی حین رانندگی چگونه میتواند موجب تباهی خود و دیگران شود و سرنوشت افراد را کاملا برای آنها توضیح میدهند.
در ریسک دو متقاضیان با کم و کیف رانندگی در شرایط خطرناک آشنا میشوند و سپس در یک خودرو کاملا ایمن آنها را در شرایط تصادفات مختلف و واژگونی خودرو قرار میدهند تا آنها بهصورت عینی تصادفات مختلف را تجربه کنند و بفهمند در یک تصادف واقعی چه احوالی بر فرد و همراهان میگذرد. در این فرآیند شیوه نشستن ایمن فرد و سرنشینان به او آموزش داده و به او گوشزد میشود که چگونه راننده مسئول همه حوادث ناشی از بیتوجهی به قانون یا بیدقتی در سرعت مطمئنه است و در نهایت هم قانون به فرد میآموزد که در صورت رعایت نکردن آن با مجازاتهای سخت، زندان، محرومیت دائمی یا موقت از رانندگی و جرایم وحشتناک مواجه خواهد شد. در این فرآیند آموزش یک موضوع جدی و بسیار تخصصی است که از عهده هر کس جز موسسات استاندارد و قانونی دارای تجهیزات و امکانات کامل و وسیع آموزشی برنمیآید. این پروسه و امتحان نظری و عملی به قدری استاندارد و دقیق برگزار میشود که ضریب خطا حتی در افراد تازهکار به صفر نزدیک میشود و خروجی این دوره حدوداً ششماهه یک فرد قانونمند و راننده استاندارد و مسئولیتپذیر برای ترافیک آن کشور است که هر لحظه پلیس را ناظر بر اعمال ترافیکی خود میبیند و هیچ مقامی فکر تعرض به پلیس را نمیکند. نتیجه این همه کار، استفاده بهینه از امکانات و منابع آن کشور و جلوگیری از خسارت و تحمیل هزینههای مادی و معنوی به افراد جامعه است و در کنار آن دستگاههای مختلف با اخذ هزینه از مردم در یک فرآیند دوستانه و بسیار محترمانه آنها را راهی یک محیط اجتماعی سالم و بانشاط میکنند.با این اوصاف و تعاریف باید این سوال را بیان کرد که آیا وقت آن نرسیده که صرفهجویی در منابع کشور را از این معضل بزرگ شروع کنیم؟