سهم کم دستمزد در تامین هزینههای مسکن
بررسی گزارش اخیر یک مرجع رسمی نشان میدهد که در سال گذشته بیش از نیمی از درآمدهای افراد شهری، از محل درآمدهای غیرشغلی تامین شده و دستمزد و حقوق رسمی مشاغل، سهمی کمتر از یکسوم کل درآمدهای شهرنشینان را تشکیل داده است.
بهعبارتسادهتر، با یک نگاه اجمالی میتوان دریافت که مجموع دستمزد یک خانواده شهری در سال گذشته حتی کفاف تامین هزینههای محل سکونت آنها را تامین نکرده است. در سال گذشته، حدود ۵۰ درصد بر هزینههای مردم ایران افزوده شده و در ضمن، میانگین هزینههای خانواده شهری در سال گذشته بیش از ۱۳۷ میلیون تومان بوده، اما دهک اول شهرها تنها موفق به تامین هزینه ۳۲ میلیون تومان شدهاند، حال آنکه هزینههای خانواده دهک دهم که مرفهترین اقشار ایران هستند، به بیش از ۳۶۲ میلیون تومان رسید. صمت در تحلیل پیشرو با تکیه بر گزارش اخیر مرکز آمار ایران به بررسی هزینههای خانوار کشور پرداخته است.
بررسی بودجه خانوار
بــررســی هـزینــه و درآمد خانــوار (بودجه خانوار)، برای نخستینبــار در ســال ۱۳۱۴ تــوســط بــانـک ملـی ایران انجــام شــده و هــدف اصلــی ایــن بـررسـی، بهدست آوردن ضرایب مصرف برای محاسبه شاخص هزینه زندگی بوده است.
در ســال ۱۳۳۸ پس از یــک وقفــه طولانی، اداره بــررسـیهــای اقتصادی بانک ملـی ایـران بــهمنظور تجـدیـدنـظـر در ضـرایـب اهــمیــت شـاخـص هـزینــه زنــدگی، در ۲۳ شهر کشور، با مراجعــه بــه خــانـوارهای نمــونـه بــه تهیــه آمــار در ایـــن زمینــه مبــادرت کرد. از ســال ۱۳۴۴ بـانـک مرکــزی ایــران، بــررسـیهــایــی را درباره هــزینــه و درآمد خـانـوارهـای شهــری، بـهطـــورمـرتــب انــجام داده اســـت. طی سال ۱۳۴۷، آمــارگیــری از هـــزینـه خـانـوارها در نقاط شهـری و در مقیـاســی گستــردهتــر، تـوســط مــرکز آمار ایران شـروع شــد. ایــن آمــارگیـری از سال ۱۳۵۳ عـلاوه بـر هزینـه، درآمد خانـوارهـای شهـری را نیـــز شـامـل میشود و تــاکنــون بـهاستثنــای سالهای ۱۳۵۵، ۱۳۵۷ و ۱۳۶۰، همــهسـالـه انجــام و نتایج آن استخراج و منتشر شده است.
افزایش شکاف بودجهای شهر و روستا
بهگزارش صمت و براساس بررسیهای مرکز آمار، هزینه خالص یک خانواده در سال گذشته به ۱۳۷ میلیون و ۱۴۶ هزار تومان رسیده است. این مهم در حالی رخ میدهد که در سال ۱۴۰۰، این هزینه ۹۲میلیون و ۵۰۱ هزار تومان بوده که نشاندهنده افزایش ۴۸.۳ درصدی هزینههای خالص خانوارهای شهری در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال پیش از آن است. هزینههای ناخالص خانوارهای شهری حدود ۲.۵ میلیون تومان در سال بیشتر از هزینههای خالص است؛ در محاسبات مرکز آمار این شاخص به رقم ۱۳۹ میلیون و ۶۶۸ هزار تومان رسیده که این شاخص نیز نسبت به سال ۱۴۰۰ افزایش ۴۸.۴ درصدی داشته است. از هزینههای خالص بیش از ۱۳۷ میلیون تومانی خانوارهای شهری، ۳۷ میلیون و ۶۸۲ هزار تومان آن صرف تهیه مواد غذایی، خوراکی و دخانیات میشود. باتوجه به حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی، هزینههای خوراکی خانوارها شتابی بیش از میانگین هزینه داشته، بهنحویکه درصد افزایش آن در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۴۰۰ به ۵۲.۸ درصد رسیده است. هزینههای غیرخوراکی خالص هم ۹۹ میلیون و ۴۶۳ هزار تومان از هزینههای خانوادههای شهری را تشکیل میدهد. هزینههای خالص خانوارهای روستایی که در سال ۱۴۰۰ بیش از ۵۱ میلیون و ۹۱۱ هزار تومان بود، در سال گذشته به ۷۸ میلیون و ۸۵۹ هزار تومان رسیده است. این امر نشاندهنده افزایش ۵۱.۹ درصدی هزینههای روستاییان است. ضمن اینکه بهنظر میرسد فشار تورمی بر روستاییان بیش از ساکنان شهرها است. هزینههای ناخالص در این دسته از ساکنان ایران ۲ میلیون تومان بیش از هزینههای خالص بوده و به ۸۰ میلیون و ۸۶۵ هزار تومان رسیده است. خانوادههای روستایی در سال گذشته حدود ۳۲ میلیون و ۸۵۲ هزار تومان از هزینههای خود را در بخش تهیه مواد خوراکی و دخانی هزینه کردند و مجموع هزینههای غیرخوراکی خانوادههای روستایی در سال گذشته به بیش از ۴۶ میلیون تومان در سال رسیده است.بررسی میانگین درآمدهای خانوار شهری در سال ۱۴۰۱ نشان میدهد که دخل ایرانیان شهرنشین به ۱۶۶ میلیون و ۹۶۴ هزار تومان در سال رسیده است. این امر بیانگر افزایش ۴۸.۵ درصدی درآمدها نسبت به سال ۱۴۰۰ است. در سال ۱۴۰۰ خانوادههای شهری ۱۱۲ میلیون و ۴۲۱هزار تومان درآمد سالانه داشتند. برای خانوادههای روستایی درآمدهای سال گذشته به ۹۸ میلیون و ۶۳۸ هزار تومان رسیده است. در سال ۱۴۰۰ روستاییان ۶۳ میلیون و ۷۱۳ هزار تومان درآمد داشتند که عطف به این مسئله، افزایش ۵۴.۸ درصدی درآمدهای روستاییان در سال گذشته را نشان میدهد.
بررسی شاخص ضریب جینی هم از کاهش اندک فاصله درآمدهای اقشار مختلف در سال گذشته نسبت به سال ۱۴۰۰ خبر میدهد. البته مشخص نیست چه عواملی بر این امر موثر بودند، اما بهنظر میرسد افزایش پرداخت یارانههای نقدی میتواند جزو عوامل موثر باشد، زیرا عوامل دیگر مانند نرخ رشد اقتصادی یا تورم بیش از هرچیز بیانگر افزایش فاصله طبقاتی بهنظر میآمدند.
فاصله هزینههای دهک اول و دوم بیش از ۱۰ برابر شد
در رابطه با نحوه تامین مسکن در مناطق شهری و روستایی، مشخص شده است که بیش از ۸۸ درصد روستاییان در ملکی که متعلق به آنهاست، سکونت دارند و مستاجران کمتر از ۵ درصد از واحدهای مسکونی را تشکیل میدهند. در حالی که در شهرها شرایط دیگری وجود دارد که بهدلیل قیمتهای بسیار بالاتر موجب کاهش شدید صاحبان خانهها در میان شهروندان شده است. در ۵ سال گذشته، حدود ۶۵ تا ۶۸ درصد شهرنشینان مالک سرپناه خویش بودند. این وضعیت همزمان با خروج امریکا در برجام تشدید شد و بهنظر میرسد باتوجه به چشمانداز تیره ناشی از تحریمها، افرادی که توان تهیه ملک داشتند، واحدهای موردنیاز خویش را خریدند. مستاجران بیش از ۲۳ درصد از کل ساکنان شهرها را از آن خود کردهاند. ۸.۲۳ درصد از شهرنشینان نیز در دیگر اشکال واحدهای مسکونی مانند خانههای سازمانی یا خانه پدری خویش سکونت دارند.
برای نخستینبار مرکز آمار به ارائه گزارش هزینهها و درآمدهای خانوار در سال ۹۶ پرداخت، در این سال این مبلغ به ۳۲ میلیون و ۹۵۲ هزار تومان رسید. تورم بالایی که از سال ۹۷ بر فضای اقتصادی حاکم شد، چنان هزینه زندگی خانوارها را افزایش داد که ظرف ۵ سال، هزینههای زندگی شهرنشینان بیش از ۴۰۰ درصد افزایش داشته و در سال گذشته به ۱۳۷ میلیون تومان رسیده، از اینرو وضعیت برای روستاییان دشوارتر هم بوده است، بهنحویکه هزینههای سالانه این شهروندان ایران، در سال ۹۶ به ۱۷ میلیون و ۸۶۷ هزار تومان رسیده که در سال گذشته به ۷۸ میلیون و ۸۵۹ هزار تومان افزایش یافته، بهطورکلی شدت افزایش هزینهها در روستاها بیش از شهرها بوده است.بررسی جزییات دیگر گزارش مرکز آمار نشان میدهد که در این مدت، شدت تورم در مواد غذایی بیش از مواد غیرخوراکی بوده است. در سال ۹۶ هزینههای سالانه یک خانواده سهنفره شهری ۷ میلیون و ۶۷۵ هزار تومان بود که در سال گذشته به ۳۷ میلیون تومان رسیده است. بهعبارتسادهتر، هزینههای خوراکی یک خانواده در این مدت کوتاه ۵.۵ برابر شده و برای روستاییان هزینههای خوراکی از ۶ میلیون و ۶۵۰ هزار تومان در سال ۹۶ به ۳۲ میلیون و ۸۵۲ هزار تومان در سال گذشته رسیده است. از نکات عجیب این است که گرچه روستاها تولیدکننده اصلی غذای کشور هستند، اما میان هزینههای غذای روستاییان و شهرنشینان فاصله حدود ۵ میلیونی وجود دارد. در سال ۱۴۰۱ بالاترین افزایش هزینههای خوراکی در کشور رقم خورد، بهنحویکه در شهرها ۵۲.۸ درصد بر آن اضافه شد و در روستاها ۵۸.۷ درصد. هزینههای غیرخوراکی سهم مهمی از سبد هزینه شهروندان ساکن در شهرها را تشکیل میدهد. بخش مهمی از هزینههای غیرخوراکی به هزینههای گران تهیه مسکن در شهرها و کلانشهرها برمیگردد. این هزینهها هرچند با شدتی کمتر از هزینههای خوراکی گران شدند، اما تورم در این بخش هنوز بیش از سطح نگرانکننده و هشداردهنده است.
در سال ۹۶ یک خانواده شهری در سال، ۲۵ میلیون و ۲۷۵ هزار تومان هزینهکرد در این بخش داشته که در سال گذشته این رقم به ۹۹ میلیون و ۴۶۳ هزار تومان افزایش یافته است. در واقع، هزینههای غیرخوراکی در ۵ سال، حدود ۴برابر بیشتر شده است. روستاییان در حالی در سال ۱۴۰۱ باید ۴۶ میلیون و ۶۸ هزار تومان برای بخش غیرخوراکی هزینه میکردند که در سال ۹۶ هزینههای آنها در این بخش ۱۱ میلیون و ۲۱۶ هزار تومان بود. در حالی که فاصله تامین هزینه هزینههای خوراکی در روستاها ۵ میلیون تومان کمتر از شهرها است، اما هزینههای غیرخوراکی در شهرها حدود ۵۰ میلیون تومان در سال بیشتر از روستاها است.
بررسی سبد خرید خانوارهای شهری نشان میدهد که در سال گذشته، مسکن ۳۸.۱ درصد از هزینهها را از آن خود کرد. در حالی که مجموع هزینه افراد برای خوراکیها و دخانیات ۲۷.۵ درصد برآورد شده، بهداشت و درمان با فاصلهای معنادار در رده بعدی قرار دارد که ۹.۱ درصد هزینههای یک خانواده را به خود اختصاص داده است. حملونقل ۸.۴ درصد هزینههای یک خانواده شهری را تشکیل داد و سهم تفریح و فرهنگ به ۱.۶ درصد کاهش یافت. بهعبارتدیگر، بیش از نیمی از کل هزینههای غیرخوراکی خانوادههای شهری به تهیه سرپناه اختصاص یافت. بهتعبیری، در سال ۱۴۰۱ خانوادههای شهرنشین ایران بیش از ۵۰ میلیون تومان را برای تهیه یک سرپناه هزینه کردهاند.بررسی هزینههای دهکهای مختلف نشان میدهد که دهک اول شهرنشین (فقیرترین اقشار) در حالی که میانگین هزینه شهرنشینان ۱۳۷ میلیون تومان بوده، تنها ۳۲ میلیون و ۵۴۴ هزار تومان هزینه کردهاند. این مهم در صورتی رخ داده است که در دهک دهم که ثروتمندترینها و پرمصرفترین بخشهای جامعه ایرانی قرار دارند، سال گذشته ۳۶۲ میلیون و ۴۸۳هزار تومان هزینه زندگی شده، به این ترتیب، فاصله ثروتمندترین و فقیرترین دهک شهرنشین ایرانی در سال گذشته بیش از ۱۰برابر بوده است. جالب اینکه دهک نهم در همین مدت زمانی، ۲۱۵ میلیون تومان و دهک هشتم ۱۶۹ میلیون تومان هزینه کردهاند. میان دهک نهم و دهم در هزینه کردن، ۱۵۰ میلیون تومان اختلاف و میان دهک هشتم با دهک دهم حدود ۲۰۰ میلیون تومان فاصله وجود دارد.
دستمزد حتی یکسوم هزینههای افراد را هم تامین نکرد
در بخشی دیگر از این گزارش، مجموع درآمدهای یک خانواده شهری را ۱۶۶ میلیون و ۹۶۴ هزار تومان برآورد کردند که برای روستاییان این رقم به ۹۸ میلیون و ۶۳۸ هزار تومان رسیده است. این مهم از افزایش بهترتیب ۴۸.۵ و ۵۴.۸ درصدی نسبت به سال ۱۴۰۰ خبر میدهد. باوجود تصویب افزایش دستمزد بیش از ۵۰ درصدی در سال ۱۴۰۱، گزارش مرکز آمار نشان میدهد که درآمد مزدبگیران در سال گذشته کمتر از ۵۰ درصد افزایش داشته است. این وضعیت برای روستاییان دشوارتر هم بوده، گرچه درآمدهای غیرشغلی در روستاها ۶۷.۹ درصد رشد کرده است.
ترکیب درآمدها در یک خانواده شهری نشان میدهد که درآمد حاصل از دستمزد شغلی افراد، تنها ۳۲.۸ درصد از درآمدهای شهریهای ایران را تشکیل داده است. بهتعبیری، سهم مزد از کل درآمدهای شهرنشینان حتی به یکسوم کل درآمدها نمیرسد. بخشی از تخریب فرهنگ کار و تقویت فرهنگ طمعکاری و سودپرستی ناشی از تضعیف جایگاه کار و درآمدهای حاصل از آن در تامین هزینههای یک خانواده است. بهبیانسادهتر، مجموع درآمدهای یک خانواده شهری از محل دستمزد، بهاندازه هزینه تامین سرپناه آنها هم نمیشود. درآمد مشاغل آزاد ۱۶ درصد از درآمدهای شهرنشینان را تشکیل میدهد. نکته نگرانکننده سهم بسیار بالای درآمدهای غیرشغلی از کل درآمدهای شهرنشینان است؛ بنا بر گزارش اخیر، ۵۱.۲ درصد از کل درآمدهای یک خانواده شهری از محلی غیر از شغل آنها تامین میشود. از کل این درآمدها، اجارهبهای مسکن شخصی ۳۹.۴ درصد از درآمدهای خانواده شهری را تامین و حقوق بازنشستگی نیز ۳۲.۴ درصد از کل درآمدهای غیرشغلی را از آن خود کرده است. یارانهها نیز سهمی ۴.۸ درصدی داشتهاند. به این ترتیب، میتوان گفت دستمزد بهاندازه اجارهای که مالکان از مستاجران خویش میگیرند، در تامین هزینهها نقش داشته است و درآمدهای دیگر غیر از شغل رسمی افراد، سهمی بیش از درآمد افراد را برعهده داشته است. درآمدهای ناشی از سود سپرده، اجاره محل کسب، فعالیت در عرصه زمین؛ از دیگر بخشهای مهم تامین درآمدهای شهرنشینان بوده است. در روستاها سهم دستمزد مشاغل مشابه شهرها است، اما بهدلیل خاص شرایط روستاها، مشاغل آزاد سهمی کمابیش بهاندازه حقوق و دستمزد را از آن خود کردهاند و درآمدهای شغلی نیز اندکی بیش از این دو بوده و درآمد حاصل از دستمزد، درآمد مشاغل آزاد و درآمدهای غیرشغلی برای روستاییان بهترتیب ۳۲، ۳۰.۱ و ۳۷.۹ درصد برآورد شده است.