نقشهراهی برای انرژی وجود ندارد
فرزین سوادکوهی-کارشناس انرژی
بحران انرژی در ایران شامل چالشها و مشکلات ناشی از کمبود انرژی گاز و برق و استفاده نادرست از انرژی در کشور ایران است. با کمبود گاز، تولید برق از نیروگاههای حرارتی برای تولید برق هم تحتتاثیر قرار میگیرد. شرایط تولید و مصرف سایر نهادههای انرژی نیز بههمینشکل است. بسیاری معتقدند از آنجایی که اصولا استراتژی انرژی را ترسیم نکردهایم و یک نقشهراه برای حوزه انرژی نداریم، در عمل مجبور به بکارگیری تمهیداتی میشویم که شاید در مقاطع کوتاه همانند مسکنی ظاهر شوند و نتیجه خاصی نیز بههمراه نداشته باشند.
بنابراین، اختصاص یارانههای انرژی همواره با حاشیههای بسیاری همراه است. از جمله این یارانهّها، یارانه بنزین است که دوباره خبرساز شده و میتواند برای مدتی نهادهای ذیربط و مسئولان مربوطه را برای یافتن و ارائه راهکار حل موقتی موضوع با فشار در اخذ تصمیمات جدید مواجه کند. در کل، چنین راهکارهایی، کلی و روشی نیست که بتواند کشور را از تنگنای تولید و مصرف (ناترازی) رها کند. متاسفانه ما این ناترازی را در حوزههای دیگر انرژی همچون برق و گاز نیز شاهد هستیم.
براساس آمار، در ۲ سال گذشته موفق به تولید روزانه ۱۰۵ میلیون لیتر بنزین باکیفیت در روز بودیم، اما این مقدار رفتهرفته کاهش محسوسی پیدا کرد و کاهش تولید دردسرساز شد. از سوی دیگر، مصرف سرسامآور بنزین در کشور بهطورتصاعدی در راه بالا رفتن و به ناترازی بنزین عمق داده است. دولت به اشتباه گمان کرده است که برای برونرفت از این وضعیت، یارانه بنزین میتواند چارهساز باشد، اما به اعتقاد بیشتر کارشناسان انرژی، چنین روشهایی کارساز نیست و کمکی به ناترازی انرژی در کشور ما نمیکند.
این کارشناس حوزه انرژی بیان کرد: ما تا زمانی که یک نگاه کلی به حوزههایی مانند حملونقل نداشته باشیم و خودروهای تولیدشده را با فناوریهای بهروز هماهنگ نکنیم، اتفاقی خاصی رخ نمیدهد و هر سال کلی خودرو تولید میکنیم که روزبهروز به ناوگان حملونقل ما اضافه میشوند و به همین میزان مصرف انرژی نیز بالا میرود. در این شرایط، یارانه بنزین چه کمکی میتواند به حل مشکلات موجود کند؟ یارانه بنزین در نهایت میتواند بخش کوچکی از خلأ ناترازی و کمبودهای مالی دولت را جبران کند، اما کلیت ماجرا را تغییر نمیدهد و بهنظر من، کار درستی نیست.
اکنون جامعه و مصرفکننده، توانایی پذیرش این افزایش نرخ را ندارد، چراکه واقعیسازی نرخ بنزین صدای حوزههای دیگر انرژی نظیر برق و گاز را هم درمیآورد و این حوزهها را برای واقعیسازی نرخها تهییج میکند.
واقعیسازی نرخ بنزین شرایط حادی را بهوجود میآورد و این راهکار درستی نیست. کار درست این است؛ همانطور که گفته شد به حوزههای خودرویی ورود و پای تکنولوژیهای جدید به این صنعت باز شود. همچنین، الگوهای مصرف با روشهای مختلف به مصرفکنندگان آموزش داده شود. نهادهایی مثل سازمان بهینهسازی مصرف سوخت باید فعالتر و نقشهای نمایشی کنار گذاشته شوند و نهادهای مربوطه کنشگرایانه و با جدیت به این بحث ورود کنند تا بهترین تصمیم گرفته شود.
یکی از مهمترین چالشهای یک دهه اخیر اقتصاد ایران، به موضوع پرداخت یارانه انرژی و واقعی نبودن نرخ آب، برق و گاز مربوط میشود. ایران در سال ۲۰۲۲، ۸۶ میلیارد دلار بهعنوان یارانه انرژی پرداخت کرد؛ در حالی که کشور چین با جمعیت بیش از یک میلیارد نفر در مقام دوم قرار گرفته و ۳۲ میلیارد یارانه انرژی به این موضوع اختصاص داده است. نوسانات ارزی و افزایش ارزش دلار نسبت به ریال، باعث افزایش نرخ حاملهای انرژی در بازار داخلی شده است. کاهش تولید داخلی حاملهای انرژی مانند بنزین، دیزل و گازوئیل در کشور سبب شده که وابستگی به واردات این محصولات افزایش پیدا کند و نرخ آنها نیز صعودی شود.
از سوی دیگر، تعاملات بازاری و عواملی مانند افزایش تقاضا در فصلهای گرما، افزایش ترافیک در شهرها و تعطیلی موقتی کارخانهها نیز میتواند باعث افزایش نرخ حاملهای انرژی شود. باتوجه به این عوامل، افزایش نرخ حاملهای انرژی در ایران امری چندجانبه است و بهدلیل تاثیرات گسترده بر بازار، از جمله مشکلاتی محسوب میشود که در کلیه زمینههای اقتصادی و اجتماعی تاثیر میگذارد. پرداخت یارانه انرژی در کشورهای مختلف به شکلهای مختلفی انجام میشود. در برخی کشورها، دولت مستقیم به خانوارهایی که قادر به پرداخت هزینههای خود نیستند، یارانه پرداخت میکند. در برخی دیگر از کشورها، دولت بهصورت غیرمستقیم این یارانهها را ارائه میکند. در برخی موارد، دولتها نیز برای کاهش مصرف انرژی و حفظ محیطزیست، یارانههایی را ارائه میکنند که به افراد و شرکتها کمک میکند تا در مصرف انرژی صرفهجویی کنند. در هر صورت، دولت باید در راستای هدفمندی یارانهها گام بردارد و چالشهای موجود را با یک برنامهریزی منظم و باتوجه به زیرساختهای موجود، حلوفصل کند.