سه‌شنبه 18 اردیبهشت 1403 - 07 May 2024
کد خبر: 103751
تاریخ انتشار: 1402/11/11 04:43

نقش هوش سبز در سرمایه‌گذاری سبز (بخش پایانی)

رضا پدیدار ـ عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران
نقش هوش سبز در سرمایه‌گذاری سبز (بخش پایانی)

فناوری‌هایی که می‌تواند به اقتصاد جهانی کم‌کربن و رسیدن به تفکر سبز کمک کند، باید دارای ویژگی‌ها و تنظیم‌گری خاصی برای رفع ابهامات موجود باشد و از مجموع فرصت‌ها و تهدیدها به سرفصل‌های تخصصی و موردنیاز جامعه به‌شرح زیر دست یابد:

۱- گسترش برق‌رسانی سبز: به‌خوبی می‌دانیم که بیش از ۷۰درصد انتشار گازهای گلخانه‌ای جهانی، ناشی از مصرف انرژی است. جهان برای کربن‌زدایی باید وسایل الکترونیک سبز را جایگزین وسایلی کند که در حال ‌حاضر با سوخت‌های فسیلی کار می‌کنند و از منابع سبز مانند باد و خورشید، انرژی تولید کند. این اقدام شایسته، نیازمند مقادیر زیادی پنل‌های خورشیدی، توربین‌های بادی، کابل‌های الکترویکی و همچنین مکانیزم‌هایی برای ذخیره انرژی مانند باتری‌های لیتیوم یونی نیاز است. همچنین تبدیل الکتریسیته به هیدروژن و عکس آن نیز، نیازمند الکترولایزرها و سلول‌های سوختی است. تمام این محصولات از فلزات و عناصر خاکی کمیاب قابل‌استحصال هستند. اگر جهان بخواهد به صفر خالص کربن برسد، باید تولید این مواد معدنی را چند برابر افزایش دهد. معدن به خودی خود صنعت انرژی‌بر است. در آینده و به‌احتمال‌زیاد، باید انرژی مورداستفاده در معدن نیز سبز باشد. استخراج معادن همچنین اثرات زیست‌محیطی محلی دارد و به‌شدت آب‌بر است. بیشتر کشورها در اجرای طرح‌های سرمایه‌گذاری که به‌اندازه کافی این خطرات و تضاد منافع را در نظر نمی‌گیرند، دچار آسیب خواهند شد.

۲- در حوزه انرژی‌های تجدیدپذیر، ضرورت سرمایه‌گذاری‌های جدی را طلب می‌کند. خورشید و باد در بسیاری از کشورها جزو منابع انرژی به‌شمار می‌روند. برخی از کشورها نظیر استرالیا، شیلی و نامیبیا سخت در تلاش هستند تا از این منابع انرژی سبز برای تولید باتری‌ها استفاده کنند. این اقدام، نخستین گام برای آینده نویدبخش‌تر است. نفت و زغال‌سنگ، متراکم از انرژی هستند. اگر یک بشکه نفت حدود ۱۰۰ دلار ارزش داشته باشد، حمل‌ونقل آن به سراسر جهان کمتر از ۴ دلار هزینه دارد. در نتیجه نفت و زغال‌سنگ‌جهان را از منظر انرژی همسطح کرده است. در این صورت، کشورهای فقیر از لحاظ انرژی می‌توانند در محصولات انرژی‌بر رقابت‌پذیر شوند. برای مثال، چین، ژاپن و آلمان صادرکنندگان عمده و واردکننده انرژی هستند. بعید است این مورد درباره جایگزین‌های نفت مصداق داشته باشد. به‌عنوان‌مثال، درباره گاز طبیعی به‌دلیل هزینه مایع‌سازی و حمل‌ونقل، تفاوت نرخ زیادی بین بازارها وجود دارد. کشورهایی که تابش آفتاب زیادی دارند، انرژی خورشیدی را با کمتر از ۲۰ دلار در مگاوات ساعت تولید می‌کنند. برای

جابه‌جایی انرژی در مسافت طولانی، باید گاز طبیعی به فرآورده‌های مایع نظیر آمونیاک تبدیل و ذخیره شود،اما این تبدیل، هزینه انرژی را ۶ برابر می‌کند؛ این امر انگیزه زیادی برای استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر ایجاد می‌کند. بنابراین، صنایع انرژی‌بر به‌سمت مناطق غنی از انرژی سبز خواهند رفت.

۳- هزینه سرمایه را در تفکر سبز می‌توان پایین نگه داشت، چراکه تابش خورشید، وزش باد و بارش باران

هزینه‌ای ندارند. بیشتر هزینه تولید انرژی‌های تجدیدپذیر هزینه ثابت تجهیزات از جمله هزینه سرمایه برای خرید آن است. به‌طورکلی نهادها و مدیریت خوب اقتصاد کلان که ریسک کشور را پایین نگه می‌دارند،اصلی‌ترین تعیین‌کننده هزینه سرمایه و در نتیجه، توانایی کشورها برای رقابت انرژی سبز هستند. جهان مملو از کشورهایی است که مواهب طبیعی خود را به‌دلیل شکست در مدیریت کلان اقتصاد و بخش معدن به‌هدر داده‌اند. ونزوئلا دارای بزرگ‌ترین ذخایر نفت جهان است، امـــا تولید نفت آن نسبت به ســـال ۱۹۹۸ (دوره اوج ) به‌دلیل سلب مالکیت نفت و سوء‌مدیریتی که بازارهای سرمایه را با ریسک مواجه کرده،معادل ۸۰درصد کاهش یافته است. اگر آنها منابع خود را نادرست مدیریت کنند، سرنوشت مشابهی می‌تواند در انتظار کشورهای دارای فلزات موردنیاز برای‌ گذار اقتصاد سبز مانند لیتیوم، کبالت، مس،آلومینیوم و نیکل باشد.

۴- برای تفکر سبز باید ریسک‌های فناورانه را مدیریت کنید. عدم‌قطعیت فناوری همیشه وجود دارد. چه کسی

فکر می‌کرد که گوشی هوشمند، جایگزین ساعت زنگدار، دوربین، پخش‌کننده سی دی و حتی رایانه شود.

امروزه یک مگاوات ساعت انرژی خورشیدی ارزان‌تر از سوخت فسیلی موردنیاز برای تولید همان میزان

انرژی با استفاده از یک نیروگاه حرارتی است. در مسیر صفر خالص نمی‌دانیم کدام فناوری‌ها برنده این مسابقه خواهند بود. بنابراین باید از فناوری‌های آتی آگاه باشیم. صنعت به‌طورمستمر بر فناوری نظارت دارد، اما

تعداد کمی از دولت‌ها این وظیفه را برعهده دارند. باید بتوانیم در رأس فناوری‌هایی قرار بگیریم که هزینه‌ها را کاهش و استفاده از لیتیوم را افزایش دهیم.

۵- برای مزیت‌های رقابتی و دستیابی به منافع اقتصادی هوش سبز لازم است حفره‌های کربن را کشف کنیم.

صفر خالص، صفر ناخالص نیست. تفاوت در جذب کربن است و احتمالا" در آینده بازارهایی برای آن خلق خواهد شد. ممکن است با احیای جنگل‌های از بین رفته یا حفاظت از جنگل‌های موجود بتوان مجوز کربن دریافت کرد و تفکر سبز را به‌عنوان یک منفعت اقتصادی فعال کرد.و در کلام آخر، برای تحقق سرمایه‌گذاری سبز در ایران لازم است به مفهوم واقعی هوش سبز و نیز مزیت‌هایرقابتی و منافع اقتصادی و اجتماعی این مهم توجه همه‌جانبه‌ای برپایه آنچه از نظرها گذشت، داشته باشیم تابتوان سرمایه‌گذاری سبز را به‌عنوان یک مسئولیت اجتماعی و نیز تحقق اهداف اجتماعی، محیط‌زیست اخلاق ومسائل اجتماعی مرتبط پایدار کرد. فرآیند این مهم می‌تواند در قالب نمودار زیر ایجاد و پایدار شود:

هوش سبز

سرمایه‌گذاری سبز (سرمایه‌گذاری مسئولیت اجتماعی)

- تفکر سبز

- مدیریت سبز

برای عملیاتی شدن مدیریت سبز در کشور لازم است سرمایه‌گذاری سبز تحت‌عنوان سرمایه‌گذاری مسئولیت اجتماعی موردتوجه قرار گرفته و مانند هر پروژه اقتصادی، مولفه‌های اصلی تامین مالی مانند بازگشت سرمایه، ریسک سرمایه‌گذاری، تنوع سرمایه‌گذاری و اثرات خارجی سرمایه‌گذاری از اهمیت ویژه‌ای برخوردار باشد.

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/48axqw