از کوزه شکسته آب نخورید
کارشناسان معتقدند حرکت روی خط استاندارد و بهروز بودن جزو مولفههای اصلی اعتمادسازی صاحبان صنایع از سوی صاحبان دانشبنیانها است، همچنین تا زمانی که به شرکتهای دانشبنیان فرصت عمل داده نشود، خوداتکایی به تولیدات برآمده از این شرکتها حاصل نمیشود
صمت در این شماره به بررسی اهمیت اعتماد و خودباوری به تولیدات داخلی با محوریت دانشبنیانها از سوی صاحبان صنایع بزرگ پرداخته است.
نیاز به سرمایهگذاری بخشخصوصی
بیشک امروز صنایع کشور برای ایستایی در برابر تحریمها و گرداندن چرخ خود، نیازمند تولیدات دانشبنیانها هستند. بسیاری از دولتمردان در مناصب وزارتی و اجرایی معتقدند صاحبان صنایع در کشور ما نیازمند دانشبنیانها و فناوریهای نوینی هستند که حاصل فعالیت آنان است، بنابراین ما بیش از گذشته باید نسبت به شرکتهای دانشبنیانی که در راستای رفع تحریمها گام برمیدارند، اعتبار قائل شویم و محصولات آنها را در صدر انتخابهایمان قرار دهیم. این روند کمک شایانی به ذخایر ارزی کشور برای جلوگیری از ارزبری میکند و حتی با مدیریت صحیح میتواند منجر به ارزآوری هم شود. بهنقل از سایت ستاد فرهنگسازی اقتصاد دانشبنیان، سورنا ستاری، معاون علمی و فناوری رئیسجمهوری در دومین کنگره و نمایشگاه بینالمللی محصولات بیوتکنولوژی پزشکی و صنایع وابسته بااشاره به اینکه هر جایی که تعداد شرکتهای دانشبنیان کمتری دارد، بیشترین ضربه و هدررفت سرمایههای ارزی به کشور تحمیل میشود، معتقد است: «دولت بهدلیل ساختاری که دارد، نمیتواند در حوزه پژوهش محصولمحور وارد شود و اگر میخواهیم زیستبومی پویا، شرکتهای دانشبنیان و نوآور با قابلیت صادراتی داشته باشیم، این اتفاق نمیافتد مگر اینکه بخش خصوصی در این حوزه سرمایهگذاری کند و سرمایهگذار بخش خصوصی نیز برای این کار نیاز به یک زیستبوم مساعد دارد تا او را به سوی این کار هدایت کند. نسبت سرمایهگذاری بخش خصوصی به دولتی باید چندینبرابر باشد و این نسبت در ناحیه نوآوری پردیس یک به ۲۵ است یعنی در ازای یک میلیارد تومان سرمایهگذاری دولت، بخش خصوصی ۲۵ میلیارد تومان سرمایهگذاری میکند».
ناهید انتظاریان در مقالهای با عنوان تاثیر کسبوکارهای دانشبنیان بر رشد اقتصادی کشور آورده است: «در دنیای پرتحول امروز، دانش و نوآوری اساسیترین عامل پیشرفته در عرصههای صنعتی و اقتصادی محسوب میشود. اقتصاد یک کشور وقتی شکوفا میشود که بستر لازم برای نوآوری و حضور در بازارهای رقابتی جهانی فراهم شود. همچنین دانش بهعنوان یک کالای عمومی محسوب میشود، زیرا میتوان آن را بدون کاهش و استهلاک با دیگران بهمشارکت گذاشت. در عین حال این یک مشخصه منحصربهفرد برای این کالای عمومی محسوب میشود که برخلاف سایر کالاهای فیزیکی نظیر سرمایه، داراییهای مادی و منابع طبیعی استفاده از آن از کمیت آن نمیکاهد و میتوان از آن بارها استفاده کرد؛ به این ترتیب دانش بهعنوان یک منبع دائمی همواره در اختیار بنگاههای اقتصادی قرار گرفته و با مشارکت مکرر در فرآیندهای گوناگون تولیدی و خدماتی سبب افزایش مزیت رقابتی و ایجاد ارزشافزوده و توسعه پایدار میشود».
دانشبنیانها شبکهسازی کنند
حمیدرضا رفیعیزاده، مدیرعامل یک شرکت دانشبنیان در عرصه ماشینآلات و تجهیزات پیشرفته در گفتوگو باصمت، بااشاره به اهمیت شبکهسازی در میان شرکتهای دانشبنیان گفت: بهطورمعمول محصولاتی که از دل شرکتهای دانشبنیان بیرون میآید، در راستای رفع نیازهای کشور است، اما یکی از محورهای توسعه اقتصاد دانشبنیان، همکاری و همرسانی دانشبنیانها در عرصه فناوری با یکدیگر است. بهاعتقاد من نمیتوان بهصورت فردی به توسعه رسید، چرا که تولیدات یک شرکت دانشبنیان میتواند به سود شرکتهای دیگر باشد؛ بههمین دلیل لزوم ایجاد شبکهسازی در اکوسیستم دانشبنیان بهشدت احساس میشود.
وی بااشاره به اینکه عمده فعالیتش در عرصه کاتالیز آلایندههای نفت و گاز است، گفت: باتوجه به اینکه در کشور ما چند آلاینده ناشی از فعالیتهای پالایشگاههای نفت و گاز منتشر میشود که برخی از این آلایندهها در مناطق مسکونی بهانتشار در میآیند و سبب آسیبهای متعدد جانی و مالی به ساکنان مناطق در معرض خطر میشوند؛ توانستیم محصولی را تولید کنیم که میتواند بهصورت خودکار مانع از انتشار این گازها که بیشترشان هم سنگین هستند، شود، اما نیازمند اعتماد از صاحبان شرکتهای بزرگ و کارخانهدارها هستیم تا باوجود تولید با کیفیت داخل از محصولات وارداتی استفاده نکنند.
وی ادامه داد: در کل وضعیت تولیدات شرکتهای دانشبنیان کشور در مواضع گوناگون صنعتی و زیستمحیطی مطلوب است؛ اما نیازمند اعتماد کارخانهدارها و بخش خصوصی هستیم تا ترغیب شوند بخشی از وظایف خود را با اتکا به تولیدات دانشبنیانها جلو ببرند. تا حدود بسیار زیادی شرکتهای دانشبنیان توانستند فناوریهای موردنیاز صنایع تبدیلی بهویژه نفت و گاز را تولید و پشتیبانی کنند، اما تا زمانی که به مرحله عمل و در مقیاس وسیعی در نیاید، نمیتوانیم مدعی خودکفایی و متکی به تولید داخل باشیم؛ بنابراین نیاز است که به دانشبنیانها قدرت عمل بیشتری داده شود. بهاعتقاد من باید از بخشهای خرد آغاز کرد و بهآرامی نقشهای مهم و بزرگ را به شرکتهای دانشبنیان بسپاریم. در واقع میتوان در بخشهایی که خسارت مالی و انسانی چندانی بههمراه ندارد، از نیرو و توان دانشبنیانها بهویژه در زمینه تصفیه هوا در پالایشگاههای نفت و گاز بهره بگیریم.
راههای ورود به صنایع بزرگ
در ادامه با یکی دیگر از فعالان در عرصه دانشبنیان به گفتوگو پرداختیم. پرویز ترابی، مدیرعامل یک شرکتهای دانشبنیان در زمینه برق و الکترونیک، فوتونیک، مخابرات و سیستمهای خودکار به مهمترین مولفهها در اقناع صنایع بزرگ برای بهرهگیری بیشتر از تولیدات دانشبنیان بهصمت گفت: امروزه صنایع کشور بیش از هر چیز نیازمند بهروزرسانی است. بهعبارت دیگر بهطورعموم محصولات فناورانه تاریخ صرف دوسالانه یا شاید هم کمتر دارند و اگر محصولی که ۲ سال پیش تولید شده است متناسب با نیازهای روز تغییر نکرده باشد، عمر زیادی نخواهد داشت و امروز خواهان قبلی را نخواهد داشت.
الگوگیری از برندهای بزرگ
وی گفت: دانشبنیانها باید روزبهروز خود را با آنچه نیاز صنایع است، بهروز کنند. بهعبارت دیگر اگر هر سازمانی توانست خود را بهروز کند، در جامعه هدف ماندگار خواهد شد، در غیر این صورت رو به اضمحلال میرود. برای مثال یک زمانی کفش ملی به روسیه صادر میشد، اما امروز کمتر بازاری مخاطب کفش ملی است یا در مثالی دیگر روزگاری شرکت علاءالدین بزرگترین تولیدکننده چراغ والر بود اما از آنجا که نتوانست پابهپای فناوری روز پیش رود، در نهایت نتوانست جایگاه خود را در بازار حفظ کند؛ در واقع یکی از فرآیندهای اعتمادسازی صاحبان صنایع بزرگ بهروز بودن دانشبنیانها است.
خوشقول باشید
وی خدماتدهی متناسب با بازار هدف از سوی دانشبنیانها را از دیگر فرآیندهای مهم دانشبنیانها در راستای باز شدن راهشان به صنایع داخلی کشور دانست و گفت: دانشبنیانها باید بتوانند خدماتدهی مطلوبی داشته باشند و مطابق با استانداردهای روز دنیا مشتریمداری کنند، همچنین پایبند بودن به زمانبندیهای از قبل تعیینشده از دیگر فرآیندهایی است که یک دانشبنیان را در مسیر اقناع صاحبان صنایع، پیروز میدان میکند.
بسیاری از صاحبان شرکتهای دانشبنیان که سابقه طولانی در تولید محصول دارند، معتقدند باید بهآرامی در بازار گام نهاد و ذرهذره محصولات تولیدی را عرضه کرد. ترابی این ویژگی را بهعنوان پله دیگری برای جلب رضایت صنایع داخلی در بهرهگیری از تولیدات شرکتهای دانشبنیان دانست و گفت: شناخت نیاز بازار، برگ برنده هر تولیدکننده است؛ ذائقه اصلی بازار در حرکتهای آهسته و گامبهگام شناخته میشود. بهتر است پیش از آنکه میلیونها تومان هزینه صرف تولیدات با تیراژ بالا شود، چند نمونه اولیه برای شناسایی مخاطب تولید شود. راه برای جا افتادن در چرخه صنعتی کشور هنوز زیاد است و بیشتر شرکتهای دانشبنیان نتوانستند تعاملات تجاری جدی با کارخانهدارهای بزرگ و صاحبان صنایع در کشور برقرار کنند و بیشتر تعاملات ما جستهگریخته است. گفتنی است، بسیاری از این افراد هم بهطورجدی برای بهروزآوری هزینه نمیکنند.
وی افزود: یکی دیگر از فرآیندهایی که جنبه دوسویه دارد، استانداردسازی صنایع است. این مولفه مهم را دوطرف یعنی هم دانشبنیان و هم صنایع باید مدنظر داشته باشند. از یکسو دانشبنیانها باید استانداردسازی کنند تا بتوانند جایگاه خود را در میان مصرفکننده و صنعت باز و از سوی دیگر صنایع باید استانداردسازی کنند تا در نهایت مانع از خروج ارز کشور شوند.
توفیقات چندانی در صنعت کشاورزی نداشتیم
بهطورکلی وقتی صحبت از توسعه شرکتهای دانشبنیان میشود، یعنی آنکه به کمک علم و فناوری به تولید انبوه کالا و خدمات داخلی با کیفیت بالا برسیم. سیامک آزادی، رئیس پارک علم و فناوری استان کرمانشاه در تاکید این فرآیند بهصمت گفت: این اتفاق زمانی رخ میدهد که همه اجزای این زیستبوم بتوانند در ارتباط با یکدیگر بهعنوان یک راهبرد اساسی در توسعه کشور به آن نگاه کنند نه آنکه تنها بهدلیل نامگذاری یک سال معین بهعنوان یک رویکرد مهم در نظر گرفته شود، بنابراین توجه به کسبوکارهای نوین باید از الزامات اساسی وزارتخانهها و اداراتی که در زمینه صنعت، معدن، تجارت، کشاورزی، فنی و مهندسی و... فعالیت میکنند،باشد. در حالی که تاکنون نتوانستیم توفیقات چندانی بهویژه در صنایع تبدیلی کشاورزی حاصل کنیم.
وی گفت: یادمان باشد استفاده از قدرت بازوی بخش خصوصی برای این هدف، میتواند بهعنوان رویکردی مهم در نظر گرفته شود. از آنجایی که محور توسعه اقتصادی هر کشوری بخش خصوصی است، بنابراین برای توسعه اقتصاد دانشبنیانها، راهی جز جذب بخش خصوصی بهعنوان رکنی مهم در بازار و تولید انبوه نیست؛ چرا که امکانات مالی نهادهای دولتی تنها برای بقای دانشبنیانها کفایت میکند نه توسعه آنها بهعنوان یک قدرت اقتصادی در کشور. در نهایت ایجاد اشتغال و توسعه کارآفرینی برعهده بخش خصوصی باید باشد. بسیاری معتقدند دولت و پارکهای علم و فناوری باید خطر سرمایهگذاری را برای بخش خصوصی کاهش دهند تا بخش خصوصی برای سرمایهگذاری در راستای توسعه اقتصاد دانشبنیانها قانع شود.
در غیر این صورت هم نمیتوان هدف توسعه اقتصاد دانشبنیان را عملیاتی کرد، هم توقعی از بخش خصوصی نمیتوان داشت.
سخن پایانی
باتوجه به شرایط کنونی امروز، تولیدات دانشبنیانها باید رویکرد رفع نیاز صنایع به خود بگیرد و از سوی دیگر صاحبان صنایع باید با در اختیار قرار دادن حدی از میدان عمل بهآرامی راه را برای شکوفایی آنان باز کنند.
استانداردسازی، بهروز بودن و توافق صددرصدی به قراردادهای عقدشده، میتواند دست دانشبنیانها را به مدت طولانی در دستان صنعت بگذارد و گامی استوار بهسوی اقتصاد دانشبنیان برداشته شود.