عادت به تماشای رنج دیگران
آیدا فریدی - عکاس
بخشی از عنوان مطلب مختصر پیشرو که به رسم همیشه بهعنوان مقدمه گزارش تصویری میآوریم از عنوان کتاب «سوزان سانتاگ» نویسنده، نظریهپرداز ادبی و فعال سیاسی گرفته شده است. کتابی باعنوان «تماشای رنج دیگران». سانتاگ واقعیت دلخراش جنگ و ویرانیهای آن را از دریچه دوربین عکسانی نشان میدهد که لحظات هراسناک جنگ را ثبت کردهاند. او در بخشی از کتاب میگوید: عکاسی همیشه با مرگ همراه است، چون هر عکسی که دوربین ثبت میکند متعلق به زمان و مکانی است که دیگر وجود ندارد و گذشته است. کتاب سانتاگ دعوتی است برای آنکه عمیقتر به تماشای رنج دیگران بپردازیم و بهسادگی از کنار رنج دیگری عبور نکنیم؛ کنشی که تنها در زندگی اخلاقمدارانه که مبتنی بر توجه به دیگری است، رخ میدهد. دلیل آنکه عنوان مقدمه را چنین در نظر گرفتیم ارتباط توجه به درد دیگران در شغل فرد پرستار و نام کتاب سانتاگ است. امروز در تقویم جهانی با عنوان روز پرستار ثبت شده است. شغل پرستاری چنین تعریف شده که با تیمار و پرستاری از فرد بیمار به روند بهبودی او کمک کند. پرستار در دایرهالمعارف پزشکی و طبابت محرم و از نزدیکترین افراد به بیمار در نظر گرفته شده است؛ چهبسا در لحظات بیماری نزدیکتر از بستگان بیمار شمرده میشود و در دردناکترین و البته لحظاتی که بیمار با رنج خویش تنهاست، نقش تنها همراه و گزارشگر احوال بیمار را برعهده میگیرد. از ظاهر چنین تعریفی پیداست که فرد پرستار از نظر کرامات انسانی در مرتبهای متعالی قرار دارد، اما از آنجا که فرضیههای نظری همیشه یک گام از فرضیههای عملی عقبتر هستند، در این نقطه هم آنچه روی کاغذ میآید با آنچه در حیطه عمل دیده میشود، متفاوت است. بر این اساس آنچه از پرستار انتظار میرود یک چیز است و آنچه در عمل و در بسترهای مختلف اجتماعی و اقتصادی نقش پرستار شاهدیم، چیز دیگری؛ بهگونهای که بهتدریج از نقوش تیمارگری و همراهی و همدری و مراقبت از بیمار وی کاسته و تبدیل میشود به موجودی که به تماشای رنج دیگران عادت کرده است. در این وضعیت که شاید بسیاری از ما با آن مواجه شده باشیم فرد پرستار وظیفه مختصری دارد؛ وظایفی که گویا در رصد کردن علایم بهبودی یا برعکس حاد شدن اوضاع بیمار خلاصه میشود. نگاه افراد به مفاهیم در هر سرزمینی با سرزمین دیگر متفاوت است. نگاه ما به شغل پرستاری در ایران هم مشتمل بر چند نوع است. عدهای از ما با شنیدن نام پرستار یاد یکی از بیمارانمان میافتیم که در روزگار بیماری مورد بیمهری پرستاری قرار گرفته که یا رضایت شغلی نداشته یا از جایگاه اجتماعی خود گلهمند است و یا خستگی بر رفتار کاری او تاثیر گذاشته است و عدهای هم با شنیدن نام پرستار یاد یکی از مشاغلی میافتند که مدتی است در بُردار مهاجرت مشاغل پرطرفدار روی جهت صعودی قرار گرفته است. مهاجرت پرستاران و کمبود کادر پرستاری که گهگاه خبر آن در رأس اخبار قرار میگیرد، شاهد این مدعا است. برخی هم با شنیدن کلمه پرستار یاد یکی از آرزوهای کودکی خود میافتند که هر گاه از او میپرسیدند میخواهی چهکاره شوی؟ پاسخ میداد: پرستار. از قضا در دوران انتخاب رشته تحصیلی هم با آرزو و تمنای پرستار شدن پس از پشت سر گذاشتن کلاسهای متعدد کنکور و ریاضت بسیار در آزمون بهعنوان متقاضی شرکت در رشته پرستاری شرکت کرده و موفق هم شده، اما حالا که با بیماری برای نخستین بار و بهشکلهای مختلف مواجه است بیزاری هم آشکار میشود؛ بیزاری و خستگی از شغل و حرفهای که هدفش احیای زندگی فرد دیگری است. گزارش تصویری این شماره صمت با موضوع روز جهانی پرستار تهیه شده است.