جاده دردست احداث نیست
جادهسازی یکی از مهمترین دغدغههای معدنکاران است.
ابعاد این مسئله آنقدر گسترده شده است که ردپای آن را حتی در سخنان عضو کمیسیون آموزش هم میتوان دید. هفته گذشته مهرداد ویسکرمی، نماینده خرمآباد در مجلس در سخنانی با انتقاد به ممانعت از احداث جاده یا ترمیم آن گفت: اگر زیرساختها بهروز نشود، آمار تلفات حادثههای معدنی افزایش پیدا خواهد کرد.
وی نوک پیکان انتقاد را بهسوی وزارت صنعت، معدن و تجارت نشانه گرفت و گفت: برای ایجاد برخی زیرساختها در حوزه معدن، وظایفی برعهده دولت است و وظایفی برعهده معدنداران. تفکیک وظایف انجام گرفته و کمابیش نقشه راه مشخص شده، حال آنکه تاکنون این اتفاقات بهدلیل عدمنظارت کافی وزارت صمت رخ نداده است. با این حال معدنداران، بیشتر از سازمان منابعطبیعی گلهمند هستند که بهسختی اجازه احداث جاده و مسیر دسترسی به معدن را صادر میکند.
در گزارش صمت نظر 2 تن از کارشناسان حوزه معدن را درباره اهمیت و ضرورت جادهسازی جویا شدیم و از آنها پرسیدیم برای گشودن این گره، چه راهکاری میتوان پیشنهاد داد.
زیرساخت، مهمترین مولفه اقتصاد پویا
مهدی لطفیاصل ـ کارشناس و فعال معدنی: برای توسعه معادن و بهمنظور تاثیرگذاری بهینه آن بر اقتصاد پایدار، ضروری است در قدم اول، زیرساختهای لازم در راستای انجام فعالیت معدنکاری سیستماتیک و در مقیاس بزرگ اجرایی شود.
زیرساختهای موردنیاز برای بخش معادن مشتمل است بر زیرساخت راه ارتباطی، برقرسانی، آبرسانی، مخابرات، تهیه و دستهبندی دادههای اکتشافی و مانند آن. در میان این زیرساختها، راه ارتباطی از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا حملونقل مواد معدنی استخراجشده از معادن و تامین خوراک موردنیاز واحدهای صنعتی، فرآیند نهایی معدنکاری بهحساب میآید و تلاش در راستای کاهش هزینههای مرتبط با این بخش بهمنظور کاهش نرخ نهایی تمامشده جزو مولفههای اقتصاد پویا بهشمار میرود. از آنجایی که معادن بهطورمعمول در مناطقی کوهستانی و صعبالعبور قرار گرفتهاند،بنابراین در راستای دستیابی به اکتشاف و استخراج مواد معدنی باارزش و توسعه فعالیتهای معدنی، ضروری است به بخش ایجاد و توسعه زیرساخت راه ارتباطی معادن بهعنوان یکی از پیشنیازهای اساسی توسعه بخش معدن توجه و اقدامات لازم در این زمینه که برابر قانون معادن برعهده دولت است، عملیاتی شود، همچنین با توسعه زیرساخت راه ارتباطی معادن، در بیشتر موارد شاهد آن خواهیم بود که راه ارتباطی روستاهایی که در محدوده معدن قرار گرفتهاند، نیز وضعیت بسامانی پیدا میکند و موجب سهولت رفتوآمد مردم منطقه میشود.
یک بام و دو هوا
همانگونه که ذکر شد، توسعه زیرساخت راه ارتباطی معادن از اهمیت بالایی برخوردار است و در صورتیکه راه معادن از وضعیت مناسبی برخوردار نباشد، ضمن تحمیل هزینههای اقتصادی غیرضروری به فعالان معدنی، احتمال وقوع حوادث و اتفاقات ناگوار در آنها بسیار بالا خواهد رفت.
بهدفعات برای بنده و همکاران پیش آمده است که بهدلیل نامناسب بودن جاده دسترسی به معادن، دچار سوانح و حوادثی شدهایم. بدیهی است، در صورتی که زیرساختهای لازم فراهم شود، احتمال وقوع این حوادث بهشدت کاهش خواهد یافت.
باید یادآور شد که برابر قانون معادن و آییننامه اجرایی آن، توسعه زیرساختهای معادن برعهده دولت است. این اصل در ماده ۲۸ قانون معادن و همچنین ماده ۱۱۳ آییننامه اجرایی قانون معادن و تبصرههای ذیل آن بهصراحت اعلام شده است و وزارتخانههای نیرو، جهاد کشاورزی و... مکلف هستند تا در اجرای طرحها و برنامههای حمایتی ـ تشویقی، توسعهای و زیربنایی خود، واحدهای معدنی و مناطق محل وقوع عملیات معدنی و صنایع معدنی را در اولویت قرار دهند و همکاری لازم را با وزارت صمت، برای توسعه بخش معدن و صنایع معدنی کشور بهعمل آورند،اما در حال حاضر منابع طبیعی بهعنوان یک ارگان دولتی زیرمجموعه وزارت جهاد کشاورزی، در ایجاد و احداث راه ارتباطی معادن همکاریهای لازم را انجام نمیدهد که این امر با وظایف توسعهای این ارگان دولتی منافات دارد، برای مثال بهدفعات مشاهده شده که منابع طبیعی با تخصیص اراضی ملی اجرای عملیات معدنکاری موافقت کرده، اما همزمان، با صدور موافقتنامه برای احداث راه ارتباطی مخالفت کرده است.
اصلیترین مطالبه بخش معدن
باتوجه به اینکه بیشتر معادن در مناطق کوهستانی و صعبالعبور واقع شدهاند، در صورت فراهم نبودن زیرساختهای موردنیاز، امکان وقوع حوادث ناگوار معدنی قابل پیشبینی است، بنابراین ضرورت دارد قبل از انجام هرگونه فعالیت معدنی، دولت بهعنوان متولی بخش معدن، زیرساختهای موردنیاز آن را فراهم کند. این اصل همانگونه که اعلام شد، طبق قانون معادن و آییننامههای اجرایی آن، برعهده ارگانهای دولتی است.
طی سالهای اخیر ایمیدرو بهعنوان سازمان توسعهای در بخش معدن که زیر مجموعه وزارت صمت است، اقدامات اساسی و قابلتوجهی را انجام داده، اما توجه به زیرساختهای معدنی همت تمامی عوامل دخیل در بخش معدن را میطلبد. در این راستا، یکی از اقدامات بسیارمهم که یکی از مهمترین مطالبات تمامی فعالان بخش معدن بهشمار میرود، اجرای تبصرههای ۴ و ۶ قانون معادن در راستای تخصیص کامل عواید حاصل از حقوق دولتی معادن است تا برای ایجاد زیرساخت، رفاه و توسعه شهرستان، با اولویت بخشی که معدن در آن واقع شده، بهمصرف برسد.
راهگشایی بهمدد دانش روز
در زمینه ایجاد راه ارتباطی، عمدهترین دلیل مخالفت منابع طبیعی، بحث تخریب عرصههای طبیعی و ملاحظات زیستمحیطی است، بنابراین پیشنهاد میشود در صورتیکه تجمع معادن در یک منطقه زیاد است، معدنکاران از احداث راههای ارتباطی جداگانه خودداری و با انتخاب یک مسیر مناسب که با استفاده از آن، تمامی معدنکاران منطقه بتوانند بهسهولت به معادن خود دسترسی داشته باشند، نسبت به احداث یک راه ارتباطی واحد و اختصاصی اقدام کنند، همچنین در راستای جلوگیری از ایجاد گردوغبار حاصل از تردد ماشینآلات حمل مواد معدنی در مسیرهای منتهی به روستاها یا مسیرهایی که در اطراف آنها باغهای میوه قرار دارد، پیشنهاد میشود معدنکاران با همکاری و هماهنگی شوراها و دهیاری روستاها نسبت به شنریزی، آبپاشی و همچنین در صورت ضرورت و با رعایت ملاحظات زیستمحیطی، قیرپاشی این مسیرها همت گمارند، همچنین مطالعات بسیارخوبی در راستای کنترل گردوغبار و تثبیت خاک جادههای خاکی در دانشگاههای کشور انجام شده که استفاده از نتایج آنها و اجرایی کردن این تحقیقات و پژوهشهای علمی بهتمامی فعالان معدنی توصیه میشود.
شاهرگ معادن
اکبر ساریخانی ـ معدندار: جاده را میتوان شاهرگ حیاتی معدن دانست. معادن بهطورمعمول در نقاطی واقع شدهاند که جاده مناسبی ندارند و امکان دسترسی به آنها بهسادگی میسر نیست. وقتی وجود کانساری تایید و مشخص شد که در نقطهای میتوان معدنکاری انجام داد، ضروریترین و مهمترین عاملی که مطرح میشود، ایجاد راه دسترسی مناسب است تا معدنکار بتواند تاسیسات، امکانات و ماشینآلات معدنی مناسب را به آن محدوده انتقال دهد.
مسیر مناسب نهتنها امکان جابهجایی ملزومات معدنکاری، از ابزار و لوازم گرفته تا مواد غذایی و معدنی استخراجشده را فراهم میآورد، بلکه در صورت وقوع حوادث و سوانح معدنی، امکان دسترسی نیروهای امدادی را هم تسهیل میکند.
تجربه تردد در مسیر خاکی
میتوانم به تجربهای شخصی اشاره کنم. معادنی که در اختیار اینجانب است، فاصله زیادی با مسیر اصلی ندارد و حداکثر فاصله سایت بهرهبرداری از جاده اصلی بیش از ۵ یا ۶ کیلومتر نیست. با این حال در اوایل کار، رفتوآمد، بسیار چالشبرانگیز بود، زیرا گردوخاک ایجاد میکرد و موجب ضرر و زیان به کشاورزان منطقه و مزاحمت برای ساکنان محلی میشد و آنها هم، بهعنوان معارض، مانع فعالیت ما میشدند. ابتدا تلاش میکردیم با قیرپاشی یا آبپاشی گردوخاک را کنترل و در نهایت مسیرها را آسفالت کنیم تا مشکلات موجود برای دسترسی به معدن، بهحداقل برسد.
فرآیند احداث جاده
بعد از اینکه کانساری یافت شد، باید راه دسترسی به آن، برای نقلوانتقال امکانات و مواد معدنی تعریف شود. در این مرحله بررسی میشود که این راه باید از چه مسیر و با چه امکاناتی احداث شود. یکی از ارگانهای دخیل در این فرآیند، سازمان و ادارات منابعطبیعی است که برای خود ضوابط و محدودیتهایی دارند، از جمله وجود آبراهه، پوشش گیاهی و امثال آن. پس از بررسیهای لازم، باتوجه به محدودیتها و ملاحظات، بهترین راه از نظر مسافت، پوشش گیاهی منطقه، وجود درهها و کوهها، انتخاب و احداث جاده آغاز میشود. منابع طبیعی بنا به وظایف ذاتی خود، این ملاحظات را در نظر میگیرد، اما باتوجه به اینکه یکی از ضروریترین پیشنیازهای اکتشاف و فعالیت معدنی، مجوز منابع طبیعی است، وقتی مجوز معدنکاری صادر شد، باید اجازه احداث جاده هم داده شود. بدیهی است، تمام ملاحظات لازم، درباره اینکه جاده باید از چه طریق و مسیری کشیده شود تا با کمترین آسیب بتوان به معدن دسترسی پیدا کرد، بهطورحتم باید در نظر گرفته شود و باتوجه به آن اقدام به احداث جاده کرد.
خطر افزایش تلفات و خسارات
همانطور که گفته شد، جاده، شاهرگ حیاتی معدن است و اگر مسیر دسترسی ایمن نباشد و در احداث آن به اصول مهندسی توجه نشود، مثل دیگر جادههای کشور، هر آن احتمال دارد حادثهای در آن بهوقوع بپیوندد، حتی میتوان ادعا کرد اگر جاده معدنی ایمن نباشد، مشکلات بیشتر و خسارتهای شدیدتر و در صورت وقوع حادثه باتوجه به نوع ماشینآلاتی که در این محدوده تردد میکنند، تلفات، هدررفت سرمایه و آسیبهای جدیتری ایجاد میشود، بنابراین بدیهی است، راه دسترسی بسیار مهم است و باید ایمن باشد و با دقت به تمام موارد ایمنی و اصول مهندسی احداث شود.
بهترین مسیر میانهروی است
برای حل مشکل، باید معدنکار، منابع طبیعی و محیطزیست با هم تعامل داشته باشند و به این ترتیب راه دسترسی به معدن تعریف و احداث شود.
در احداث و نگهداری جاده و کنترل عبور و مرور باید تمام ملاحظات در نظر گرفته شود و بهرهبردار باید به الزاماتی که از نظر محیطزیست و منابع طبیعی اهمیت دارد، پایبند باشد. در این زمینه، بیشتر بحث تعامل مطرح است. این تعامل و همکاری باید بین معدنکار، سازمان محیطزیست و اداره منابع طبیعی بهوجود بیاید تا بتوانند کار را پیش ببرند، اما از سوی دیگر، توجه به این نکته هم ضروری است که برای دستیابی به توسعه ناچار باید هزینه کرد، نمیتوان هم معدنکاری داشت و هم مانع احداث زیرساختهای مهم و اساسی آن شد. این موضوع بهطورقطع شدنی نیست، بنابراین باید تعاملی دوطرفه بهوجود بیاید و فعالیت بهگونهای تعریف شود که هم معادن فعال باشند و کشور از فواید آنها برخوردار و هم حداقل آسیب به محیطزیست و منابع طبیعی وارد شود.
سخن پایانی
محیطزیست و منابعطبیعی مهمتر است یا معدنکاری و بهرهبرداری از ذخایر خدادادی کشور؟ انتخاب بسیار دشوار است. از یکسو، محیطزیست امانتی است که باید بهدست آیندگان سپرد و منابعطبیعی موهبتی تجدیدناپذیر است و از سویی دیگر، معدنکاری یکی از غنیترین بخشهایی است که میتواند چرخ اقتصاد کشور را بهگردش درآورد و آسیبهای مصیبت تحریم را کاهش دهد.
آیا راهی بینابینی میتوان یافت که بهقول معروف «نه سیخ بسوزد و نه کباب»؛ راهکاری که نه سرمایههای تجدیدناپذیر کشور را ویران کند و به باد دهد و نه ما را در مسیر توسعه عقبتر و عقبتر نگه دارد؟ صمت آماده شنیدن نظر کارشناسان و صاحبنظران در این زمینه است.