حمایت متقابل صنعت و بیمه
احمد رحیمزاده- کارشناس و مدرس صنعت بیمه
صنعت بیمه با وجود ظرفیت بالایی که در اقتصاد کشور دارد تاکنون نقش ضعیفی ایفا کرده است. این در حالی است که بیمه باید با دستاوردی بهینه به حفظ و بازگرداندن ضرر و زیانهای جامعه و اقتصاد کشور کمک کند.
صنعت بیمه در اقتصاد کلان بهعنوان صنعت احیا شناخته میشود و در حوادثی که اتفاق میافتد همراهی برای بازگردان سرمایهها بهشمار میرود. این صنعت باید برای بقای بهینه خود از طریق حقبیمهها فعالیت و درآمدزایی کند. بهطور معمول، ظرفیت و استعداد صنعت بیمه متناسب با سایر کانالهای اقتصادی کشور است اما میتوان از این ظرفیت بهواسطه سمت و سو دادن به سرمایه در اقتصاد و سرمایهگذاری در تولید و توزیع و دیگر بخشهای اقتصادی بهرهوری بالاتری کسب کرد. بسیاری از پروژههای اقتصادی که بهطور مثال نیاز به سرمایهگذاری خارجی دارند میتوانند از ظرفیتهای بیمه بهرهمند شوند.
براساس تعریف سازمانی، صنعت بیمه در طول سال از مشتریان خود حق بیمه میگیرد. بخشی از منابع حقبیمه برای جبران خسارتهای ناشی از حوادث به مشتریان پرداخت شده و بخشی دیگر نیز صرف تامین هزینههای شرکت بیمهگذار میشود؛ بنابراین هدایت درآمد و هزینههای شرکت بیمهگذار از مواردی است که باید با مدیریت درست پیگیری و هدفگذاری شود. هزینهکرد این درآمدها اگر هدایت نشوند، ایجاد تورم خواهد کرد.
برای سنجش کارآیی یا عملکرد یک شرکت بیمهگذار باید به نحوه هزینهکرد صنعت بیمه توجه کرده و پرسید که منابع مالی آن در کجا سرمایهگذاری میشود؟ اگر این سرمایهگذاری بهدرستی و در بخشهای درآمدزا انجام شود، از طریق برگشت و عواید مالی که بهدست میآید در پرداخت خسارت به زیاندیدگان بیمهای هم موفقتر عمل خواهد کرد. با این همه، سرمایهگذاری صنعت بیمه در اقتصاد کشور نامشخص و مبهم است. این مهم از طریق نظارت هیاتی از بخش دولتی و خصوصی بر صنعت بیمه در راستای کنترل منابع و سرمایهگذاری امکانپذیر است. نظارت هیات یادشده باید بهگونهای باشد که اگر قصد دارد از سرمایهگذاری تورمزا اجتناب کند، از سرازیر شدن منابع صنعت بیمه به فعالیتهای بنگاهداری مانند سرمایهگذاری در حوزه مسکن و ساختوساز جلوگیری کند. ایجاد این هیات از این جهت مهم است که برنامهریزیها و جهتدهیهای اقتصادی صنعت بیمه با تغییر مدیران و آمدن و رفتن مدیرعاملهای گوناگون به خطر و نوسان نیفتد.
تلاش ما تا امروز برای شناساندن صنعت بیمه و افزایش استقبال مردم نسبت به آن کم بوده و در تبلیغات ضعیف عمل کردهایم. تبلیغات شرکتهای بیمه محدود شده به ارائه تخفیف در مناسبتهای سال، در حالی که اصلا صنعت بیمه نیاز به ارائه تخفیف برای جذب مشتری و مخاطب ندارد.
اگر شرکتهای بیمه بهدرستی از پس ارائه خدمات بربیایند، اعتبار بیمهنامهها در سطح اجتماعی بالا خواهد رفت. از سوی دیگر در جایی هم که صنعت بیمه عملکرد قابلقبولی داشته، موضوع بهدرستی اطلاعرسانی نشده و موفقیت به گوش جامعه هدف نرسیده است. با استفاده از ابزارهای آموزشی بهویژه در دوران مدرسه و همچنین عرصههایی مانند رسانه و سینما میتوان به افزایش آگاهی از ضرورت توسعه بیمه و بکارگیری خدمات بیمهای برای پوشش ریسک ناشی از حوادث بهره بود. در این روند هر یک از شهروندان باید نسبت به انواع بیمهها، کارکرد و مزایای آنها اطلاعات لازم را داشته باشند. اگر صنعت بیمه بهدرستی نیاز مردم را مطرح و بتواند به آن پاسخ درست و کاملی دهد، درخواست برای بیمههای اختیاری نیز افزایش پیدا خواهد کرد. برای تحقق این مهم باید اطلاعات درست فنی و پوشش دقیق ریسک در بیمههای گوناگون در اختیار باشد تا بتوان این اطلاعات را منتشر و اطلاعرسانی کرد.
باید در گام نخست اطلاعات و آمارهای روشن و کاملی از حوادث داده شود تا قدرت پیشگیری بیمهگر و بیمهگذار افزایش یابد. فقط در این صورت است که میتوان صنعت بیمه را به جایگاه واقعی خود رساند.