الگوی نامتوازن رشد بورس
سبزپوشی تابلوهای بورس تهران در دو ماه اخیر بهعنوان یکی از فاکتورهای مهم تغییر در فضای اقتصادی و سیاسی کشور، همواره موردتوجه کارشناسان و تحلیلگران حوزههای مختلف بوده، بهگونهای که مدافعان دولت ابراهیم رئیسی از این اتفاق بهعنوان یکی از نشانههای تحول در راستای مثبت و حل معضلات کشور در دولت سیزدهم یادکرده و آن را ناشی از مدیریت قاطع و جهادی دولتمردان کنونی میدانند.
اما وقتی به صفحات سهامداران در پلتفرمهای مختلف شبکههای اجتماعی مراجعه میکنیم، متوجه شکافی عمیق بین نظرات فعالان بازار نسبت به شرایط کنونی بورس تهران با حامیان رویکرد اقتصادی دولت سیزدهم میشویم.
بسیاری از سهامداران با اشاره به زیانده بودن سهمهای کوچکتر معتقدند شاخص کل بهدلیل رشد سهمهای بنیادین که ناشی از خرید حقوقیهاست، روند صعودی در پیشگرفته و از همینرو نمیتوان شاخص کل را بهعنوان سنجهای دقیق برای ارزیابی وضعیت بازار مورداستناد قرار داد. هرچند بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند با وجود درست بودن ادعای تعداد زیادی از سهامداران مبنی بر رشد گزینشی سهمهای بورسی اما شرایط بازار سرمایه بهگونهای است که ثبات حاکم بر این حوزه زمینه را برای انجام معاملات پربازده و سودآور فراهم کرده، در حالی که جای خالی فاکتور ثبات و آرامش تا پیش از این در بازار کاملا حس میشد و مانعی برای رونق گرفتن بازار بود.
آیا رشد بازار دستوری است؟
مهدی سماواتی، کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه با اشاره به رشد نامتوازن بورس تهران در دو ماه گذشته به صمت گفت: نمیتوان مدعی شد رشد بازار سرمایه در هفتههای اخیر دستوری است اما اینکه رشد بورس بهطور همگن رخ نداده کاملا قابل تایید و درست است.
وی در ادامه افزود: وقتی گزارشات سرمایهگذاری در ماه گذشته را موردبررسی قرار دهیم، متوجه میل سرمایه به سمت سهمهایی مانند پتروشیمیها میشویم که به معنای صف خرید شلوغ و سنگین برای سهمهای بزرگ است.
رشد بورس همگن نیست
سماواتی با اشاره به الگوی رشد سهمهای کوچک و بزرگ، عنوان کرد: همانطور که پیشتر نیز گفته شد سهمهای شاخصساز، رشد بسیار خوبی را تجربه کردهاند، در حالی که سهمهای کوچکتر و حتی متوسط چنین وضعیتی ندارند و حتی در بسیاری از موارد شاهد ریزشهایی در سهمهای کوچکتر هستیم.
این کارشناس بازار در ادامه یادآور شد: الگوهای رفتارهای که در این دوره پیرامون سهمهای کوچک و متوسط دیدهایم باعثشده بازیگران اصلی بازار سهام، علاقهای برای سرمایهگذاری روی سهمهای کوچکتر نداشته باشند. متاسفانه فقدان توازن در امر رشد بازار باعثشده به شکل کاملا محسوس و قابل لمسی الگوی رفتاری سهامداران نیز تغییر کند.
این تحلیلگر بازار سرمایه به نحوه بازگشایی سهمهای گوناگون اشاره کرد و به صمت گفت: از سویی هم سهمهای کوچکتر طبق روال عادی روی مثبت و منفی ۵ باز میشوند اما برخی از سهمهای بزرگتر در کمال تعجب روی مثبت و منفی ۳۰ یا حتی ۴۰ باز میشوند و این موضوع بسیار مهم است اما ناظر بهراحتی چشم خود را بر این اتفاق میبندد. این موضوع برای فعالان بازار جای سؤال است که دلیل رویکرد دوگانه ناظر چه در بورس و چه در فرابورس چیست؟
مقایسه با شاخص ۹۹
این فعال بازار سهام با یادآوری وضعیت بازار در سال گذشته بیان کرد: البته طبیعی است که وقتی سهمهای بزرگ رشد قابلملاحظهای را تجربه میکنند، شاخص کل نیز تحتتاثیر قرار گرفته و روند رو به رشدی را در پیش میگیرد اما اگر شاخص کل را در سال گذشته در همین محدوده مقایسه کنیم، متوجه وجود تفاوتهای زیادی در الگوی سوددهی سهمهای بزرگ و کوچک میشویم که کاملا محسوس است.
شاخص کوچکها زیر یک میلیون
سماواتی در پایان خاطرنشان کرد: با توجه به این موضوع، اگر فقط بخواهیم سهمهای کوچک را در محاسبه شاخص کل موردمحاسبه قرار دهیم، بهطور قطع شاخص به یک میلیون واحد هم نخواهد رسید و این موضوع کاملا نمایانگر وجود شکاف بین سهمهای بزرگ و کوچک است.
رشد نامتوازن، نتیجه صعود حبابی
مجتبی دیبا، کارشناس و تحلیلگر بورس با اشاره به تحولات سال گذشته بازار سهام به صمت گفت: دلیل رشد ناهمگن بازار سرمایه در طول هفتههای گذشته را باید در اتفاقات سال گذشته بورس جستوجو کرد؛ زمانی که رشد بسیاری از سهمها حبابی بود و بعد از مدتی هم شاهد اصلاح این سهمها بودیم. وی در ادامه افزود: برخی از اقتصاددانان نیز در طول سال قبل به این رشد حبابی سهمها اشاره میکردند اما چندان توجهی به این موضوع نشد و درحالحاضر میتوان نتیجه آن وضعیت را در بازار سهام بهوضوح ملاحظه کرد.
دلایل رشد ناهمگن
دیبا ضمن اشاره به ناهمگن بودن رشد بازار در هفتههای اخیر، عنوان کرد: در حالحاضر شاهد وجود شکافی بین برخی از سهمهای بزرگ و پربازده با سهمهایی که کوچکتر هستند و با الگوی رشد حبابی در طول سال گذشته روند افزایشی ارزش خود را تجربه کرده بودند، هستیم اما اتفاق مهمی که درحالحاضر رخ داده ریزش این سهمها در بورس است که با توجه به الگوهای یادشده ریشه در تحولات بورسی سال ۹۹ دارد. البته در موارد زیادی از این دسته سهمها هنوز هم قیمتها با ارزش ذاتی سهمها فاصله زیادی دارد که به معنای وجود ظرفیت برای تداوم وضعیت فعلی است.
این تحلیلگر بازار سرمایه در ادامه تاکید کرد: به عبارتی بهدلیل رشد حبابی سال ۹۹ درحالحاضر بسیاری از سهمهای کوچکتر روند اصلاح قیمتی را در پیشگرفتهاند و با توجه به مولفههای گوناگون اعم از رشد بیش از حد هنوز هم جای ریزش قیمتی برای این دسته از سهمها وجود دارد. در واقع حبابی که به آن اشاره شد در بسیاری از موارد هنوز خالی نشده و اصطلاح روند اصلاحی ادامه دارد.
بزرگان ارزنده هستند
این کارشناس و فعال بازار سهام بهدلایل رشد سهمهای بزرگتر و بنیادی اشاره کرد و به صمت گفت: اما در مقابل برخی از سهمهای بزرگتر کاملا ارزنده بوده و حتی میتوان گفت از ارزش ذاتی خود هم ارزانتر عرضه میشوند، دقیقا بهدلیل وجود ظرفیت رشد بین سهمهای بنیادی و همچنین استعداد ریزش در بین سهمهای کوچکتر میتوان انتظار داشت بورس همچنان بهصورت نامتوازن به رشد خود ادامه دهد.
دلار وارد میشود
وی ضمن یادآوری تاثیرات بازار ارز بر سهمهای کامودیتیمحور بیان کرد: از سویی هم شاهد افزایش نرخ دلار هستیم که باعث تشدید روند رو به رشد سهمهای ارزنده شد و باید توجه داشت این سهمها عموما صادراتمحور بوده و تحتتاثیر نوسانات نرخ ارز هستند. از همینرو طبیعی است به موازات افزایش نرخ دلار، شاهد رشد ارزش سهمهای بزرگتر و کامودیتیمحور باشیم.
دیبا ضمن اشاره به صنایعی که وضعیت خوبی در بورس تهران دارند، خاطرنشان کرد: صنایعی مانند پتروشیمیها، فلزیها، معدنیها و... بهدلیل ساختار زیربنایی که دارند و تحتتاثیر نرخ دلار هستند، کاملا ظرفیت رشد دارند و چشمانداز خوبی از رشد آنها نیز در بازار سهام وجود دارد که میتواند خبر خوبی برای دارندگان این دست سهمها باشد. در برخی از موارد هم که این سهمها دچار ریزش شدهاند، نوسانات بازار ارز به کمک آنها آمده و خلأ فاکتورهای رشد را پر کرده است.
سخن پایانی...
به باور صاحبنظران و باسابقههای بازار سرمایه مسئله مداخله دولتها در امور داخلی بورس، همواره یکی از مهمترین مولفههای مخرب در بازار بوده که در مقاطع زمانی گوناگون منجر به وارد آمدن زیانهای سنگینی به بدنه سهامداری کشور شده است.
کارشناسان بر این باورند که الگوی رشد کنونی بازار سهام نیز هرچند مصداقی از مداخله مستقیم دولت و حاکمیت در مکانیسم عرضه و تقاضا نیست اما به نحوی غیرمستقیم و کنترلشده بسیاری از حقوقیها با تبعیت از دستوری نانوشته و ناخوانده، اقدام به تشکیل صفهای خرید سنگینی کردند که با توجه به فضای هیجانی بازار، موجب تشدید احساسات نوسهامداران شده و زمینه را برای رشد سهمهای بنیادین فراهم کرده است.
اگر چنین ادعایی صحت داشته باشد، با مداقه در تاریخچه بازار سرمایه میتوان گفت در صورت تداوم سیاستهای فعلی در بورس تهران باید منتظر لهشدن سهمهای کوچکتر و حتی متوسط زیرپای بنیادیهای بورس و همچنین حقوقیهایی که مسیر خریدوفروش را مشخص میکنند، باشیم.
باید توجه داشت که ادامه این روند میتواند برخلاف سیاست گسترش دامنه حضور صنایع در بورس اوراق بهادار بوده و عمق و حتی اندازه بازار را تحتتاثیر قرار میدهد.
در واقع در صورت تداوم روند رو به رشد با تبعیت از الگوی مورد ادعای برخی از منتقدان، سیاستهای فعلی در بورس میتواند به تضعیف و حتی حذف شدن برخی از نمادهای کوچکتر از بازار ختم شود و چنین اتفاقی مانند سمی مهلک برای هر بازار سرمایهای است که میتواند داراییهای بسیاری از شهروندان را در معرض خطر قرار دهد. این در حالی است که رئیس دولت سیزدهم وعده داده بود بازار سهام را تقویت کرده و گسترش خواهد داد تا بورس نقش مهمتری در تامین مالی بخشهای تولیدی اقتصاد ایران ایفا کند.
هرچند همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، اظهارات منتقدان عملکرد حقوقیها و بنیادیها در بازار سرمایه فقط در حد یک ادعاست که نمیتوان آن را تایید یا تکذیب کرد اما نمیتوان از نشانههای مورداشاره در این گزارش نیز غافل شد از همینرو شایسته است دولت ابراهیم رئیسی که ظاهرا در پی ایجاد اصلاحات ساختاری در حوزههای مختلف اقتصاد است در اقدامی کارشناسی شده و دقیق، فکری به حال نحوه مدیریت در حوزه بورس کند در غیر این صورت ممکن است شاهد رقم خوردن اتفاقات ناخوشایند دیگری در بازار سهام تهران باشیم که میتواند منجر به پودر شدن دارایی بسیاری از سرمایهگذاران شود.