دست یاری برای سبز ماندن
آرش حسینیمیلانی ـ رئیس کمیسیون محیطزیست شورای شهر تهران
معضلات محیطزیستی کشور شامل ۲بخش است؛ معضلات فرابخشی و معضلات زیستمحیطی شهری که هر کدام در بحث تامین اعتبار از ضروریات سازمان محیطزیست و شوراهای شهری بهشمار میروند. موضوعات فرابخشی در مقیاس کشوری اهمیت دارند؛ نظیر نابودی تنوع زیستی در نتیجه خشک شدن تالابها، نابودی مناطق حفاظتشده بهواسطه شکار غیرمجاز که جزو موضوعات خاص و مهم محیطزیست کشور محسوب میشود و معمولا با بحران انقراض در ارتباط است.
اما وقتی صحبت از معضلات بزرگمقیاس زیستمحیطی میشود، نمیشود برای حل آن چشم امیدمان تنها به سازمان محیطزیست یا نهادهای مربوطه باشد، چرا که یک معضل فرابخشی مهم تنها یک عامل نداشته است. برای مثال، این میزان از آلودگی هوا ناشی از عوامل گوناگونی است، بههمیندلیل منطقی بهنظر نمیرسد که حل این مشکل بزرگ تنها به دوش سازمان محیطزیست انداخته شود؛ آن هم با بودجه ۰.۰۲ درصدی از بودجه کل کشور. مانند این است که بخواهیم لباس یک نوزاد را بر تن کودک دهساله کنیم. معمولا معضلات فرابخشی زیستمیحطی که کمابیش کل کشور با آن درگیر است، باید بهدست چند سازمان و وزارتخانه حل شود و هر کدام باید حل بخشی از این معضل را برعهده بگیرند.برایمثال، آلودگی هوا در کلانشهرها ناشی از دلایل گوناگونی است که بودجههای اندک سازمان ظرفیت حل آن را ندارد. حداکثر بودجهای که در سال ۱۴۰۱ به سازمان تخصیص داده شد، نزدیک ۲ هزار میلیارد تومان بود که نسبت به حجم معضلات زیستمحیطی قطرهای بیش نیست. مهمترین اقدامی که باید امروز در بخش شهری برای حل معضلات بزرگ محیطزیستی پیگیری شود، نوسازی وسایل نقلیه باری در حوزه دیزل نظیر اتوبوسهای شهری و کامیونها است.
در دولت پیشین برنامه نوسازی گستردهای موردارزیابی قرار گرفت، اما متاسفانه اجرای آن در دولت فعلی شکست خورد، زیرا با مشکلات تامین مالی در سیستم بانکی برخورد کرد. گفتنی است، دیزلهای سنگین در بیشتر شهرها دارای نرخ استهلاک و فرسودگی بالایی است و اگر این روال ادامه داشته باشد، این تجهیزات میتوانند یک منبع آلودگی مهم در شهرها بهشمار روند، بههمیندلیل باید از رده خارج و نوسازی شوند. بهینهسازی مصرف آب و کشاورزی دیگر موضوع مهم در حوزه فرابخشی معضلات محیطزیستی شهرها است و باید در تخصیص بودجه و اعتبار، نگاه ویژهای به آن داشت. همچنین، برای حل معضل پسماند بهویژه در شهرهای شمالی نیازمند بودجه بیشتری هستیم، زیرا این مسئله در مناطق خزری بهشدت دردسرساز شده است و در آیندهای نهچندان دور شاهد فجایع جبرانناپذیری خواهیم بود.باوجود هماهنگی دولت و شوراها مکانیسم لابیگری در مجلس، جوابگوی حل معضلات محیطزیستی نبوده است. برای تامین مالی در حوزهای نظیر محیطزیست، باید از روشهای دیگری بهره گرفت؛ راهکارهایی که حاصل پیگیری روشهای عمیقتر دارای بهرهوری بالا است.پیشنهاد میشود هر میزان هزینهای که برای پروژهها تخصیص داده میشود، با ذکر درجه اهمیت آن برای مردم شفافسازی شود؛ هرچند نمیتوان انتظار تحقق این فرآیند را داشت. در حقیقت، مسئولان چه در سطح دولت و چه در سطح مجلس و شوراها خوب است با مردم گفتوگو و بهطورمشخص دلیل تخصیص بودجهها به پروژههای گوناگون را بیان کنند. برای مثال، مهمترین اولویت در بخش معضلات فرابخشی، نجات دریاچه ارومیه است که باید حقابه آن به هر نحوی تامین شود. همچنین، باید فعالیت کشاورزی در زمینهای اطراف این دریاچه بهگونهای انجام شود که بهسمت بهینهسازی مصرف آب برود.